جستجو آ ا ب پ ت ث ج چ ح
خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ
ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

۱۳۸۸ خرداد ۱۷, یکشنبه

چنداولی، ميرزا محمدمهدی

از: مهديزاده کابلی


فهرست مندرجات


ميرزا محمدمهدی خان مشهور به چنداولی (زادۀ ۱٢٧۴ خ - درگذشتۀ ۱۳۱٢ خ)، يکی از روشنفکران قزلباش افغانستان که در شمار مشروطه‌خواهان دوره‌ی دوم و منشی اعلیحضرت غازی شاه امان‌الله بـود.


[] زندگی‌نامه

ميرزا محمدمهدی معروف‌ به‌ چنداولی فرزند ميرزا علی‌جان، به‌سال ۱٢٧۴ خورشیدی، در چنداول شهر کابل زاده شد[۱]. پدرش در دوران سلطنت امیر حبیب‌الله خان سررشته‌دار بود[٢]. از ایام کودکی و تحصيلات او اطلاعی در دست نيست، اما به‌گفتۀ علامه عبدالحی حبيبی، افزون بر زبان دری، زبان‌های عربی و ترکی را هم آموخته بود و در عصر امير حبيب‌الله خان در دفتر سنجش کار می‌کرد و بعد از آن به درجۀ غندمشر، مدير لوازم وزارت حربيه و عضو وزارت دربار امانی بود و با جمعيت‌های افغان رابطه داشت.[٣]

میرزا محمدمهدی خان، یکی از فعالان جنبش مشروطیت دوم و نهضت دورۀ امانی بود که اغلب مشروطه‌خواهان دورۀ دوم در خانه‌ی او - واقع در چنداول کابل - جلسه برگزار می‌کردند و حتی گاه‌گاهی شهزاده امان‌الله در آن جلسات شرکت می‌کرد. زمانی که شاه امان‌الله به سلطنت رسید، میرزا محمدمهدی‌خان از مشاوران نزدیک شاه و منشی خاص او بود[۴].

وقتی امیر حبیب‌الله خان کلکانی (مشهور به بچۀ سقا) پادشاه شد، میرزا نه‌نتها با وی همکاری نکرد، بلکه مخفیانه به سران قوم هزاره نامه نوشت و توصیه کرد که از بعیت با حبیب‌الله خان خودداری کنند[۵].

پس از پایان دورۀ اغتشاش سقوی، میرزا مهدی‌خان چنداولی از مبارزه علیه سلطنت محمدنادر شاه هم دست نکشید و به‌واسطه‌ی تلگرافی‌های جوان با شاه امان‌الله که در خارج از افغانستان به‌سر می‌برد، در تماس بود. در واقع، همین جوانان تلگراف‌چی، کانال ارتباطی هواداران داخلی شاه امان‌الله با حزبی بودند که در خارج از کشور تأسیس یافت. در رأس این حزب شاه امان‌الله قرار داشت و هیأت رهبری آن، عبارت بودند از: محمود طرزی، غلام‌نبی خان چرخی، شجاع‌الدوله، غلام‌صدیق خان چرخی و عبدالهادی خان داوی. میرزا، رهبری بخش سری این حزب را در درون کشور به‌عهده گرفت و ارتباط نزدیک با روشنفکران هوادار شاه امان‌الله که علیه محمدنادر شاه مبارزه می‌کردند، برقرار کرد[٦].

پس از آن که غلام‌نبی خان چرخی، به‌دستور این حزب، برای تحریک و رهبری یک قیام ملی بر ضد محمدنادر شاه به کابل رفت و پیش از هر اقدامی، دستگیر شد و به‌قتل رسید، در ۱٦ عقرب ۱۳۱۱ خورشیدی میرزا محمدمهدی خان همراه با برادران چرخی زندانی شد[٧]. وی حتی در زندان هم به مبارزه‌ی خود علیه محمدنادر شاه ادامه داد. چنان که دکتر مرادعلی روشندل می‌نویسد:

    "این مبارز نستوه در زندان نیز تسلیم شرایط دشوار نشد و از همان‌جا به تنظیم پلان(برنامه)های مبارزه اقدام می‌کرد. شیوۀ مبارزه و طریق ارتباط وی با خارج از زندان نشان می‌دهد که میرزا فردی بود، مسئولیت‌پذیر و سرشار از عشق به وطن و مردم.

    او در زندان نامه‌های خود را در کف بوت (کفش) فرزندش که گاه‌گاهی اجازه‌ی ملاقات می‌یافت، پنهان می‌کرد که بعد توسط خانواده‌اش به‌دست دوستانش می‌رسید. جواب نامه‌ها را همسرش در بین استخوان جاسازی می‌کرد و با غذا یکجا برای او به داخل زندان می‌فرستاد. بدین ترتیب، او از اوضاع خارج از زندان اطلاع می‌یافت."[٨]

سر انجام، کارگزارن رژیم محمدنادر شاه، به‌گفتۀ دکتر روشندل، در ٢۴ سنبلۀ ۱۳۱٢ خورشیدی (تابستان ۱۹۳۳ میلادی)، میرزا محمدمهدی خان قزلباش را همراه با محمدولی خان دروازی (وکیل مقام سلطنت شاه امان‌الله)، ژنرال غلام‌جیلانی خان چرخی، ژنرال شیرمحمد خان چرخی و فقیرمحمد خان، در محوطۀ زندان دهمزنگ کابل به دار آویختند[۹]. با این وجود، برخی دیگر از کارشناسان، هم‌چنان جريان قتل او را با اندک اختلاف‌ نوشته‌اند. حبيبی می‌گويد:

    "هنگامی که حکومت امانی سقوط نمود، وی از در مخالفت با سلطۀ بچه سقاو و نادرشاه برآمد و چون محمدعظيم در سفارت بريتانيا در کابل مرتکب قتل گرديد، وی به معيت چهار تن ديگر به تاريخ ٢٢ سنبله ۱۳۱٢ ش به دار آويخته شد."[۱٠]

استاد رسول رهين می‌نويسد:

    "نادرخان محمدمهدی خان را پس از قتل غلام‌نبی خان چرخی زندانی کرد و پس از هفت ماه بدون محاکمه و تحقیق با جمع دیگر مشروطه‌خواهان چون محمدولی خان دروازی وکیل شاه‌ امان‌الله، غلام‌جیلانی خان چرخی، شیراحمد خان چرخی و فقیرمحمد خان پنجشیری اعدام کرد."[۱۱]

کاندیدای اکادمیسین محمداعظم سیستانی می‌نگارد:

    "گرچه نادر خان او را به عضويت مجلس سنا نيز منصوب کرده بود؛ اما چندى بعد وى را، به اتهام قتل سه نفر کارمند سفارت انگليس در کابل که توسط محمدعظيم يکى از هواخواهان پر شور امان‌اﷲ خان صورت گرفته بود، دستگير و همراه با چهار نفر ديگر اعدام نمود."[۱٢]

لطيف ناظمی نوشته است:

    "این میرزا مهدی خان، زمانی منشی شاه امان‌الله بود و روز ٢۴ سنبلۀ سال ۱۳۱٢، به جرم آزادی‌خـواهی و همـکاری با شـاه فقیـد، با تنـی چنـد از همزنجـیران و همسـنگران خویش در جنـب زنـدان دهمـزنگ به دار آویختـه شـد."[۱٣]

در جلد دوم کتاب "افغانستان در مسیر تاریخ" آمده است:

    میرزا محمدمهدی خان قزلباش محکوم دیگری بود، همین که دید محمدولی خان را از دیگران، پیشتر به دار می‌آویزند؛ فریاد زد: "اول مرا به دار بیاویزید تا مرگ چنین مردی را نبینم!" [۱۴]

ناظمی می‌افزايد:

    "پیداست که جلادان به تقاضای این مرد عیار منش گوش فرا ندادند؛ نخست محمدولی خان دروازی را به دار آویختند و پس از او طناب دار را آویزۀ گردن میرزا مهدی خان ساختند."[۱۵]

بدين ترتيب، میرزا را کشتند[۱٦] و فرزندان او (محمدیونس، محمدآصف و محمدسلیمان) را از آموزش محروم کردند[۱٧].


[] يادداشت‌ها


يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامۀ آريانا توسط مهديزاده کابلی برشتۀ تحرير درآمده است.



[] پيوست‌ها

پيوست ۱: ميرزا محمدمهدی چنداولی به‌روايت علامه عبدالحی حبيبی
پيوست ٢:
پيوست ۳:
پيوست ۴:
پيوست ۵:
پيوست ۶:



[] پی‌نوشت‌ها

[۱]- نامه‌ی دکتر مرادعلی روشندل (باجه یا باجناق محمدآصف آهنگ فرزند میرزا محمدمهدی چنداولی) به مهدیزاده کابلی. این نامه به‌درخواست مهدیزاده کابلی در ۱۱/٠۱/٢٠۱۱ میلادی به دانشنامه آریانا فرستاده شد. سال تولد میرزا محمدمهدی خان چنداولی، به‌درستی مشخص نیست. اما سال ۱٢٧۴ خورشیدی، بر این اساس است که سن او در زمان قتل‌اش ۳۸ سال تخمین زده شده است.
[۲]- همان‌جا
[۳]- حبیبی، عبدالحی، جنبش مشروطیت در افغانستان، ص ؟؛ نامه‌ی دکتر مرادعلی روشندل هم مؤید نظر عبدالحی حبیبی است. وی می‌افزاید: "میرزا محمدمهدی چنداولی، در سن شانزده سالگی در دفتر سنجش به کار دولتی آغاز کرد و بعدها به رتبۀ غندمشری (درجۀ نظامی) رسید و به‌عنوان مدیر لوازم وزارت حربیه مشغول شد. او به‌زبان‌های عربی، ترکی و فرانسوی مسلط بود." [همان نامه‌ی پیشین]
[۴]- نامه‌ی دکتر مرادعلی روشندل به مهدیزاده کابلی.
[۵]- همان‌جا
[۶]- همان‌جا
[٧]- همان‌جا
[۸]- همان‌جا
[۹]- همان‌جا
[۱٠]-
[۱۱]- پوهاند رسول رهین، برگ دیگری از وقایع دوران اختناق در افغانستان: زندگی‌نامه دردآور محمدآصف آهنگ، سایت خاوران
[۱۲]-
[۱۳]- لطیف ناظمی، آهنگ بر جا مانده‌یی از کاروان مشروطه (به بهانۀ هشتاد سالگی مشروطه‌خواه نستوه محمدآصف آهنگ)، سایت کابل ناتهـ،
[۱۴]-
[۱۵]- لطیف ناظمی، پیشین
[۱۶]- دکتر مرادعلی روشندل می‌نویسد: در این زمان، میرزا ۳۸ داشت. اما به گفتۀ محمدآصف آهنگ - فرزندش - پدرش هنگام شهادت ۳۵ سال داشت نه ۳۸ سال. [نامه‌ی دکتر روشندل به مهدیزاده کابلی]
[۱٧]- دکتر مرادعلی روشندل: دولت "محمدایوب خان، وزیر مالیۀ کابینۀ سردار محمدهاشم خان را که خویشاوند میرزا محمدمهدی خان بود، نیز به اتهام همین جرم از کار برکنار کرد."



[] جُستارهای وابسته







[] سرچشمه‌ها








[] پيوند به بیرون

[1 2 3 4 5]




[برگشت به بالا] [گفت و گو و نظر کاربران در بارهٔ مقاله]