[اسطورههای ایرانی] [اسطورهای گاو]
[↑] یادگارهای اسطورهای گاو در فرهنگ ایران
نشانههایی از ماندگاری اسطورههای مربوط به کیش گاو و باور به نقش گاو در آفرینش، همچنان در فرهنگ امروز ایران دیده میشود.
یکی از برجستهترین این باورها در ایران معاصر، باور به رویش و تازه شدن در نتیجه بر زمین ریختن خون قربانی است. باوری که عارف قزوینی، شاید بیآن که بداند، در قطعه معروف "از خون جوانان وطن لاله دمیده" بازسرایی کرده است.
کاربرد نماد گاو در ایران باستان از دیرترین روزها و به اشکال مختلف دیده میشود. از یافتههای سالهای اخیر در گرگان و مازندران که پیکرههای گاو و گاومیش ساخته شده در ۴۰۰۰ سال پیش را نشان میدهد گرفته تا پیکره معروف گاوی که زانوزده و جام شرابی را بهدست دارد و مربوط به هزارههای پیش از میلاد مسیح در دوره عیلامی در جنوب غربی ایران است. این پیکره اکنون در موزه متروپولیتن نیویورک نگهداری میشود.
گاو در اسطورههای ایرانی به گفته "آلبرت جی کارنوی"، اسطورهشناسی که به بررسی تطبیقی اسطورههای ایرانی پرداخته است، نمادی از نبرد نور و تاریکی و خوبی و بدی است.
به گفته آقای کارنوی، اسطوره گاو در ادامه تحول اسطورههای هندو-اروپایی و آریایی در داستان آفرینش جهان ایفای نقش میکند و میتواند بازنمایی ابرها و طوفانهای بارانزا باشد که آب را به جهان هدیه میدهد. نمادی که مستقیماً به اسطورههای یونانی منتقل شده است.
بهار مختاریان اسطورهشناس ایرانی هم به توصیف گاو رنگین در داستان فریدون در شاهنامه بهعنوان نماد ابرهای طوفان زا اشاره میکند.
در شاهنامه فردوسی گاوی که رنگین توصیف میشود در نقش دایه فریدون در غیاب پدر و مادر فریدون او را در دامنه کوه دماوند میپروراند.
این گاو است که با شیر خود فریدون را میپروراند که بنیانگذار پادشاهی ایران است و به نمادی از قدرتگیری دوباره نور و خوبی در برابر تاریکی و بدی تبدیل میشود.
خانم مختاریان میگوید در فرهنگ هندوایرانی، گاو تصویری از ایزد ماه است همچنان که در ریگ ودا خدای ماه با صفت گاو و مرد قوی همراه است. همین تصور در اوستا هم باقی مانده که ماه از وجود بهمن ساخته شده و زاده "گو شوروان" است که بهمعنای روان گاو است.
در تاجهای ساسانی هم نقش شاخ به همراه هلال ماه و گوی خورشید دیده میشود.
اما شاید پیش از آنچه در اوستا و افسانههای بازنویسیشده در شاهنامه دیده میشود، اسطوره گاو ریشه در آیینهای زروانی و پس از آن ریشه در آیینهای میترایی دارد که آیین پرستش مهر نامیده شده و از آیینهای ایرانی پیش از زردشت است. میترای گاو کش گاو مقدس را قربانی میکند و از ریختن خون او بر زمین گندم میروید.
مری بویس ایرانشناس بریتانیایی به سنتی اشاره میکند که در میان بومیان در هزارههای پیش از رواج آیین زردشت وجود داشته و در آن گاو مقدس قربانی و خون آن به امید باروری بر زمین پاشیده میشده است.
مجلس قربانی شدن گاو مقدس بهدست میترا در نگارههای ساسانی دیده میشود و تقریباً به همان شکل به نگارههای یونانی هم منتقل شده است.
کاوه فرخ، استاد دانشگاه بریتیش کلمبیا میگوید که پرستش سر بریده گاو در آیینهای باستانی ایرانی نشانهای از باورهای میترایی است.
گونه دیگری از اسطوره قربانی شدن گاو در نگاره دریدن گاو بهدست شیر باقی مانده که کاربرد آن در نقشهای تخت جمشید آن را ماندگار کرده است.
برخی صاحب نظران مانند رضا مرادی غیاثآبادی، دریدن گاو بهدست شیر را نشانهای از تفسیر نجومی ظاهر شدن نشانههای بهار و تابستان در صورتهای فلکی دانستهاند.
معنای اسطورهای گاو همچنان اهمیت خود را در فرهنگ عامیانه مردم ایران حتی تا پس از اسلام هم حفظ کرده است.
حکیم سنایی غزنوی، شاعر اوایل قرن ششم هجری که در خراسان میزیست و هنر او در آمیختن دانش مردمشناسی و حکمت، سرمشقی برای جلالالدین رومی بلخی بود، در سروده خویش به رواج باور به گاو در میان مردم اشاره میکند:
- گاو را دارند باور در خدایی عامیان
نـوح را بـاور ندارنـد از پی پیغمـبری
مطالعه انجام گرفته توسط بهار مختاریان نشان میدهد که در ادبیات عامیانه ایران و در داستانهایی مانند ماه پیشانی، نماد گاو در همان تمثیل بارور کننده و زاینده آن حفظ شده است.
کارل گوستاو یونگ، روانشناس برجسته، در کتاب قهرمان خود به تحلیل روانکاوانه قربانی شدن گاو بهدست میترا در فرهنگ ایرانی میپردازد و آن را نشانی از قربانی کردن جسم و شهوت برای دست یافتن به تعالی روح و یکی شدن با روح آفرینش میداند.
داریوش برادری پژوهشگر روانکاوی هم ادامه یافتن باور به قربانی شدن برای رسیدن به آرمانها در فرهنگ ایرانی را بازتابی از باور به ضرورت گذشتن از جسمانیت و تمایلات دنیوی برای رسیدن به اتحاد با ایزد برای دگرگون کردن جهان میداند.
به باور آقای برادری، قربانی کردن گاو در باور حکمای علم اخلاق، در ایران پس از اسلام، در قالب کشتن گاو نفس بهمعنای رها شدن از شهوت و نفسانیت بازسازی شده است.
اسطوره کشته شدن گاو در هنر ایرانی تا نقاشیهای دوره قاجار بهطور مستقیم یا غیر مستقیم به کار برده شده است و عباس احمدی پژوهشگر ایرانی حتی کاربرد نماد شمشیر و خونی که لالهها از آن میرویند را در پرچم ایران نوعی روایت تازه از همان اندیشه کهن میداند.
نقشی که پیش از این در نماد شیر و خورشید هم بهنوعی بازسازی میشد.[۱]
[↑] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط مهدیزاده کابلی ارسال شده است.
[↑] پینوشتها
[۱]- علیاصغر رمضانپور، یادگارهای اسطورهای گاو در فرهنگ ایران، بخش فارسی بی بی سی: شنبه ٢۱ مارس ٢٠٠۹ - ٠۱ فروردین ۱۳۸۸
[↑] جُستارهای وابسته
□
□
□
[↑] سرچشمهها
□ بخش فارسی بی بی سی
[برگشت به بالا]