[↑] ویلیام جونز
جونز، سر ویلیام، خاورشناس، ایرانشناس، زبانشناس، ادیب و حقوقدان انگلیسی، و یكی از مهمترین پیشگامان مطالعات شرقی در اروپا و ملقب به جونز ایرانی.
او در ٢٣ سپتامبر ۱٧۴٦ / ۱٨ رمضان ۱۱۵۹ در لندن، در خانوادهای اهل ولز، بهدنیا آمد[۱]. پدرش ویلیام جونز (۱٦٧۵-۱٧۴۹) ریاضیدان، نایب رئیس انجمن سلطنتی، از دوستان نیوتن و مفسر آثار او، و مادرش اشرافزادهای بود كه در یكی از مدارس لندن ریاضی تدریس میكرد[٢]. ویلیام پیش از سه سالگی پدرش را از دست داد در ۱٧۵٣ به مدرسه هرو رفت كه بسیاری از شخصیتهای مهم انگلیسی در آنجا پرورش یافتهاند[٣].
در مدرسه دیری نگذشت كه بهخواندن اشعار قدیم و سرودن به شیوه آنها پرداخت. لاتینی و یونانی را همزمان آموخت[۴] و از راه تحصیل زبان عبری، كه در مدرسه هرو به آن پرداخته بود، با مشرق زمین آشنا شد[۵].
در ۱٧٦۴ / ۱۱٧٨ به قصد تحصیل حقوق وارد دانشگاه آكسفورد شد و از همان زمان عربی را نزد شخصی از اهالی حلب آموخت و در همان دوره نزد فردی ایرانی، از مردم كرمان و مقیم لندن، فارسی فراگرفت (همانجاها) و با كمك كتاب "اصول زبان فارسی" اثر جان گریوز و گلستان سعدی، بهیادگیری زبان فارسی ادامه داد[٦].
در ۱٧٦٨ / ۱۱٨٢ با كنت رویتسكی، سفیر لهستان در انگلیس، كه فارسی و تركی میدانست، آشنا شد. اظهارات رویتسكی در باره ادبیات فارسی و شرق و بهخصوص غزلیات حافظ تأثیر مهمی بر جونز داشت. در مكاتبات این دو، مباحث بسیاری در باره ادبیات فارسی مطرح شده است[٧].
جونز در ۱٧٦٨ به سفارش كریستیان هفتم، پادشاه دانمارك، ترجمه كتاب درّه نادری را به زبان فرانسه پذیرفت. ترجمه این كتاب در۱٧٧٠ / ۱۱٨۴ همراه "رسالهای در باره شعر شرقی" به زبان فرانسه منتشر شد. این رساله در واقع زمینهای برای اثر مهم او در باره شعر آسیایی[٨] بود. انتشار این اثر، كه اولین كتاب او بود، تحسین همگان را برانگیخت و پادشاه دانمارك او را بهعضویت در انجمن سلطنتی كپنهاگ منصوب كرد[۹].
كتاب "دستورزبان فارسی" جونز در ۱٧٧۱ / ۱۱٨۵ در لندن منتشر شد و از آن پس چندین بار چاپ شد. در این كتاب برای نخستینبار یكی از غزلهای حافظ بهزبان اروپایی ترجمه شده است. كتاب علاوه بر قواعد دستوری، مثالهای فراوان و واژهنامه بسیار دقیق و كاملی دارد[۱٠]. در همین سال، جونز با انتشار جزوهای، از كتاب "زند - اوستا" ترجمه فرانسوی آنكیتلدوپرون، خاورشناس فرانسوی، انتقاد سختی كرد، اما پس از چندی از او عذر خواست و مقام علمی وی را ستود[۱۱].
یك سال بعد كتاب كوچك "مجموعه شعر: مشتمل بر ترجمه اشعاری از زبانهای آسیایی" را در لندن منتشر كرد. در این كتاب نیز همان غزل حافظ در كتاب "دستور زبان فارسی" را نقل كرده و بههمراه آن شرحی در تحسین شعر فارسی نوشته است[۱٢].
جونز در ۱٧٧۴ / ۱۱٨٨، یكی از مهمترین آثار خود، "شش رساله در تفسیر شعر آسیایی"، را منتشر كرد و در آن اشعار آسیایی، از جمله چینی، حبشی، تركی، عربی و فارسی، را معرفی كرد. بخش عمده كتاب به علم عروض و قافیه در شعر عربی و فارسی اختصاص یافته و انواع شعر این دو زبان و نمونههایی از آنها، بررسی سبكشناسانه شده است[۱٣]. جونز معتقد بود اوزان شعر عربی همانند شعر یونانی و لاتینی است و برخی از اشعار عربی[۱۴] را به شعر هموزن لاتینی ترجمه كرد. به همین ترتیب، سعی كرد اشعار شعرای دیگر را به وزنهای شناخته شده آثار شاعران اروپایی ترجمه كند. برای نمونه، یك بند از شاهنامه فردوسی را به سبك انهاید ویرژیل (ح ۱۹ ق م) شاعر رومی، و یكی از غزلهای حافظ را در قالب یكی از اشعار هوراس (متوفی ٨ ق م) و دو شعر دیگرش را در قالب اشعار آنكریون و تئوكریتوس (ح ٢٧٠ ق م)، شاعران یونانی، برگرداند. چون كتاب او برای اولین بار با نگرشـی كلی به شـعر دوره اسـلامی میپرداخـت، تأثیـر مهمـی بـر اروپاییـان گذاشـت[۱۵]. وی برای معرفی شعر عربی نمونههایی از دورههای گوناگون، از جمله معلقات، بانَت سُعاد، اشعار ابونواس، ابنمعتزّ، ابوالعلاء معرّی و ابنفارض، را آورده و شعرای متأخر را معرفی كرده است. برای توضیح سبك عالی زبان سامی، آیاتی از قرآن كریم و فقراتی از كتاب تورات را شاهد آورده است[۱٦]. جونز در این رساله، فردوسی را با هومر (ح قرن ۹ ق م)، شاعر یونانی، مقایسه كرده و معتقد است فردوسی برترین شاعر حماسهسرای شرق است. وی برای نخستین بار گزیدههایی از شاهنامه را به زبان لاتینی ترجمه كرد[۱٧].
پس از دریافت مقام شوالیه و عنوان سِر در ۱٧٨٣ / ۱۱۹٧، جونز در مقام قاضی دادگاه عالی كلكته به هند رفت و تا پایان عمر در این مقام باقی ماند. در ۱٧٨٢ / ۱۱۹٦ یكی از مهمترین آثار او، ترجمه مُعَلِّقات سَبْع انتشار یافت. این ترجمه شامل متن عربی كه با حروف لاتینی نوشتهشده و ترجمه و شرح كامل هفت قصیده معروفِ عرب پیش از اسلام به انگلیسی بود[۱٨].
جونز در ۱٧٨۴ / ۱۱۹٨ انجمن آسیایی بنگال را بنیان نهاد. در این دوره بیشتر بهتحقیق در ادبیات سنسكریت پرداخت اما همچنان در باره ادبیات ملل دیگر و مسائل حقوقی نیز مطالعه میكرد، "رساله نظام خط در كلمات آسیایی با حروف لاتینی"، اثر این دوره است[۱۹]. در همان دوره در باره تصوف و شاعران عارف ایرانی نیز تحقیق میكرد و حتی به شاعران ناشناختـهای چـون عصـمت بخارایی توجـه داشـت. جونـز بخشـی از اشـعار نظامـی را نیـز بـرای نخسـتینبار به انگلیسـی ترجمـه كـرد[٢٠]. آخرین اثر او در زمینه ادبیات فارسی انتشار لیلی و مجنونِ هاتفی (متوفی ۹٢٧) در ۱٧٨٨ / ۱٢٠٢ بود[٢۱].
جونز در زمینه حقوق، مطالعات مفصّلی راجع به فقه اسلامی و احكام حقوقی هندوها انجام داد و در ۱٧۹٢ / ۱٢٠٦ كتاب "حقوق اسلامی وارث در زمینه دارایی بدون وصیت" را بهچاپ رساند كه ترجمه و تفسیر كتاب الفرائض السراجیه تألیف سراجالدین سجاوندی، عالم حنفی مذهب، است[٢٢].
ترجمه "نهادهای حقوق هندو، یا، نظامهای مانو" از سنسكریت را نیز در ۱٧۹۴ / ۱٢٠٨ انتشار داد[٢٣].
سر ویلیام جونز در ۱٧۹۴ / ۱٢٠٨، در حالی كه بیستوهشت زبان میدانست و اغلب آنها را بدون معلم آموخته بود، درگذشت[٢۴].
ادوارد فیتزجرالد *با مطالعه "دستور زبان فارسی" جونز با خیام آشنا شد[٢۵]. پژوهشگران غربی جونز را پیشگام احترام به فرهنگ شرق شناختهاند[٢٦].[٢٧]
[↑] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط مهدیزاده کابلی ارسال شده است.
[↑] پینوشتها
[۱]- كنون، ص ٣؛ بالیوزی، ص ۱٠٢
[۲]- آربری، ص ٣٧؛ موكرجی، ص ۱٧- ۱٨؛ كنون، همانجا
[۳]- جونز، ج ۱، مقدمه تینمت، ص ٢٢، ٢۵؛ بالیوزی، همانجا
[۴]- جونز، ج ۱، همان مقدمه، ص ٣٠-٣۱؛ موكرجی، ص ٢٦-٢٧؛ كنون، ص ۵-٧
[۵]- آربری، ص ٣٨؛ كنون، ص ٧
[۶]- كنون، ص ۱٠
[٧]- آربری، ص ۴٢؛ موكرجی، ص ٢٧؛ كنون، ص ۱۴
[۸]- رجوع کنید به ادامه مقاله
[۹]- آربری، ص ٣٨-٣۹؛ كنون، ص ۱۵-۱٦؛ بالیوزی، ص ۱٠٣
[۱٠]- طاهری، ص۴۱؛ نیز رجوع کنید به كنون، ص ٣٦-٣٨
[۱۱]- بالیوزی، ص ۱٠٣-۱٠۴؛ كنون، ص ۴٢-۴۴؛ نیز رجوع کنید به موكرجی، ص ٣٨؛ رضوی، ص ۴٢-۴٣
[۱۲]- بالیوزی، ص ۱٠۴؛ كنون، ص ۴٧-۴٨؛ بدوی، ص ۱٣٠
[۱۳]- جونز، ج ۱، همان مقدمه، ص ۱۹۹-٢٠٠؛ طاهری، ص ۴٧؛ نیز رجوع کنید به كنون، ص ٦٣- ٦۵
[۱۴]- برای نمونه شعری از ابنفارض، متوفی ٦٣٢
[۱۵]- بدوی، ص ۱٣۱؛ نیز رجوع کنید به رضوی، ص ۴٦-۴٧
[۱۶]- بدوی، ص۱٣٠-۱٣۱؛ كنون، ص ۱٧، ٣۵
[۱٧]- طاهری، ص ۴٧-۴٨؛ بدوی، ص ۱٣۱؛ نیز رجوع کنید به كنون، ص ٦۴-٦۵
[۱۸]- كنون، ص ۱٨٨
[۱۹]- كنون، ص ٢۴۹؛ موكرجی، ص ۱۴٠-۱۴۱؛ بدوی، ص ۱٢۹
[٢٠]- آربری، ص ۵۹-٦٠؛ طاهری، ص ۵۵
[٢۱]- كنون، ص XIX
[٢۲]- رجوع کنید به موكرجی، ص ۱٣٧-۱٣٨؛ كنون، ص ۱٦٠، ٢٢۱
[٢۳]- كنون، ص ٣۵۱، ٣۵۵
[٢۴]- آربری، ص ٣٦-٣٧؛ طاهری، ص ۵٦
[٢۵]- آربری، همانجا؛ بالیوزی، ص ۱٠۴-۱٠۵
[٢۶]- برای نمونه رجوع کنید به كنون، ص ٣٦٠
[٢٧]- مریم بهاری، ویلیام جونز، دانشنامۀ جهان اسلام
[↑] سرچشمهها
□ وبسایت دانشنامۀ جهان اسلام، برگرفته از منابع زیر:آرتور جان آربری، جونز ایرانی، روزگار نو، سال ۴، ش ۱ (۱۹۴۴)؛ حسن موقر بالیوزی، جونز ایرانی، یغما، سال ٢۴، ش ٢ (اردیبهشت ۱٣۵٠)؛ عبدالرحمان بدوی، موسوعه المستشرقین، بیروت ۱۹٨۴؛ محمد رضوی، سر ویلیام جونز، تهران ۱٣٣٦ ش؛ ابوالقاسم طاهری، سیر فرهنگ ایران در بریتانیا، یا، تاریخ دویست ساله مطالعات ایرانی، تهران ۱٣۵٢ ش؛ و همچنین: Garland Hampton Cannon, The life and mind of Oriental Jones: Sir William Jones, the father of modern linguistics, Cambridge 1990; William Jones, The works of Sir William Jones, vol.1, Delhi 1976; Soumyendra Nath Mukherjee, Sir William Jones: a study in eighteenth- century British attitude to India, Cambridge 1968.
[برگشت به بالا]