جستجو آ ا ب پ ت ث ج چ ح
خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ
ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

۱۳۸۷ مهر ۱۴, یکشنبه

محمود طرزی ، پیش آهنگ آزادیخواهی در افغانستان

پروفیسور رسول رهین:

بخش چهارم:


محمود طرزی، پدر ژورنالیزم،
آزادیخواهی، ناسیو نالیزم قومی
وکتابشناسیهای ملی
افغانستان



2) آزادیخواهی:

منشأ اصلی آثار آزادیخواهانه محمود طرزی را بگفته خودش "حب وطن" تشکیل میدهد. محمود طرزی پش از گرفتن نخستین درسها از دبستان پدر ، سر بازی آموخت و میدان جنگ را بچشم سر دید. وقتی به پای خود روان گردید،جفای روزگارسراغش رسید که آن حالت ضمن سایر ضربه ها وی را بدیار دیگران کشانید. جلای وطن و غربت تجربه گاهی در زندگی او بود که سخت بروی تأثیر گذاشت و علاقمندش ساخت تا بوطن بازگردد. اودر غربت زبان ترکی، عربی، فرانسوی و اردو را فرا گرفت. بامطالعه آثار شرقی و غربی با تمدن شرق و غرب آشنا شد و ذخیره علمی خودرا روزتا روز بالا برد. دیدار او با شخصیتهای برجسته امپراتوری عثمانی وبالاتر از همه سید جمال الدین افغانی و استفاده از محضر او سخت در افکار محمود طرزی تأثیر گذاشت. مشاهده حرکت جدید وطن دوستی و ملت گرایی و ایجاد حکومت ملی و حاکمیت مردمی در ترکیه، توسط شاگردان سید جمال الدین افغانی و جمعیت سیاسی "اتحاد و ترقی ترکیه" اورا در عزمش مصممتر گردانید. محمود طرزی تمام جریانات سیاسی ترکیه عثمانی را می نگریست و از محتوای عملی آن استفاده میکرد. مطالعات علوم جدید و قدیم، افـــکار و اندیشه اورا پخته تر و ژرفتر گردانید وبرای یک نبرد آزادیخواهانه و انتقال روحیه تجدد پسندی و علم و فرهنگ جدید برای هموطنانش، بیشتر از پیش آماده ساخت. بنابرآن او قلم برداشت وبرای انجام رسالت های تاریخی و آرمانهای دیرینه خود برای افغانستان به ترجمه، تألیف و نوشتن کتب، رساله ها، و آثار متعدد ادبی پرداخت.
در ابتدا محمود طرزی برای بیان آرزو ها و آرمانهای وطن دوستانه خود به شعر روی آورد. ولی بزودی دریافت که شعر نمیتواند اهدافش را بر آورده سازد، بنابرآن به نثر نویسی گرائید. پس کتاب نوشت، ترجمه کرد و ذخیره قلمی خودرا برای ترقی و تعالی افغانستان تقویه کرد. او بخاطر ترقی و بقای افغانستان مقاله معتبر خودرا زیر عنوان "ژاپون چه بود و چه شد؟" در شهر شام نوشت.

عمده ترین منبع القاح و انتقال فکر و اندیشه های مینهی محمود طرزی به هموطنانش همان نشریه وزین سراج الاخبار افغانیه بود که با گذشت هر ماه و هر روز بر اهمیت و ارزش ژورنالیستی آن در آسمان مطبوعات افغانستان و جهان افزوده میشد و جایگاه آن در سکوی والای اطلاع رســــانی جهان تثبیت تر شده میرفت. پروفیسور سید سعدالدین هاشمی طی مقاله مبسوطی در آریانای برونمری می نویسد: سراج الاخبار افغانیه با نشر مقالات منثور و منظوم اجتماعی و سیاسی خویش مفـــــکوره ها و آیده های حیاتی مهمی چون: از بین بردن جهل و نادانی بحیث نیروی استــبداد و مایه تمام فقر وبدبختی های جامعه از جمله بردگی و ازدست دادن آزادی و استقلال, با لحن انتقادی و سیاسی احساسات مردم را بیدار ساخته و در برانداختن پرده های بی خبری، مردم را تشویق میکرد.

محمود طرزی که اندیشه هایش از افکار سید جمال الدین افغانی, تجدد خواهان ترکی, و جنبشهای ناسیونالستی آن عصر متأثر شده بود, اندیشه ها و نگاههایشان را در مضامین خود کنجانده, از حب وطن, اتحاد و آزادی صحبت میکرد. ترویج و تعمیم معارف و اساسات علم را سر چشمه تمام فیوضات سعادت برای زنان و مردان میدانست و آنانرا به طلب علم و فراگرفتن دانش و فرهنگ جدید، بالا بردن سطح آگاهی عمومی, فهم و درک هموطنان شان در مسایل نوسازی, بازسازی, اهمیت تخنیک, ... و ازین قبیل موضوعات کمک, رهنمایی و تشویق نموده، با ساختارهای اداری و وضع اجتماعی, کلتوری, دینی, مذهبی, و سیاسی, تماس میگرفت. زمزمه های حب وطن مسأله وحدت و اتحاد نیروهای ملی در مبارزه علیه ستم و استعمار انگلیسی و آزادی افغانستانیها و افغانستان در مقالات طرزی درمقام اول قرارداشته است, چنانچه مقاله "حی علی الفلاح" مورخه 8 جنوری 1916 و مقاله تحت عنوان "استقلال دولت علیه مستقله افغانستان" در شماره 13 فبروری 1918 که مردم را در داخل و خارج از وطن که بواسطه کلمه طیبه یک وجود میباشند, آشکارا به قیام ضد انگلیسی و حصول آزادی و استقلال افغانستان دعوت نموده است. عناوین "افغانستان و نعمت آزادی, "شناخته شدن استقلال افغانستان" بالنوبه در شماره های بیستم, سال چهارم و شماره بیست و سوم, سال هفتم از نمونه های دیگر ادعای مامیباشد. علاوه بر مدرنیزه و نشنلیزم و برهم زدن مناسبات عقب مانده ملوک الطوایفی, مضامین پان اسلامیزم و پان آسیاتیک "آسیا برای آسیائیان" نیز از عناوین برجسته این اخبار محسوب میشد. (مراجعه شود به آریانای برونمرزی، سال هفتم، شماره چهارم)

این جریده پیکارگر که مخاطبانش, زنان و مردان جامعه بود, نه تنها رهنمای فکری و تربیتی جوانان افغان, وطنپرستان مترقی و منورین بوده, بلکه بر افکار مردمان آزادیخواه, اصلاح طلب وروشنفکران, کشورهای همـــسایه و منطقه نیز اثر گذاشته است. حلقات روشنفکری و اصلاح طلب بخارا, سمرقند, فارس، هند, ترکیه و مصر آنرا به غور مطالعه میکردند. بگفته سامسونف, کارگزارسیاسی روسیه تزاری "درسنتپترز بورگ و بخارا یکصد و بیست نفر, مشترک سراج الاخبار افغانیه وجود داشت و هر شماره آن دست بدست میگشت تا چند ده نفر آنرا میخواندند." پیام سراج الاخبار افغانیه در جوانان ماورالنهرخیلی تأثیرات نیکوداشت. میرزایف استاد دانشگاه تاجیکستان تحلیل خوبی از مضامین و مقالات این جریده نموده و می نویسد: "این مضامین و موضوعات به نیروهای ترقیخواه, ملتهای آسیا و مبارزه شان بخاطر تحکیم استقلال ملی و رشد اقتصاد و فرهنگ ملی, الهام می بخشید."

درحالیکه مستشرقین و نویسندگان منطقه, ازسراج الاخبارافغانیه به نیکی یاد کرده اند وبه گفته عبدالهادی داوی هیأت ترکو – جرمن در اثنای ملاقات با محمود طرزی, در منزل اش (در سرای ملا عمو) مقابل بلدیه موجوده شهر کابل, سراج الاخبار افغانیه را بعد از اخبار های ترکیه در آسیا در درجه دوم حساب کردند, دولت های روسیه تزاری و هند برتانوی از اثر بخشی این اخبار سخت در هراس بودند. اقدامات تحمیلی دولتین روسیه تزاری و هند برتانوی را برای تضعیف اثرات این اخـــــبار, میتوان از یادداشتها و اسناد مختلفه, اندیا آفس, لندن (از 24 اکتوبر 1911 تا 22 اکتوبر 1918) بوضوح و بخوبی درک نمود: چیف کمشنر و اجینت گورنر جنرال هند برتانوی در منطقه سرحد شمال غرب (دونالد J.S.Donald) در 30 اکتوبر 1914 از پشاور می نویسد: "... این اخبار هر دو هفته یکبار بدفتر پست امیر در پشاور می آید وبعد مطابق لست که ضمیمه است توزیع میگردد. تعداد کاپیهای وارده مختلف است, از صد تا یکصد و پنجاه کاپی..." وباشخاص و آدرسهای مختلف توزیع میگردد. (بگفته عبدالوهاب طرزی تمام شماره های سراج الاخبار بخارج از طریق هند روانه میشده است) ( هاشمی، آریانای برونمرزی، سال هفتم، شماره چهارم)

شدت عمل و تأثیر سراج الاخبارافغانیه بر روحیه آزادیخواهان هند در حدی رسید بود که انگلیسها نشربعضی مقالات سراج الاخبار رامنافی منافع خود دانستند وویسرای هند دردسمبر1914 قطع نشر چنین مقالات را ازامیر حبیب الله خان تقاضا و امیر حبیب الله نیز وعده داده بود، که از نشر مقالات ضد برتانوی جلوگیری کند، مگر لهجه پان اسلامیزم سراج الاخبار تغییر نکرد و شعر پشتوی مولوی صالح محمد را که تماماً مبنی بر پیغام اتحاد اسلامی و نابود ساختن کفار بود به نشر سپرد (16 اپریل 1915) شعر بزبان افغانی چنین آغاز میشد:

بحالت امروز دنیا یک نظر عبرت

ته کره دا ز مکی گــــــــوره نظر وکه زمــــــــــــــــا وروره
ته عجیـــــــــبی آوازی دی رنگارنگه نـــــــــــــنداری دی
عالم توله دی په شــور کی مرد و زن په شور ماشورکی
....

با نشر این شعر ویسرا و گورنر جنرال اندیا به امیر حبیب الله ..." مکرراً نوشتند: که ما متأسفیم ازاینکه از طریق دفاتر خود در یافتیم که اصلاحات در اخبار پیدا نشده است. هدف ما متوجه مستقیم مطالب شماره 16 اپریل 1915 است که بخاطر معلومات شما, ضمیمه است. محتوای این نوشته این شعر پشتو, مستقیماً به مردم سرحد مراجعه میکند و حضور جلالتمآب باین امر آگاه نیستند که اگر چنین افکار و نظریات خطرناک و اشتعال آمیز ادامه یابد, برای حکومت هند برتانوی غیر ممکن خواهد بود که توزیع چنین اخبار را در قلمرو خود اجازه توزیع آزادانه بدهد... "

عبدالهادی داوی طی مصاحبه ای با پروفیسور هاشمی گفته اند که شعر مولوی صالح محمد خان بخصوص در منطقه قبایل سرحد استقبال خوب شد. انگلیسها با نشر شعر مورد نظر چنان ناراحت شدند که ویسرا ی هند شخصاً به قلم سرخ بالای عنوان شعر دایره کشیده آنرا به امیر حبیب الله خان فرستاده بود.

در هر صورت سراج الاخبار افغانیه مورد انتقاد حکومت هند قرار گرفت و در اطراف این موضوع که به چه صورت و چطور این روزنامه را منکوب نمایند, مباحثاتی در هند براه انداخته شد. گرانت Grant بران بود که هرنوع اقدام علیه سراج الاخبار افغانیه "حزب جنگ" را در کابل تقویت میکند. لذا گرانت طرفدار سیاست تعلل ووقت کمایی کردن بود... " او نمیخواست هند برتانوی مستقیماً با محتوای جریده مقابله کندو آزادیخواهان افغانستان و هند را بیشتر از پیش در مبارزات آزادیخش شان متحد ، مصمم و یک پارچه سازد.

تا جائیکه اسناد آرشیفی دست داشته نشان میدهد بیش از سی مقاله سراج الاخبار افغانیه مورد اعتراض، انتقاد, تبصره وواکنش های شدید اجنتهای مخفی و دفاتر ذیربط هند برتانوی قرار گرفته بود که قسماً توضیحات و تفصیلات و اشارات در مورد آنها داده شده است.

یکی ازین مقالات بسیار ارزنده و پر محتوا عاید براستقلال افغانستان مقاله "حی علی الفلاح" است که متن مکمل آن در صفحات گذشته "فصلنامه آریانای برونمرزی) نشر گردیده است. درین مقاله توصیه شده است که از فرصت استفاده کرده نوا را تلخ تر بزنید. مگر مقاله مذکور به قوت و اشاره استعمار سانسور و قبل از آنکه اخبار از مطبعه خارج شود از مردم پنهان گردید و بجای آن شعرهای از غلام محمد طرزی بچاپ رسید. نوشته اصلی در اسناد قیمتی و ارزشمند آرشیف ملی افغانستان محفوظ است. (برای معلومات مزید مراجعه شودبه بازتاب وقایع تاریخی افغانستان درآسناد محرم اندیا آفس، لندن، شماره چهارم، سال هفتم، جدی 1384 نشریه آریانای برونمرزی)

بهر حال، با نشر سراج الاخبار افغانیه و انتشار مفکوره های آزادیخواهانه و وطنپرستانه، آرزوها و آرمانهای محمود طرزی که سالها در تهیه و تدوین آنها برای ترقی و تعالی افغانستان رنج برده بود، به شدت جوانه می زد وبه سرعت بارور شده میرفت. سال تا سال بر انبوه کتب و رسالات او در موضوعات فلسفی و اخلاقی، دینی و اجتماعی، سیاسی، علوم نظری و عملی، ادبیات و تاریخ و جغرافیا و سفر نامه ها افزونی بعمل می آمد، که بدون شک همه آنها مشعل فروزانی برای تنویر و تحریک احساس میهنی مردم افغانستان بود و میباشد. به قول میرغلام محمدغبار این نشریه مرکز علنی آزادی خواهان واصلاح طلبان کشورگردید:«این جریده مکتب جدیدی درادب اجتماعی کشورگشود وراه نشرات تازه ادبی وسیاسی را بادریچه ای اززندگی جهان نوین بررخ مطالعین بازکرد. جریده ازاستقلال تام مملکت حرف زد وبانفوذ استعماری دولت انگلیس مخالفت شدید نمود. بشیرسخاورزنویسنده و پژوهشگرافغان ومؤلف کتاب"طرزی وسراج الاخبار"می نویسد که مطالب این نشریه در صد سال پیش مشابه به نشریه اکونومست(Economist)چاپ لندن،سال 2005 میلادی است. به باوراین پژوهشگر:«سراج الاخبارباداشتن فهرست قراردادی که شامل 9 تا 21 مطلب مختلف می شد، به موضوعات گوناگونی می پرداخت که هیچگاه یک شماره با شماره دیگرازنظرمحتوامشابه نبود وبطورجدی ازتکرارمطلب پرهیزمیشده است.»

مشخصه دیگر نشرات آزادیخواهانه سراج الاخبارافغانیه به مشارکت وسیع نویسندگان نهضت مشروطیت وجنبش استقلال وتجدد درآن دوران بر می گردد که با مقالات ، اشعار، طنزها، سفرنامه ها، مناظره ها، گفتگو های مطبوعاتی وغیره وهمچنان ترجمه ازمنابع مختلف خارجی سراج الاخبارافغانیه رابه یک نشریه معتبر درسطح منطقه تبدیل کرده بودند. همکاران قلمی سراج الاخبارافغانیه طیف وسیعی ازعناصر وحلقه های روشنفکر وآزادیخواه رادربرمیگرفت که برخی ازآنها چون:مولوی عبدالروف، محمدحسین راقم، مولوی عبدالرب، پروفیسورغلام محمدمیمنگی، غلام محی الدین افغان شامل شخصیت های مبارزمشروطه خواهان اول می شد. چهره های شاخص نهضت مشروطیت دوم که با سراج الاخبارافغانیه همکاری داشتند عبارت بودنداز:عبدالهادی داوی (پریشان)، عبدالرحمان لودین، علی احمدخان اشیک آقاسی، ملاعبدالعلی مستغنی، قاری عبدالله خان بعداً ملک الشعرای افغانستان، میرغلام حضرت شایق، مولوی صالح محمد قندهاری، عبدالغفورندیم، ملاطوطی کابلی ومیرمحمدیوسف. شاعران ونویسندگان دیگر نیز به سراج الاخبارافغانیه شعر ومقاله میفرستادند که عبدالعزیزبسمل، سلطان محمدکابلی، غلام حیدرمذنب، میرحسین محویی، شیراحمدمخلص، عبدالرسول محمدزایی، ملامحمدخان عرض بیگی وغیره درمیان آنان بودند. افزون برنویسندگان افغان، نویسندگان خارجی به خصوص از شبه قاره هند و کشورترکیه نیز همکاران قلمی سراج الاخبارافغانیه راتشکیل می دادند. داکتر منیر بیک ترکی سرطبیب شفاخانه ملکی واز هواداران نهضت استقلال هند، مولوی برکت الله از شبه قاره هند مدیر اخبار اخوت اسلامی درترکیه، راجا مهندراپرتاب عضو هیئات ترکوجرمن بعداً رئیس حکومت مؤقت هند درکابل ومحمد فضلی استانبولی از نویسندگان خارجی سراج الاخبار بودند.


طوریکه گفته آمد، دسترسی اداره این نشریه به ده هانشریه خارجی بود که به صورت منظم به دفتر سراج الاخبارمی رسید. به قول عبدالهادی داوی درحدود هفتادنوع اخبار ونشریه خارجی از کشور های هند، ایران، بخارا، ترکیه وکشورهای عربی به دفترسراج الاخبار درکابل می رسید. ازمطالب مختلف این نشریه ها درسراج الاخبار افغانیه استفاده می شد. مقالات و مضامین عربی وترکی توسط محمودطرزی، مطالب انگلیسی ازسوی دفتردارالترجمه که ریاست آنرا آغاسی علی احمدخان بدوش داشت ومقالات ومضامین اردو توسط عبدالهادی پریشان(داوی)وعبدالرحمن لودین ترجمه می گردید. گویا محمودطرزی با این همه ابتکار وپشت کار درمدیریت خویش، سراج الاخبارافغانیه رابه منبر مبارزه وآزادیخواهی درمنطقه تبدیل کرده بود. ازسراج الاخبار شبه قاره هند، سرزمین های آسیای میانه و ایران که زیرچکمه های استبداد داخلی و استعمار خارجی قرارداشتند نیز متأثرمیشدند. سراج الاخبارافغانیه دراین جوامع درمیان عناصر وحلقه های آزادیخواهان ومبارزان دست به دست می گشت ومنبع الهام درمبارزات سیاسی و اجتماعی آنها درجهت رسیدن به آزادی و عدالت اجتماعی بود.

پروفیسور لودیک آدمک Ludwig W. Adamec درمورد سراج الاخبار افغانیه می نویسد:«با تأسیس سراج الاخبارافغانیه درسال1911درشهرکابل یک وسیله برای تعلیم و تربیت مردم افغان وبرای تبلیغات اصول تجدداسلامی وملیت افغانی ایجادگردید. سراج الاخبارافغانیه وسیله افاده سیاست پان اسلامیزم گردیدو اهتمام می ورزید سیاست افغانستان رابراساس همبستگی اسلامی رهنمایی کند. سراج الاخبارافغانیه دروهله نخست با برتانیه خصومت نمی ورزید، لیکن بانزدیک شدن جنگ اول جهانی بصورت روزافزون نوشته های بالهجه انتقادی درباره برتانیه منتشرمی شد. سراج الاخبارافغانیه برای نخستین بار در زمانیکه جنگ ترکیه و ایتالیه شروع شد درباره مسایل بین المللی سخن گفت.»

محمدصدیق فرهنگ مؤلف افغانستان درپنج قرن اخیر، انتشارسراج الاخبارافغانیه رادرایجاد افکارعامه وبیداری شعورسیاسی دربین جوانان افغانستان بسیارمؤثر میداند. به باور اومضمون اصلی جریده راپیروی ازسیاست ترکان جوان خصوصاً حزب اتحادوترقی که محمودطرزی ازهواخواهان آن بود، ناسیونالیسم آمیخته با پان اسلامیسم ومجادله با استعمارتشکیل می داد. فرهنگ می نویسد:«جریده مذکور درزیراداره منورو ماهرانه محمودطرزی به پیمانه قابل اعتنا ازآزادی انتقاد بهره مند بود. درساحه سیاست خارجی جریده صریحاً باانگلیس واستعمارآن مخالف بود.»

سراج الاخبار نه تنها مقامات دولت هند برتانوی بلکه زمام داران روسیه تزاری را نیزنگران ساخته بود. این نگرانی به خوبی ازمتن تلگرام حکومت روسیه به "تومانوسکی" Tomanovskyنماینده سیاسی گورنرجنرال ترکستان دردهلی پیدا است که به تاریخ 18 فبروری 1918 به نماینده مذکورصادرگردیده بود: «توجه شمارابه این حقیقت معطوف میدارم که نظریات وافکارضدروسیه وبریتانیه که ازنشرات جریده سراج الاخبارافغانیه نشأت می کند واین جریده درترکستانات وبخارا خوانندگان زیاددارد وگورنرجنرال "کوراپاتکین"Kuropt Kin آرزومنداست که آیاامکان آن میسرنخواهدشد که ازطرف حکومت هندبرتانوی بالای امیرافغانستان فشارواردگرددتاخط مشی مضرآن عوض شده بتواند.»

علی رغم آنکه طرزی درسراج الاخبارافغانیه امیرحبیب الله رامی ستود واورا جانبداروحامی ترقی وتمدن معرفی می کرد، امالحن ضداستعماری سراج الاخبارافغانیه موجب خشم امیر برطرزی می شد. انتشارمقاله حی علی الفلاح درشماره دهم سال پنجم سراج الاخبار افغانیه که ازبیداری افغانها درجهت کسب حقوق واستقلال ازاستعمارسخن می گوید غضب امیررا برانگیخت وبه اوگفت:«مرغی که بی وقت آذان دهدسرش ازبریدن است. امیر به این هم اکتفا نکرده 26 هزارکابلی جریمه اش کرد. این پول بصورت سری، توسط شهزاده امان الله خان پرداخته شد.»

باید اذعان کرد که نه تنها سراج الاخبار افغانیه، بلکه محتوای همه آثار محمود طرزی به گونه یی بنیاد تقویه روحیه ملی، آزادیخواهی، رشد علمی و فکری و آگاه سازی مردم افغانستان را تشکیل میداد. یکتعداد آثار او که بصورت کتب و رسالات جداگانه بنامهای گونه گون بچاپ رسیده و اکثراً در شماره های متعدد "سراج الاخبار افغانیه" منعکس میشدند، حاوی پیامهایی مؤثر و تحریک آمیز برای میهن پرستان و آزادیخواهان افغانستان بودند و میباشند که اینک مختصراً به معرفی بعضی آنها پرداخته میشود. سایر آثار محمود طرزی که در مطابع مختلف دولتی و شخصی کابل بچاپ رسیده اند، همراه با رساله مطبوع سراج الاخبار افغانیه بگونه ببلیوگرافی (کتابشناسی) در بخش کتابشناسی های ملی معرفی میگردند.
1) فلسفه وطن:
فلسفه وطن نام رساله ایست که محمود طرزی آنرا بقرار وعده همه ساله "هدیه للناظرین" تقدیم نموده است. در مورد نشر این رساله خود محمود طرزی چنین میگوید: "ما این رساله را به سببی که اسم مقدس وطن برآنست از روی شکسته نفسی و تواضع رساله ناچیزانه یا هدیه حقیرانه گفته نمیتوانیم. مقصد از تحریر این رساله همین است که بارهاسراج الاخبار افغانیه درین شش سال از حب وطن وقدسیت وطن وجان فدا ساختن در راه محافظه وطن ونظماً و نثراً بسی چیزها درج نموده است. برین هم امید کامل دارد که نسبت به سال اول درین سال ششم معانی دانان وطن کلمه وطن و دماغهای متجسس بحب وطن به قدر شش درجه افزونی یافتن این است که در زبانهای ملی تا بحال چون "حب وطن" نام نه یک فقره یی در قید تحریر آمده ونه بصورت جدی ازآن بحثی درمیان رفته، و جریده وطنیه افغانیه، "وطن" و قدسیت آنرا از روی علم و حکمت جهه نظریات آنرا نشان داده است که مدعااز افزونی یافتن دماغهای متجسس بحب وطن افزونی یافتن خوانندگان سراج الاخبار افغانیه است.

در دنیا هیچ چیز نیست که از جهت نظری ... و از جهت عملی خالی و عاری باشد. جهت عملی حبب وطن همانست که ملت نجیبه ما آنرا فعلاً بار بار اثبات کرده اند. جریده وطنیه شان بجز اینکه جهت نظری حب وطن را بدلایل عقلی براهین حکمی محاکمات فلسفی جلوه پیرایی انظار قارئین کرام دارد، دگرچه تواند."

خلاصه و نتیجه اینکه برای ما ملت افغان،خاک پاک مقدس افغانستان از جهت معانی مختلفه که تابه اینجا در آنخصوص حرف زده شد صفت "وطن حقیقی" را دربر دارد و از جهت نقطه نظر دین مبین اسلام و دین سید المرسلین صفت "وطن مشترک" را که عبارت از کلمه طیبه و نقطه اتحاد جامعه اسلامی را باشد، حایز میباشد، لهذا برما از هرجهت فرض وواجب است که حب آنرا دردل بکاریم وبه سودای آن عشق بازیم وحسن رقابت وحرص و غضب که از بدترین صفات است درباب ازدست ندادن آن معشوق حقیقی خود شعار خود سازیم به تعقیب تمام درراه محافظه و مدافعه آن بکوشیم؛ چونکه دین ما پدر و مادر، زن و فرزندان ما شرف و افتخار ملتی ما همین وطن مقدس ماست. اگر این چنین ها برما عزیز و گران نباشد چه خواهد بود؟" این رساله در مطبعه طبع حروفی دارالسلطنه کابل و در سال 1333 هق بطبع رسیده و بحیث هدیه رایگان ضمیمه شماره بیست و چهارم، سال ششم، جریده سراج الاخبار افغانیه توزیع گردیده است.

2) چه باید کرد؟:
چه باید کرد نام رساله ایست که جریده سراج الاخبار افغانیه بنابر وعده ایکه در شماره دوازدهم سال اول بخوانندگان جریده داده بود به رشته تحریر در آمده است. محمود طرزی نویسنده این اثر هدف و مرام این اثر را چنین روشن می سازد: "این اثر بنابر یک مقصد مخصوص، یک غرض معینی نوشته نشده، بلکه بطور عموم از بعضی لوازمات که برای هیأت اجتماعیه، درین عصر حاضر بکار است، بفکر قاصر احقر خود مستند باقوال ادبا و علمای عصر در این اثر ناچیزانه بحث و بیان رانده ایم. "چه باید کرد؟" نام اثر احقر محمود طرزی از جهت نام موضوع خود عبارت از یک استفهام و استفسار ایست که بنابر یک حس اندیشه وسواد و یک خوف و بیم دهشت نما از فکر فاتر و عقل قاصر خود می پرسم و تفهیم و تفسیر این استفهام و استفسار را نیز از زبان همان فکر و عقل و ترجمانی کوشش می ورزیم..."

درین رساله محمود طرزی ندای آزادیخواهی به ایما و اشاره در قالب سوالاتی مانند چه بودیم و چه شدیم؟ آیا چه باید کرد؟ آیا عثمانیان چه کردند؟ آیا ایرانیان چه کردند؟ آیا افغانیان چه کردند و چه میکنند؟ آیا در چنین وقت نازک چه باید کرد؟ کردنیهای ضروری کدام ها اند؟ بگوش مردم آزادیخواه ووطن دوست افغانستان می رسانند. این اثر درمطبعه طبع سنگی دارالسلطنه کابل بطبع رسیده وبحیث هدیه سال اول ضمیمه شماره بیست و چهارم جریده سراج الاخبار افغانیه توزیع شده است.


3) روضه حکم:
روضه حمکم دومین کتاب "دبستان معارف" است که محمود طرزی آنرا در سنه 1308 هق در دمشق و شام جمع و تألیف نمود. درمورد این کتاب خود محمود طرزی میگوید: "این عبد احقیر درزمانیکه ساکن شام بودم، بعنوان "دبستان معارف" یک کتابی تألیف نمودم که مقصد و موضوع آن منحصر و محدود بیک موضوع نی بلکه از هر گونه کلام خوب و هرنوع سخنان مرغوب اخلاقی، ادبی، سیاسیات، سیاحات، حکایات، حب وطن، و غیره ناطق وباحث بوده باشد."

درین مجموعه محمود طرزی علاوه از مطالب متنوعه ای در فضایل حکمت، معرفت، اثبات ضروری بودن اجتماع بنی بشر در باره حب وطن، وطن خواهی و نعمت آزادی مطالب ارزشمندی نوشته و در عناوین "وطن عزیزم افغانستان" برادران دینیم افغانیان را خطاب" "ژاپون چه بود و چه شد" قالب ریزی کرده است که مطالب آن در بیدار سازی احساسات وطن پرستانه افغانیان نقش کلیدی داشته است. کتاب روضه حکم در سنه 1308 هق در دمشق تألیف شده و در سنه 1913م در شهرکابل در مطبعه عنایت بچاپ رسیده است.

4) ادب درفن:
این مجموعه غزلیات محمود طرزی میباشد که به ترتیب الفبا( 47) غزل دارد. ظاهراً محمود طرزی این مجموعه را به تقلید از کتاب "پنج گنج" تهیه کرده است.

این کتاب دارای یک مقدمه به نثر میباشد که در حقیقت محاوره یی بین "پنج گنج" و رساله "ادب در فن" میباشد. این مجموعه نخست بقطع کوچک طبع گردیده وسپس محمود طرزی آنرا در سال 1915م در مجموعه اشعار "پراگنده" خود شامل ساخته دوباره بچاپ رسانیده است. بخشی از محتوای این مجموعه را اشعاری در عشق وطن، ندای آزادیخواهی افغانان، اصلاحات داخلی و اجتماعی افغانستان تشکیل میدهدکه محمود طرزی برای رسانیدن آواز خود در ابتدأ زبان شعر را اختیار کرده بود. ولی بعداً نثر را بر نظم ترجیع داد و این سلسله افکار و نظریات خودرا در قالب نثر در آورد. این مجموعه محمود طرزی نادر و کمیاب میباشد و تا اکنون در کتابخانها و آرشیف های دولتی بچشم ما نرسیده است. شاد روان پوهاند دکتور عبدالاحمد جاوید ادعا میکند که یک کاپی آنرا دیده و ملاحظه کرده است.

5) از هردهن سخنی و از هرچمن سمنی:
در باره این کتاب محمود طرزی خود گفته است: "این مجموعه قسمت کتاب "دبستان معارف" میباشد. دبستان معارف ما نخواست که از حسن اجمال ادبیات محروم بماند و اینست که قسم ادبیات آنرا جداگانه یک اثری ترتیب دادم و اسم آنرا "از هردهن سخنی و از هرچمن سمنی" گذاشتم. ولی چنان گمان نشود که سراسر این اثر از خط و خال و می و محبوب بحث خواهد راند. نی! بلکه اکثراً از آثار نشریه ادبیه ایما و اشاره ای بر معانی زیاد و حکایتی از حکایات وطنیه ما میباشد. که از زبان اجنبی ها بیان گردیده است.
نوشته محمود طرزی و مقدمه کتاب می رساند که محتوای این اثر مشحون محاوره سیاسی با یکی از وحشیان امریکای شمالی، تعریف محبوبه چینی، تعریف محبوبه روسی، تعریف محبوبه مغلی، تعریف محبوبه فرنگی، تعریف محبوبه امرکایی و همچنان داستان طفل نوزاد در خانه توانگر چسان است و درخانه فقیر چگونه؟ نقش یک شیر مهابت منظر بریک دختر پری پیکر و غیره داستانهایی به نظم و نثر از جامعه تحت ستم افغانستان به رشته تحریر در آورده است. این کتاب در سال 1331 هق در مطبعه عنایت بالای کاغذ رنگه بچاپ رسیده است. دارای قطع کوچک بوده حاوی 270 صفحه میباشد.

6) پراگنده:
این مجموعه شامل اشعار محمود طرزی از سال 1896م تا وقت چاپ این کتاب میباشد. مطالب آن شامل مقدمه در باب طبع کتاب و منظومه های با ارزشی در باره عشق وطن میباشد که این اشعار عاشقانه را در کابل برای مدافعه از ملامت خلق در باره آمدن خود بوطن سروده است. زیرا بعضی ها رجعت بوطن محمود طرزی را حمل به دیوانگی او می نمودند، اورا ملامت میکردند. همچنان مطالبی در باره جغرافیای منظوم افغانستان، در باره زنگوگراف، مظالم اروپا و ملحوظ بودن جنگ عمومی و غیره میباشد. آخرین شعر محمود طرزی که بعد از آن از سرودن شعر دم فروبست قطعات کوچک و منظومه های بزرگ بسطح ملی و بین المللی میباشد که پدیده هایی از " ادب درفن" را انعکاس میدهد.

رویهمرفته تمام آثار محمود طرزی چه نظم و چه نثر حتی ترجمه های او از زبانهای ترکی و اردو و...و در فرآورد کلام ختم به مفاهیم وطن دوستی و حب وطن و تشویق خوانندگان به آگاهی از نعمت آزادی و مقابله در مقابل خرافات و ذهنیت های نادرست قدیمی جامعه میشوند.

با توجه به محتوای آثار محمود طرزی در سراج الاخبارافغانیه و سایر کتب و آثار او خواننده باین باور می رسد که محمود طرزی هر قدم و هر قلمی که بر میداشته است آگاهانه بوده و برای تنویر و ترغیب آزادیخواهان در مقابل بیگانگان و اجانب بوده، در تقویه روحیه ملی و آزادیخواهی شان تأثیر شگرفی میداشته است. گویا همین استفاده از وقت و قلم بوده است که محمود طرزی را شخصیت برازنده و ممتاز ساخته در قطار بنیان گزاران جامعه مدرنیته و تهدابگزار فلسفه میهنی و نوگرایهایی ادبی، ژورنالیستی، وباالاتر از همه آزادیخواهان راستین کشور و جهان قرارداده است.