جستجو آ ا ب پ ت ث ج چ ح
خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ
ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

۱۳۸۹ تیر ۱۶, چهارشنبه

گونه‌های زبانی

از: مهدی سعید بنادکی


فهرست مندرجات



[] سبک‌های زبان و گویش‌های زبان

هیچ گونه زبانی ثابت، یکپارچه وغیر متفاوت نیست. تمام زبان‌ها تفاوت‌های درونی دارند. استفاده واقعی ازگروهی به گروه دیگر و از سخنگویی به سخنگوی دیگر از جهت تلفظ یک زبان، انتخاب واژگان، معنای آن واژگان و حتی استفاده نحوی آن ساختارها متفاوت است.

سخنان آمریکایی‌ها با انگلیسی‌ها متفاوت است. همچنین سخنان این دو با استرالیایی‌ها متفاوت است. هنگامی که گروهی از سخنگویان زبانشان به صورت قابل توجهی متفاوت است، گفته می‌شود که به گویش‌های متفاوت آن زبان صحبت می‌کنند.


[] زبان معیار

زبان معیار، گونه‌ای از زبان است که اساس زبان چاپ شده در روزنامه و کتاب‌هاست، رسانه‌های گروهی آن را به کار می‌برند و در مدارس آن را تدریس می‌کنند. این همان گونه‌ای از زبان است که معمولا به عنوان زبان دوم، به زبان آموزان خارجی آموخته می‏شود. بعلاوه بعضی از مردم معتقدند زبان معیار تنها نوع صحیح زبان است و باید خالص باقی بماند.


[] تفاوتهای گویشی

می‌توان گفت تعریف دقیق گویش کاری دشوار است زیرا این اصطلاح به روش‌های متفاوتی استفاده می‌شود.

نمونه کلاسیک آن گویش منطقه است که صورت متفاوتی از یک زبان است که در یک منطقه جغرافیایی مشخص صحبت میشود. گونه دیگر گویش اجتماعی است که اعضای طبقه خاص اجتماعی اقتصادی به آن صحبت می‌کنند، به علاوه گویش‌های بومی و قدیمی نیز وجود دارد، همانند yeddish English.

اشاره به این نکته مهم است که این گویش‌ها هیچگاه کاملا خالص منطقه‌ای، اجتماعی یا قومی نیستند.

در عموم اصطلاح گویش به‌صورتی از یک زبان اشاره دارد که به صورت غیر استاندارد، غیر صحیح یا ناخالص است که در برابر یک زبان استاندارد، صحیح و خالص قرار می‌گیرد. از لحاظ زبان شناسی به سادگی به‌صورت متفاوتی از یک زبان اشاره می‌کند و آن گونه ارزش‌ها ویا قضاوت‌ها در مورد آن وجود ندارد. تفاوتهای زبان به گویش‌ها ختم نمی‌شود. صورت یک زبان که یک فرد تنها به آن صحبت می‌کند به زبان فردی / لهجه فردی اشاره دارد و هر سخنگوی یک زبان یک زبان فردی متفاوت دارد.


[] لهجه و گویش

نکته مهمی که باید به آن توجه داشته باشیم این است که از دیدگاه زبانشناسی، هیچیک از گونه‌ها از دیگری شما چه به زبان معیار صحبت کنید چه نکنید، مسلماً دارای لهجه هستید. اینکه گاه می‌شنویم بعضی از گویشوران لهجه دارند و بعضی دیگر ندارند، واقیت ندارد. وجود لهجه در سخنان بعضی از گویشوران ممکن است شدیدتر و به آسانی قابل تشخیص باشد و بعضی دیگر چنین نباشد، در عین حال، همه به کاربرندگان زبان دارای لهجه هستند.

اصطلاح لهجه، از نظر فنی، وقتی بکار می‌رود که محدود شود به توصیف جنبه‌هایی از تلفظ که نشان می‌دهند شخص گویشور از نظر محلی یا اجتماعی به چنین مکان یا طبقه‌ای تعلق دارد. این اصطلاح باید از اصطلاح گویش که توصیف کننده‌ی مشخصه‌های دستوری و واژگانی و نیز جنبه‌های تلفظی است، متمایز می‌گردد.

(بهتر) نیست. آنها صرفاً با یکدیگر متفاوتند. البته از دیدگاه اجتماعی بعضی از گونه‌ها معتبرتر می‌شوند. در واقع، گونه‌ای که به‌عنوان زبان معیار جای خود را باز می‌کند، معمولاً گویشی است که از نظر اجتماعی دارای اعتبار بوده، به یک مرکز سیاسی یا فرهنگی وابسته است.


[] گویش‏های محلی:

گویش‌های محلی به‌طور گسترده‌ای وجود دارند و اغلب برای آنهایی که در مناطق مختلف زندگی می‌کنند، مبنای طنز قرار می‌گیرند.

آنهایی که به‌طور جدی در ضمینه‌ی گویش‌های محلی کار می‌کنند، به چنین اموری نسبتاً بی‌علاقه هستند و بخش اعظم تحقیقات خود را به مشخصه‌های گفتاری ثابتی اختصاص می‌دهند که بیشتر در یک ناحیه جغرافیایی خاص مشاهده می‌شود.


[] مرزهای همگویی و مرزهای گویشی

خط مرز همگویی نشان‌دهنده مرز بین دو ناحیه مذکور بر اساس یک عبارت زبانی خاص است. اگر توزیع مشابهی بین دو عبارت زبانی دیگر مشاهده شود، آنگاه می‌توان یک مرز همگویی دیگر که احتمالاً با اولی تداخل پیدا می‌کند در نقشه رسم کرد. هنگامی که تعدادی از مرز‌های همگویی به این شیوه در کنار یکدیگر قرار بگیرند، خط پر رنگ‌تری به‌وجود می‌آید که نشان‌دهنده مرز گویشی است.


[] دو زبانگی

در بسیاری از کشورها گونه محلی صرفاً مربوط به دو گویش از یک زبان واحد نمی‌شود بلکه به دو زبان کاملاً مجزا و متمایز مربوط می‌شود. مثلا کشور کانادا رسماً یک کشور دو زبانه است و زبان‌های فرانسه و انگلیسی زبان‌های رسمی در این کشور هستند.


[] مفهوم مشترک

گاهی زمانی که سخنگویان زبانی در استفاده از زبان متفاوت هستند، زبان‌های متفاوت آنها به‌اندازه کافی در تلفظ، واژه و دستور با هم یکسان است که مفهوم دو جانبه یا مشترک را ایجاد کند. مثلاً افرادی از کالیفرنیا، تکزاس و نیویورک زبان دیگری را متوجه می‌شوند و یکدیگر را به‌صورت "زبان مشترک" می‌شناسند.


[] مفهوم یک طرفه

شامل سخنگویان متفاوت است که از لحاظ تاریخی دارای زبان مشترک هستند. مثلا فرد برزیلی پرتغالی که اسپانیایی نمی‌داند بیشتر صحبت‌های اسپانیایی کشور‌های همسایه را می‌فهمند.


[] گویش و تاثیر متقابل عوامل منطقه‌ای و اجتماعی

گاهی افراد بعضی از آواها را به گونه‌ای خاص بیان می‌کنند مثلا صدای /r/ ممکن است در کلماتی مانند car، card، forth در مناطقی به سختی شنیده میشود. این گونه اثرات "پرستیژ اجتماعی" در گویش منطقه‌ای بسیار دیده می‌شود. برای مثال فرض کنید فروشندگان تمایل به "قرض گیری پرستیژ" از مشتریان خود را دارند. در این حالت این فروشندگان با درجات مختلف اجتماعی /r/ را با ارزش‌های بالا، متوسط یا پایین بیان می‌کنند.


[] زبان "استاندارد" در مقابل "غیر استاندارد"

پدیده فراگیر در جوامع جهان امروزی، تعیین یک گویش از زبان به‌صورت "استاندارد"، "صحیح" یا "خالص" است. برای مثال SAE "انگلیسی آمریکایی استاندارد" در ایالت متحده امروزی صورتی از زبان است که برنامه‌های خبری در رسانه‌های ملی از آن استفاده می‌کنند و زبان کاربردی دولتی و مجاز است و زبانی است که در مدارس جهت آموزش استفاده می‌شود.

همانگونه که اشاره شده امروزه در اصطلاح زبانشناسی گویش زبانی هیچ فردی صحیح تر، بهتر یا منطقی‌تر از دیگری نیست. تمام گویش‌ها به‌صورت برابر صورت‌های موثر زبان هستند. نکته دیگر آن است که برچسب زدن به یک گویش به‌صورت استاندارد و بقیه به‌صورت پایین‌تر تنها منعکس کننده قضاوت سیاسی اجتماعی است، نه قضاوت زبانشناسی.


[] سبک رسمی و غیر رسمی زبان

بدون توجه و آگاهی، هر فرد سبک‌های مختلف زبانی دارد و از آنها در موقعیت‌های مختلف استفاده می‌کند. مثلا است برای تعارف کردن قهوه به صورت رسمی بگوید : یک فنجان قهوه میل دارید؟ یا دوست دارید برایتان قهوه بیارم؟ و یا در موقعیت غیر رسمی بگویید: قهوه می‌خوری؟ یا حتی بگوید: قهوه؟

روشن‌ترین مورد در سخن رسمی، زمانی است که در یک بافت اجتماعی رسمی و جدی و اداری قرار دارید و هر سخن یا یا حالت شما از لحاظ اجتماعی بیانگر چیزی است. مثلا ممکن است برای مصاحبه کاری یا ملاقات فردی مهم، از این سبک رسمی استفاده کنید.

در زبان انگلیسی هنگامی که از سبک غیر رسمی استفاده می‌کنید از اختصارات، حذف، مخفف و قواعدی این چنینی استفاده می‌کنید.


[] زبان نامفهوم (دست و پا شکسته = jargon):

هر علم، حرفه، تجارت یا شغل قابل تصوری دارای مجموعه واژگان مخصوص به خود است. این واژگان گاهی زبان نامفهوم نامیده می‌شوند.


[] تغییر رمز (code switching):

هنگامی که فرد دو زبانه از زبانی به زبان دیگر، احتمالا در یک جمله تنها، تغییر می‌کند، تغییر کد صورت می‌پذیردو بیانگر آن است که هر دو دستور هم زمان کار می‌کنند و بیانگر صورت "شکسته" انگلیسی، اسپانیایی یا هر چیز دیگر نمی‌باشد. به بیان دیگر اصطلاح تغییر رمز به موقعیتی اشاره دارد که در آن سخنگو از ادغام گونه‌های مختلف زبان به منظور پیشبرد گفتمان استفاده می‌کند. مثلا استفاده از دو سبک رسمی و غیر رسمی با یکدیگر.


[] واژگان ممنوع

در تمام جوامع اعمال یا رفتارهایی قدغن است و به صورت ممنوع در نظر گرفته می‌شود. از استفاده واژگان یا اصطلاحاتی که به این اعمال ممنوع اشاره دارد، نیز پرهیز می‌شود. زبان خود نمی‌تواند کثیف و زشت یا تمیز باشد. نگاه به سوی واژگان یا اصطلاحات زبان شناسی بیانگر رفتار یک فرهنگ یا جامعه به سوی اعمال و رفتار استفاده کنندگان آن زبان است.

اعمال و واژگان ممنوع موجب به وجود آمدن حسن تعبیر Euphemisms شده است. حسن تعبیر واژگانی هستند که جایگزین اصطلاحاتی می‌شوند تا از استفاده آنها پرهیز شود. مثلا powder room یک حسن تعبیردر انگلیسی برای واژه toilet است.


[] انواع پی جین و کریول

ممکن است در بعضی از نواحی، گونه معیار هیچ گویشور بومی وجود نداشته باشد. مثلا در گینه جدید، بیشتر کار‌های اداری و رسمی با زبان توک پی زین که گاهی به پی جین ملانزی نیز توصیف شده است، صورت می‌گیرد. پی جین گونه‌ای از یک زبان است که برای اهداف عملی‌تری مانند تجارت، در میان گروهی از مردم که زبان یکدیگر را نمی‌دانند به وجود آمده است. به این ترتیب پی جین هیچ گویشور بومی ندارد. امروزه، هنوز تعدادی از پی جین‌های انگلیسی کاربرد دارند. ازمشخصات آن نداشتن ساختواژه دستوری پیچیده و واژگان محدود است. بعلاوه تکواژهای نقش نما، اغلب جای تکواژهای تصریفی را در زمان مبدا می‌گیرند. مثلا در عبارت انگلیسی your book در پی جین انگلیسی به‌جای تبدیل you به your، از صورت bilong استفاده می‌شود و ترتیب کلمه‌ها به صورت buk bilong yu تغییر می‌یابد.

نحو زبان‌های پی جین ممکن است با نحو زبان‌هایی که کلمه‌ها از آنها وامگیری و تعدیل میشوند کاملاً متفاوت باشد.

ظاهراً هنوز بین شش تا دوازده میلیون نفر از مردم زبان‌های پی جین را بکار می‌برند و بین ده تا هفده میلین نفر نیز به زادگان زبان‌های پی جین، یعنی زبان‌های کریول سخن می‌گویند اگر یک زبان پی جین نقشی فراتر از نقش خود ایفا کند و به صورت زبان اول یک جامعه در آید آن را کریول مینامند.

مثلا زبان توک پی‏زین را می‌توان امروزه به بیانی دقیق تر، یک زبان کریول توصیف کرد. زبان‌های کریول بر خلاف زبان‌های پی جین، تعداد زیادی گویشور بومی دارند. این زبان‌ها اغلب گسترش پیدا کرده، در بین بردگان نواحی مستعمراتی سابق پا می‌گیرند. برای مثال، کریولهای فرانسوی در‌هائیتی لوئیزیانا، و کریولهای انگلیسی در جامائیکا و سیرالئون رواج دارند.[۱]


[] يادداشت‌ها


يادداشت ۱: اين مقاله برای دانش‌نامه‌ی آريانا توسط برشتۀ تحرير درآمده است.



[] پی‌نوشت‌ها

[۱]- سعید بنادکی، مهدی، گونه‌های زبانی، وبلاگ تخصصی زبانشناسی همگانی



[] جُستارهای وابسته







[] سرچشمه‌ها

Internet
linguistics ,an introduction to language and communication by Akmajian، Demers، Farmer، Harnish
The study of language (an introduction) by George Yule
An introduction to language by Fromkin، Rodman، Hyams


[برگشت به بالا] [گفت و گو و نظر کاربران در بارهٔ مقاله]