فشرده يی از زنده ګينامۀ استاد پوهاند دکتور مجاور احمد زيار
زبانشناس-ادبياتشناس- نژادشناس - شاعر- نويسنده- مترجم و ژورنالست
استاد پوهاند دکتور مجاور احمد زيار به تاريخ ٣١/٣/١٣١٥خورشيدی در يکی از روستاها واقع در دامنه های سپين غر(شينوار) به نام حصارک مربوط ولسوالی رود مزينه ولايت ننګرهار افغانستان در يک خانوادۀ بی بضاعت چشم به جهان کشوده است. در سن ٩ ساله ګی که هنوز شاګرد صنف سوم مکتب بود، از سا يهء پدر محروم شده و با مادر و دو برادر کوچکش زنده ګی مشقتباری را تا پايان مکتب ابتدايهء شش ساله متحمل ګرديده است.
در سال ١٣٣٢خورشيدی با ګذراندن امتحان شمول در زمرهء شاګردان مستحق ليليه،
چانس شمول در دارالمعلمين کابل را به دست آورد که تا سال ١٣٣٧ آن را به پايان رسانيد. سپس تحصيلاتش را در فاکولتۀ زبان و ادبيات پوهنتون کابل، در رشتهء زبان و ادبيات پشتو تا درجهء لسانس ادامه داد.
مدت چهار سال به حيث عضوی کادر علمی و تحقيقی فاکولتۀ ياد شده و موئسسهء زبانشناسی مربوط به ګردآوری و پژوهش ګويش های برخی زبان ها در اطراف و اکناف کشور در چهارچوب پروژۀ اطلس زبانشناسی افغانستان از سوی يونسکو و زير نظر آريانشناسان آروپايی پرداخت.در پاداش همين فعاليت های پژوهشی سکالرشيپ کشور سويس رانصيب ګرديده، تحصيلات عالی تا درجۀ دکترای ديفل در رشته های زبانشناسی عمومی، آريانشناسی و نژاد شناسی در پوهنتون برن را به دست آورد.
پس از برګشت از سويس در آ غاز سال ١٣٥١خورشيدی(آوايل مارچ١٩٧٢ميلادی) کار تدريس در فاکولتۀ زبان و ادبيات را از سرګرفت و در عين حال مسئووليت ګرداننده ګی مجلۀ وژمه و نشرات ديپارتمنت زبان وادبيات پشتو برايش سپرده شد.
پس از تحول ٧ ثور ١٣٥٧مدتی رياست مرکز بين المللی تحقيقات پشتو در اکادمی علوم افغانستان را با حفظ حقوق استادی پوهنتون به پيش برد. سپس رهسپار زندان پلچرخی ګرديد.بعد از رهايی از زندان به حيث عضو کميسيون احيای موزيم ملی و همزمان عضو کميتهء نظارت و کنترول نشرات راديو- تلويزيون واخبار و جرايد کار کرد.
به تعقيب آن رياست سازمان صلح و همبسته ګی و دوستی افغانستان را به عهده ګرفت.
از خزان سال ١٣٥٩تا اواخر سال ١٣٦٢ خورشيدی به حيث رئيس فاکولتۀ زبان و ادبيات پوهنتون کابل ايفای وظيفه نمود. از سال ١٣٦٣تا ١٣٦٥به صفت استاد مهمان وظيفۀ تدريس افغانشناسی در شعبۀ آريانشناسی پوهنتون هومبولت برلين را به پيش برد. پس از برګشت به کشور باز هم وظيفۀ استادی در فاکولتۀ زبان و ادبيات را ادامه داد.
با سقوط حکومت دکتور نجيبالله و رسيدن مجاهدين بر سر قدرت در ٨ ثور ١٣٧١کابل را همراه با فاميلش به قصد پشاور ترک ګفت. مدتی به حيث استاد و رهنمای پروګرام ماستری و داکتری در ديپارتمنت پشتوی پوهنتون پشاور اشتغال داشت و در ضمن کارهای پژوهشی ادبی، علمی و فرهنګی که در پهلوی تدريس از مصروفيت های هميشه ګی اش به شمار ميرود، درآنجا ادامه داده، و افزون بر مقاله ها، شماری از کتاب های علمی و ادبی را به هزينۀ شخصی به چاپ سپرد. با وجود اين همه مصروفيت های علايقش را با پوهنتون کابل يکسره قطع ننموده، با تحمل نا هنجاری ها در کشور در فاکولتۀ مربوط، کار تدريس را ماهی يک هفته نيز به پيش برد.
اواخر سنبلۀ ١٣٧٥مطابق ستمبر١٩٩٦ با استفاده از ويزۀ قانونی از سفارت انګلستان در اسلام اباد رهسپار اين ديار شده و تا اکنون زنده ګی جلای وطن را با فاميلش در شهر پوهنتونی اکسفورد به سر ميبرد، ولی رشتۀ پژوهش های علمی از راه ارتباط وهمکاری با شعبات خاورشناسی پوهنتون های اکسفورد، کيمبرج و لندن بيشتراز پيش ادامه داده و توانسته است، تا حال به تعداد ده اثر ادبی و زبانشناختی به چاپ رساند. ضمنا با شماری از نشريه های بيرونمرزی و سايت های انترنيتی افغانی همکاری قلمی داشته است
.استاد زيار کار شاعری و نويسنده ګی را از صنف هشتم مکتب آغاز کرده و نخستين شعرش را به زبان فارسی در بهار ١٣٣٤خورشيدی سروده و ازآن به بعد در مطبوعات کشور حضور فعالی داشته است. وی در مدت زمان پنجاه سال افزون بر ٢٠ دفتر شعر و داستان حدود ١٣٠اثر مستقل که بيشترينۀ آن ها پژوهشهای ګويشی در بيش از دوازده زبان افغانی، در راءس پشتو و پارسی دری را تشکيل ميدهد، به قيد نګارش آورده است.
فعاليت ژورنالستی که. از سال 1338خورشيدی يعنی از سال اول تحصيلش در فاکولتۀ زبان و ادبيات از ګزارشګری روزنامۀ هېواد و ماهنامۀ پوهنه تا امروز ادامه داشته، از سر ګرمی های فرعی ولی مستدام پوهاند زيارميباشد. درسال چهارم تحصيلی معاونيت و از سال 1351 تا 1354 مسوؤليت (وژمه) و نشرات پشتوی فاکولتۀ ادبيات را به عهده داشت. زمانی نمايندۀ افتخاری روزنامۀ پيام ارګان نشراتی ح.د.خ.ا. در المان شرق بوده و دراين اواخرمسوؤليت پيشبرد نشريۀ دوماهۀ(( نهضت ايندۀ افغانستان)) را به دوش ګرفته است.
دکتور زيار از بابت شمار اثار پژوهشی و آفرينشی همراه با بيش از دونيم هزار مقالۀ علمی و ژورنالستيک به زبان های پشتو، فارسی، المانی و انګليسی بالاترين رکارد بعد از علامه عبدالحی حبيبی در افغانستان را دارا ميباشد. شماری آثار مستقل که تا حال از وی به چاپ رسيده اند، به ٣٨جلد ميرسند، از جمله کتب درسی: تيزس دکتورا(به زبان المانی)، دستور زبان پشتو، واژه شناسی پشتو، طرز نګارش معياری پشتو ، قواعد ويژۀ شعر پشتو، پشتو و پشتون ها در روشنی زبانشناسی و فيلو لوژی آرياني (ايرانی)، فرهنګ واژه های نو در پشتو با معادلت های فارسی، عربی، اردو و انګيسی، فرهنګ سرينه ها و پسينه های انګليسی- پشتو، زبان ادبی خوشحال خان خټک و غيره. از زمرۀ آثار آفرينشی ګزينۀ داستان های کوتاه، يک رمان و ١٧دفترشعر.
از مقالات و تراجم مهمی استار زيار به زبان های پشتو، پارسی، انګليسی و المانی به ګونۀ زير خلاصه ميشود:
مختصری پيرامون وجه تسميۀ خراسان و ترکيبات اسمی زبان فارسی نشرشده در مجلۀ خراسان، ارګان نشراتی مرکز زبان و ادبيات دری اکادمی علوم افغانستان، پښتو زبان پښتون ها به مثابۀ عمده ترين زبان اريانای شرقی(دومين جلد مجموعۀ مقالات سومين همايش پژوهش درفرهنګ باستان و شناخت اوستا، انجمن رودکی، پاريس1998)، افغانستان مهد پيدايش نی، بلکه مهد پرورش فارسی دری است، از غلطی های مشهور ديرين تا واقعيت های علمی امروزين نشرشده در«آريانای بيرونمرزی»، زبان، نقش و کاربرد ان- از روزنامه تا سايت انترنيتی، بازهم از رويات و ګومګو های تاريخی- ادبی تا موازين ساينتيفيک زبانشناختی در مورد خاستګاه زبان پارسی(به شمول ګويش های افغانی و تاجيکی)- دو مقالۀ اخير از مدتی به اينسو در سايت نهضت اينده ان لاين ګرديده، ساختار اتنو- لنګويستيک افغانستان(به زبان انګليسی در مجلۀ بيا ض، دهلی)، لويه جرګه(به زبان المانی در ګاهنامۀ بيونې، المان شرق)، پټه خزانه.واقعيت دارد و ساختار واژه ګانی پشتو( به زبان المانی در فصلنامۀ پشتو مربوط اکادمی علوم افغانستان).
از جملۀ ترجمه های مستقل کتابی از المانی به پشتو مانند: د کنېشکاد سره کوتل ډبرليک، پښتانه او ورونه مليتونه و همچنان برګردان پټه خزانه به المانی باتحليل و تجزيۀ دستوری برای شارل کيفر افغانستانشناس فرانسوی.
در راستای فعاليت های علمی- فرهنګی پوهاند دکتور زيار همانا شرکت فعال وی در هما يش های علمی در داخل و خارج از افغانستان ميباشد، از جمله در دو همايش ساليانۀ« پژوهش در فرهنګ باستان و شناخت اوستا» در همبورګ المان و ګوتنبورګ سويد ن در سال های ١٩٩٨و ٢٠٠٠ميلادی، اشتراک در فستيوال ادبيات افغانستان در مسکو، ليننګراد، باکو، دوشنبه و تاشکند( شوروی) در جون 1980، ايراد لکچرها در پوهنتون های دهلی، جواهر لال نهرو، حيدراباد، بمبی، غليګر و پنجاب هند، شرکت در چندين سيمينار اکادمی و ديپارتمنت پشتوی پوهنتون پشاورپيرامون وحدت املايې انشايی و کمپيوترايزيشن پشتو در طول سال های1371-1375 ... . سلسلۀ مصاحبه هايش با رسانه های مختلف اعم ازنشرات مطبوع ، برقی و الترونيکی در داخل و بيرون از کشور تا امروز ادامه داشته که تعداد انها fiصدها تجاوز ميکنند.
شخصيت برازنده و چند بعدی پروفيسر زيار به مثابۀ استاد دانشګاهی(با پيشينۀ ٣٥ساله)، زبانشناس، اريانشناس، ادبياتشناس، نژاد شناس ، پژوهشګر، شاعر، نويسنده، ژورنالست، مترجم، نقاد ادبی و اجتماعی... و در حال حاضر به منزلۀ يګانه متخصص ورزيدۀ زبان های آريانی، اعم از باستانی و نوين در ميان دانشمندان و فرهنګيان افغانی،ايرانی و آريانشناسان غربی دارای نام و نشانی بوده، نيم قرن از زنده ګی اش را وقف شګوفايی و بالنده ګی دانش و فرهنګ ملی نموده است.
استاد دکتور زيار در راستای عيارساختن زبان مادری اش با معاير زبانشناسی نوين و بويژه آريانشناسی، نقش پيشاهنګانه داشته، بيشترينه سعی و تلاش را دراين زمينه به خرچ داده است. در عين زمان، يکی از نوګرايان و پايه ګذاران شعر نو وآزاد در پشتو نيز به شمارميرود. چنا نکه شاعر و نويسندۀ برجسته آقای بيرنګ کوهدامنی طی يا دداشتی بر دفتری شعری شان «اند و ژوند» در سال ١٣٦٦به اين ارتبا ط مينويسد :
« ... ګذشته ازين، دکتور مجاوراحمد زيار در راه تشکل زبان واحد معياری و ادبی پشتو و وضع دانشواژه های نوين پشتو در برابر برخی اصطلاحات و واژه های خارجی کوشش های با يسته ی به سامان رسانيده است که بر اربا ب علم و اد ب پوشيده نيست. پوهاند دکتور زيار را ميتوان از پيشګامان شعر آ زاد پشتو دانست که از سال هاپيش قا لب سنتی را شکسته و در اوزان آزاد تجربه های کرده که راه اورا ديګران دنبا ل کرده اند. کوشش های اين زبانشناس شاعردر راه نجات شعر پشتو از ابتذا ل و توقف نيز درخور يادآوری است که با جسارت يک شاعر و منتقد نترس دراين راه هميشه مبارزه کرده است.»
سيد رفعت حسينی شاعرنامدار فارسی دری درارتباط توصيف شخصيت چند بعدی پروفيسر زيار اين قول يکی ازبزرګان دانش و خرد را به جای دا نسته است که : « شعر کمترين فضيلت او است.»
استاد عبد الروؤف بينوايکی از دانشمندان و شعرای نامدار کشور ما ضمن پيشګفتاری بر ګزينۀ شعری اش مينويسد (( که څه هم د شينوارو په (حصارک) کې پيداشوی دی، خو له کوشنيوالي څخه نه حصارېدونکی طبيغت لري. ځکه يې نو(زيار) ځانته تخلص ټاکلی دی چې د ده د تلاش، سعې، فعاليت او تجسس ښکارندوی دی... . څو کاله وروسته چې وطن ته راځي، د ژبپوهنې متخصص او د پښتو ژبې د ګړدود د وچ ډګر ستر ګړدودوال ځنې جوړ شوی او د نويو وييونو(لعتونو) په جوړولو کې يې هم لوی لاس موندلی وو...).
دکتور زيار به ګونه يي که از آفرينش ها ی ادبی و نوشته های انتقادی و اجتماعی اش پيدا است، يکی از مبارزين سرسخت چپی و انقلابی به شمار رفته، قربا ني های زيادی را برای رها يی مردم عقب مانده و بلاکشيدۀ کشورش از رنج و عذاب، درمانده ګی، بې فرهنګی و بد بختی متحمل ګرديده است. با آ نکه با حزب دموکراتيک خلق افغانستان و رهبری آن ، حتا د ر مد ت زما ن عضويتش سر سازګاری نداشته و آ ن را به هيچ وجه ايدال نميدا نست، ولی قطب مخا لف متشکل از ګروه های چپ و را ست افراطی اعم از ماويست ها، ملی ګرايان دست راستی، سيکتريست ها...که محور اصلی آن را بنيا د ګرا يا ن مذهبی قرون وسطا يی تشکيل ميدادند، به هيچ صورت بد يل آن ندا نسته و در مبارزه عليه آن خطرمرګ را بارها پذيرا ګرديده است.
از ايديا لوجی ما رکسيستی با بينش نقادانه و بشرخوا ها نه پيروی کرده، مارکسيزم دولتی طراز ستا لينستی و ما ويستی که بدون ترديد شکست های فا جعه بار کنونی را در جنبش چپی و انقلابی به سطح همه ی جهان، به شمول کشور ما سبب ګرديده، يکسره مردود ميشما رد.
بنا به همين بينش بود که وی پيوستنش را با پيشګامان«نهضت آيندۀ افغا نستا ن» درهمآ ن سپيده دم پايه ګذاری آ ن اعلام نموده، تا آرما ن ديرينه اش را برای رهايی زحمتکشا ن کشور از ستم طبقا تی، فقروتنګدستی تحقق بخشد.
دکتور زيار در اين تازه ګی به سمت مدير مسؤول نشريهء «آينده» ارګان نشراتی نهضت يادشده به کار آغاز نموده است .
زبانشناس-ادبياتشناس- نژادشناس - شاعر- نويسنده- مترجم و ژورنالست
استاد پوهاند دکتور مجاور احمد زيار به تاريخ ٣١/٣/١٣١٥خورشيدی در يکی از روستاها واقع در دامنه های سپين غر(شينوار) به نام حصارک مربوط ولسوالی رود مزينه ولايت ننګرهار افغانستان در يک خانوادۀ بی بضاعت چشم به جهان کشوده است. در سن ٩ ساله ګی که هنوز شاګرد صنف سوم مکتب بود، از سا يهء پدر محروم شده و با مادر و دو برادر کوچکش زنده ګی مشقتباری را تا پايان مکتب ابتدايهء شش ساله متحمل ګرديده است.
در سال ١٣٣٢خورشيدی با ګذراندن امتحان شمول در زمرهء شاګردان مستحق ليليه،
چانس شمول در دارالمعلمين کابل را به دست آورد که تا سال ١٣٣٧ آن را به پايان رسانيد. سپس تحصيلاتش را در فاکولتۀ زبان و ادبيات پوهنتون کابل، در رشتهء زبان و ادبيات پشتو تا درجهء لسانس ادامه داد.
مدت چهار سال به حيث عضوی کادر علمی و تحقيقی فاکولتۀ ياد شده و موئسسهء زبانشناسی مربوط به ګردآوری و پژوهش ګويش های برخی زبان ها در اطراف و اکناف کشور در چهارچوب پروژۀ اطلس زبانشناسی افغانستان از سوی يونسکو و زير نظر آريانشناسان آروپايی پرداخت.در پاداش همين فعاليت های پژوهشی سکالرشيپ کشور سويس رانصيب ګرديده، تحصيلات عالی تا درجۀ دکترای ديفل در رشته های زبانشناسی عمومی، آريانشناسی و نژاد شناسی در پوهنتون برن را به دست آورد.
پس از برګشت از سويس در آ غاز سال ١٣٥١خورشيدی(آوايل مارچ١٩٧٢ميلادی) کار تدريس در فاکولتۀ زبان و ادبيات را از سرګرفت و در عين حال مسئووليت ګرداننده ګی مجلۀ وژمه و نشرات ديپارتمنت زبان وادبيات پشتو برايش سپرده شد.
پس از تحول ٧ ثور ١٣٥٧مدتی رياست مرکز بين المللی تحقيقات پشتو در اکادمی علوم افغانستان را با حفظ حقوق استادی پوهنتون به پيش برد. سپس رهسپار زندان پلچرخی ګرديد.بعد از رهايی از زندان به حيث عضو کميسيون احيای موزيم ملی و همزمان عضو کميتهء نظارت و کنترول نشرات راديو- تلويزيون واخبار و جرايد کار کرد.
به تعقيب آن رياست سازمان صلح و همبسته ګی و دوستی افغانستان را به عهده ګرفت.
از خزان سال ١٣٥٩تا اواخر سال ١٣٦٢ خورشيدی به حيث رئيس فاکولتۀ زبان و ادبيات پوهنتون کابل ايفای وظيفه نمود. از سال ١٣٦٣تا ١٣٦٥به صفت استاد مهمان وظيفۀ تدريس افغانشناسی در شعبۀ آريانشناسی پوهنتون هومبولت برلين را به پيش برد. پس از برګشت به کشور باز هم وظيفۀ استادی در فاکولتۀ زبان و ادبيات را ادامه داد.
با سقوط حکومت دکتور نجيبالله و رسيدن مجاهدين بر سر قدرت در ٨ ثور ١٣٧١کابل را همراه با فاميلش به قصد پشاور ترک ګفت. مدتی به حيث استاد و رهنمای پروګرام ماستری و داکتری در ديپارتمنت پشتوی پوهنتون پشاور اشتغال داشت و در ضمن کارهای پژوهشی ادبی، علمی و فرهنګی که در پهلوی تدريس از مصروفيت های هميشه ګی اش به شمار ميرود، درآنجا ادامه داده، و افزون بر مقاله ها، شماری از کتاب های علمی و ادبی را به هزينۀ شخصی به چاپ سپرد. با وجود اين همه مصروفيت های علايقش را با پوهنتون کابل يکسره قطع ننموده، با تحمل نا هنجاری ها در کشور در فاکولتۀ مربوط، کار تدريس را ماهی يک هفته نيز به پيش برد.
اواخر سنبلۀ ١٣٧٥مطابق ستمبر١٩٩٦ با استفاده از ويزۀ قانونی از سفارت انګلستان در اسلام اباد رهسپار اين ديار شده و تا اکنون زنده ګی جلای وطن را با فاميلش در شهر پوهنتونی اکسفورد به سر ميبرد، ولی رشتۀ پژوهش های علمی از راه ارتباط وهمکاری با شعبات خاورشناسی پوهنتون های اکسفورد، کيمبرج و لندن بيشتراز پيش ادامه داده و توانسته است، تا حال به تعداد ده اثر ادبی و زبانشناختی به چاپ رساند. ضمنا با شماری از نشريه های بيرونمرزی و سايت های انترنيتی افغانی همکاری قلمی داشته است
.استاد زيار کار شاعری و نويسنده ګی را از صنف هشتم مکتب آغاز کرده و نخستين شعرش را به زبان فارسی در بهار ١٣٣٤خورشيدی سروده و ازآن به بعد در مطبوعات کشور حضور فعالی داشته است. وی در مدت زمان پنجاه سال افزون بر ٢٠ دفتر شعر و داستان حدود ١٣٠اثر مستقل که بيشترينۀ آن ها پژوهشهای ګويشی در بيش از دوازده زبان افغانی، در راءس پشتو و پارسی دری را تشکيل ميدهد، به قيد نګارش آورده است.
فعاليت ژورنالستی که. از سال 1338خورشيدی يعنی از سال اول تحصيلش در فاکولتۀ زبان و ادبيات از ګزارشګری روزنامۀ هېواد و ماهنامۀ پوهنه تا امروز ادامه داشته، از سر ګرمی های فرعی ولی مستدام پوهاند زيارميباشد. درسال چهارم تحصيلی معاونيت و از سال 1351 تا 1354 مسوؤليت (وژمه) و نشرات پشتوی فاکولتۀ ادبيات را به عهده داشت. زمانی نمايندۀ افتخاری روزنامۀ پيام ارګان نشراتی ح.د.خ.ا. در المان شرق بوده و دراين اواخرمسوؤليت پيشبرد نشريۀ دوماهۀ(( نهضت ايندۀ افغانستان)) را به دوش ګرفته است.
دکتور زيار از بابت شمار اثار پژوهشی و آفرينشی همراه با بيش از دونيم هزار مقالۀ علمی و ژورنالستيک به زبان های پشتو، فارسی، المانی و انګليسی بالاترين رکارد بعد از علامه عبدالحی حبيبی در افغانستان را دارا ميباشد. شماری آثار مستقل که تا حال از وی به چاپ رسيده اند، به ٣٨جلد ميرسند، از جمله کتب درسی: تيزس دکتورا(به زبان المانی)، دستور زبان پشتو، واژه شناسی پشتو، طرز نګارش معياری پشتو ، قواعد ويژۀ شعر پشتو، پشتو و پشتون ها در روشنی زبانشناسی و فيلو لوژی آرياني (ايرانی)، فرهنګ واژه های نو در پشتو با معادلت های فارسی، عربی، اردو و انګيسی، فرهنګ سرينه ها و پسينه های انګليسی- پشتو، زبان ادبی خوشحال خان خټک و غيره. از زمرۀ آثار آفرينشی ګزينۀ داستان های کوتاه، يک رمان و ١٧دفترشعر.
از مقالات و تراجم مهمی استار زيار به زبان های پشتو، پارسی، انګليسی و المانی به ګونۀ زير خلاصه ميشود:
مختصری پيرامون وجه تسميۀ خراسان و ترکيبات اسمی زبان فارسی نشرشده در مجلۀ خراسان، ارګان نشراتی مرکز زبان و ادبيات دری اکادمی علوم افغانستان، پښتو زبان پښتون ها به مثابۀ عمده ترين زبان اريانای شرقی(دومين جلد مجموعۀ مقالات سومين همايش پژوهش درفرهنګ باستان و شناخت اوستا، انجمن رودکی، پاريس1998)، افغانستان مهد پيدايش نی، بلکه مهد پرورش فارسی دری است، از غلطی های مشهور ديرين تا واقعيت های علمی امروزين نشرشده در«آريانای بيرونمرزی»، زبان، نقش و کاربرد ان- از روزنامه تا سايت انترنيتی، بازهم از رويات و ګومګو های تاريخی- ادبی تا موازين ساينتيفيک زبانشناختی در مورد خاستګاه زبان پارسی(به شمول ګويش های افغانی و تاجيکی)- دو مقالۀ اخير از مدتی به اينسو در سايت نهضت اينده ان لاين ګرديده، ساختار اتنو- لنګويستيک افغانستان(به زبان انګليسی در مجلۀ بيا ض، دهلی)، لويه جرګه(به زبان المانی در ګاهنامۀ بيونې، المان شرق)، پټه خزانه.واقعيت دارد و ساختار واژه ګانی پشتو( به زبان المانی در فصلنامۀ پشتو مربوط اکادمی علوم افغانستان).
از جملۀ ترجمه های مستقل کتابی از المانی به پشتو مانند: د کنېشکاد سره کوتل ډبرليک، پښتانه او ورونه مليتونه و همچنان برګردان پټه خزانه به المانی باتحليل و تجزيۀ دستوری برای شارل کيفر افغانستانشناس فرانسوی.
در راستای فعاليت های علمی- فرهنګی پوهاند دکتور زيار همانا شرکت فعال وی در هما يش های علمی در داخل و خارج از افغانستان ميباشد، از جمله در دو همايش ساليانۀ« پژوهش در فرهنګ باستان و شناخت اوستا» در همبورګ المان و ګوتنبورګ سويد ن در سال های ١٩٩٨و ٢٠٠٠ميلادی، اشتراک در فستيوال ادبيات افغانستان در مسکو، ليننګراد، باکو، دوشنبه و تاشکند( شوروی) در جون 1980، ايراد لکچرها در پوهنتون های دهلی، جواهر لال نهرو، حيدراباد، بمبی، غليګر و پنجاب هند، شرکت در چندين سيمينار اکادمی و ديپارتمنت پشتوی پوهنتون پشاورپيرامون وحدت املايې انشايی و کمپيوترايزيشن پشتو در طول سال های1371-1375 ... . سلسلۀ مصاحبه هايش با رسانه های مختلف اعم ازنشرات مطبوع ، برقی و الترونيکی در داخل و بيرون از کشور تا امروز ادامه داشته که تعداد انها fiصدها تجاوز ميکنند.
شخصيت برازنده و چند بعدی پروفيسر زيار به مثابۀ استاد دانشګاهی(با پيشينۀ ٣٥ساله)، زبانشناس، اريانشناس، ادبياتشناس، نژاد شناس ، پژوهشګر، شاعر، نويسنده، ژورنالست، مترجم، نقاد ادبی و اجتماعی... و در حال حاضر به منزلۀ يګانه متخصص ورزيدۀ زبان های آريانی، اعم از باستانی و نوين در ميان دانشمندان و فرهنګيان افغانی،ايرانی و آريانشناسان غربی دارای نام و نشانی بوده، نيم قرن از زنده ګی اش را وقف شګوفايی و بالنده ګی دانش و فرهنګ ملی نموده است.
استاد دکتور زيار در راستای عيارساختن زبان مادری اش با معاير زبانشناسی نوين و بويژه آريانشناسی، نقش پيشاهنګانه داشته، بيشترينه سعی و تلاش را دراين زمينه به خرچ داده است. در عين زمان، يکی از نوګرايان و پايه ګذاران شعر نو وآزاد در پشتو نيز به شمارميرود. چنا نکه شاعر و نويسندۀ برجسته آقای بيرنګ کوهدامنی طی يا دداشتی بر دفتری شعری شان «اند و ژوند» در سال ١٣٦٦به اين ارتبا ط مينويسد :
« ... ګذشته ازين، دکتور مجاوراحمد زيار در راه تشکل زبان واحد معياری و ادبی پشتو و وضع دانشواژه های نوين پشتو در برابر برخی اصطلاحات و واژه های خارجی کوشش های با يسته ی به سامان رسانيده است که بر اربا ب علم و اد ب پوشيده نيست. پوهاند دکتور زيار را ميتوان از پيشګامان شعر آ زاد پشتو دانست که از سال هاپيش قا لب سنتی را شکسته و در اوزان آزاد تجربه های کرده که راه اورا ديګران دنبا ل کرده اند. کوشش های اين زبانشناس شاعردر راه نجات شعر پشتو از ابتذا ل و توقف نيز درخور يادآوری است که با جسارت يک شاعر و منتقد نترس دراين راه هميشه مبارزه کرده است.»
سيد رفعت حسينی شاعرنامدار فارسی دری درارتباط توصيف شخصيت چند بعدی پروفيسر زيار اين قول يکی ازبزرګان دانش و خرد را به جای دا نسته است که : « شعر کمترين فضيلت او است.»
استاد عبد الروؤف بينوايکی از دانشمندان و شعرای نامدار کشور ما ضمن پيشګفتاری بر ګزينۀ شعری اش مينويسد (( که څه هم د شينوارو په (حصارک) کې پيداشوی دی، خو له کوشنيوالي څخه نه حصارېدونکی طبيغت لري. ځکه يې نو(زيار) ځانته تخلص ټاکلی دی چې د ده د تلاش، سعې، فعاليت او تجسس ښکارندوی دی... . څو کاله وروسته چې وطن ته راځي، د ژبپوهنې متخصص او د پښتو ژبې د ګړدود د وچ ډګر ستر ګړدودوال ځنې جوړ شوی او د نويو وييونو(لعتونو) په جوړولو کې يې هم لوی لاس موندلی وو...).
دکتور زيار به ګونه يي که از آفرينش ها ی ادبی و نوشته های انتقادی و اجتماعی اش پيدا است، يکی از مبارزين سرسخت چپی و انقلابی به شمار رفته، قربا ني های زيادی را برای رها يی مردم عقب مانده و بلاکشيدۀ کشورش از رنج و عذاب، درمانده ګی، بې فرهنګی و بد بختی متحمل ګرديده است. با آ نکه با حزب دموکراتيک خلق افغانستان و رهبری آن ، حتا د ر مد ت زما ن عضويتش سر سازګاری نداشته و آ ن را به هيچ وجه ايدال نميدا نست، ولی قطب مخا لف متشکل از ګروه های چپ و را ست افراطی اعم از ماويست ها، ملی ګرايان دست راستی، سيکتريست ها...که محور اصلی آن را بنيا د ګرا يا ن مذهبی قرون وسطا يی تشکيل ميدادند، به هيچ صورت بد يل آن ندا نسته و در مبارزه عليه آن خطرمرګ را بارها پذيرا ګرديده است.
از ايديا لوجی ما رکسيستی با بينش نقادانه و بشرخوا ها نه پيروی کرده، مارکسيزم دولتی طراز ستا لينستی و ما ويستی که بدون ترديد شکست های فا جعه بار کنونی را در جنبش چپی و انقلابی به سطح همه ی جهان، به شمول کشور ما سبب ګرديده، يکسره مردود ميشما رد.
بنا به همين بينش بود که وی پيوستنش را با پيشګامان«نهضت آيندۀ افغا نستا ن» درهمآ ن سپيده دم پايه ګذاری آ ن اعلام نموده، تا آرما ن ديرينه اش را برای رهايی زحمتکشا ن کشور از ستم طبقا تی، فقروتنګدستی تحقق بخشد.
دکتور زيار در اين تازه ګی به سمت مدير مسؤول نشريهء «آينده» ارګان نشراتی نهضت يادشده به کار آغاز نموده است .