صدسال روزنامهنگاری در افغانستان
مطبوعات تریبونی برای احزاب سیاسی
فهرست مندرجات
- چپ، راست، میانه
- مارکسیسم-لیننیسم
- اختلاف بر سر رهبری
- نشریههای اسلامگرا
- طبقه متوسط
- کاروان
- طنز و کارتون
- يادداشتها
- پینوشتها
- جُستارهای وابسته
- سرچشمهها
[قبل] [بعد]
در دهه قانون اساسی بیش از ۳۰ جریده آزاد منتشر شد. البته انتشار این جراید نه همزمان، بلکه در مقاطع مختلف این دهه صورت گرفت و در هنگام کودتای ۲۶ سرطان (تیر) ۱۳۵۲ (۱۹۷۳ م) که به دهه قانون اساسی و سلطنت در افغانستان پایان داد، تنها ده جریده دولتی منتشر میشد.
جراید آزاد و غیردولتی مهم این دوره عمدتاً آیینه ایدئولوژیها و افکار جمعیتها، سازمانها و گروههای مختلف سیاسی بودند که هسته احزاب آینده را تشکیل میدادند.
پژوهشگران جراید آزاد دهه قانون اساسی را به چند گونه دستهبندی کردهاند. محمدکاظم آهنگ، مولف سیر ژورنالیسم در افغانستان، مطبوعات دهه قانون اساسی را این گونه دستهبندی میکرد: "اول، نشریههای آزاد، که با بودجه و روحیه آزاد به نشر میرسید. بودجه آن از طرف شخص خود ناشر پرداخته میشد. این روزنامهها آزاد بودند
"دسته دیگر روزنامههای فکری چپی و روزنامههای فکری راستی. یعنی هر دو فکری است یعنی چپی که خلق و پرچم و مثلاً کمک و امثال آنها بود و دیگر گهیز بود و روزنامههای دیگری مانند آنها."
"بخش دیگر روزنامههای به اصطلاح بیطرفی که من برای اینها نه از نظر فکری و نه از لحاظ ژورنالیستی ارزشی قایل نیستم. یک تعداد زیادی فقط بخاطر پول اندوزی و منفعت جویی این نشریات را به نشر میرساندند و حتی این را محمدصدیق فرهنگ هتاکی گفته است."
[↑] چپ، راست، میانه
اما لطیف ناظمی، روزنامهنگار، شاعر و پژوهشگر افغان جراید این دوره را به به هفت دسته تقسیم میکند: " یکی جراید چپ افراطی بودند، یعنی جرایدی بر اساس باورهای مارکسیستی و لیننیستی، مانند جریدههای شعله جاوید، خلق و پرچم. دیگر یک سلسله جرایدی بودند که به اصطلاح چپ معتدل بودند، مانند مساوات و یکی دوتای دیگر."
دانشجویان دانشگاه کابل محمدهاشم مینوندوال صدراعظم ظاهر شاه در دهه دموکراسی را بعد از سخنرانیاش در مجلس، روی دست بلند کردند
"همچنین جراید راست افراطی بودند که تعداد آنها پنج الی شش بود که اینها بر پایه بنیادگرایی دینی استوار بودند. یعنی مثل جراید چپ افراطی و حتی مثل مساوات جراید ایدئولوژیک بودند. مثلاً جرایدی مثل گهیز که همه اینها داعیههای اسلامی داشتند و توجه به یک حکومت اسلامی."
"بعضی جراید دیگر راست میانه بودند. جراید ملیگرا بودند؛ مثل "افغان ملت" و جریده "ملت" و جریده "ولس"، که بیشتر روی ملت اتکا میکردند و به مفهوم خاصی که نزد خودشان بود. یعنی یک نوع ملیگرایی افراطی یک نوع ناسیونالیسم افراطی."
"همچنین جراید راست میانه بود، جرایدی مثل صبا، جبهۀ ملی، افغان اولس. اینها در حد وسط جراید چپ افراطی و راست افراطی قرار داشتند. دسته دیگر هم جراید انتقادی بودند که اینها فقط انتقاد میکردند و ایدئولوژیک نبودند و نظر بسیار خاص و خطوط نشراتی بسیار سیاسی نداشتند."
"یک تعداد جراید دیگر هم حکومتی بودند که طرفدار نظام بودند، مثل جریده اتحاد ملی و بعضی از آنها یگر نشریههای بیهویتی بودند که جهتگیری آنها مشخص نبود، گاهی از دموکراسی دفاع میکردند و گاهی هم از دولت و هویت آشکاری نداشتند."
[↑] مارکسیسم-لیننیسم
نخستین نشریه چپی این دوره جریده خلق بود که به عنوان ارگان نشراتی جمعیت دموکراتیک خلق افغانستان در ماه حمل (فروردین) ۱۳۴۵ (آپریل ۱۹۶۶ میلادی) منتشر شد. نور محمد ترکی، رهبر جمعیت صاحب امتیاز و محمد حسن بارق شفیعی، مدیر مسئول این نشریه بودند.
برخی این نشریه را معرف مارکسیسم–لیننیسم و پیرو اهداف اتحاد شوروی سابق میدانند. حلیم تنویر از روزنامهنگاران طرفدار حزب اسلامی افغانستان میگوید این جریده جنبه ملی نداشت: "این جریده ارگان نشراتی حزب کمونیستی خلق و پرچم بود که از طرف اتحاد شوروی سابق حمایت میشد و با انفاذ قانون اساسی ما میبینیم که اینها مضامینی در آن زمان به نشر میرساندند که مخالف عقاید اسلامی هم بود و یک سلسله واکنشها را در جامعه برانگیخته بود و روحانیون را هم برانگیخته بود و (نتیجه این واکنشها) مصادره شدن شماره سوم خلق بود."
ولی محمد حسن بارق شفیعی، روزنامهنگارو مدیر مسئول جریده خلق این نشریه را نه منادی سوسیالیسم و کمونیسم، بلکه طرفدار ایجاد یک دولت ملی و دموکراتیک به رهبری یک جبهه ملی معرفی میکند: "مرام دموکراتیک خلق که در شماره اول و دوم آن نشر شد، فقط به وجود آمدن دموکراسی ملی در افغانستان بود."
او همچنین گفته است: "کسانی که که ادعا میکنند که این یک جریده کمونیستی است، نمیدانند که کمونیسم میتوانند که در یک جامعه فئودالی و ماقبل فئودالی قبیلهای خواسته و تطبیق شود. حتی شوروی وقت به ساختمان سوسیالیسم مشغول بود و پایههای مادی ایجاد جامعه کمونیستی را اصلاً نداشت و به همان خاطر هم نتوانست آن را به سر برساند. در افغانستان چطور میتوانستند که یک جامعه کمونیستی مطرح شود و برای آن مبارزه صورت بگیرد؟"
جریده خلق پس از انتشار شش شماره سانسور و مصادره میشود و سال بعد جمعیت دمکراتیک خلق افغانستان جریده پرچم را به مدیریت مسئولی سلیمان لایق روزنامهنگار و شاعر افغان به عنوان ارگان نشراتی خود منتشر میکند.
پرچم را پیرو مشی خلق و نشریه چپ طرفدار اهداف اتحاد شوروی معرفی میکنند. اسماعیل اکبر پژوهشگر افغان میگوید پرچم خط مشی رسمی حزب کمونیست شوروی برای کشورهای عقبمانده، یعنی رسیدن به سوسیالیسم از طریق رشد غیرسرمایهداری را تبلیغ میکرد.
آقای اکبر گفت: "جریده خلق نشر شد اما خط مشی رسمی حزب کمونیست شوروی، که برای کشورهای عقبمانده دموکراسی ملی و راه رشد غیرسرمایهداری و انتقال از جوامع فئودالی و نیمه فئودالی به صورت مصلحتآمیز به تشکیل دولت دموکراسی ملی و بعد از آن رفتن از راه غیرسرمایهداری به سوسالیسم بود که خط مشی رسمی دولت شوروی در مورد کشورهای جهان سوم بود. اول خلق - که شش شماره نشر شد - و بعد پرچم - که حدود سه چهار سال نشرات کرد - به صورت مداوم ناشر همین فکر بود."
[↑] اختلاف بر سر رهبری
محمدحسن بارق شفیعی تاکید میکند که جریده پرچم ادامه جریده خلق بود و جز تفاوت نظر در مورد رهبران جمعیت دموکراتیک خلق از لحاظ راه و دیدگاه با آن فرقی نداشت: "پرچم هیچ تضاد با خلق نداشت و اصلاً اختلاف خلق و پرچم یک اختلاف ایدلوژیک نبود، اختلاف سیاسی نبود. اختلاف آنها بر سر رهبری بود در حیات داخلی حزب که ترهکی یا کارمل؟ کدام اینها باید رهبری داشته باشند."
جریده چپی دیگر این دوره شعله جاوید، ارگان جریان دموکراتیک نوین بود که نخست به صاحب امتیازی این جریان و مدیریت مسئولی دکتر رحیم محمودی در حمل ۱۳۴۷ خورشیدی منتشر شد. این جریان یک تشکل چپگرایان طرفدار چین کمونیست بود و به گفته اسماعیل اکبر اندیشههای دموکراسی نوین صدر مائوتسه تونگ، رهبر پیشین چین را تبلیغ میکرد.
آقای اکبر گفت: "شعله جاوید با تمام حدت و شدت ناشر افکار دموکراتیک نوین است. به گفته خودش که صدر مائوتسه تونگ دموکراسی نوین را در برابر دمکراسی ملی مطرح میکرد، رهبری حزب کمونیست را و رهبری طبقه کارگر را قطعی میدانست راه جنگ انقلابی، محاصره شهرها از طریق دهات را عمده میدانست. شعله جاوید دقیقاً انعکاسدهنده همین موضوع و نظرات چینیها بود."
فاروق فارانی، از فعالان آن زمان این جریان میگوید شعله جاوید خود را ملزم به پیروی از مائوئیسم نمیدانست، اما میخواست افکار مائوتسه تونگ را با مفاهیم افغانی ارائه کند: "به هیچ وجه جریان شعله جاوید خود را ملزم به این نمیدانست که از چین و از یک نظریه معین پیروی کند، بلکه بیشتر افکار مائوتسه تونگ را با الهام از آن نظریات و کوشش به اینکه بتواند همین را به زبان افغانی و با ادبیات افغانی، منظورم اینکه با مفاهیم افغانی، ارائه بکند."
[↑] نشریههای اسلامگرا
در حالی که فعالیتهای جمعیت دموکراتیک خلق افغانستان و جریان دموکراتیک نوین گسترش مییافت، اسلامگرایان به رهبری نهضت جوانان مسلمان افغانستان در مقابله با این دو گروه فعالتر میشدند. در این میان جریده گهیز به عنوان مدافع اسلام در پاییز ۱۳۴۷ (اکتبر ۱۹۶۸) منتشر شد و تا قتل مرموز منهاجالدین گهیز، مدیر مسئول آن، به طور منظم از چاپ بر آمد.
حلیم تنویر نویسنده کتاب تاریخ روزنامهنگاری در افغانستان گهیز را طرفدار معرفی مدنیت با اندیشههای دینی توصیف میکند: "منهاجالدین گهیز روشنفکر دینی بود و با اندیشههای سید جمالالدین افغان، که میخواست مسائل دینی را با مدنیت یک جا در جامعه معرفی کند. به همین خاطر، او با دیدگاه بسیار جدیدی وارد صحنه سیاسی شد. او با نهضت جوانان مسلمان در آن وقت رابطه داشت، اما عضو نشده بود."
ولی اسماعیل اکبر می گوید که گهیز یک نشریه ایدئولوژیک بود و سیاست رادیکال انقلابی را برای سرنگونی نظام با یک دید جهانی اسلامی و نه وطنی تبلیغ میکرد: "افکار ایدئولوژیک دقیقاً در نشریههای گهیز، ندای خلق و خیبر، اسلام را تقلیل دادن به سیاست و کاهش دادن به سیاست انقلابی رادیکال علیه یک دولت، سرنگون سازی و ساختن نظام اسلامی مطابق ایدهآل خود بود."
"من دقیقا بهخاطر دارم که تمام نشریاتی که در ایران چاپ میشد منبع تغذیه اخوانیهای ما بود. آثار مودودی هم در آنها چاپ میشد و آثار سید قطب هم چاپ میشد و هم آثار همفکران آن در ایران مثل ناصر مکارم شیرازی و غلامرضا سعیدی. کاملاً در یک چهارچوب اسلام رادیکال انقلابی بخاطر سرنگونی یک نظام با دیدگاه جهانی اسلامی نه با دیدگاه وطنی."
جراید ندای حق، خیبر و مجله اسلام هم از شمار نشریههای اسلامگرای این دوره بودند. به قول برخی از پژوهشگران، از این شمار مجله اسلام، که منهاجالدین گهیز مدیر مسئول آن بود جنجال برانگیز بود. از جرایدی که در دهه قانون اساسی مبلغ و حامی مشروطیت و دموکراسی تلقی میشوند میتوان ازجمله از ملی، افکار نو، پیکار، جبهه ملی و معرفت نام برد.
برخی بر این عقیدهاند که در راس این دسته از جراید نشریه جبهه ملی قرار داشت. جبهه ملی ارگان سازمان سیاسی به نام زرنگار بود که میگویند آن را خلیلالله خلیلی شاعر معروف تاسیس کرده بود. هدف عمده آن ظاهراً توسعۀ طبقه متوسط و اصلاحات عمیق اجتماعی به رهبری این طبقه بود.
[↑] طبقه متوسط
عبدالحمید مبارز، که از نویسندگان این جریده بود میگوید: "وقتی ما متوجه شدیم که (جریانهای) چپ و راست ایجاد شده، چپ هم نشرات خود را میکرد و راست هم. یکی در برابر دیگر عکسالعمل داشتند. ما چند نفری که با هم همفکر بودیم، وضع جامعه را در مخاطره دیدیم و ما خواستیم که خط سوم را به وجود بیاوریم و در بین این دو نظریه موقفی را ما اشغال بکنیم."
"در آن روزنامه همیشه مینوشتیم که ما جبهه ملی را ناشر افکار طبقه متوسط افغانستان میدانیم، چرا روزنامههای پرچم و خلق پرولتاریا را اساس گرفته بودند و هدف ما این بود که طبقه متوسطه را وسیعتر بسازیم چرا که ما به این عقیده بودیم که طبقه متوسط، طبقه سالم جامعه و ستون فقرات جامعه میباشد. به همین اساس بود که من مقاله انقلاب صلیب ملی را در شماره اول آن به نشر سپرده بودم."
یکی دیگر از جریدههای مهم این دوره مساوات، ارگان جمعیت دموکراتیک مترقی بود. موسس جمعیت محمد هاشم میوندوال، یکی از نخستوزیران این دوره بود. جریده مساوات، که عبدالشکور رشاد – صاحب امتیاز و محمد رحیم الهام مدیر مسئول آن بودند - ظاهراً طرفدار مشروطیت، دموکراسی، عدالت اجتماعی و به قولی رسیدن به نوعی سوسیالیسم از طریق تکامل دموکراسی پارلمانی بود.
دکتر اسدالله شعور، روزنامهنگار و پژوهشگر در این مورد میگوید: "در آن زمان مرحوم محمد هاشم میوندوال و یک تعداد ملیگرایان دیگر در صدد این شدند که یک تعداد احزاب معتدل و میانه رو و احزاب ملی را، که گرایش به خارج و گرایش به اندیشههای چپ و راست نداشته باشند و از یک خط ملی پیروی بکنند به وجود بیاورند."
"از این جمله، یکی حزب دموکراتیک مترقی بود و دیگرش حزب افغان سوسیال دموکرات بود که به نام افغان ملت معروف است و همچنین حزب زحمتکشان عوام بود که دکتر فرزان مرحوم آن را اساس گذاشت. حزب دموکرات مترقی میخواست که پیرو یک اندیشه ملی باشد، به همین علت اساس تازه را طرح کردند که بنام پنچ اصل معروف بود، پنج اصل دموکرات مترقی که عبارت بود از دین اسلام، ملیت، شاهی مشروطه، دموکراسی و سوسیالیسم."
[↑] کاروان
در دهه دموکراسی در کنار جراید و نشریههای موقوته، برای اولین با در تاریخ مطبوعات افغانستان یک روزنامه آزاد نیز منتشر شد. کاروان اولین روزنامه غیردولتی در سال ۱۳۴۷ (۱۹۶۸ میلادی) از چاپ بر آمد صباحالدین کشککی صاحب امتیاز و عبدالحق واله مدیر مسئول آن از چهرههای معروف و حرفهای روزنامهنگاری آن دوره بودند.
کشککی در باره دلایل انتشار این روزنامه در کتاب "دهه قانون اساسی" مینویسد: "جریده مربوط به من، کاروان، که برخی آن را جریده برجسته افغانستان خواندهاند، در سپتامیر ۱۹۶۸ شروع به نشرات کرد. من تا آن وقت انتظار کشیدم تا دریابم که آیا مطبوعات غیرحکومتی در جامعهای که جدیداً دست به دموکراسی زده است، چطور مکلفیتهای خود را ایفا میکند. هیچ یک از جریدههای شخصی که تا آن وقت تاسیس گردیده بود، از عهده آنچه از مطبوعات مستقل توقع میرفت بر آمده نتوانست."
به این ترتیب آقای کشککی دست به انتشار کاروان میزند تا به قول خود او، مصدر خدمت بهتری برای کشورش شود. اما برخی انتشار کاروان را واکنشی در برابر نشریههای چپ آن دوره تلقی میکنند.
بارق شفیعی، مدیر مسئول جریده خلق و یکی از رهبران جمعیت دموکراتیک خلق در دهه دموکراسی میگوید: "اشخاصی که کاروان را اداره میکردند، مانند کشککی، مخالفین سرسخت ما بودند و انسانی بود که از طرفداران پر و پا قرص راست سلطنت بود و روزنامه را که نشر هم کرده بود فقط بخاطر این بود که خواننده ها را به خود جلب بکند و فضا را تنگ بسازد برای نشراتی مترقی."
با توجه به گران بودن هزینه چاپ روزنامه در آن روزگار، کاروان متهم بود که نه تنها از منابع داخلی بلکه از منابع خارجی نیز تمویل میشود. کشککی خود در این باره نوشته است: "بعضی گفتند که کاروان از طرف حکومت نشر میشود. برخی گفتند که آن را سرمایهداران داخلی تمویل میکنند و عدهای اتهام وارد کردند که سیآیای، اداره استخبارات آمریکا کاروان را تمویل میکند. اما کاروان به سیاست خود مبنی بر تقدیم متوازن واقعات کشور و ابراز نظر در باره آن ادامه میداد."
تقریباً همه پژوهشگران و تحلیلگران امور روزنامهنگاری حتی مخالفان دیدگاه و محتوای کاروان، متفقالنظرند که این روزنامه از لحاظ فن روزنامهنگاری برجستگی خاصی داشته است. دکتر محمدهاشم عصمتالهی، مولف نظام مطبوعات افغانستان و استاد دانشگاه کابل میگوید: "من کاروان را یک روزنامه هدفگرا، هدفمند و منتقد یافتم."
[↑] طنز و کارتون
یکی دیگر از ویژگیهای مطبوعات دهه قانون اساسی توجه جدی به طنز و کارتون است. ترجمان نخستین جریده طنزی است که در این دهه منتشر میشد. این جریده پر از مقالات طنزی اجتماعی–سیاسی و کارتونهای سیاسی است.
صاحب امتیاز این جریده دکتر عبدالرحیم نوین و مدیر مسئول آن علیاصغر بشیر، طنزنویس مبتکر و معروف بود. محمدکاظم آهنگ ترجمان را جریدهای عالی روشنفکری، ادبی و حرفهای توصیف میکند: "روزنامهای که من روزنامهنگارش را قهرمان و خود روزنامه را یک پدیده خیلی عالی روشنفکری، ادبی و ژورنالیستی یافتیم ترجمان بود."
جلال نورانی روزنامهنگار و طنزنویس افغان از همکاران قلمی ترجمان در باره نقش علیاصغر بشیر در موفقیت این جریده میگوید: "مرحوم استاد بشیر هروی دقیقاً یک طنزنویس چیرهدستی بود. او قدرت و توانایی نوشتن طنز را هم بهنثر داشت و هم بهنظم، چون شاعر هم بود."
در خصوص دهه قانون اساسی مطالب دیگری نیز قابل بحث است از جمله مرزهای آزادی بیان در این دوره، سانسور و مصادره نشریهها و عوامل سیاسی-فکری آن، مجازات برخی از روزنامهنگاران و همچنین اثرات اجتماعی سیاسی مطبوعات این دهه. در بخش بعدی بهبررسی این موضوعات خواهیم پرداخت.[۱]
[↑] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط مهدیزاده کابلی ارسال شده است.
[↑] پینوشتها
[۱]- مطبوعات تریبونی برای احزاب سیاسی، بخش فارسی بی بی سی: جمعه ٢٨ اکتبر ٢٠۱۱ - ٠٦ آبان ۱٣۹٠
[↑] جُستارهای وابسته
□
□
□
[↑] سرچشمهها
□ وب سایت فارسی بی بی سی: صفحۀ ویژۀ صدسال روزنامهنگاری در افغانستان