جستجو آ ا ب پ ت ث ج چ ح
خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ
ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

۱۳۸۸ مرداد ۲۸, چهارشنبه

والیان مرکزی یا جنگسالاران محلی!

نوشته: سید محمد (دوشنبه ٣ مارس ٢٠٠٨)


اطلاعاتی که در قسمت پيوست‌ها ارائه می‌شود، آگاهی از ديدگاه‌های مختلف دربارۀ مطالب يک مدخل خاص است. مسئوليت این ديدگاه‌ها به عهده نويسندۀ يا نويسندگان آن است و نشر اين ديدگاه‌ها در دانشنامه به منزله تایید يا رد نظرات ارائه شده در آنها نیست.


در کابل امرالله صالح، رییس امنیت افغانستان، به خبرنگاران اعتراف کرد که شبه نظامیان طالبان، هم اکنون هشت ولسوالی را در کنترل دارند که تنها پنج درصد خاک این کشور بوده و دو درصد مردم این کشور را تشکیل می‌دهد.

پیشتر از این، مایک مک کونل، رییس اداره امنیت ملی آمریکا به سنا گفته بود که تنها سی درصد افغانستان در کنترل دولت مرکزی به رهبری حامد کرزی است.

آقای صالح به تاریخ نظم قبیله‌ای افغانستان اشاره می‌کند و سران اقوام و قبایل را حامیان دولت می‌نماید. او می‌گوید که در افغانستان است و عینیت جامعه را می‌بیند. برخلاف کسانی که از اروپا آمده و تحقیق می‌کنند و می‌روند. آن "سران" حامیان دولتی "بنام - دموکراسی" حامد کرزی اند که رگ-رگ وجود‌شان و حتا نظم حاکمیت‌شان مغایر دموکراسی ست. بیا بپرسیم، آیا حکومتی که "اقتدار سران قبایل" را به رسمیت بشناسد و آنان را حامی دولت خود بداند، دموکراسی ست؟ اگر این خاک انداختن به چشم مردم نیست، پس چیست؟

نزدیک هفت سال پس از تلاشها برای تشکیل دولت مقتدر افغانی با هزینه هنگفت جهانی، فاجعه آور به نظر می‌رسد اگر دولت هنوز هم "فقط چند مرکز" ولایت را در اختیار داشته باشد و بس.

چنین یک تصویر دولت فعلی انتخابی افغانستان را - که چهره‌ی جدید از یک کشور جنگ زده ارایه می‌دهد - بدتر از حاکمیت دست نشانده کمونیست‌ها در ٩٠ میلادی می‌نمایاند.

کنگره آمریکا دروغ می‌گوید؟

قدر مسلم این است که کنگره آمریکا به رغم زیر کنترل بودن دموکرات‌ها (حزب رقیب رییس جمهور بوش)، هیچگاه در صدد زیر سوال بردن و بدجلوه دادن دستآوردهای فرزندان‌شان که سرگرم درگیریهای مسلحانه در جبهات افغانستان هستند و نیز تخریش بیشتر سیمای آمریکا در جهان نیست.

بنابراین، تهیه چنین گزارش‌ها و ارزیابی‌ها در کشورهای پیشرفته همواره نه برای انتقاد میان خالی از دولت افغانستان صورت می‌گیرد و نه هم برای تخریش چهره‌های این شخص یا آن فرد. هر چند نمی توان از علایق امریکا در منطقه چشم پوشی کرد، اما دریافت دو گروه محققان امریکا نیز زیاد دور از واقعیت نیست.

شاید سبک-سنگینی اقتدار دولت به رهبری حامد کرزی حتا برای افغان‌ها کار مشکل نباشد. به یک نگاه گذرا هر افغان می‌تواند حقیقت موجود در افغانستان را بازگو کند.

سایه جنگسالاران

بر اساس آمار آقای صالح حدود ٩۵ در صد از خاک افغانستان در کنترل دولت است. آشکار نیست که این آمار را، کنترل دولت در کدام منطقه بلند برده است.

اگر شمال افغانستان آمار آقای صالح را بلند برده باشد، نیاز به ذکر چند حقیقت دارد. به سان آقای صالح، ما هم در افغانستان و در شمال کشوریم و بهتر از وی عینیت این منطقه را می‌بینیم. در این منطقه هنوز نفوذ و محبوبیت حامد کرزی در برابر توان فرماندهان قومی قابل اندازه نیست. خواه نخواه از ولایت بادغیس، فاریاب، سرپل، جوزجان، سمنگان، حتا بخشهایی از بلخ، بغلان، کندوز و تخار "در بست" زیر فرمان یک جناح است؛ ظاهرا آرام و امن، اما چون آرامشی قبل از توفان...

در این مناطق والی آقای کرزی کمتر از یک قوماندان وابسته به این جنگسالاران اهمیت دارد؛ حادثه تجاوز جنسی به دختر مکتبی در روز روشن در سرپل و عدم توانایی دولت در مجازات عادلانه مجرمان که وابستگان یک عضو پارلمان – قوماندان سابق محلی- نمادی از این حاکمیت پوشالی دولت مرکزی ست.

در غرب افغانستان بسیاری مردم باورمند اند که هنوز سایه اسماعیل خان - مردی که در بدل دست برداشتن از غرب، وزارت آب و برق را گروگان گرفته است - حکم می‌راند.

او هنوز امیر تبعید شده جنگسالاران محلی در هرات و ولایت‌های همجوار است و برداشت ظهور چهره‌های نیرومند مخالف خویش را ندارد و حادثه ٢٠٠۴، گواهی روشنی بود.

گل آغا شیرزوی هم در بدل قندهار، ننگرهار و مناطق شرقی را گروگان گرفته و اطراف کابل از میدان وردک تا غزنی و دیگر مناطق جنوبی هم حاکمیت دولت مرکزی فقط به روشنی روز خلاصه می‌شود؛ با غروب آفتاب نظامی دیگری بر مردم حکم می‌راند.

هزاران میل سلاح در دیپوهای "کشف نشده" هنوز هم در اختیار این افراد قرار دارد و اگر ترس بمب افکن‌های ابرقدرتها نباشد، هر آن احتمال نمایش صورت دیگر افغانستان دور از انتظار نیست.

بنابرین، گزارش کنگره آمریکا خیلی هم دور از واقعیت نیست و با توصیه‌های گزارشگران نباید با ادعاها و رد ادعاها در راستای گمراه کردن مردم افغانستان برخورد شود.

حقیقت این است که این تحقیق برای دولت آقای کرزی و آقای صالح انجام نیافته و مخاطب آن دولت مردان آمریکایی است که به نظر می‌رسد آنها را آماده پذیرش و تغییر سیاست‌شان در مورد افغانستان می‌سازد؛ تغییر سیاستی که می‌تواند منجر به دگرگونی چهره‌های حاکم در افغانستان شود.[۱]


پی‌نوشت‌ها


[۱]- سيد محمد، والیان مرکزی یا جنگسالاران محلی!، سايت آتش: دوشنبه ٣ مارس ٢٠٠٨


جُستارهای وابسته



منابع


برگرفته از سايت آتش



<برگشت به بالا><گفت و گو و نظر کاربران در بارهٔ مقاله>