جستجو آ ا ب پ ت ث ج چ ح
خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ
ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

۱۳۸۸ مرداد ۳۰, جمعه

بُزکَشی به روايت دانشنامۀ جهان اسلام

از: وایتنی آزوی، برگرفته از: دانشنامۀ ایرانیکا

اطلاعاتی که در قسمت پيوست‌ها ارائه می‌شود، آگاهی از ديدگاه‌های مختلف دربارۀ مطالب يک مدخل خاص است. مسئوليت این ديدگاه‌ها به عهده نويسندۀ يا نويسندگان آن است و نشر اين ديدگاه‌ها در دانشنامه به منزله تایید يا رد نظرات ارائه شده در آنها نیست.


بُزکَشی، نام یکی از بازیهای مردمی در رشتۀ سوارکاری، معمول در میان ترکان آسیای مرکزی [و افغانستان]. اصل و منشأ این بازی نامعلوم است و به احتمال زیاد، در آغاز، نمایش نمادین و تفریحی دام ربایی بوده است.

بزکشی دارای انواع متفاوتی است. موضوع اصلیِ مشترک میان تمام انواع این بازی، رقابت میان سوارکاران برای برگرفتن و حفظ کردن لاشۀ بز یا گوساله‌ای است که تازه سر بریده‌اند. در شمال افغانستان، دست کم تا دست‌اندازی قوای شوروی بر آن، (١٣۵٨ ش / ١٩٧٩ م)، صدها سوارکار می‌توانستند در یکی از انواع بازی بزکشی موسوم به "توده برآیی"، که در مراسم "تویی" (ختنه سوران و عروسی) معمول است، شرکت کنند. این شکل سنّتی بزکشی در صحرا بازی می‌شود و محدودیّت مکانی ندارد. هدف سوارکاران ربودن لاشه از روی زمین [دایرۀ "برداشت"] و بردن آن تا جایی دور از رقیبان است تا بتوان لاشه را بلامعارض بر زمین [در دایرۀ "حلال"] نهاد. یک دور این بازی ممکن است بین چند ثانیه تا چند دقیقه طول بکشد. پس از آنکه نتیجۀ بازی بـزکشی رسماً اعلام شد، به "چاپ‌انداز" (سوارکار)، که معمولاً اسبش به یکی از خوانین معروف محلّی تعلق دارد، "سالِم" (جایزه) می‌دهند. این جایزه سابقاً متاع ارزشمندی چون قالی، تفنگ یا جبّه بود، ولی امروزه معمولاً پول نقد است. در هنگام اهدای جایزه، دلقکی موسوم به "جُرچی" [جارچی] با شعر و سرود به مدح صاحب اسب می‌پردازد، سپس دور دیگری از بازی آغاز می‌شود. در این نوع بزکشی، یک روزه، بیش از چهل دورِ پیاپی بازی می‌شود. هر دور بازی برنده و جایزۀ خاص خود را دارد و احتمالاً به مجادله می‌انجامد، زیرا شرکت کنندگان غالباً در این باره که لاشه به دست دیگران نیفتاده و واقعاً بلامنازع به زمین نهاده شده، دچار اختلاف نظر می‌شوند.

در نوعِ سنتیِ توده برآیی، گروههای رسمی و لباس متحدالشکل در کار نیست، ولی هر خانِ صاحب اسب معمولاً با عده‌ای از خویشاوندان و ملازمان که به "دوستان" معروف‌اند، همراهی می‌شود و اینها در جریان بازی به صورت گروهی غیررسمی عمل می‌کنند. غالباً در این بازی میان اسبداران و اطرافیان ایشان بر اینکه چه کسی بواقع برنده شده و از آن مهمتر، در چنین مواردی چه کسی باید داوری کند، جدال پیش می‌آید. علی القاعده "تویی والا" (میزبان یا برپاکنندۀ بزکشی) داور است، ولی اختلاف نظرها بسا که در عمل بالا بگیرد و سر رشتۀ کار از دست او خارج شود. خانهایی که اسبان و سواران خود را در بزکشی شرکت می‌دهند نه تنها در این بازی بلکه در زندگی روزمرّه نیز رقیب یکدیگرند، و از این لحاظ بزکشی جنبۀ سیاسی نیز دارد. کسی که بزکشی را اداره می‌کند باید بیرون از حیطۀ این بازی نیز از نظر سیاسی قدرتمند باشد؛ بر پاکردن این نمایش ِ نمادین نیز به نوبۀ خود بر قدرت او می‌افزاید. از این لحاظ بزرگترین برنده یا بازندۀ بازی خودِ میزبان است. بزکشیِ موفقیت آمیز اعتبار سیاسی او را دو چندان می‌کند و شکست او را در معرض تمسخر قرار می‌دهد.

دولتهای افغانستان، جمهوریهای آسیای مرکزی و ایالت شین جیانگ در چین در چند دهۀ اخیر بازی بزکشی را از صورت بازی مردمی در آورده و گونه‌های مختلف آن را مرسوم کرده‌اند. مجموعه‌ای از عناصرِ بدقت تعریف شده جایگزین بازی بی قاعدۀ توده برآیی شده است : حدود زمین بازی مشخّص و مدت بازی معیّن شده است، برای گروهها و داوران لباسهای متحدالشکل در نظر گرفته‌اند و نحوۀ تعیین برنده معلوم گشته است. این شکل از بازی بزکشی را در افغانستان «قره جای” (جای سیاه) می‌خوانند و این وجه تسمیه به دایرۀ رنگ آمیزی شده‌ای اشاره دارد که برای برنده شدن در بازی، باید لاشه را در آن دایره بر زمین نهاد. حکومتهای مختلف افغانستان از ١٣٣٢ ش تاکنون، مسابقات سالانۀ قره جای را در کابل بر پا کرده‌اند. در دوران ظاهرشاه (تا ١٣۵٢ ش) این مسابقات در روز تولّد پادشاه برگزار می‌شد. حکومتهای بعدی مسابقه را نخست در روز [سازمان] ملل متحد و سپس در سالروز انقلاب بلشویکی برگزار می‌کردند.

هر حکومتی بزکشی را به همان صورتی به کار برده است که تویی والا در بافت سنّتی آن را به کار می‌برد: یعنی نمایشی نمادین از توانایی اداره و برقراری نظم ضمن رویدادهایی که احتمال بروز برخورد در آنها زیاد است.[۱]


پی‌نوشت‌ها


[۱]- سرواژۀ بُزکَشی، دانشنامۀ جهان اسلام


جُستارهای وابسته



منابع


دانشنامۀ جهان اسلام؛ برگرفته از منابع زير:
آریانا دایرۀ المعارف، کابل ١٣٢٨-١٣۴٨ ش، ذیل "بزکشی"؛

G. W. Azoy, Buzkashi: game and power in Afghanistan, Philadelphia 1982;
A. Balicki, "Buzkashi", Natural history, 87/2 (1978);
L. Dupree, Afghanistan, Princeton, N. J. 1973, 218-221;
idem, "Kessel's The Horsemen: the culture, the book, the movie," Fieldstaff reports (South Asia Series) 20/6 (1976).




<برگشت به بالا><گفت و گو و نظر کاربران در بارهٔ مقاله>