جستجو آ ا ب پ ت ث ج چ ح
خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ
ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

۱۳۹۲ آبان ۲۵, شنبه

کفر

از: ویکی فقه (دانشنامۀ حوزوی)

ویکی فقه

کفر

فهرست مندرجات

[قبل][بعد]


كفر به‌معناى «پوشاندن و پنهان‌كردن چيزى» مى‌باشد و کافر به كسى گفته مى‌شود كه خدا يا پیامبر(ص) يا شریعت يا هر سه را منكر شود.


[] معنای لغوی

معناى لغوى «كفر»، پوشش و پوشاندن است. از اين‌رو، مردم عرب، شب را «کافر» می‌گويند؛ زيرا اشيأ را می‌پوشاند و پنهان می‌كند و نيز به كشاورز كه بر زمين بذر می‌پاشد و بذرها را در آن پنهان می‌سازد. برگ‏‌هايی نيز كه ميوه‏‌هاى درخت را می‌پوشانند، «کافور» خوانده می‌شوند[۱]


[] معنای اصطلاحی

كفر در اصطلاح دينی تعريف‏‌هاى متعدّدى دارد: يكى، باور نداشتنِ آنچه بايد باورش كرد؛ همانند توحید و نبوّت و معاد و ضروریّات دین[٢] ديگر، انكار آگاهانه سخن پیامبر(ص) و آنچه آورده است[٣].


[] تعریف جامع کفر

تعريف جامع كفر عبارت است از: انكار الوهیّت، توحید، رسالت و ضروری دین - با التفات به ضرورى بودن آن - اگر به انكار رسالت بينجامد [۴]. كفر، نقيض ایمان است و ماهيّت آن عبارت است از عناد و ميل بر پوشانيدن حقيقت[۵].


[] معنای قرآنی کفر

قرآن كريم كفر را به‌معنايی غير از آنچه گذشت نيز به‌كار گرفته است. در اين معنا، كفر نه تنها مذموم نيست كه از واجبات بس سترگ است: «فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقى‏ ...»[٦] در اين‌جا كفر به‌معناى ردّ طاغوت و ایمان به خدا است. از اين آيه‏ بر مى‌آيد كه مؤمن بايد به باطل كفر بورزد و به حق ایمان آوَرَد[٧].


[] اقسام کفر از منظر متکلمان

متکلمان اقسام متعدّدی برای کفر بر شمرده‏‌اند:

  • کفر انکار، بدین معنا است که کسی به قلب و زبان، خدا و رسول خدا(ص) را انکار کند.

  • کفر جحود یعنی کسی با قلب اذعان کند؛ ولی به‌زبان، انکار: «وَجَحَدُوا بِها وَاسْتَیقَنَتْها أنْفُسُهُمْ».[٨]

  • کفر عناد بدین معنا است که کسی به‌دل و زبان اذعان کند؛ امّا از روی حسادت و عناد، تن بدان ندهد؛ همانند ولید بن مغیره، که به‌دل و زبان قرآن را پذیرفت؛ ولی ایمان نیاورد و آن‌را سحر خواند.[۹]

  • کفر نفاق آن است که زبان دم از ایمان زَنَد؛ ولی دل از ایمان تهی باشد.[۱٠]


[] اقسام کفر در کلام امام صادق(علیه‌السلام)

تقسیمی دیگر نیز برای کفر از روایت امام صادق(علیه‌السلام) برون کشیده‏‌اند:[۱۱]

  • کفر حجود، خود بر دو قسم است:

      ۱- انکار ربوبیّت بدین معنا است که کسی، خدا و بهشت و دوزخ و رستاخیز را انکار کند. کفر زنادقه و دهریّه از این دست است که قرآن سخن آنان را چنین باز می‏گوید: «وَما یُهْلِکُنا إلّا الدَّهْرُ».[۱٢]

      ۲- انکار همراهِ شناخت یعنی هر چند به‌وجود خدا یقین دارند، امّا از روی ستمکاری و بزرگ‏‌طلبی او را انکار می‏‌کنند.[۱٣]

    کفر عصیان بدین معنا است که به خدا ایمان دارند؛ امّا از فرمان او سر می‏‌پیچند و تکالیف دینی را بر نمی‏‌تابند.[۱۴]

    کفر برائت، کفر، ناپسند نیست؛ بلکه از وظایف اعتقادی است و عبارت است از کفر به دشمنان خدا و کافران، مانند کفر ابراهیم[۱۵] و کفر شیطان به اولیای خود.[۱٦]

    کفر نعمت عبارت از ناسپاسی در برابر نعمت‌های الهی است. قرآن کریم از سلیمان پیامبر(علیه‌السلام) نقل فرموده است: «این از فضل پروردگار من است تا مرا به سپاسگزاری و ناسپاسی بیازماید»[۱٧]

    کفر مطلق کفری است که هیچ یک از قیدهای پیشین را ندارد.[۱٨]

برخی کفر را سی و پنج قسم دانسته‌اند که از ضرب هفت قسم متعلق کفر در پنج قسم کافر حاصل گردد.[۱۹]


[] يادداشت‌ها


يادداشت ۱: اين مقاله برای دانش‌نامه‌ی آريانا توسط مهدیزاده کابلی ارسال شده است.



[] پی‌نوشت‌ها

[۱]- مفردات، ص ۴۳۳
[٢]- الايمان و الكفر فى الكتاب و السّنّة، ص ۴۹
[٣]- قواعد المرام، ص ۱۷۱؛ ارشاد الطّالبين، ص ۴۴۳
[۴]- لعروة الوثقى، ج ۱، ص ۵۴
[۵]- فرهنگ مطهّر، ص ٦٦۳
[٦]- سورۀ بقره، آیۀ ۲۵۶
[٧]- آشنايی با قرآن، ج ۲، ص ۷۸.
[٨]- سورۀ نمل، آیۀ ۱۴.
[۹]- سورۀ مدّثر، آیات ۱۱-۲۵.
[۱٠]- الایمان و الکفر فی الکتاب و السّنّه، ص ۵۵؛ تاج العروس، ج ۳، ص ۲۵۴؛ لسان العرب، ج ۵، ص ۱۴۴.
[۱۱]- میزان الحکمه، ج ۳، صص ۲۷۱۱-۲۷۱۲
[۱٢]- سورۀ جاثیه، آیۀ ۲۳.
[۱٣]- سورۀ نمل، آیۀ ۱۴.
[۱۴]- سورۀ بقره، آیات ۸۴-۸۵.
[۱۵]- ممتحنه، آیۀ ۴.
[۱٦]- سورۀ ابراهیم، آیۀ ۲۲.
[۱٧]- سورۀ نمل، آیۀ ۴؛ سورۀ ابراهیم، آیۀ ۷؛ سورۀ بقره، آیۀ ۱۵۲.
[۱٨]- بحارالانوار، ج ۹۰، ص ۶۰؛ و ج ۶۹، ص ۱۰۰.
[۱۹]- فرهنگ لغات کامل در قرآن، ص ۳۰.



[] جُستارهای وابسته







[] سرچشمه‌ها

سرواژۀ کفر، ویکی فقه (دانشنامۀ حوزوی)؛ برگرفته از: پژوهشکدۀ تحقیقات اسلامی، کتاب فرهنگ شیعه، صص ۹۰-۹۱ و ۳۸۵