[↑] اعتصاب چیست؟
اعتصاب چیست؟ پاسخ به این پرسش بههیچوجه روشن یا قابل تعریف نیست. برای مثال، آیا میتوان بین یک اعتصاب و یک وقفۀ کوتاه کار فرق گذاشت؟ در آمارهای اعتصاب بسیاری از کشورها سعی شده است صرفاً با در نظر گرفتن وقفههایی که بیش از مدت زمان معینی (مثلاً نصف روز) طول میکشد، یا بیش از تعداد معینی کارگر را در بر میگیرد، این تمایز برقرار گردد. آیا ممنوع کردن اضافهکاری، یا "کارکردن در حد مقررات"، نمونههای فعالیت اعتصابی است؟ آیا اگر مستأجران گردهم آمده و از پرداخت اجارههایی که از آنان مطالبه میشود امتناع کنند میتوان از اعتصاب سخن گفت؟ اصطلاح اعتصاب اجاره گاهی در مورد چنین وضعیتی بهکار برده میشود، و در واقع به توقف فعالیت در بسیاری از زمینهها اغلب بهعنوان اعتصاب اشاره میشود - برای مثال، هنگامی که دانشجویان برای جلب توجه به شکایتی از حضور در کلاسها خودداری میکنند.
بهطور کلی شاید بهتر باشد اعتصاب را بهمفهومی نسبتاً محدود تعریف کنیم، وگرنه این اصطلاح تمامی دقت خود را از دست میدهد. میتوانیم اعتصاب را توقف موقت کار توسط گروهی از کارکنان بهمنظور بیان شکایتی یا تحمیل تقاضایی، تعریف کنیم (Hyman, 1984). تمام اجزای این تعریف برای متمایز کردن اعتصابات از شکلهای دیگر مقابله و ستیزه مهم است. اعتصاب موقتی است، زیرا کارگران قصد دارند بههمان کار و نزد همان کارفرما برگردند، هنگامی که کارگران بهکلی کار را رها کنند این اصطلاح مناسب نخواهد بود. اعتصاب بهعنوان توقف کار، از ممنوعیت اضافهکاری یا "کندکاری" قابل تشخیص است. یک گروه از کارگران میباید در اعتصاب شرکت داشته باشد، چون اعتصاب بهیک عمل جمعی اطلاق میگردد، نه واکنش یک کارگر منفرد. این که کسانی که اقدام علیه آنان صورت میگیرد کارفرمایان هستند اعتصابات را از اعتراضاتی مشابه که ممکن است توسط مستأجران یا دانشجویان انجام شود متمایز میسازد. سرانجام اعتصاب متضمن کوشش برای آشکار ساختن شکایتی یا پایفشردن بر تقاضایی است، به کارگرانی که تنها برای حضور در یک رویداد ورزشی غیبت کردهاند نمیتوان گفت که در اعتصاب هستند.
اعتصابات تنها نمایانگر یک جنبه یا یک نوع ستیزهاند که در آن کارگران و مدیریت ممکن است درگیر شوند. شکلهای دیگر ستیزۀ سازمانیافته که با اعتصاب ارتباط نزدیک دارد تعطیل کارخانه (که کارفرمایان و نه کارگران باعث توقف کار میشوند)، محدودکردن بازده، و برخورد در گفتگوهای انعقاد قرارداد میـان کارگـر و کارفـرماسـت. شـکلهای کمتر سـازمانیافتـۀ سـتیزه ممکـن اسـت شـامل، جابهجـایی زیـاد کارگـران (high labour turnover)، غیبت از کار (absenteeism) و تخریب ماشینآلات تولید باشد.
[↑] آمار اعتصاب
از آنجا که تعریف و تشخیص اعتصاب تا حد نسبتاً زیادی بهصورت دلبخواهی صورت میگیرد، شگفتآور نیست که کشورهای مختلف شیوههای گوناگونی در ثبت آمار اعتصاب دارند. مقایسههای بینالمللی سطوح اعتصاب امکانپذیر است، اما اینگونه مقایسهها را باید با احتیاط تبیین کرد. آنچه در یک کشور اعتصاب بهشمار میآید، و بدینگونه در آمار وارد میشود ممکن است در کشور دیگری بهعنوان اعتصاب در نظر گرفته نشود. برای مثال، در انگلستان توقف كار باید ده کارگر یا بیشتر را در بر گیرد، تا بهعنوان اعتصاب گزارش شود، در صورتی كه در آمریكا (از سال ۱۹٨٢ به بعد) تنها توقفهایی كه شامل ۱٠٠٠ کارگر یا بیشتر باشد در آمار اعتصاب ثبت میگردد.
معمولاً سه سنجۀ فعالیت اعتصابی هر ساله منتشر میگردد - تعداد اعتصابات در هر سال، نسبت نیروی کار شرکتکننده در اعتصابات برای آن سال، و تعداد روزهای کار از دسترفته از طریق فعالیت اعتصابی. این سه معیار بر رویهم تا اندازهای تفاوت در میزان اعتصابات بین کشورهای مختلف را به ما نشان میدهند. بر حسب هر سه معیار، ایتالیا و کانادا از جمله کشورهاییاند که بیش از همه مستعد اعتصاب هستند، و آلمان و کشورهای اسکاندیناوی کمتر از همه. آمریکا و انگلستان در سطح میانه قرار میگیرند. بهنظر میرسد هیچ ارتباط خاصی میان سطوح اعتصاب، آنگونه که بهوسیلۀ آمار رسمی سنجیده میشود، و سطوح عملکرد اقتصادی وجود ندارد. بهسخن دیگر، کشورهایی که دارای نرخ اعتصاب پایینی هستند، لزوماً نسبت به کشورهایی که میزان اعتصابات بیشتری دارند از رشد اقتصادی بالاتری برخوردار نیستند. این امر چندان شگفتآور نیست؛ ارزش آمار تطبیقی اعتصابات در هر صورت مورد تردید است، و ستیزه یا تنشهای صنعتی میتواند بهشیوههای مختلفی غیر از اعتصابات نشان داده شود. افزون بر این، نمیتوان نتیجه گرفت که چون روابط صنعتی از هماهنگی برخوردار است بهرهوری ناگزیر بالا خواهد بود .[۱](Jackson, 1986)
[↑] يادداشتها
يادداشت ۱: اين نوشتار از کتاب جامعهشناسی آنتونی گیدنز توسط مهدیزاده کابلی برای دانشنامهی آريانا بازنویسی شده است.
[↑] پینوشتها
[۱]- گیدنز، آنتونی، جامعهشناسی، ص ۵٣٢-۵٣۴.
[↑] سرچشمهها
□ گیدنز، آنتونی، جامعهشناسی، تهران: نشر نی، ترجمۀ منوچهر صبوری، ۱٣٧٣ خ.
[برگشت به بالا]