[نویسندگان معاصر افغانستان]
سیدعلی رضوی غزنوی (زادۀ ١۳۰۷ خ - درگذشت ١۳۸۰ خ)، نویسنده، اديب، پژوهشگر نامور افغانستان و از استادان دانشکدۀ زبان و ادبیات دانشگاه کابل و از نویسندگان «دایرةالمعارف آریانا» بود.
[↑] زندگینامه
سیدعلی رضوی غزنوی، در سال ۱٣۰۷ خورشیدی[۱]، در جغتوی غزنی بهدنیا آمد[٢]. آموزشهای ابتدایی خواندن و نوشتن را بهگفته رهنورد زریاب، در زادگاهش نزد ملای مسجد فراگرفت[٣]. در جوانی به کابل رفت و تحصیلاتش را در همانجا پی گرفت[۴] و از دبیرستان (مکتب) تجارت فارغالتحصیل شد[۵]. سپس به کار در وزارت مطبوعات افغانستان پرداخت و همزمان به فراگیری علوم اسلامی، زبان عربی و انگلیسی نیز ادامه داد[٦]. در همین زمان بود که مقالاتی را برای دائرةالمعارف آریانا نوشت و یا برگردان کرد. لطیف ناظمی مینویسد:
- با نام استاد، با مقالتهایی که در مجلۀ آریانا، انتشار میداد، در روزگار مدرسه آشنا شدم و نخستینبار، ترجمۀ کتاب «ملا فتیان - صوفیان و جوانمردان» نبشتۀ (ابوعبدالرحمن سُلِمیَ) را از او خواندم که در شمارههای پیهم نامۀ آریانا چاپ میشد، [بعدها] انجمن تاریخ، در سال ١٣٤٤، آن را بهگونۀ کتاب مستقل منتشر کرد و مترجم آن جایزۀ مطبوعاتی آنسال را برای ترجمه ربود.[٧]
وی چندین سال در انجمن تاریخ فعالیت داشت و در میانسالی او در کنکور رشته ادبیات فارسی در دانشگاه کابل قبول شد و در این رشته بهتحصیل پرداخت. لطیف ناظمی خاطراتش دربارۀ آشنایی با سیدعلی رضوی در دانشگاه کابل را چنین بیان میکند:
- باری پس از تحصيلات دانشگاهيم بود که با استاد حشرونشری يافتم و او پس از کسب علوم مدرسی به دانشگاه شتافته بود، آن روزها، کسوت شاگردی به تن داشت و دغدغۀ خاطرم همواره اين بود، چرا مردی که در ميان اقران سنی خويش از اعلام ادب و عربيت و تاريخ بهشمار است، با آن مقام علمی برمیخزد و بارديگر زانوی تلمذ بر زمين میزند و در کنار دختران و پسرانی که يک نسل از وی جوانتر اند بهتحصيل حاصل میپردازد؟
او که میتواند دشواری بسياری از استادان را در عرصۀ ادب و علوم اسلامی بزدايد، چرا خود در ساعات درس آنان، سراپا گوش میشود و خيره برتختۀ سياه مینگرد؟ روزی در پی گشودن اين راز سر به مهر افتادم و از وی پرسيدم:
ـ از چه روي کانون پژوهشی انجمن تاريخ را وانهاديد و آنچه را که خود میدانيد در پی دانستن دوبارۀ آن افتادهايد؟ شما که از کار گِل، بهخواست دل راه نزديد، پس حديثتان، حديث آن صاحبدلی نيست که شيخ اجّل روايت میکند که از مدرسه به خانقاه شتافت تا غريقی را وارهاند؟
استاد نگاهش را به زمين دوخت و مانند هميشه خاموش ماند تا پاسخ دقيقی بر اين پرسش يابد و پيش از اين که سکوت ممتدش را بشکند، ادامه دادم:
ـ بهتحقيق که داشتن دانش را بسنده ندانستيد و در پی دريافت دانشنامه افتاديد، اينجا برای حصول قباله آمدهايد که مردم روزگار ما دانشنامه و ديپلوم را بهأ میدهند نه استيلا در علوم را.
استاد خنديد و با فروتنی هميشگی خويش گفت:
ـ نه، من طالب العلمی پيش نيستم و اينجا آمدم تا بياموزم و بهحق فراوان آموختم. راست میگفت که از هر طريقی میخواست بياموزد و عطش جان آرزومندش را فرونشاند که مردی بود سختکوش و خودساخته و صاحبدلی بود که از مدرسه بهجای خانقاه به دانشگاهها رهزده بود و در آستانۀ پيرانهسري نيز دست از طلب علم و دانش برنگرفت.[٨]
از دانشگاه کابل در رشتۀ ادبیات پارسی دانشنامۀ لیسانس گرفت و مدتی نیز همانجا تدریس کرد. وی چندی مدیر مجلۀ آریانا و یکی از نویسندگان دایرةالمعاف آریانا بوده است.[۹].
پس از مدتی، در دهه پنجاه خورشیدی، رضوی با گرفتن بورسیهای برای تحصیل در دانشگاه مشهد به ایران رفت و در رشتهٔ ادبیات پارسی دانشنامۀ فوقلیسانس گرفت. وی سپس برای ادامه تحصیل وارد دانشگاه تهران شد و پایاننامهاش را دربارۀ «نثر دری در افغانستان» نوشت و به اخذ مدرک دکترا نایل آمد. بهنوشتۀ دانشنامۀ ادب فارسی: «این رساله در ۱٣۵٧ خورشیدی به همت بنیاد فرهنگ ایران چاپ و منتشر شده است.»[۱٠]
رضوی در سال ۱٣۵۹ خورشیدی به سبب مهاجرت خانوادهاش به پاکستان، بدانجا رفت[۱۱] و سرانجام در سال ۱٣٦۲، مقیم کشور ایالات متحده آمریکا شد[۱٢]. در آنجا با نشریههای گوناگون که بههمت مهاجران افغان منتشر میشد، مانند امید، خراسان و کاروان همکاری میکرد و مقالههای گوناگون مینوشت[۱٣]. افزون بر این، وی چهرهای آشنا در کنفرانسها، سمینارها، و مصاحبههای رادیویی بود و حضوری فعال در محافل دینی، فرهنگی و اجتماعی افغانها داشت[۱۴].
سر انجام، دکتر علی رضوی در سال ۱۳۸٠ خورشیدی، (٢٠٠۱ میلادی)، در کالیفرنیای امریکا، در سن ۷۳ سالگی چشم از جهان فروبست. از وی چند فرزند بهنامهای حامد علیپور (رضوی)، ... بهجا مانده است.
[↑] آثار
دکتر علی رضوی غزنوی، آثار فراوان تأليف، ترجمه و منتشر كرده است كه بخشی از آنها به شرح زير است:
- «خانه ظروف گچاندود»، مجلۀ آریانا، آریانا، حمل ۱۳۳۹ - شماره ٢٠۷
- «کشف المحجوب هجویری»، مجلۀ آریانا، از میزان ۱۳۳۹ تا دلو ۱۳۳۹ - شمارههای ٢۱۳-٢۱٧ (ترجمه)
- «نثر دری در افغانستان» (سی قصه)، در دو جلد
- «فهرست ٢۵ سالهٔ مجلهٔ آریانا» آریانا (۱۳٤٧ خورشیدی)
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط مهدیزاده کابلی برشتۀ تحرير درآمده است.
[↑] پيوستها
پيوست ۱:
پيوست ٢:
پيوست ۳:
پيوست ۴:
پيوست ۵:
پيوست ۶:
[↑] پینوشتها
[۱]- رهین، رسول، کی کیست در فرهنگ برون مرزی افغانستان، ج ۱، ص ۱٣٢دانشنامۀ ادب فارسی (جلد سوم)، ادب فارسی در افغانستان (ص ۴٣٦) به نقل از مجلۀ «سراج» (سال سوم، تابستان ۱٣٧٦ خ، شمارۀ ۱٢، صص ۱۹۵-۱۹٦)، سال تولد سیدعلی رضوی غزنوی را ۱٣۱۱ خورشیدی نوشته است.رهنود زریاب در نامهیی که برای نغمت حسینی فرستاده است، مینویسد: «در انقلاب سقوی بهدنیا آمده است.» رجوع شود به: نعمت حسینی، «مویه در سوگ یک دانشمند»، فصلنامۀ رنگین، سال پنجم - خزان و زمستان ۱٣٨٠ خ، شمارۀ ۱٧ و ۱٨، ص ۴٨[٢]- همانجا؛ دکتر سیدعسکر موسوی، محل تولد سیدعلی رضوی را «ده لیندر از مربوطات جغتوی ولایت غزنی». رجوع شود به: پیر غزنه در گذشت، دانشنامۀ آریانا
[٣]- نامهی رهنود زریاب به نغمت حسینی، پیشین؛ دانشنامۀ ادب فارسی (جلد سوم)، ادب فارسی در افغانستان مینویسد: «نخست در مدرسۀ زادگاهش درس خواند.» (همانجا به نقل از منبع پیشین).
[۴]- دانشنامۀ ادب فارسی (جلد سوم)، ادب فارسی در افغانستان، ص ۴٣٦
[۵]- نامهی رهنود زریاب به نغمت حسینی، پیشین
[٦]- موسوی، سیدعسکر، پیر غزنه در گذشت، دانشنامۀ آریانا
[٧]- ناظمی، لطیف، علی رضوی مردی از تبار دانش و فرهنگ، دویچه وله (صدای آلمان): ۱۱.۱۱.٢٠٠۹
[٨]- همانجا
[۹]- دانشنامۀ ادب فارسی (جلد سوم)، ادب فارسی در افغانستان، صص ۴٣٦-۴٣٧
[۱٠]- همانجا، ص ۴٣٧
[۱۱]- همانجا، ص ۴٣٧
[۱٢]- موسوی، سیدعسکر، پیر غزنه در گذشت، دانشنامۀ آریانا
[۱٣]- دانشنامۀ ادب فارسی (جلد سوم)، ادب فارسی در افغانستان، ص ۴٣٧
[۱۴]- علیپور، حامد، یادی از رفتهگان (دکتر علی رضوی)، کابل ناتهـ
[↑] جُستارهای وابسته
□
□
□
[↑] سرچشمهها
□ رهین، رسول، کی کیست در فرهنگ برون مرزی افغانستان، استوکهولم - سوید: شورای فرهنگی افغانستان، چاپ حمل ۱٣٨۴ خورشیدی
□
□
□
[↑] پيوند به بیرون
□ [1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20]