جستجو آ ا ب پ ت ث ج چ ح
خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ
ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

۱۳۹۳ مرداد ۸, چهارشنبه

قاضی یک‌طرفه

از: مریم اقدمی

خطاهای روزمره

(٢)

قاضی یک‌طرفه

فهرست مندرجات




[] قاضی یک‌طرفه

«این رو فراموش نکنید که هیچ‌کس در این فضای رسانه‌ای تلویزیون و سینما مجاز به نقد دولت و حکومت نمی‌باشد مگر زلفی گره‌زده با مدیران و مسولان و مسببان اصلی مصائب موجود داشته باشد. همان‌طور که هیچ‌کس مجاز به ساخت فیلم «مارمولک» نبود غیر از کمال تبریزی و همین‌طور اگر کسی غیر از مخملباف «شب‌های زاینده‌رود» را می‌ساخت تا کنون هفتاد کفن پوسانده بود. البته این اتفاق اکنون در جوامع پیشرفته دنیا نیز در حال رخ دادن است. بزرگ‌ترین پروژه‌های سینمایی ضدامریکایی که در هالیوود ساخته می‌شود با نظارت و مجوز و حتماً سفارش خود نهاد‌های امنیتی کشور مذکور ساخته می‌شود.»

این مثل را همه‌ی ما شنیده‌ایم که فلانی یک‌طرفه به قاضی رفته است. وقتی کسی برای اثبات ادعا و نتیجه دلخواهش تنها شواهد و دلایلی را که موافق با نظر او هستند ارائه کند، ادعایش یک‌طرفه است. به این معنا که او با حذف ناخواسته یا گاه عمدی شواهد مخالف، تنها به‌دنبال کسب امتیاز لازم برای اثبات ادعای مورد نظرش است.

کامنت بالا مثالی از چنین اشتباهی است که مغالطه «یکجانبه بودن» یا «ارزیابی یک‌طرفه» نامیده می‌شود. این کامنت در ریز مطلب «زود جوگیر می‌شویم» در مورد سریال «مرد هزار چهره» نوشته شده است. در این مثال بدون توجه و آگاهی از شواهد و دلایل مخالف، تمام مثال‌هایی که از نظر کامنت‌گذار نشان از همدستی کارگردان‌ها با حاکمیت دارند، یک‌جا جمع شده‌اند تا ثابت کنند طرح و پروژه‌ای توطئه‌آمیز درکار است.

برای اینکه تاکید کنم این تنها یک مثال است و محتوا اهمیت چندانی ندارد، درست نقطه مخالف این کامنت را هم می‌آورم تا نشان دهم همچنان مغلطه‌آمیز است. یعنی این نقد یک طرفه می‌توانست ادعا کند ساختن سریال‌ها و فیلم‌هایی انتقادآمیز، مانند «مرد هزار چهره» نشانه آزادی و مستقل بودن هنرمندان است و دقیقا با همان شواهدی که آورده به دنبال اثبات ادعایش باشد.

هر دوی این مواضع مغالطه‌آمیز یک‌جانبه هستند، مگر اینکه در هنگام نقد تمام شواهد موجود را به‌طور همزمان بررسی کنیم و به جای یک حکم قاطع و یک‌جانبه، بگوییم با توجه به دلایل موجود چنین فرضیه‌ای می‌تواند درست باشد.

تفکر یک‌جانبه یکی از رایج‌ترین اشتباه‌های استدلالی است که همه‌ی ما به راحتی دچار آن می‌شویم. هم در دفاع از ادعاهایی که داریم یک‌طرفه قضاوت می‌کنیم و هم در پاسخ به نقدهایی که دیگران به ما وارد کرده‌اند.

دستچین کردن شواهد برای خوب یا بد نشان دادن عده‌ای از مردم یا فرهنگ و اعتقاداتشان یکی از مصداق‌های چنین مغالطه‌ای است. کاری که در رسانه‌ها رایج است و فیلم جنجالی "خیرت ویلدرز" نمونه‌ای از آن است. بنابراین پرهیز از یک‌جانبه بودن ویژگی مهم هر کار پژوهشی و انتقادی است.

اما باید توجه کنیم که یک‌طرفه بودن همیشه هم اشتباه نیست. مثلا نمی‌توان از وکیل مدافع یک متهم در دادگاه انتظار داشت، برای پرهیز از یک‌جانبگی شواهدی علیه موکل خود نیز ارائه دهد. یا به عکس، دادستان برای یک‌طرفه نبودن در بعضی موارد از متهم دفاع کند. در این موارد، قاضی یا هیئت‌منصفه است که نباید یک‌جانبه قضاوت کند و سخنان هر دو طرف را بشنود.

مثال دیگر مبارزات انتخاباتی است که رقبا تنها دلایل و شواهد موافق با خودشان را در سخنرانی‌ها مطرح می‌کنند. قرار نیست یک نامزد انتخاباتی شواهدی در دفاع از رقیب خود یا علیه خود ارائه دهد. در اینجا هم یک‌جانبه نبودن وظیفه دشوار رای‌دهندگان است، که با شنیدن سخنان هر دو طرف باید موضع خود را انتخاب کنند.

«جان استوارت میل»، در کتاب مشهورش «درباب آزادی» می‌نویسد: «کسی که تنها چیزهایی درباره موضع خود از یک قضیه می‌داند، خیلی کم از آن می‌داند. ممکن است دلایل‌اش خوب باشند و کسی نتواند آنها را رد کند. اما اگر او هم نتواند دلایل طرف مقابل را رد کند؛ اگر حتی نداند که آن مواضع چه هستند، دیگر هیچ مبنای محکمی برای ترجیح یکی به دیگری نخواهد داشت.»[۱]


[] يادداشت‌ها


يادداشت ۱: اين مقاله برای دانش‌نامه‌ی آريانا توسط مهدیزاده کابلی ارسال شده است.



[] پی‌نوشت‌ها

[۱]- مریم اقدمی، خطاهای روزمره (٢): قاضی یک‌طرفه، وب‌سایت رادیو زمانه



[] جُستارهای وابسته

منطق
فلسفه
مغالطه



[] سرچشمه‌ها

وب‌سایت رادیو زمانه