جستجو آ ا ب پ ت ث ج چ ح
خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ
ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

۱۳۹۱ مهر ۱۶, یکشنبه

خر

از: دانش‌نامه‌ی آريانا

فهرست مندرجات

[جانوران][جانوران اهلی]


خر یا اُلاغ یا درازگوش[۱] (به انگلیسی: Donkey؛ در آلمانی: Hausesel یا Esel؛ در عربی: حمار) حیوانی است از دستهٔ چهار پایان (از لحاظ طبقه‌بندی علمی، از فرمانرو: جانوران، شاخه: طنابداران، رده: پستانداران، راسته: تک‌سمان، تیره: اسبیان؛ و نام علمی سه‌جمله‌ای: Equus africanus asinus). این حیوان اهلی است و انسان‌ها از آن به‌عنوان بارکش استفاده می‌کنند[٢].


[] واژه‌شناسی

خر، در زبان فارسی دری، بر گرفته از واژۀ پهلوی است، به معنای الاغ، حیوان چهارپا کوچکتر از اسب که دارای گوش‌های دراز و یال کوتاه. این حیوان را درازگوش هم می‌گویند[٣].

به‌طور سنتی، براساس دانش جانورشناسی، نام علمی برای خر: «Equus asinus asinus» بود. در سال ٢٠٠٣، کمیسیون بین‌المللی جانورشناسی، با در نظر داشت تفکیک گونه‌ای اهلی و گونه‌ای وحشی از یکدیگر، نام فوق را برای گونه‌ای وحشی اختصاص داد، که در واقع گونه‌ای اهلی زیرگونه آن است. در این صورت، نام علمی زیرگونه‌ای اهلی که همان خر می‌باشد، «Equus africanus asinus» است[۴].


[] تاریخچه




[] خر در متون دینی




[] خر در فرهنگ عامیانه

خر در فرهنگ عامیانهٔ بسیاری از کشورهای جهان از جمله ایران و افغانستان نماد حماقت است. از این روی، ایرانیان با پیشداوری قومی، برای تحقیر ترکان، آنان را خر می‌نامند. افزون بر این، در ضرب‌المثل‌ها، اشعار و ادبیات فارسی دری نیز خر، جایگاه ویژه دارد.



[۵]
[٦]
[٧]
[٨]
[۹]
[۱٠]
[۱۱]
[۱٢]
[۱٣]
[۱۴]
[۱۵]
[۱٦]
[۱٧]
[۱٨]
[۱۹]
[٢٠]


[] يادداشت‌ها


يادداشت ۱: اين مقاله برای دانش‌نامه‌ی آريانا توسط محمد محمدی برشتۀ تحرير درآمده است.



[] پيوست‌ها

پيوست ۱:
پيوست ٢:
پيوست ۳:
پيوست ۴:
پيوست ۵:
پيوست ۶:



[] پی‌نوشت‌ها

[۱]- دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامۀ دهخدا، سر واژۀ درازگوش
[٢]-
[٣]-
[۴]-
[۵]-
[٦]-
[٧]-
[٨]-
[۹]-
[۱٠]-
[۱۱]-
[۱٢]-
[۱٣]-
[۱۴]-
[۱۵]-
[۱٦]-
[۱٧]-
[۱٨]-
[۱۹]-
[٢٠]-



[] جُستارهای وابسته







[] سرچشمه‌ها








[] پيوند به بیرون

[1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20]