جستجو آ ا ب پ ت ث ج چ ح
خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ
ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

۱۳۸۸ مرداد ۳۰, جمعه

شهید بلخی

ابوالحسن شهید بن حسین جهودانکی بلخی (زادۀ اواخر قرن سوم هجری قمری - درگذشتۀ ۳۲۵ ه‍.ق)، معروف به شهید بلخی، فیلسوف، متکلم، ادیب و شاعر نامدار پایان سده سوم و چهارم هجری است[۱] که در خراسان ديروز يا افغانستان امروز می‌زيست.

زندگی‌نامه

ابوالحسن شهید بن حسین بلخی در قریه جهودانگی بلخ (که در افغانستان امروز واقع است) در اواخر قرن سوم هجری قمری به‌دنیا آمد. از احوال و آثار او اخبار زیادی در دست نیست، جز آنکه بنابر قول تذکره‌نویسان از متکلمان بزرگ و حکیمان نامور زمان خود بوده است.[٢]

در شاعری ید طولا (قدرت و توانايی و دانايی بسيار) داشت. به‌دو زبان عربی و فارسی دری شعر می‌سرود[٣] و در میان شعرای پس از خود در غزل‌سرایی مشهور بود. چنان‌که محمد معين می‌نويسد:

    "شهید بلخی از پیشگامان شعر فارسی است و مانند رودکی نزد شعرای بعد از خود مورد احترام بوده و او را در ردیف رودکی قرار داده‌اند."[۴]

شوربختانه امروزه از اشعار وی بیش از صد بیت باقی نمانده است. اما در لباب‌الالباب عوفی، لغت فرس اسدی، ترجمان‌البلاغه رادویانی، الفهرست ابن ندیم، رسائل رازی، یتیمة‌الدهر ثعالبی و معجم‌الادباء یاقوت حموی و... یادکرد و شعرهایی از او آمده‌است.[۵]

در دایرةالمعارف افغانستان آمده است:

    "عوفی" در تذکره خود چند بیتی عربی از ابوالحسن شهید بن حسین آورده و هم "عوفی" در جوامع الحکایات گوید: شهید چنان به مطالعه علاقه داشت، که روزی مشغول مطالعه کتابی بود، مرد جاهلی نزد او آمد و گفت: خواجه تنها هستی؟ شهید پاسخ داد: حالا تنها شدم.[٦]

براساس پژوهش‌های دانشمندان افغانستان، پانزده بیت "در لباب‌الالباب" و چهل بیت در لغت "فرس اسدی" از شهید دیده شده است.[٧]

در دایرةالمعارف زرین آمده که بنا بر قولی شهید دارای دیوان غزلیات می باشد و بنا به روایت دیگران دیوان از رودکی بوده است.[٨] اما اين دانشنامه برای درستی ادعای خود از هيچ منبع نام نمی‌برد.

شهيد بلخی، بنا به گفته ابن ندیم فیلسوفی بوده که علاوه بر تألیفاتی که داشته به مناظره با سایر فلاسفه از جمله زکریای رازی نیز دست می‌یازید. او استاد علوم اوایل (مجموعه معارف یونان) بود. در خط نیز استاد بود و اشعار عربی هم داشت. او از بلخ به چغانیان نزد ابوعلی محتاج رفت. از جمله ممدوحان او نصر ابن ‌احمد سامانی و ابوعبدالله محمد بن احمد جیهانی وزیر سامانیان را ذکر کرده‌اند.[۹]

دکتر ذبیح‌الله صفا نوشته است:

    "ابوالحسن شهید بن حسین بلخی را معاصر رودکی می‌داند و مانند رودکی به‌دربار امیر نصر بن احمد سامانی منسوب بوده است."[۱٠]

همو می‌افزايد:

    "وی رساله‌یی در معارضه با محمد بن زکریای رازی فیلسوف و پزشک بزرگ در باره نظریات لذت داشت."[۱۱]

نمونه اشعار او:

و صفا این دو غزل را از ابوالحسن شهید بن حسین بلخی می‌داند.[؟]

ابوالحسن شهیدبن حسین بلخی با وجود دانشمندی دل خوشی از عصر و زمان خود نداشته و شکوه خود را از روزگار خود خیلی زیبا در غزل زیر آورده است:


غزل شهيد بلخی
اگــر غــم را چو آتش دود بــودیجهــان تــاریــک بــودی جــاودانــه
در این گیتی سـراسـر گر بگردیخـــردمنـدی نیــابــی شـــادمــانــه

درگذشت:

در مورد تاریخ وفات شهيد بلخی نیز اگرچه اطلاع دقیقی در دست نیست، اما غالباً او را متوفای ۳۲۵ هجری قمری می‌دانند.[۱٢] او با رودکی معاصر و ظاهراً معاشر بوده است، ولی پيش از رودکی درگذشته است. رودکی در مرثيه او قطعه مشهور و لطيف زير را سروده است[۱٣]:


شعر رودکی در مرثيه شهيد بلخی
کاروان شـــهــيد رفــــت از پـيــشو آن ما رفتــه گیــر و می‌اندیــش
از شــمار دو چشــم يـک تـن کـموز شــمار خـــرد هـــزاران بـيــش

آثار شهید بلخی:

  • دیوان شهید بلخی
  • تفضیل لذات النفس علی لذات البدن هی اذا حصلت آلام[۱۴]




[۱۵]
[۱٦]
[۱٧]
[۱٨]
[۱۹]
[٢٠]

[٢۱]
[٢٢]
[٢٣]
[٢۴]
[٢۵]
[٢٦]
[٢٧]
[٢٨]
[٢۹]


يادداشت‌ها



يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامۀ آريانا توسط قاضی سيد موسی عثمان (هستی) با همکاری دکتر مهدی خراسانی برشتۀ تحرير درآمده است.


پيوست‌ها



پيوست ۱: شهيد بلخی به روايت لغت نامه دهخدا
پيوست ٢: دکتر روئين، شهيد بلخی؛ دردمندی بر درگاه ميعاد
پيوست ۳:
پيوست ۴:
پيوست ۵:
پيوست ۶:



پی‌نوشت‌ها


[۱]- معین، محمد، فرهنگ فارسی، تهران: انتشارات امیرکبیر، جلد پنج
[۲]- دایرةالمعارف آريانا، کابل: انجمن دایرةالمعارف آریانا، مطبعه عمومی کابل، چاپ ۱۳٢۸ خ، ج ۱، صص ٩۴۴ و ٩۴۵
[۳]- هزار سال شعر فارسی، تهران: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، چاپ ۱۳٦۵ خورشيدی
[۴]- فرهنگ فارسی معين
[۵]- هزار سال شعر فارسی
[۶]- دایرةالمعارف آريانا، ج ۱، صص ٩۴۴ و ٩۴۵؛
در جوامع‌الحکايات عوفی که در سال ٦٣٠ هجری قمری تأليف شده، چنين نقل شده است که: "شهيد شاعر روزی نشسته بود و کتابی می‌خواند، جاهلی نزديک او آمد و سلام کرد و گفت: خواجه تنها نشسته‌ای؛ گفت اکنون تنها شدم که تو آمدی."[*]
[٧]-
[۸]- م. آدینفر، دایرةالمعارف زرین، تهران: انتشارات زرین، ص ١٢١
[۹]- شهید بلخی، دانشنامهٔ آزاد ویکی‌پدیا
[۱٠]- صفا، ذبيح‌الله، گنج سخن شاعران بزرگ پارسی‌گوی و منتخب آثار آنان از رودکی تا بهار، تهران: مؤسسۀ نشر علوم نوین، انتشارات ققنوس، ص ۸٠
[۱۱]- همان‌جا
[۱۲]- شهید بلخی، سايت اينترنتی مؤسسۀ فرهنگی جام طهور
[۱۳]- شهيد بلخی، سايت اينترنتی فرهنگسرا
[۱۴]- شهید بلخی، سايت اينترنتی مؤسسۀ فرهنگی جام طهور
[۱۵]-
[۱۶]-
[۱٧]-
[۱۸]-
[۱۹]-
[٢٠]-
[٢۱]-
[٢۲]-
[٢۳]-
[٢۴]-
[٢۵]-
[٢۶]-
[٢٧]-
[٢۸]-
[٢۹]-


جُستارهای وابسته






منابع





پيوند به بیرون


[1 2 3 4 5 6 7 8 9 10]





[برگشت به بالا] [گفت و گو و نظر کاربران در بارهٔ مقاله]