[...] [...]
[↑] شعر کلاسیک یا شعر کهن (شعر عروضی)
شعر کهن فارسی یا شعر کلاسیک فارسی بهصورت کنونی قدمتی بیش از هزار و صد سال دارد. این گونه شعر کاملاً موزون بوده و وزن آن بر پایه ساختاری است که عروض نام دارد. ساختار اوزان عروضی برپایهٔ طول هجاهاست. و هر مصراع به قالبهایی تقسیم میشود که هجاها باید در آن قالبها قرار گیرند.و تفاوت شعر هجایی با شعر عروضی در وجود همین قالبهاست که شعر هجایی در قالبی قرار نگرفته و بر اساس هجاهای مصراع ساخته میشود.
شعرهای کلاسیک فارسی دارای خصوصیاتی هستند که با شعرهای نو متفاوت اند. "شعر کلاسیک گرهخوردگی عاطفه و تخیل است که در زبان آهنگین شکل گرفته باشد."[۱] شعرای بزرگی مانند: فردوسی، حافظ، سعدی، مولوی، نظامی و ... هر کدام با اینکه سبک مختلفی داشتهاند اما در یکسری ویژگیها مشترک هستند.
[↑] شعر جدید (شعر نو قدمایی یا نئو کلاسیک)
امروزه نیما یوشیج را پدر شعر نو و پدید آورندۀ قالب نیمایی میشناسند. دلیل این امر، اعتقاد و پایداری او در ساخت شعر نو بوده است. اما او نخستین کسی نبود که در قالب شعر عروضی تغییر و تحول ایجاد کرد. شمس لنگرودی در کتاب "تاریخ تحلیلی شعر نو" نخستین سراینده شعر نو را، "ابوالقاسم لاهوتی" میداند.[لنگرودی، تاریخ تحلیلی شعر نو، ص ٦۵]
با این حال، نیما یوشیج نه فقط شعر کهن فارسی و ساختار و زبان آن را دگرگون کرد که از خلاقترین شاعران ایران نیز بود و برخی منظومههای بلند و شعرهای کوتاه او از بهترین نمونههای شعر فارسی است.
برخی از شاعران معاصر کوشیدهاند تا در کنار برخی شعرهای کلاسیک و نئوکلاسیک، با حفظ زبان، ذهنیت، تخییل، جهان ذهنی و جهان شاعرانه خود ساختارهای نیمایی و آزاد را نیز تجربه کنند.
شاعران نحلهای که به نوقدمایی یا نئوکلاسیک شهره است، پیشنهاد نیما را در بارۀ انقلاب در موسیقی درونی و بیرون و وزن، صورت و صور، ساختار و زبان شعر فارسی نپذیرفتند اما از تکرار راه و روال قدمایی نیز پرهیز داشتند.
پیشنهادهای نیما و نوآوریهای شاملو و شعر بعد از شاملو در فرم درونی و بیرونی، زبان و ساختار شعر، پاسخهایی بودند که انسان معاصر ایرانی در برابر چالشها، پرسشها، مسائل و موقعیت معاصر و تحولات زمان و زمانه خلق کرده است.
جهان ذهنی و شعری شاعران نئوکلاسیک نیز از شعر کلاسیک فارسی فاصله گرفته بود اما این فاصله چندان نبود که انقلاب در فرم و زبان را برای شاعران این نحله به ضرورتی مبرم بدل کند
شاعران نحله نئوکلاسیک کوشیدند تا با حفظ زبان، فرم، موسیقی و قوالب و ساختار شعر کهن فارسی اصلاحات، تغییرات و ابداعاتی در همان چهارچوبها اعمال کنند.
تفاوت نئوکلاسیکها با شعر نیمایی و شاملویی و شعر پس از نیما و شاملو اما تنها به شاخصههای صوری، فرمی، زبانی و وزنی محدود نبود که تفاوت جهاننگری و جهان شاعرانه، نگاه و بینش ذهنی و شعری نقشی مهمتر در این عرصه داشت؛ هرچند برخی از خلاقترین شاعران این نحله چون نادر نادرپور، سیمین بهبهانی، فریدون توللی و فریدون مشیری گاه مضامین معاصر را نیز در شعرهای خود جذب و درونی کرده و چشماندازهای خلاقی را در شعر خود آفریدند.
[۱]
[٢]
[٣]
[۴]
[۵]
[٦]
[٧]
[٨]
[۹]
[۱٠]
[۱۱]
[۱٢]
[۱٣]
[۱۴]
[۱۵]
[۱٦]
[۱٧]
[۱٨]
[۱۹]
[٢٠]
[↑] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط … برشتۀ تحرير درآمده است.
[↑] پيوستها
پيوست ۱:
پيوست ٢:
پيوست ۳:
پيوست ۴:
پيوست ۵:
پيوست ۶:
[↑] پینوشتها
[۱]-
[٢]-
[٣]-
[۴]-
[۵]-
[٦]-
[٧]-
[٨]-
[۹]-
[۱٠]-
[۱۱]-
[۱٢]-
[۱٣]-
[۱۴]-
[۱۵]-
[۱٦]-
[۱٧]-
[۱٨]-
[۱۹]-
[٢٠]-
[↑] جُستارهای وابسته
□
□
□
[↑] سرچشمهها
□
□
□
□
[↑] پيوند به بیرون
□ [1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20]
□
□