جستجو آ ا ب پ ت ث ج چ ح
خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ
ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

۱۳۹۴ آذر ۲۱, شنبه

پوشش گیاهی افغانستان

از: محمدشفیق یونس (نویسنده‌ی مقاله‌ی گیاهگان افغانستان)

افغانستان

(مجموعه‌ی مقالات)


فهرست مندرجات

.



٢ گیاهگان

افغانستان‌شناسی: گیاهگان[۱] و وضع زیست‌بومی[٢]

افغانستان (به انگلیسی: Afghanistan، با تلفظ آمریکایی: Afghanistan)، کشوری کوهستانی در غرب آسیاست که از نظر تنوع زیست‌شناسی در خاورمیانه و جهان نکته‌ی عطف توجه می‌باشد. در این کشور، که سلسله جبال هندوکش از با عظمت‌ترین کوه‌های آن است، حدود بیش از ۴٠٠٠ گونه گیاه پیدا می‌شود که از این مجموعه بیش از ٣۵ درصد آن، یعنی یک سوم مجموعه نباتات این کشور، بومی هستند، بدین معنی که به‌جز از افغانستان در هیچ کشور دیگر یافت نمی‌شوند.[٣]


اوضاع زیست‌بومی

سوابق هواشناختی افغانستان از اواخر دهه‌ی ۱٣٣٠ ش / ۱۹۵٠ در دست است. دستاوردهای مراکز هواشناسی در تهیه بررسی‌های اقلیمی، نقشه‌ها و جدول‌های بارندگی به‌کار رفته‌اند (← منابع)؛ این بررسی‌ها اهمیت بارندگی و ارتفاع را به‌عنوان عوامل تعیین‌کننده در تنوع گیاهگان افغانستان نشان داده‌اند. روندهای بارندگی دو منطقه اقلیمی و گیاهی عمده به‌وجود آورده‌اند. ۹۵٪ خاک افغانستان به منطقه «مدیترانه‌ای» وابسته است؛ و بخش اعظم گیاهگان آن به مناطق «ترکستان بزرگ» و «ایران-توران» مربوط می‌شود (← شفیق یونس ۱٣۵٣ ش / ۱۹٧۴). ناحیه‌ای محدود - در حدود ۵٪ کشور، در شرق و جنوب شرقی - از باران‌های فصلی هند برخوردار است و به منطقه نیمه‌استوایی تعلّق دارد. در سراسر هر دو منطقه، ارتفاع در رویش انواع مختلف گیاهی مؤثر است.

اهمیت بارندگی واضح است. در جنوب غربی، که ارتفاع میان ٣٠٠ تا ۱٠٠٠ متر از سطح دریاست، کلّ نزولات سالانه از ۱٠٠ میلی‌متر تجاوز نمی‌کند. از این‌رو، این ناحیه (یعنی ریگستان و منطقه واقع در جنوب رود هیرمند) کویری است. در مقابل، دشت‌های شمالی که دارای همین ارتفاع از سطح دریا هستند تحت تأثیر اوضاع هواشناختی برّی بیش از ٢٠٠ میلی‌متر بارندگی دارند. پوشش گیاهی این منطقه با پوشش گیاهی آسیای مرکزی و منطقه دریای خزر - کوه‌های اورال قابل قیاس است. در مناطق کوهستانی مرکز افغانستان، به‌ویژه در ایالت کابل، گیاهان دشتی از ارتفاع ۱٢٠٠ متر تا ٢۴٠٠ متر یافت می‌شوند. بالاتر از ٢۵٠٠ متر، گیاه‌های منطقه سرد و در نقاط مرتفع‌تر، که میزان بارندگی اندک است، فقط چند نوع از گیاه‌های کوهستانی دیده می‌شوند.

گیاهگان: افغانستان دارای فصل زمستان واقعی است، و از این‌رو، بسیاری از گیاه‌های کوچک آن عمری یکساله دارند. همراه با باران‌های بهاری، گیاهان کمزی[۴] (جنس‌هایی از خانواده Brassicaceae وRanunculaceae به‌ویژه گیاهان چندساله پیازدار، شامل گل‌های پیازداری چون Muscari («غلاغک»[۵])، Eremurus («سیچ، سریش کاهی»[٦]) Tulipa (لاله)، Merendera («لالک گرگ»)، و Gagea («زرد پیاز») می‌رویند. با نزدیک شدن تابستان و خشک شدن دشت‌ها این گیاه‌ها ناپدید می‌شوند و تنها گیاهان خشکی پسند[٧]، که عموماً خاردارند، در برابر هوای خشک و گرم تابستان تاب می‌آورند. آب و هوای افغانستان برای گیاهان شورپسند[٨]، به‌ویژه از تیره‌های غاز ایاغیان[۹]، بندواشیان[۱٠] و مرکّبان[۱۱] مناسب است. گیاهگان افغانستان (جز ناحیه کوچک نیمه‌حارّه‌ای) به‌طور کلی، به گروه نیمکره شمالی[۱٢] موسوم به «ایرانی-ترکستانی» تعلق دارد.

فهرست زیر شامل تیره‌های گیاهی‌ای است که عمدتاً در افغانستان یافت می‌شوند - به ترتیب اهمیت عددی: از تیره مرکبان بیش از چهار صد نوع شناخته شده که مشتمل بر حدود صد نوع درمنه است (در اصطلاح محلی: «ترخ»، «کرم بتّه»، «مست‌یار»)؛ Absinthium: (« درونه»، «افسنتین»)؛ Cousinia («پشمک خار»، «برغش») و Lactuca orientalis Boiss (کاهوی شرقی، «هوزه»، «سندران»، «سندرزد») نیز به تعداد قابل توجهی یافت می‌شوند. از تیره لوبیاییان[۱٣] نیز در حدود ٣۵٠ نوع یافت شده است. جنس Alhagi (خارشتر، «شترخار») فراوان است؛ جنس Astragalus (گون) که صمغ تولید می‌کند ( «گیچ خار»، «بندی بتّه»، «جیرک»، «بویه»، «انزروت») و Glycyrrhiza glabra L. (شیرین‌بیان، «شیرین‌بویه»؛ یکی از اقلام مهم تجارت خارجی) نیز موجود است. از تیره چلیپائیان[۱۴] در حدود دویست جنس، به‌ویژه Brassica (کلم، «اوری»؛ «خردل») و Raphanus (تربچه، «ملّی»)، که مواد خوراکی‌اند، یافت می‌شوند. از تیره گندمیان[۱۵] بیش از ۱۵٠ نوع وجود دارد که از جمله انواع مزروعی مهم آن گندم، برنج، جو، ذرّت و نیشکر است. از جمله جنس‌های دیگر Agropyron («کبل»، «چم»)، Poa («علف»)، Arundo («نی»)، Cymbopogon («گورگیاه»)، و Andropogon («ازخر») را می‌توان نام برد. از تیره نعناعیان[۱٦]، بیش از ۱٦٠ جنس از افغانستان ثبت شده است، مثلاً Pervoskia («خنگی»، «شین شوبی»)، Stachys («پادوله»)، Phlomis، («چلپو»)، Nepeta («بزباش»)، Salvia («گنده بغل»، «کنوچه»، «ملنگان»)، Hyssopus («زوفا»)، Thymus («کاکوتی»، «پودینه کوهی»)، Ziziphora («کاکوتی»)، Mentha («نعناع»، «پودینه»)، و Origanum («مرزنجوش»، «ازول»). در حدود صد نوع از تیره چتریان[۱٧] یافت می‌شوند که مهم‌ترین آن‌ها Ferula assafoetida («هنگ»، «القوزه»)، یکی از اقلام صادرات به هندوستان است. گیاهان شوری پسند از تیره قاز ایاغیان فراوان‌اند، به‌ویژه Salsola ، («علف شوره »)، Arthrophytum (« سیاه شورک»، «اشلان »)، Halostachys و Halocaris. گذشته از Apiaceae، گیاهان کمزی دیگری نیز یافت می‌شوند: بیش از چهل نوع از تیره فرفیونیان[۱٨] به‌ویژه Crozophora tinctoria L. («قره براق»)، که از آن برای صنعت فرش رنگ تهیه می‌کنند؛ بیش از هفتاد نوع از تیره آلالگان[۱۹]؛ در حدود هشتاد نوع از تیره گل میمونیان[٢٠]؛ بیش از شصت نوع از تیره‌های گاوزبانیان[٢۱]، روناسیان[٢٢]، بارهنگیان[٢٣]، تاجریزیان[٢۴]، به‌ویژه بذر البنج‌هایی مانند Hyosciamus muticus L. («بنگ دیوانه کوهی»)، H. senecionis («بنگ دانه کوهی»)، H. Pusillus («بنگک دیوانه»)، و نیز Datura L. («داتوره»). از تیره قیچیان[٢۵] عمدتاً Zygophyllum fabago Boiss. «قیچ») و Peganum harmala L. («اسپند»، «سرمل») یافت می‌شود. از تیره ارمکیان[٢٦] جنس Ephedra شناخته شده است (موسوم به «هوم*»[٢٧] در هرات).


[] يادداشت‌ها





[] پی‌نوشت‌ها
[۱]- flora
[٢]- ecological
[٣]- رهنمای سیرعلمی – فلور و پوشش گیاهی افغانستان، یک اثر جدید پیرامون تنوع حیاتی و پوشش غنی گیاهان افغانستان است (سفارت کبرای آلمان در کابل). این کتاب «افغانستان، رهنمای سیر عملی» نام دارد.
دانشمندان از پوهنتون(دانشگاه)های بن، بیله فلد و گیسن در آلمان اثر وزینی را به زبان‌های دری و انگلیسی به‌نام «رهنمای سیر علمی – فلور و پوشش گیاهی افغانستان» به نشر سپرده‌اند. این اثر که خصلت یک اطلس نباتات را دارد، برای نخستین‌بار در ٨٧٠ صفحه پیرامون تنوع حیاتی و پوشش گیاهی در یک کشور جنگ‌زده گزارش می‌دهد.
نویسندگان این اثر پروفیسور زیگمار برکلی از انستیتوت اکولوژی پوهنتون بیله فلد و دکتر داوود رفیق‌پور از انستیتوت تنوع حیاتی Nees در دانشگاه بن و در عین زمان همکار علمی اکادمی علوم و ادبیات شهر ماینز هستند. در اثر مساعی داوود رفیق‌پور، که خودش در کابل متولد گردیده، نشر این اثر همزمان به یکی از زبان‌های رسمی این کشور (دری) امکان‌پذیر شده است.
در رهنمای سیر علمی افغانستان بیش از ۱٢٠٠ گونه گیاه از ۱٣٧ فامیل نباتی در افغانستان با تصاویر رنگی به نمایش گذاشته شده است. در این اطلس نباتی، هر گونه گیاهی با اطلاعات لازمه پیرامون ساحه گسترش (در افغانستان، منطقه و جهان)، شرایط اکولوژیکی، وقت و رنگ گل، شکل زیست و بلندی قامت نبات، و نیز موارد استفاده (به‌عنوان مواد غذایی و یا گیاه طبی) و سایر معلومات لازمه همراهی می‌شود. فصل‌های مقدماتی این اثر که شامل اطلاعات همه جانبه پیرامون جغرافیای فیزیکی، جیولوجی، خاک‌ها، شرایط اقلیمی، جیوبوتانی، نباتات اقتصادی، معلومات در مورد محیط زیست و غیره می‌باشد، این اثر را برای توده بسیار وسیع از علاقمندان قابل استفاده می‌سازد.
داوود رفیق‌پور می‌گوید که «رهنمای سیر علمی افغانستان» برای تمام پوهنتون‌ها، مکاتب عالی، کتابخانه‌های شهری در کابل و تمام ولایت‌های کشور و نیز برای مؤسسات دست‌اندر کار با مسایل اکولوژیکی و محیط زیست و نیز برای وزارت‌خانه‌های کلیدی (معارف، تحصیلات عالی، زراعت و اطلاعات و فرهنگ) به‌طور رایگان توزیع می‌گردد. جلدهای اضافی این اثر که به کمک بنیاد زیبالد (ادینبرگ) به چاپ رسیده است، در تمام انستیتوت‌های نبات‌شناسی، باغ‌های نباتات، هرباریم‌ها و موزیم‌های طبیعی در سراسر جهان توزیع شده است.
این اثر در چوکات کمک‌های جمهوری فدرال آلمان به‌منظور احیای مجدد ساختارهای اکادمیکی کشور و نیز به کمک سرویس تبادلات اکادمیکی آلمان (DAAD) به تیراژ ۵٠٠٠ جلد به چاپ رسیده که از آن‌جمله حدود ۴۵٠٠ جلد آن بین عید کرسمس و سال نو عیسوی از راه کشتی جهت توزیع به مؤسسات و وزارت‌خانه‌های فوق‌الذکر به افغانستان فرستاده شده و اکنون از کراچی به‌سمت کابل در راه است.
افغانستان یکی از نکات عطف تنوع بیولوژیکی در خاور میانه و جهان می‌باشد. در این کشور، که سلسله جبال هندوکش از با عظمت‌ترین کوه‌های آن است، حدود بیش از ۴٠٠٠ گونه گیاه پیدا می‌شود که از این مجموعه بیش از ٣۵ درصد آن، یعنی یک سوم مجموعه نباتات این کشور، بومی هستند، بدین معنی که به‌جز از افغانستان در هیچ کشور دیگر یافت نمی‌شوند.
[۴]- terophytes
[۵]- grape hyacinth
[٦]- desert candle
[٧]- xerophytes
[٨]- halophyles
[۹]- Chenopodiaceae
[۱٠]- Polygonaceae
[۱۱]- Compositae
[۱٢]- holarctic
[۱٣]- Leguminosae
[۱۴]- Cruciferae
[۱۵]- Gramineae
[۱٦]- Labiatae
[۱٧]- Umbelliferae
[۱٨]- Euphorbiaceae
[۱۹]- Ranunculaceae
[٢٠]- Scrofulariaceae
[٢۱]- Boraginaceae
[٢٢]- Rubiaceae
[٢٣]- Plantaginaceae
[٢۴]- Solanaceae
[٢۵]- Zygophyllaceae
[٢٦]- Ephedraceae
[٢٧]- hōm


[] جُستارهای وابسته




[] سرچشمه‌ها

افغانستان، نگارش گروهی از: پژوهشگران (دانشنامه‌ی ایرانیکا)، ترجمه‌ی سعید ارباب شیرانی و هوشنگ اعلم، تهران: بنیاد دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ ۱٣٧٦، صص ٢۵-٣٠؛ مقاله‌ی «پوشش گیاهی افغانستان»، برگرفته از:
M. Šafīq Yūnos, “AFGHANISTAN ii. Flora,” Encyclopaedia Iranica, Originally Published: December 15, 1983, available at: Vol. I, Fasc. 5, pp. 491-492.

بررسی روشمند گیاهان وحشی افغانستان با این کتاب آغاز یافت:
□ W. Griffith, Itinerary Notes on Plants Collected in the Khasyah and Bootan Mountains 1837-38, in Afghanistan 1839, 1841, Calcutta, 1848.
□ See also his Journals of Travels, Calcutta, 1847.
پس از جنگ دوم انگلیس و افغان، این بررسی منتشر شد:
□ J. E. T. Aitchison, “On the Flora of Kuram Valley,” J. Linn. Soc. Bot. 18, 1881, pp. 1-113; 19, 1882, pp. 139-200.
آن‌گاه فترتی طولانی تا انتشارات عمده دهه ۱۹۵٠ پیش آمد:
□ Otto H. Volk, Klima und Pflanzenverbreitung in Afghanistan, Den Haag, 1954.
□ Karl-Heinz Rechinger, Symbolae Afghanicae 1-5, in Det kong. Danske videnskabernes Selskab Biologiske Skrifter 8/1, 1954; 8/2, 1955; 9/3, 1957; 10/3, 1959; 13/4, 1963.
□ Idem, Flora Iranica, Graz, 1965.
نتایج مأموریت علمی دانشگاه کیوتو (ژاپن) در سال ۱۹۵۵ در این مجلّه انتشار یافت:
Acta Phylotaxonomica et Geobotanica 16, 1956, pp. 131-42; 17, 1957, no. 1, pp. 14-16, no. 2, pp. 46-51; 1958, no. 3, pp. 73-75, no. 5, pp. 131-42.
و در این تألیفات:
□ S. Kitamura, Flora of Afghanistan, Results of the Kyoto University Scientific Expedition to the Karakorum and Hindukush, 1955, Kyoto, 1960.
□ Idem, ed., Additional Reports, Kyoto, 1966.
درباره عوامل اقلیمی و جغرافیایی →:
□ N. M. Hermann, Le climat de l’Afghanistan, Paris, 1965.
□ Hermann, J. Zillhardt, and P. Lalande, Recueil de données des stations météorologiques de l’Afghanistan, Kabul, 1971, and Cartes climatiques de l’Afghanistan, Kabul, 1974.
□ Ḡ. J. ʿAreż, “Geography of Afghanistan,” Kabul Times Annual, Kabul, 1970.
□ Idem, “Eqlīm-e ḥayātī-ye Afḡānestān,” Geographia (Kabul University) 3, 1351 Š./1972.
□ M. Šafīq Yūnos, “Moṭāleʿa-ye bīyū-žīyūḡrāfī-e Māhīpar elā Jalālābād az negāh-e nabātāt,” Afḡān ṭebbī maǰalla 19, 1353 Š./1974.