ابوالحسن شهيدبن حسين جهودانکی بلخی. شاعر و متکلم و حکيم قرن چهارم هجری (متوفی ٣٢۵ ه.ق). او را با ابوبکر محمدبن زکريای رازی مناظراتی بوده و هر يک بر ديگر نقضی و ردی داشته است. شهيد در خط نيز استاد بود و اشعار عربی هم میسرود. وی از بلخ به چغانيان نزد ابوعلی محتاج رفت و از جمله ممدوحان او نصربن احمد سامانی و ابوعبداللّه محمدبن احمد جيهانی را ذکر کردهاند. رودکی در رثای او قطعهای سروده. شهيد مانند رودکی نزد شعرای بعد از خود مورد احترام بوده و او را در رديف رودکی قرار دادهاند. (فرهنگ فارسی معين). رادويانی در ترجمانالبلاغه از او نقل میکند:
- عذر با همت تو بتوان خواست
پيش تو خامش و زبان کوتاه
همت شير از آن بلندتر است
که دل آزار باشد از روباه.
- به تير از چشم نابينا سپيدی نقطه بردارد
که نه ديده بيازارد نه نابينا خبر دارد.
- يری محنتی (؟) ثم يخفض البصرا
فدته نفسی تراه قد سفرا
داند کز وی بمن همی چه رسد
ديگرباره ز عشق بی خبرا
اما يری و جنتی معصرة (؟)
و سايلاً کالجمان مبتدرا
چو سد ياجوج بايدی دل من
که باشدی غمزگانْش را سپرا
فضل حلمی و خاننی جلدی
من يطيق القضاء و القدرا
وگر بدانستمی که دل بشود
نکردمی بر ره بلا گذرا.
- کاروان شهيد رفت از پيش
وآن ِ ما رفته گير و میانديش.
رودکی.
شاعرانت چو رودکی و شهيدمطربانت چو سرکش و سرکب.
منوچهری.
و آنگاه که شعر پارسی گويیاستاد شهيد و مير بونصری.
منوچهری.
از حکيمان خراسان کو شهيد و رودکیبوشکور بلخی و بوالفتح بُستی هکذی.
منوچهری.
گرچه بد است پيش از اين در عرب و عجم روانشعر شهيد و رودکی نظم لبيد و بحتری.
جُستارهای وابسته
منابع
□ سايت اينترنتی لغت نامه دهخدا
<برگشت به بالا><گفت و گو و نظر کاربران در بارهٔ مقاله>