جستجو آ ا ب پ ت ث ج چ ح
خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ
ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

۱۳۸۸ مرداد ۲۸, چهارشنبه

جنگ‌سالاران افغان

از: دانشنامۀ آریانا


فهرست مندرجات

[...][...]


    کسی که جنگجوست باید همواره در حال جنگ باشد چون زمان صلح با خودش درگیر خواهد شد!
    فردریش نیچه

جنگ‌سالار (به انگلیسی: warlord) به کسانی گفته می‌شود که در شرایط ضعف حکومت مرکزی، کنترل بخشی از کشور را با استفاده از سلاح گرم و بدون تبعیت از حکومتی مرکزی، در اختیار دارند.

جنگ‌سالاری در دولت‌های ناکام که در آن حکومت مرکزی و قدرت اولیای امور در سراسر کشور از هم می‌پاشد و یا به‌شکل رسمی اما ضعیف و بدون کنترل واقعی روی قلمرو کشور به حیات خویش ادامه می‌دهد به وجود می‌آید.


[] تاریخچه

این واژه اولین بار در افغانستان توسط برخی رسانه‌های غیر افغان، به‌ویژه مطبوعات پاکستان در دوره حاکمیت طالبان و در اشاره به مخالفآن آنان استفاده می‌شد. این گروه از مخالفان طالبان که خود را گروه مقاومت می‌خواند، از جانب طالبان گروه شر و فساد نامیده می‌شد و در رأس آن جنگسالار بزرگ احمدشاه مسعود پنجشیری قرار داشت.

با این حال، با توجه به این‌که پاکستان حکومت طالبان را به‌عنوان حکومت مرکزی افغانستان به‌رسمیت می‌شناخت بطبع مخالفان طالبان و حتی دولت اسلامی ساقط شدۀ افغانستان نزد پاکستان جنگسالار خوانده می‌شد. البته این تعبیر پاکستان چندان دور از واقعیت هم نبود.

در واقع، پس از فروپاشی حکومت دکتر نجیب‌الله در افغانستان، مجاهدین پیروزمند که به گروه‌های مختلف چریکی تقیسم شدند و برای کسب قدرت بین خود می‌جنگیدند و در این میان بسیاری از مردم بی‌گناه را قتل عام و کشور را ویران کردند، هرگز به تشکیل حکومت مرکزی یکپارچه در افغانستان موفق نگردیدند. این جنگجویان اسلامی که مرتکب جنایات ضد بشری فراوان شدند، گروه‌های جنگ‌سالار نامیده می‌شدند.

بنابراین، این گروه‌های شبه نظامی با سوءاستفاده از ناتوانی و بی‌کفایتی حکومت مرکزی، به‌رهبری برهان‌الدین ربانی، حاکمیت‌های مستقل گروهی را در مناطق مختلف افغانستان به‌وجود آوردند که از حکومت مرکزی تبعیت نمی‌کردند.

در دورهٔ حاکمیت طالبان با وجودی که بسیاری از این شبه حکومت‌های جنگ‌سالاران توسط طالبان از هم پاشیده شدند، ولی باز هم در مناطق شمال که جزه اتحاد شمال بودند، پایدار ماندند.

با شکست طالبان توسط نیروهای ناتو که با کمک برخی از گروه‌های مجاهدین بازمانده از دورۀ هرج و مرج، شکل گرفت، گروه‌های مختلف مجاهدین و برخی از تکنوکرات‌های افغانستان و طرفداران محمدظاهر شاه، پادشاه سابق این کشور، در شهر بن حکومت انتقالی را به‌وجود آوردند که مجاهدین به‌علت داشتن قدرت نظامی نقش بیشتری در آن داشتند. این روند با اعتراض جدی بعضی از گروه‌های رقیب مجاهدین، ان جی او‌های خارجی و فعالان حقوق بشر افغانستان که بسیاری از مجاهدان را جنایتکار جنگی می‌دانستند و مایل به حذف آنان از قدرت و محاکمهٔ برخی از رهبران جهادی بودند، قرار گرفت.

با روی کار آمدن حکومت حامد کرزی، که برآیند کنفرانس بن بود، فرماندهان محلی باز هم کوشیدند تا با اتکا به تفنگ و پول، قدرت محلی خود را حفظ نمایند. این‌ها هنوز هم به جنایات خود ادامه داده و سبب اغتشاش و بی‌نظمی در مناطق تحت سلطه‌شان می‌شوند.

در چنین شرایطی، بار دیگر واژه جنگسالار متداول شد. این بار رسانه‌هایی معتبر جهان، نظیر بی بی سی، این واژه را جهت اشاره به برخی از مجاهدین به‌کار بردند.


[] ...




[۱]
[٢]
[٣]
[۴]
[۵]
[٦]
[٧]
[٨]
[۹]
[۱٠]
[۱۱]
[۱٢]
[۱٣]
[۱۴]
[۱۵]
[۱٦]
[۱٧]
[۱٨]
[۱۹]
[٢٠]


[] يادداشت‌ها


يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامۀ آريانا توسط مهديزاده کابلی برشتۀ تحرير درآمده است.



[] پيوست‌ها

پيوست ۱: فرهاد خسرو خاور، افغانستان، رهاشده در دامان جنگ‌سالاران به روايت لوموند ديپلماتيک
پيوست ٢: انتونيو گيوتازی، جنگسالاران قابل احترام؟!
پيوست ۳:
پيوست ۴: والیان مرکزی یا جنگسالاران محلی!، به روايت يک نويسندۀ افغان
پيوست ۵:
پيوست ۶:



[] پی‌نوشت‌ها

[۱]-
[٢]-
[٣]-
[۴]-
[۵]-
[٦]-
[٧]-
[٨]-
[۹]-
[۱٠]-
[۱۱]-
[۱٢]-
[۱٣]-
[۱۴]-
[۱۵]-
[۱٦]-
[۱٧]-
[۱٨]-
[۱۹]-
[٢٠]-



[] جُستارهای وابسته







[] سرچشمه‌ها








[] پيوند به بیرون

[1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20]