جستجو آ ا ب پ ت ث ج چ ح
خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ
ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

۱۳۹۲ آذر ۱۷, یکشنبه

انجیل برنابا: فصل ۱٨٦


انجیل برنابا

(برگردان فارسی از: حیدرقلی سردار کابلی)

[فصل ۱٨۵]فصل ۱٨٦[۱][فصل ۱٨٧]


[۱] وقتی که عوبدیا می‌خواست کسی را تعلیم کند که چگونه نماز بخواند، حجی را می‌خواست و می‌فرمود: اینک بخوان نماز خود را تا هر کس سخن تو را بشنود.

[٢] پس حجی می‌گفت: ای پروردگار[٢] خدای اسراییل، به سوی بندهٔ خود که تو را می‌خواند نظر کن؛ زیرا تو او را آفریده‌ای.

[۳] ای پروردگار، خدای نیکو کردار، یاد کن نیکویی خود را و گناهان بندهٔ خود را قصاص بفرما تا عمل تو را پلید نسازم.

[۴] ای مولا و خدای من، همانا من نمی‌توانم از تو بخواهم خوشی‌هایی را که به بنده‌های مخلص خود می‌بخشی؛ زیرا من کاری جز گناه نمی‌کنم.

[۵] پس هر گاه که به یکی از بندگان خود بیماری فرود می‌آوری، پس مرا یاد کن؛ خصوص برای مجد خودت.

[٦] پس آن گاه کاتب گفت: چنین شد که وقتی حجی این عمل را به جا آورد، چنان او را خدای دوست داشت[٣] که به هر کس که پهلوی او می‌ماند، خداوند نبوت عطا می‌فرمود[۴].

[٧] پس نشد که حجی چیزی از خدای طلب کند و آن را خدای از او باز دارد.


[] پی‌نوشت‌ها

[۱]- سورۀ ایو دعا
[٢]- الله سلطان و عادل
[٣]- الله محب
[۴]- الله وهاب