جستجو آ ا ب پ ت ث ج چ ح
خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ
ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

۱۳۹۲ مهر ۱۱, پنجشنبه

واژه‌نامه‌ی قرآن

از: دانشنامه‌ی آریانا

واژه‌نامه‌ی قرآن


« آ »

فهرست الفبايی

آابتثجحخدذر
زسشصضطظعغفق
کلمنوهی

[قرآن][معارف اسلامی]


قرآن، به‌عنوان یکی از ارزشمندترین کتاب‌های مورد علاقه‌ی مسلمانان، از اعتبار و جایگاه خاص برخوردار است. برای فهم این کتاب مقدس، فراگیری مفاهیم واژگان آن، امر لازم و ضروری است. مجموعه‌ای که پیش رو دارید، تلاشی است، هر چند اندک و مختصر در جهت آشنایی با مفاهیم و واژگان قرآنی که به‌همت مهدیزاده کابلی، به‌صورت فهرست الفبایی تهیه و ترتیب شده است.



آواژگان ردهٔ  « آ »

  • آتَتْ، واژۀ عربی (مونث) به‌معنای داد، تحویل نمود، در آیات زیر به‌کار رفته است: سورۀ الكهف (۱۸)، آیۀ ۳۳: «كِلْتَا الْجَنَّتَيْنِ آتَتْ أُكُلَهَا» (هر يك از اين دو باغ محصول خود را [به موقع] مى‏‌داد)؛ سورۀ يوسف (۱۲)، آیۀ ۳۱: «وَآتَتْ كُلَّ وَاحِدَةٍ مِّنْهُنَّ سِكِّينًا» (و به هر يك از آنان [ميوه و] كاردى داد)؛ و نیز سوره البقره (۲)، آیۀ ۲۶۵: «كَمَثَلِ جَنَّةٍ بِرَبْوَةٍ أَصَابَهَا وَابِلٌ فَآتَتْ أُكُلَهَا ضِعْفَيْنِ فَإِن لَّمْ يُصِبْهَا» (همچون مَثَل باغى است كه بر فراز پشته‏‌اى قرار دارد (كه اگر) رگبارى بر آن برسد، دو چندان محصول برآورد، و اگر رگبارى هم بر آن نرسد، بارانِ ‌ملایمی [براى آن بس است‏]). صورت‌های دیگر این واژه مانند: «آتَئنا» (به‌ما داد، ارائه شد، به‌ما رسید)؛ «آتَنِی‌الله» (خداوند به‌من داد، یا عطا نمود).

  • آل، به‌معنای شخص، خاندان، فرزندان [جوهری؛ ازهری]، پیروان و نزدیکان و به‌سخن دیگر، در لغت همان اهل است و به گفتۀ راغب اصفهانی، این واژه مقلوب لفظی اهل می‌باشد[راغب اصفهانی، مفردات، ترجمۀ غلامرضا حسینی، تهران: مرتضوی، چاپ دوم - ۱٣٧۵، ج ۱، ص ٢٢٢] و اهل کسانی هستند که نسبی یا سببی (دینی یا چیزی همانند آن)، آن‌ها را با یکدیگر جمع و مربوط کند.[مفردات، همان، ص ٢۱۹] فرق میان آل و اهل این است که واژه آل مخصوص اعلام و معروفین است و به شریف‌تر و با فضیلت‌تر‌ها اضافه می‌شود مثل آل الله و آل النبی[مفردات، همان، ص ٢٢٢]. اما به زمان‌ها و مکان‌ها اضافه نمی‌شود. در حالی که اهل اضافه‌شدنش کلی و عمومی است، چنان‌که گویند اهل آن زمان و اهل آن مکان[همان‌جا].

  • آلَ إِبْرَاهِيم

  • آلَ داوود یا آل داود (در رسم‌الخط قرآن)، یکی از اعلام قرآنی است و عنوانی برای خاندان داوود بن‌ اشعیا (۱۰۰۸ یا ۱۰۳۳-۹۸۷ ق.م)، پیامبر بنی‌اسرائیل. این عنوان یک‌بار در قرآن آمده است: «اعْمَلُوا آلَ دَاوُودَ شُكْرًا وَقَلِيلٌ مِّنْ عِبَادِيَ الشَّكُورُ» (ای آل داوود، سپاسگزاری کنید) [سورۀ ۳۴ (سبأ)، آیۀ ۱۳].

    داوود از فرزندان یهود پسر یعقوب و از پیامبران بنی‌اسرائیل است که در هزارۀ یکم پیش از میلاد مسیح می‌زیسته و سِفر مزامیر در کتاب مقدس (عهد قدیم) از اوست.

    آل داوود را مفسران قرآن و دانشمندان اسلامی، به چند مفهوم گرفته‌اند: ۱- شخص داوود و سلیمان و فرزندان آنان [آلوسی، ج ۲۲، ص ۱۲۰]. ۲- سلیمان و خاندان و فرزندان داوود [صاوی، ج ۳، ص ۲۹۵؛ حقی برسوی، ج ۴، ص ۲۷٦؛ آلوسی، ج ۲۲، ص ۱۲۰؛ طباطبایی، ج ۱٦، ص ۳٦۳]. ۳- افرادی از خاندان و امت داوود که سپاسگزار خدا باشند [حقی برسوی، ج ۷، ص ۲۷٦]. ۴- فرزندان و همسران داوود [ابن‌کثیر، ج ۵، ص ۵۳۵]. ۵- ۱۹ تن فرزند داوود که مصداق آل داوود هستند [ابن‌اثیر، ج ۱، ص ۲۲۷]. ٦- ۸۰ مرد و ۷۰ زن که همواره در حال عبادت بودند و محراب عبادت از آن‌ها خالی نبود [مجلسی، ج ۱۴، ص ۷۱][برگرفته از مقاله‌ی علی رفیعی، «آل داود»، دانشنامه بزرگ اسلامی، تهران: مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج ۱، ص ۴۱٦.].

  • آلَ عِمْرَان

  • آلِ فِرْعَوْن

  • آلَ لوط

  • آلَ محمد

  • آلَ موسی

  • آلَ هارون

  • آلِ يَعْقُوب

  • آبَا جمع اَب به‌معنای «نیاکان» یا «پدران» است چنان که در سورۀ البقره (۲)، آیۀ ۱۳۳ آمده: «مَا تَعْبُدُونَ مِن بَعْدِي قَالُواْ نَعْبُدُ إِلَهَكَ وَإِلَهَ آبَائِكَ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ إِلَهًا وَاحِدًا» (يعقوب از پسرانش پرسید پس از من چه چیزی را پرستش خواهید کرد؟ گفتند پروردگار تو و پروردگار پدرانت ابراهيم و اسماعيل و اسحاق را که خداى يگانه است، مى‏‌پرستيم)[۱]. صورت مفرد این واژه یعنی «آب»، پدر یا کسی که علت وجود و ظهور یا اصلاح چیزی شده است، را گویند[٢]. در سورۀ الأحزاب (۳۳)، آیۀ ۴۰ آمده: «مَّا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِّن رِّجَالِكُمْ وَلَكِن رَّسُولَ اللَّهِ وَ خَاتَمَ النَّبِيِّينَ» (محمد پدر هيچ يك از مردان شما نيست، ولى فرستاده خدا و خاتم پيامبران است).

  • آيَة و جمع آن آيَات در قرآن بارها به‌معانی مختلف بیان شده است و معنای آن علامت، نشانه، عبرت، دلیل یا معجزه است. در متن قرآن همه‌ی این معانی را می‌توان یافت[]. با این حال، معنای اصلی این واژه، همان علامت و نشانه است. چنان‌که در قاموس و مفردات تصریح شده، معانی دیگر که ذکر شد، همه با معنای اصلی قابل جمع هستند. به همین‌گونه از واژگان قرآن که از محلی آغاز و به‌مقطعی ختم می‌شود، نیز آیه گویند، زیرا که به‌نظر مسلمانان و ادعای خود قرآن، آیات قرآن از نشانه‌های خدا است و بشر از آوردن نظیر آن عاجز می‌باشد و نیز موجودات عالم را از آن‌جهت آیات‌الله گویند که نشانه‌های وجود خدا و صفات او هستند.[قاموس قرآن، ج ۱-٢، صص ۱۴۵-۱۴٦]


[] يادداشت‌ها

يادداشت ۱: اين مقاله برای دانش‌نامه‌ی آريانا توسط مهدیزاده کابلی برشتۀ تحرير درآمده است.



[] پيوست‌ها

پيوست ۱:
پيوست ٢:
پيوست ۳:
پيوست ۴:
پيوست ۵:
پيوست ۶:



[] پی‌نوشت‌ها

[۱]-
[٢]- مفردات الفاظ قرآن، ج ۱، ص ۹؛ و نیز: فرهنگ لغات قرآن، ص ۱٠
[٣]-
[۴]-
[۵]-
[٦]- مجمع‌البحرين، ماده اَبا، ج ١، ص ١۵
[٧]- قاموس قرآن، ج ۱-٢، ص ۱
[٨]-
[۹]-
[۱٠]-
[۱۱]- دیوان دین، صص ۱٠٦-۱٢۴
[۱٢]-
[۱٣]-
[۱۴]-
[۱۵]-
[۱٦]-
[۱٧]-
[۱٨]-
[۱۹]-
[٢٠]-
[٢۱]-
[٢٢]-
[٢٣]-
[٢۴]-
[٢۵]-
[٢٦]-
[٢٧]-
[٢٨]-
[٢۹]-
[٣٠]-
[٣۱]-
[٣٢]-
[٣٣]-
[٣۴]-
[٣۵]-
[٣٦]-
[٣٧]-
[٣٨]-
[٣۹]-
[۴٠]-
[۴۱]-
[۴٢]-
[۴٣]-
[۴۴]-
[۴۵]-
[۴٦]-
[۴٧]-
[۴٨]-
[۴۹]-
[۵٠]-
[۵۱]-
[۵٢]-
[۵٣]-
[۵۴]-
[۵۵]-
[۵٦]-
[۵٧]-
[۵٨]-
[۵۹]-
[٦٠]-
[٦۱]-
[٦٢]-
[٦٣]-
[٦۴]-
[٦۵]-
[٦٦]-
[٦٧]-
[٦٨]-
[٦۹]-
[٧٠]-
[٧۱]-
[٧٢]-
[٧٣]-
[٧۴]-
[٧۵]-
[٧٦]-
[٧٧]-
[٧٨]-
[٧۹]-
[٨٠]-
[٨۱]-
[٨٢]-
[٨٣]-
[٨۴]-
[٨۵]-
[٨٦]-
[٨٧]-
[٨٨]-
[٨۹]-
[۹٠]-
[۹۱]-
[۹٢]-
[۹٣]-
[۹۴]-
[۹۵]-
[۹٦]-
[۹٧]-
[۹٨]-
[۹۹]-
[۱٠٠]-
[۱٠۱]-
[۱٠٢]-
[۱٠٣]-
[۱٠۴]-
[۱٠۵]-
[۱٠٦]-
[۱٠٧]-
[۱٠٨]-
[۱٠۹]-
[۱۱٠]-
[۱۱۱]-
[۱۱٢]-
[۱۱٣]-
[۱۱۴]-
[۱۱۵]-
[۱۱٦]-
[۱۱٧]-
[۱۱٨]-
[۱۱۹]-
[۱٢٠]-
[۱٢۱]-
[۱٢٢]-
[۱٢٣]-
[۱٢۴]-
[۱٢۵]-
[۱٢٦]-
[۱٢٧]-
[۱٢٨]-
[۱٢۹]-
[۱٣٠]-
[۱٣۱]-
[۱٣٢]-
[۱٣٣]-
[۱٣۴]-
[۱٣۵]-
[۱٣٦]-
[۱٣٧]-
[۱٣٨]-
[۱٣۹]-
[۱۴٠]-
[۱۴۱]-
[۱۴٢]-
[۱۴٣]-
[۱۴۴]-
[۱۴۵]-
[۱۴٦]-
[۱۴٧]-
[۱۴٨]-
[۱۴۹]-
[۱۵٠]-
[۱۵۱]-
[۱۵٢]-
[۱۵٣]-
[۱۵۴]-
[۱۵۵]-
[۱۵٦]-
[۱۵٧]-
[۱۵٨]-
[۱۵۹]-
[۱٦٠]-
[۱٦۱]-
[۱٦٢]-
[۱٦٣]-
[۱٦۴]-
[۱٦۵]-
[۱٦٦]-
[۱٦٧]-
[۱٦٨]-
[۱٦۹]-
[۱٧٠]-
[۱٧۱]-
[۱٧٢]-
[۱٧٣]-
[۱٧۴]-
[۱٧۵]-
[۱٧٦]-
[۱٧٧]-
[۱٧٨]-
[۱٧۹]-
[۱٨٠]-
[۱٨۱]-
[۱٨٢]-
[۱٨٣]-
[۱٨۴]-
[۱٨۵]-
[۱٨٦]-
[۱٨٧]-
[۱٨٨]-
[۱٨۹]-
[۱۹٠]-
[۱۹۱]-
[۱۹٢]-
[۱۹٣]-
[۱۹۴]-
[۱۹۵]-
[۱۹٦]-
[۱۹٧]-
[۱۹٨]-
[۱۹۹]-
[٢٠٠]-
[٢٠۱]-
[٢٠٢]-
[٢٠٣]-
[٢٠۴]-
[٢٠۵]-
[٢٠٦]-
[٢٠٧]-
[٢٠٨]-
[٢٠۹]-
[٢۱٠]-
[٢۱۱]-
[٢۱٢]-
[٢۱٣]-
[٢۱۴]-
[٢۱۵]-
[٢۱٦]-
[٢۱٧]-
[٢۱٨]-
[٢۱۹]-
[٢٢٠]-
[٢٢۱]-
[٢٢٢]-
[٢٢٣]-
[٢٢۴]-
[٢٢۵]-
[٢٢٦]-
[٢٢٧]-



[] جُستارهای وابسته







[] سرچشمه‌ها

مهرین شوشتری، عباس، فرهنگ لُغات قرآن، تهران: انتشارت گنجینه، چاپ چهارم - ۱٣۵۹ خ
اصفهانی، راغب، مفردات الفاظ قرآن، ترجمه و تخقیق از دکتر غلامرضا خسروی حسینی، تهران: انتشارت مرتضوی، ۱٣٦٢ خ
قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، تهران: دارالکتب الاسلامیه، چاپ سوم - ۱٣٦۱ خ
نوبخت، حبیب‌الله، دیوان دین در تفسیر آیات و تشریح تعبیرات قرآن مبین، تهران: تابش، ۱٣٣۴ خ ‭
طریحی، فخرالدین بن محمد، مجمع‌البحرين، تهران: انتشارت مرتضوی،  ١٣٧۵ خ
آلوسی، محمود، روح‌المعانی، بیروت: داراحیأ التراث‌ العربی
ابن‌اثیر، عزالدین، الکامل، بیروت: دارصادر، ۱۳۹۹ ق
صاوی، احمد، حاشیۀ تفسیر‌الجلالین، بیروت: داراحیأ التراث‌ العربی
حقی برسوی، اسماعیل، روح‌البیان، بیروت: داراحیأ التراث‌ العربی
مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت: مؤسسه‌ الوفأ، ۱۴۰۳ ق
ابن‌کثیر، اسماعیل‌ بن‌ عمر، تفسیر، بیروت: دارالمعرفه، ۱۴۰۰ ق
طباطبایی، محمدحسین، المیزان، بیروت: مؤسسه‌الاعلمی، ۱۳۹۳ ق
ازهری، محمد بن‌ احمد، تهذیب‌اللغه
جوهری، اسماعیل حماد، صحاح‌اللغه



[] پيوند به بیرون

[1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20]