دکتر شجاعالدین شفا (زادۀ ۱٢۹٧ خ - درگذشتۀ ۱٣٨۹ خ)، ادیب، پژوهشگر و مترجم سرشناس ایرانی است که پیش از انقلاب ۵٧ ایران، سمتهای علمی فرهنگی گوناگونی از جمله ریاست کتابخانه ملی پهلوی را بر عهده داشت.[۱] وی اواخر عمر خود را بيشتر صرف نقد ادیان توحیدی از جمله دين اسلام کرد.[٢]
[↑] زندگینامه
شجاعالدین شفا در سال ۱٢۹٧ خورشيدی[٣] در مرکز روحانیت شیعه در ایران، شهر قم و در خانوادهای که نسل اندر نسل پزشک بودند، زاده شد. کتاب فرزندان استر، خاندان شفا را از تبار حکیم هارون، پزشک معروف یهودی کاشان معرفی میکند.[۴] او تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در قم و تهران به پایان رساند و از دانشگاه تهران در رشتۀ ادبیات فارسی لیسانس گرفت و سپس برای ادامه تحصیل به بیروت و پاریس رفت و تحصيل خود را در زمينه ادبيات پی گرفت[۵] و درجه دکترا دریافت کرد.[٦]
در سال ۱٣٢٠ به تهران بازگشت و سال بعد در اداره کل تبلیغات و رادیو مشغول کار شد. در همین سالها به اتفاق تنی چند از همفکرانش حزب میهن پرستان را تشکیل داد و روزنامهای را نیز با همین اسم منتشر کرد که سرمقالههای آن همیشه به قلم او بود.
در زمانی که حسین علا وزیر دربار بود، شجاعالدین شفا به وزارت دربار منتقل شد و در سال ۱٣٣٨ به معاونت فرهنگی وزیر دربار منصوب گردید. برگزاری جشن دو هزار پانصد ساله و تغییر تاریخ هجری شمسی به تاریخ شاهنشاهی از ایدههای شجاعالدین شفا بود. پس از انقلاب نیز مانند بسیاری از دولتمران سابق ایران در خارج و در شهر پاریس اقامت گزید.[] ساواك او را فردی عياش، خوشگذران و بیقيدوبند معرفی كرده است.[*]
زندگی شجاعالدین شفا را بنا بهگفتۀ خود او به سه دوران متمایز میتوان تقسیم کرد:
- ۱- دوران جوانی او که بیشتر صرف ترجمۀ آثار بزرگان ادب جهان گردید که مجموع ترجمههای او یکی از گنجینههای پر ارزش فرهنگ و ادبیات ایران محسوب میشود. از جملۀ این ترجمهها، کمدی الهی دانته، دیوان شرقی گوته، اشعار بایرن، نغمههای شاعرانه لامارتین، اشعار ویکتور هوگو، ترانههای بیلی تیس، بهشت گمشده جان میلتون و دهها اثر جاودان غرب را شامل میگردد.
٢- دوران میانسالی و پختگی وی خدمت او در دربار پادشاه ایران بود که به قول بسیاری شجاعالدین شفا فرهنگ و ادبیات ایران را به دربار برد. حاصل این دوران خدمت او در دربار پادشاه، پروژه کتابخانه پهلوی بود که اگر بهثمر میرسید، از جملۀ یکی از بزرگترین کتابخانههای دنیا بهحساب میآمد. علاوه بر آن با برنامۀ جشنهای دو هزار و پانصد ساله شاهنشاهی ایران که به پیشنهاد او برگزار شد، صدها مقاله و رساله و کتاب به زبانهای مختلف دنیا در بارۀ فرهنگ و تمدن ایران در سرتاسر جهان نوشته و منتشر گردید که تا آن تاریخ در دنیا بیسابقه بوده. مهمتر از همه جمعآوری مجموعۀ "جهان ایرانشناسی" بود که نخستین جلد آن در ایران انتشار پیدا کرد و دومین جلد آن که مربوط به اسپانیا بود به زبان اسپانیایی و فارسی در خارج از ايران چاپ شد.
٣- دورن سوم زندگی شفا، پس از انقلاب ایران از همان سالهای اول با نوشتن کتاب "ایران در چهار راه سرنوشت" آغاز گردید. در پی آن نیز به ترتیب با کتابهایی مانند، توضیح المسائل(از کلینی تا خمینی)، در پیکار اهریمن، جنایت و مکافات، تولدی دیگر، پس از هزار و چهار صد سال، حقوق بشر، قانون بیضه و بمب اتمی ادامه داشت و همزمان نیز دهها مقاله و رساله از وی در نشریات خارج از کشور منتشر گردید.
دکتر شجاعالدین شفا پیش از درگذشت، مشغول آخرین بازدید و آماده کردن کتاب تازۀ خود بود که تصمیم داشت به زودی آن را منتشر کند.
شفا، بهعلت وضعیت نامناسب جسمی، چهار هفته در بیمارستان بستری بود. با این حال، وی با وخیمشدن شرایط جسمیاش، بهخواست خود، از بیمارستان به منزل منتقل شده بود.[*]
دکتر شفا در یک ماه گذشته دوبار بهعلت بیماری در بیمارستان بستری گردید. و در بار دوم بیآنکه نتیجۀ مثبتی از معالجات خود بگیرند، بهدرخواست شخصی روز چهار شنبه چهاردهم آوریل به خانهاش منتقل و صبح شنبه هفدهم آوریل در منزل خود درگذشت.[*] این نویسندهٔ ایرانی در روز ۲۷ فروردین ۱۳۸۹ خورشیدی درگذشت.[*] در سن ۹۲ سالگی، در پاریس درگذشت.[*]
شجاعالدین شفا در حالی از دنیا رفت که از او با عنوان شخصیتی فرهیخته و دانشور یاد میشد که به تاریخ و ادبیات ایران و جهان احاطه داشت، اما این آوازه علمی، زیر تلی از خشم و سرزنش مدفون شد.[*]
[↑] فعالیتهای سیاسی
پس از آغاز جنگ جهانی دوم و اشغال فرانسه و سپس ایران، دکتر شجاعالدین شفا به کشورش بازگشت، و فعالیت سیاسی را آغاز کرد و از بنیانگذاران حزبی شد بهنام میهن پرستان.
حزب میهن پرستان، حزبی ملیگرا و دست راستی بود که با شعار بیزاری از وابستگی به بیگانگان به حزب توده میتاخت. کریم سنجابی که بعدها رهبر جبهه ملی و نخستین وزیر امور خارجه ایران پس از انقلاب شد، نیز از بنیانگذاران اين حزب بود.
حزب میهن پرستان تنها یک سال و نیم پایید و سپس همراه با احزاب دیگر هم مشی خود، بخشی از تشکل سیاسی تازهای بهنام حزب میهن شد. از آن پس، نشانهای از فعالیت سیاسی شجاعالدین شفا ثبت نشده است.[*]
بعدها دکتر شجاعالدین شفا رایزن فرهنگی محمدرضا پهلوی شد و سخنرانیهای مهم او را مینوشت. همچنان او نقش مهمی در سیاستگذاریهای فرهنگی شاه ایفا میکرد، بهویژه در سیاستهای ملیگرایانه شاهنشاهی و اندیشه بزرگداشت و احیای "عظمت" ایران باستان و نکوهش آثار فرهنگ اسلامی و حملهٔ اعراب به ایران.[*] ایده برگزاری جشنهای دوهزار و پانصد ساله شاهنشاهی و نیز تغییر تقویم ایران از هجری خورشیدی به شاهنشاهی به وی نسبت داده میشود.
دکتر شجاعالدين شفا شاه ايران را به برگزاری جشنهای دوهزار و پانصد ساله تشويق كرد و خودش نيز بهسمت دبير كميته مركزی تداركات جشنهای شاهنشاهی منصوب شد. وی متن سخنرانی شاه در كنار آرامگاه كوروش در پاسارگاد را كه با جمله "كوروش شاه شاهان، من شاه ايران زمينام، آسوده بخواب ما بيداريم ..." آغاز میشد تهيه كرد.
واپسین سالهای خدمت دکتر شجاعالدین شفا به دربار شاهنشاهی، متمرکز بر برپایی کتابخانهای عظیم شد که بهدستور محمدرضا شاه، بنا بود ایران را به کتابخانههای مهم جهان پیوند دهد و الگویی برای دیگر کشورها شود.[*]
خدمات شجاعالدین شفا در دربار پهلوی از سالها پیش او را از چشم بخش بزرگی از روشنفکران ایرانی، بهویژه چپگرایان انداخته بود تا آنجا که پس از انقلاب هم با وجود اینکه تا واپسین ماههای عمرش از قلم زدن علیه حکومت جمهوری اسلامی در ایران باز نایستاد، منتقدان قدیم و جدید همچنان صداقتش را زیر سؤال میبردند و مینوشتند که چگونه خادم سلطنت پهلوی از دموکراسی دم میزند.
سه دهه آخر عمرش هم که وقف ستیز با دین اسلام و دیگر ادیان توحیدی شد، بر شمار دشمنانش افزود تا آنجا که سایت جرس، از پایگاههای اینترنتی اصلاحطلبان که زیر نظر چند روشنفکر دینی اداره میشود، هنگامی که از مرگ او خبر میدهد، برخلاف سنت مطبوعات ایرانی که معمولاً در حق درگذشتگان تندی نمیکنند، از او با عنوان نویسنده "متهتک" یاد میکند.[*]
[↑] سوابق اداری
شجاعالدین شفا، پیش از انقلاب سال ۱۳۵۷ ایران، سمتهای علمی فرهنگی مختلفی را بر عهده داشت؛ از جمله:
- معاون وزیر دربار شاهنشاهی
- سفیر بینالمللی ایران در امور فرهنگی
- رئیس کتابخانه ملی پهلوی
- دبیر کل انجمن بینالمللی ایرانشناسی.
- دکتر افتخاری ادبیات دانشکده رُم
- دکتر افتخاری تاریخ دانشگاه مسکو
- عضو وابسته آکادمی سلطنتی تاریخ اسپانیا
- عضو وابسته آکادمی هامر پورگشتال اتریش
دکتر شجاعالدين شفا که فعاليتهای فرهنگی و ادبی خود را در اوائل دهه ۱۳۳۰ با ترجمهای اديبانهای بهنام ترانههای بيليتيس آغاز کرد در طول ۵۰ و چند سال اخير دهها اثر معتبر فرهنگی و تاريخی ترجمه و تأليف کرده است.
[↑] جوايز
- جایزه بینالمللی سال ۱۹۷۱ فلورانس
- جایزه سلطنتی بهترین کتاب سالهای ۱۳۳۵ و ۱۳۵۰
[٧]
[٨]
[۹]
[۱٠]
[۱۱]
[۱٢]
[۱٣]
[۱۴]
[۱۵]
[۱٦]
[۱٧]
[۱٨]
[۱۹]
[٢٠]
[٢۱]
[٢٢]
[٢٣]
[٢۴]
[٢۵]
[٢٦]
[٢٧]
[٢٨]
[٢۹]
[٣٠]
[٣۱]
[٣٢]
[٣٣]
[٣۴]
[٣۵]
[٣٦]
[٣٧]
[٣٨]
[٣۹]
[۴٠]
[۴۱]
[۴٢]
[۴٣]
[۴۴]
[↑] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط … برشتۀ تحرير درآمده است.
[↑] پيوستها
پيوست ۱:
پيوست ٢:
پيوست ۳:
پيوست ۴:
پيوست ۵:
پيوست ۶:
[↑] پینوشتها
[۱]-
[۲]- فرهمند، مهرداد، شجاعالدین شفا؛ حکایت دین ستیزی از دیار قم، وبسايت فارسی بیبیسی: يکشنبه ۱۸ آوريل ٢٠۱٠ - ٢۹ فروردین ۱۳۸۹
[۳]- شجاعالدین شفا در گذشت، وبسايت فارسی بیبیسی: شنبه ۱٧ آوريل ٢٠۱٠ - ٢۸ فروردین ۱۳۸۹
[۴]- شجاعالدین شفا؛ حکایت دین ستیزی از دیار قم
[۵]- معزی، فاطمه، شجاعالدین شفا، سايت متعلق به موسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران
[۶]- شجاعالدین شفا، ادیب و مترجم سرشناس ایرانی درگذشت، وبسايت راديو فردا
[٧]-
[۸]-
[۹]-
[۱٠]-
[۱۱]-
[۱۲]-
[۱۳]-
[۱۴]-
[۱۵]-
[۱۶]-
[۱٧]-
[۱۸]-
[۱۹]-
[٢٠]-
[٢۱]-
[٢۲]-
[٢۳]-
[٢۴]-
[٢۵]-
[٢۶]-
[٢٧]-
[٢۸]-
[٢۹]-
[۳٠]-
[۳۱]-
[۳۲]-
[۳۳]-
[۳۴]-
[۳۵]-
[۳۶]-
[۳٧]-
[۳۸]-
[۳۹]-
[۴٠]-
[۴۱]-
[۴۲]-
[۴۳]-
[۴۴]-
[۴۵]-
[۴۶]-
[۴٧]-
[۴۸]-
[۴۹]-
[↑] جُستارهای وابسته
□
□
□
[↑] سرچشمهها
□
□
□
□
[↑] پيوند به بیرون
□ [1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20]
□ کتاب تولدی ديگر
□
[برگشت به بالا] [گفت و گو و نظر کاربران در بارهٔ مقاله]