|
کارنامهی سیاسی سیداحمد گیلانی
فهرست مندرجات
- تبار و تحصیل
- رابطه با خاندان شاهی
- تاسیس حزب محاذ ملی
- مهاجرت به اروپا
- گیلانی، دولت جدید و ریاست شورای عالی صلح
- يادداشتها
- پینوشتها
- جُستارهای وابسته
- سرچشمهها
.
سیداحمد گیلانی
از رهبری فرقه قادریه تا ریاست شورای عالی صلح افغانستان
پیر سیداحمد گیلانی (زادهی ۱۹۳۲ در شهرستان سرخرود، استان ننگرهار - درگذشتهی ۲ بهمن ۱۳۹۵ در شهر کابل) پیر طریقت صوفیهی قادریه در افغانستان بود که پس از بهقدرت رسیدن حزب دمکراتیک خلق افغانستان، در سال ۱۳۵۷ خورشیدی به پاکستان پناهنده شد و در آنجا سازمان سیاسی-نظامی محاذ ملی اسلامی افغانستان را در مخالفت با حکومت وابسته به شوروی افغانستان بنیان نهاد.
او، در دوران حکومت حامد کرزی از حامیان وی محسوب میشد و در انتخابات ریاستجمهوری ۱۳۹۳ افغانستان از اشرف غنی احمدزی حمایت کرد و پس از کشته شدن برهانالدین ربانی رئیس شورای عالی صلح افغانستان را برعهده داشت.
پیر سید احمد گیلانی یکی از سیاستمداران میانهرو جهادی، [پیر طریقت صوفیهی قادریه، رهبر سازمان سیاسی-نظامی محاذ ملی اسلامی] و رئیس «شورای عالی صلح» در دولت وحدت ملی افغانستان، در روز شنبه، دوم دلو (بهمن) ۱٣۹۵ خورشیدی، در سن ۸۴ سالگی بر اثر عارضه قلبی در شفاخانهای در کابل در گذشت. گیلانی از جمله سیاستمداران پرسابقهای بود که از دوران نظام سلطنتی ظاهرشاه تا کنون در عرصه سیاسی افغانستان بهنحوی فعال بوده است. نوشته حاضر در نظر دارد مروری بر زندگی سیاسی این سیاستمدار پُرسابقهی افغانی انداخته و کارنامهی سیاسی او را بررسی کند.
▲ | تبار و تحصیل |
سیداحمد گیلانی پسر سید حسن گیلانی در سال ۱۳۱۱ ش. / ۱۹۳۲ م. در ولسوالی (فرمانداری) سرخرود ولایت (استان) ننگرهار (بعضی منابع کابل) متولد گردید. نسب او اصالتاً به عالم و صوفی مشهور قرن پنجم و ششم هجری (۴۵۶-۵۴۴ هـ.ش / ۱۰۷۷-۱۱۶۶ م) عبدالقادر گیلانی بنیانگذار فرقه صوفیهی قادریه بر میگردد. پدر او در سال ۱۲۸۴ ش (۱۹۰۵ م) بهعنوان مبلغ و نقیب از بغداد به افغانستان آمد و در ننگرهار اقامت گزید.
سیداحمد گیلانی تحصیلات متوسطه را در مدرسهی «ابوحنیفه» کابل به پایان برد و سپس وارد دانشکدهی شرعیات کابل شد و مدرک لیسانس را در سا ل ۱۳۴۳از این دانشکده دریافت نمود.
سیداحمد گیلانی (راست) در زمان ریاست جمهوری حامد کرزی (وسط) روابط نزدیکی با دولت داشت. او پس از برهانالدین ربانی (چپ) ریاست جمهوری عالی صلح را به عهده گرفت
▲ | رابطه با خاندان شاهی |
نظام سلطنتی معاصر افغانستان که یکی از پایههای مشروعیتش بر مذهب استوار یافته بود، همواره رابطهی نزدیکی با رهبران مذهبی از جمله رهبران دو فرقه پر نفوذ تصوف قادری (خاندان گیلانی) و نقشبندی (خاندان مجددی) داشت. در این میان خاندان مجددی (متعلق به فرقهی نقشبندی) که مقیم محلهی شوربازار کابل بوده و در میان مردم پایتخت از شهرت بیشتری برخورداربود، توانسته بودند نقش برجستهتری را در دستگاه سلطنتی بهخود اختصاص دهد. خانوادهی مجددی بالاترین مقامات مذهبی دولتی مانند وزارت عدلیه را در زمان امانالله، نادرخان و اوایل ظاهرشاه در اختیار داشت.
خاندان گیلانی گرچند به لحاظ مدارج رسمی مذهبی، قابل رقابت با خانوادهی پیر شوربازار در دستگاه سلطتنی نبود، اما با توجه به جایگاه معنوی و اجتماعی برجستهشان بهخصوص در ولایات شرقی افغانستان، همواره مورد توجه محمدظاهر شاه قرار داشت. همین قرابت سیاسی-مذهبی زمینهی پیوند خانوادگی میان خانوادهی گیلانی و شاهی را نیز فراهم کرد و سیداحمد گیلانی در سال ۱۳۳۰ با دختر امیر حبیبالله خان ازدواج کرد.
مهمترین رویداد دورهی ریاست سیداحمد گیلانی (وسط) امضای توفقنامهی صلح با حزب اسلامی گلبدین حکمتیار است
سیداحمد گیلانی، بعد از وفات برادرش، سیدعلی گیلانی، در سال ۱۳۴۱ ش وظیفه ارشاد و رهبری پیروان فرقه قادریهی را بهعهده گرفت. او در کابل رابطهی نزدیکی با محمدظاهر شاه داشت و تا زمان [ختم] سلطنت ظاهر شاه در سال ۱۳۵۲ مشاور غیررسمی شاه بود.
▲ | تأسیس حزب محاذ ملی |
کودتای کمونیستی ۷ ثور سال ۱۳۵۷ سرآغاز تغییرات سیاسی، اجتماعی و ایدئولوژیکی عمیقی در افغانستان شد. پیوند دیرینه دین و سیاست - که در نظام سلطنتی مشروطه همچنان پا برجا مانده و در دوران جمهوری داوود (۵۷-۱۳۵۲ ش) نیز تا حدودی حفظ شد - در دولت پس از کودتای ۷ ثور کاملاً ازهمگسست و طبقات اجتماعی قدرتمند سنتی، مورد تهاجم رژیم جدید قرار گرفت. سیداحمد گیلانی همانند بسیاری چهرههای مذهبی و سیاسی افغانستان، شرایط ماندن در افغانستان را ناگوار دید و به پاکستان پناهنده شد.
از اواخر سال ۱۳۵۷ تقابل میان جامعهی سنتی و مذهبی افغانستان با دولت تحت حاکمیت حزب دموکراتیک خلق شدیدتر شد و قیامهای مردمی برای براندازی نظام کمونیستی رو به گسترش نهاد. سیداحمد گیلانی همانند تعدادی دیگر از چهرههای متنفذ مذهبی و سیاسی مهاجر در پاکستان، اقدام به تشکیل احزاب جهادی نمودند تا جهاد علیه رژیم کمونیستی در افغانستان را رهبری کند.
گیلانی در ماه ثور ۱۳۵۸ حزب محاذ ملی اسلامی افغانستان را در پیشاور تأسیس کرد. او با پسر برادرش سیداسحق گیلانی به سرحد پکتیا رفت و مردم را به جهاد ترغیب کرد. حزب محاذ ملی دارای گرایش میانهروانه سیاسی و دینی بوده و از بازگشت نظام سلطنتی در افغانستان پشتیبانی میکرد.
علیرغم غلبهی فضای رادیکال دینی ناشی از تضاد اسلام و مارکسیسم در دوران جهاد، محاذ ملی تفسیر کثرتگرایانه در عرصه سیاست و دین، سنت و مدرنیسم و قومیت و ملیت را در پیش گرفت. محاذ ملی در اساسنامهی خود بر ایجاد نظام دموکراتیک مبتنی بر انتخابات و رعایت آزادیهای فردی تأکید کرده است. گیلانی در اواخر دههی ۱۳۶۰ شمسی که روند مذاکرات سیاسی ژنو شدت گرفت، از طرح لویهجرگه بهعنوان مکانیسمی برای حل بحران مشروعیت و تعیین زعامت سیاسی آینده کشور با بازگشت ظاهرشاه بهقدرت حمایت کرد.
تصور میشود که پس از درگذشت سیداحمد گیلانی، نفوذ و حضور خانوادهی او در عرصهی سیاسی همچنان حفظ خواهد شد
گیلانی در دوران جهاد یکی از طرفداران جدی اتحاد گروههای جهادی مقیم پاکستان بود. او در چندین اتحاد سیاسی احزاب جهادی مقیم پاکستان شرکت کرد. پس از تشکیل اتحاد هفتگانه احزاب جهادی مقیم پاکستان در سال ۱۳۶۴ ش / ۱۹۸۵ م محاذ ملی یکی از اعضای اتحاد هفتگانه شد. گیلانی در سال ۱۳۶۶ ش / ۱۹۸۷ م ریاست دورهای اتحاد هفتگانهی مجاهدین را نیز بهعهده داشت. در سال ۱۳۶۸ ش / ۱۹۸۹ م هنگامی که دولت موقت مجاهدین در پیشاور تشکیل شد، گیلانی مقام قاضیالقضاتی این دولت را عهدهدار شد.
▲ | مهاجرت به اروپا |
پس از تشکیل دولت مجاهدین در ۸ ثور ۱۳۷۱ در کابل، گیلانی برای مدتی وزیر خارجه دولت مجاهدین بود و از دولت برهانالدین ربانی پشتیبانی کرد. اما تحولات بعدی افغانستان که صحنه را به رویاریی نظامی گروههای جهادی در کابل سوق داد، گیلانی منتقد دولت ربانی شد و مشروعیت دولت ربانی را که در پی اجلاس شورای «حل و عقد» در کابل بهوجود آمده بود، زیر سئوال برد.
با ظهور جنبش طالبان در سال ۱۳۷۳ ش / ۱۹۹۴ م در افغانستان، حزب محاذ ملی گیلانی عملاً از فعالیت در صحنهی سیاسی-نظامی افغانستان باز ماند. گیلانی با اعضای خانواده و جمعی از هوادارانش به اروپا رفت. گیلانی در اروپا بهخصوص در لندن روابط سیاسی خویش را با فعالان تکنوکرات افغانی از جمله اعضای حزب افغان ملت برقرار و در روند گفتوگوهای صلح سازمان ملل یکبار دیگر از بازگشت ظاهرشاه بهقدرت حمایت کرد. گیلانی رابطهی نزدیکی با «گروه رم» - که از هواداران ظاهرشاه تشکیل شده بود - داشت. او در اجلاس بن در آلمان [در نوامبر و دسامبر ۲۰۰۱] شرکت کرد و طرفدار تقسیم قدرت میان گروه رم و جبهه متحد شمال که دولت ربانی از آن نمایندگی میکرد، شد.
▲ | گیلانی، دولت جدید و ریاست شورای عالی صلح |
گیلانی بهدلیل تفکر میانهروانه و آشتی جویانهای که داشت، از توافقنامهی بن و روند شکلگیری دولت جدید در افغانستان حمایت کرد. هرچند جبهه متحد شمال مانع از بازگشت ظاهرشاه بهقدرت و برگزاری لویجرگه سنتی برای تعیین رهبری سیاسی آینده که گیلانی از آن حمایت میکرد، شد اما این اختلاف سیاسی مانعی در مسیر مشارکت گیلانی در دولت جدید نشد. او وزرایش را در دولت موقت حامد کرزی معرفی کرد و خودش نیز در لویجرگه تصویب قانون اساسی سال ۱۳۸۲ شرکت کرد.
گیلانی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۳ از نامزدی محمداشرف غنی حمایت کرد. اما سیاستی که از سوی رئیسجمهور غنی در پیش گرفته شد، بهنظر میرسید که روند انتقال قدرت از رهبران قدیمی و عمدتاً جهادی به تکنوکراتهای جوان و سکولار و نیز غیر حزبیسازی قدرت را سرعت بیشتر بخشیده است. این نگرانی زمینه را برای شکلگیری «شورای احزاب جهادی و ملی» متشکل از یازده حزب طرفدار رئیسجمهوری که فکر میکردند سهم مناسبی از قدرت به آنان نرسیده است بهوجود آورد و آقای گیلانی در رأس این شورا قرار گرفت.
از چپ: حامد گیلانی پسر آقای گیلانی، صبغتالله مجددی نخستین رئیسجمهوری دولت مجاهدین، عبدالله عبدالله رئیس اجرائی، اشرف غنی رئیسجمهوری، حامد کرزی رئیسجمهوری پیشین، عبدرب رسول سیاف رهبر اتحاد اسلامی. حضور گسترده رهبران سیاسی و مذهبی در مراسم فاتخهخوانی سیداحمد گیلانی بیانگر جایگاه سیاسی و مذهبی او است
رئیسجمهوری اشرف غنی در ماه دلو (بهمن) ۱۳۹۴ آقای گیلانی را به ریاست شورای عالی صلح منصوب کرد. گیلانی باتوجه به پیشینهی جهادی و مبارزه ضد روسی و نیز برخورداری از تفکر اعتدالی و رابطهی عاری از تنشی که با تمام جریانهای سیاسی افغانستان در گذشته و حال داشته است، فرد مناسبی برای تصدی این مقام بهنظر میرسید. از طرف دیگر، آقای گیلانی و فرقه قادری او در ولایات مشرقی افغانستان از نفوذ بیشتری برخوردار است که این امر میتوانست بهعنوانی اهرمی در برابر نفوذ شبکهی حقانی در شرق افغانستان عمل کند.
مجموعهی این عوامل خوشبینی نسبت به موفقیت شورای عالی صلح تحت ریاست آقای گیلانی را افزایش داد. اما تشدید عملیات طالبان در تابستان سال ۱۳۹۵ نشان داد که این گروه آماده نیست انعطافی در برابر تلاشهای صلحجویانه شورای عالی صلح تحت ریاست آقای گیلانی از خویش نشان دهد.
در عین حال، رئیسجمهوری غنی از نقش گیلانی در شوای عالی صلح اظهار رضایت کرد و در سخنرانی خود در مراسم تشییع جنازه گیلانی در روز چهارم دلو در ارگ (کاخ ریاست جمهوری)، امضای توافقنامه صلح با حزب اسلامی را از جمله دستاوردهای آقای گیلانی خواند. جدا از پیوستن حزب اسلامی به دولت، که مذاکرات آن از قبل شروع شده بود، آقای گیلانی نتوانست به باروری نطفهی عقیمشده صلح افغانستان در ارتباط با طالبان کمکی کند. او زمانی شورای عالی صلح را برای همیشه ترک کرد که هیچ چشمانداز مثبتی برای صلح افغانستان دیده نمیشود.[۱]
[▲] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط مهدیزاده کابلی ارسال شده است.
[▲] پینوشتها
[۱]- محمداکرم عارفی، گیلانی از رهبری فرقه قادریه تا ریاست شورای عالی صلح افغانستان، وبسایت فارسی بیبیسی: یکشنبه ٢۹ ژانویه ٢٠۱٧ - ۱٠ بهمن ۱٣۹۵
[▲] جُستارهای وابسته
□
[▲] سرچشمهها
□ وبسایت بیبیسی