جستجو آ ا ب پ ت ث ج چ ح
خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ
ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

۱۳۸۷ مهر ۱۷, چهارشنبه

ژان پل سارتر

ژان پل سارتر

{اين مقاله نياز به ويرايش و گسترش دارد!}


ژان پل سارتر (۲۱ ژوئن ۱۹۰۵ - ۱۵ آوریل ۱۹۸۰) فیلسوف، اگزیستانسیالیست، رمان‌نویس، نمایش‌نامه‌نویس و منتقد فرانسوی بود.

سارتر روز ۲۱ ژوئن ۱۹۰۵ به دنیا آمد؛ از پدری که افسر نیروی دریایی بود و مادری که دخترعموی دکتر آلبرت شوایتزر معروف، برندهٔ جایزه صلح نوبل است. پانزده ماهه بود که پدرش مرد. مادر و پدربزرگ‌اش، او را بزرگ کردند که اولی کاتولیک بارش می‌آورد و دومی سرش را به ریاضیات و ادبیات کلاسیک گرم می‌کرد. در جوانی برای گرفتن مهارت در تدریس فلسفه امتحان داد و رد شد. یک سال گذشت و نتیجهٔ امتحان بعدی در ۱۹۲۹، جایگاه نخست را نصیب او کرد. همین سال است که با سیمون دوبووار آشنا می‌شود؛ دختری که در همان امتحان، نفر دوم شده و فرزند نازک نارنجی یک خانوادهٔ کاتولیک است. سیمون دوبووار، فیلسوف، نویسنده و فمینیست فرانسوی همراه و همدم مادام‌العمر او بود. آشنایی سارتر و دوبووار، در سال ۱۹۲۹ در مدرسهٔ ممتاز اکول نرمال سوپریور صورت گرفت.

بطور کلی دو دوره در زندگی حرفه‌ای سارتر وجود داشت. اولین دورهٔ زندگی حرفه‌ای او دورهٔ پس از نوشتن اثر معروف‌اش، "هستی و نیستی"، بود و نوشتن رمان "تهوع". سارتر به آزادی بنیادی انسان اعتقاد داشت و باور داشت که "انسان محکوم به آزادی است."

در دومین دورهٔ حرفهٔ زندگی‌اش، سارتر به‌عنوان روشن‌فکری فعال از نظر سیاسی شناخته می‌شد. سارتر از طرفداران کمونیسم بود، هرچند که هرگز به‌طور رسمی به عضویت حزب کمونیست درنیامد. وی بیشتر عمر خویش را صرف مطابقت دادن ایده‌های اگزیستانسیالیستی‌اش کرد. سارتر معتقد بود که انسان باید خود سرنوشت‌اش را تعیین کند. وی هم‌چنین، مطابق با اصول کمونیسم، باور داشت که نیروهای اقتصادی-اجتماعی جامعه که از کنترل انسان خارج هستند، نقشی حیاتی در تعیین مسیر زندگی اشخاص دارند.

در سال ۱۹۶۴ سارتر برندهٔ جایزهٔ ادبی جایزه نوبل ادبیات شد ولی از پذیرفتن آن امتناع ورزید. در همین سال، رئیس سازمانی شد به نام دفاع از زندانیان سیاسی ایران که کارش تا پیروزی انقلاب ۱۹۷۹ ادامه داشت.

سارتر در سال ۱۹۸۰ از دنیا رفت. خاکستر او در گورستانی در پاریس به خاک سپرده شد. پس از مرگ سارتر، سیمون دوبووار کتابی با نام "مراسم وداع" در مورد مرگ وی نوشت.

فلسفه سارتر

گرچه سارتر در حوزه‌های گوناگون از نمایشنامه نویسی تا روزنامه‌نگاری و نقد ادبی فعالیت کرده، اما او بيشتر به لحاظ افکار فلسفی‌اش شناخته شده است. اصول فلسفه سارتر، اگزیستانسیالیزم (اگزیستانسیالیسم) بود که مبنی بر اصالت وجود و تقدم آن بر ماهیت انسان است؛ و گرچه اگزیستانسیالیسم شعبه‌ها و شاخه‌های گوناگونی را شامل می‌شود و کم نبوده‌اند متفکرانی که هرکدام به یکی از این شاخه‌ها گرایش داشته‌اند، از جمله: مارتین هایدگر، گابریل مارسل، سورن کی‌یرکه گارد از متفکران اگزیستانسیالیست بوده‌اند. البته مارسل و کی‌یرکه گارد بینشی ایمان‌گونه داشته‌اند و اندیشه‌شان الحادی نبوده‌است؛ سارتر و هایدگر درست در مقابل این دو هستند که اندیشه‌های الحادی داشته‌اند. اما سارتر، در اين ميان پيشکسوت بوده است.

اساس نگاه فلسفی سارتر به انسان این است که انسان را مختار می‌داند و بر این اساس به انکار خداوند می‌رسد؛ زیرا که او معتقد است انسان نمی‌تواند مختار باشد، در حالی که خالقی مطلق و یگانه داشته‌باشد که از ازل می‌دانسته که چه می‌خواهد بسازد. البته این مساله کاملاً بر اساس خدای کلامی معتزله و اشاعره و هم‌چنین خدای کلامی مسیحی و خدای کلامی یهودی صحت دارد. انسان وقتی مختار باشد، باید مسئولیت هر انتخاب‌اش را بپذیرد و از همین بینش است که سارتر خود را مسئول جنگ جهانی می‌داند و این جا دلهره و اضطراب به وجود می‌آید که فرد با خود می‌گوید از آن جا که من مسئول این کار هستم، آیا این کار درست بوده و چه نتایجی خواهدداشت که من آن‌ها را نمی‌دانم یا نخواهم‌دید!؟

اندیشه‌های اگزیستانسیالیستی سارتر، که در خصوص آزادی و مسؤولیت فردی و ممکن‌بودن وجود ما و فاصله‌ئی که ما از خودمان داریم، هم‌چنان می‌تواند برای فلسفه‌ی‌ جدید مهم باشد. اما سارتر اخلاق‌گرا نیز بود و کوششی که برای طرح نظریه‌ای اخلاقی کرد هم‌چنان می‌تواند برای فلسفه‌ «بعد-از-نو» مهم باشد. کم‌تر فیلسوفی هم‌چون سارتر این اقبال را داشته‌است که در عمر خود شاهد شهرت و نفوذ اندیشه‌اش باشد. اما سارتر با همه‌ی‌ فلاسفه‌ای که تاکنون بوده‌اند متفاوت است.[۱]

باری، ژان پل سارتر فيلسوف شهیر فرانسه نوشت: "در مورد یک حکومت سرسپرده، این قابل تصور است که برای حفظ بقای خود به اطاعت از ننگین‌ترین خواسته‌های ابرقدرت‌ها تن در دهد، اما هیچگاه قابل تصور نیست که به خاطر اطاعت از کوچکترین درخواستهای همان قدرت یا قدرتها، از بقأ و منافع عمومی ملت و مردم خود صرف نظر کند."

آثار سارتر

تهوع
دست‌های آلوده
مگس‌ها
هستی و نیستی
دیوار
کلمات
کار از کار گذشت
شیطان و خدا
روسپی بزرگوار
راه‌های آزادی
سن عقل
مرگ در جان
مرده‌های بی کفن و دفن
چرخدنده
بازیگر و قربانی
خانواده خوشبخت


پی‌نوشت‌ها
__________________________________________
[۱]-
[٢]- سیمون دوبووار، خانمی با افکار خاص که سالها با ژان پل سارتر زندگی کرد بدون اینکه با هم ازدواج کنند.
[۳]-
[٤]-
[۵]-
[۶]-
[٧]-
[٨]-
[٩]-


جُستارهای وابسته
__________________________________________


منابع
__________________________________________


پيوند به بیرون
__________________________________________
ژان پل سارتر، مهين، شماره ۸۴، اسفند ۱۳۸۳‏‎‏‎
ژان پل سارتر
ژان پل سارتر و خشونت
مسئوليت و آزادى سارتر و هايدگر
ريشه‌های الحاد سارتر در دوران كودكی: قسمت اول و قسمت دوم
نکاتی دربارهٔ ژان پل سـارتر
ژان پل سارتر فمينيست مشهور فرانسوی
سارتر، ژان پل
اخلاق اگزيستانسياليستى
ژان پل سارتر، ميهن، شماره ۸۵، فروردين ۱۳۸۴‏‎‏‎
به بهانه سالمرگ ژان پل سارتر
زندگی‌نامه ژان پل سارتر
سالروز تولد ژان پل سارتر
نگاهی به "سارتر که می‌نوشت"
سارتر، بر فراز معبد روشنفکری
آشنايی با زندگی ژان پل سارتر
ژان پل سارتر و جنگ الجزاير
تهوع؛ ژان پل سارتر


<گفت و گو و نظر کاربران در بارهٔ مقاله>