ریاضتکشی بهشیوه صوفیان قدیم هنوز هم در برخی شهرهای افغانستان رایج است و افراد زیادی به قصد نزدیکی به خدا دست به این کار میزنند.
نوعی از ریاضت که در افغانستان به آن "چلهنشینی" میگویند در برخی از شهرهای این کشور، از جمله غزنی رایج است که در آن مردان و زنان ریاضتکش به "ریاضتکشی همه جانبه" میپردازند.
در غزنی، جایی که همواره شمار زیادی از صوفیان در آن جا حضور داشتهاند، چلهنشینی بیش از هر جای دیگر در افغانستان مروج بوده است.
در حال حاضر، دستکم ۱۰ "چلهخانه" در این شهر فعال است و بیشتر این چلهخانهها در کنار زیارتگاهها ساخته شده است.
چلهنشینی آداب و مراسم خود را دارد. به این ترتیب که داوطلب چلهنشینی در قدم اول در داخل چلهخانه، که معمولاً در حدود سی متری زیر زمین حفر میشود، رفته و در آنجا - که یک اطاق بسبار کوچک و کاملاً تاریک میباشد - محدوده کوچکی را با کشیدن خط بهدور آن و یا چیدن سنگ برای خود مشخص میسازد. عقیده بر این است که هر عضوی از اعضای بدن چلهنشین اگر از خط خارج شود، بهوسیله جنها مورد اذیت و آزار قرار میگیرد.
[↑] مبارزه با شیطان
تزکیه نفس، مبارزه با جن، دور کردن شیطان و حتی درمان بیماریهای روانی، از اهدافی است که چلهنشینان در ریاضتکشی در نظر دارند.
ریاضتکشی و تزکیه نفس در میان صوفیان و عارفان از گذشتههای دراز رایج بوده و شاید آنان با تشریفات و شیوههای گوناگون به آن میپرداختند، اما در غزنی چلهنشینان به گوشهای در کنار زیارتگاهها و با آداب ویژهای به ریاضت میپردازند.
آقامحمد خوشهزاده، که در باره باورهای مردم تحقیق کرده است، میگوید: "چلهنشینی آداب و مراسم خود را دارد. به این ترتیب که داوطلب چلهنشینی در قدم اول در داخل چلهخانه، که معمولاً در حدود سی متری زیر زمین حفر میشود، رفته و در آن جا - که یک اطاق بسیار کوچک و کاملاً تاریک میباشد - محدوده کوچکی را با کشیدن خط به دور آن و یا چیدن سنگ برای خود مشخص میسازد. عقیده بر این است که هر عضوی از اعضای بدن چلهنشین اگر از خط خارج شود، بهوسیله جنها مورد اذیت و آزار قرار میگیرد."
آقای خوشهزاده همچنین میگوید: "چلهنشین مدت ۴۰ شبه و روز در این تاریکی خانه مینشیند. او بسیار اندک غذا میخورد، از خوردن غذاهای گوشتی اجتناب میکند؛ کسی را نمیبیند در صورت ضرورت (قضای حاجت) فقط در دل شب که تاریکی مطلق باشد بیرون میشود در ۲۴ ساعت کمتر از یک ساعت میخوابد و یکسره در حال عبادت است."
بیشتر چلهخانهها در کنار زیارتگاهها ساخته شده است. چلهنشینان غزنی تنها برای عبادت و ریاضت به چلهخانهها نمیروند. برخی از آنان برای درمان بیماریها، از جمله بیماری روانی هم به چلهنشینی میپردازند.
اعتقاد برخی از چلهنشینان بر این است که آنان هنگام رفتن به چلهخانه با انواع موجودات غیرمرئی، از جمله جن درگیر میشوند و این درگیریها برای بیماران سرنوشتساز است.
غلام ربانی، پیر مردی پنجاه ساله، که به بیماری روانی مبتلا است در چلهخانه حکیم سنایی غزنوی آمده است، میگوید: "چلهنشینان با جن درگیر میشوند و به مبارزه میپردازند، اگر چلهنشین جن را مغلوب کرد مریضیاش خوب میشود، اما اگر جن او را مغلوب کرد، مریضیاش خوب نمیشود."
به گفته او، بعضی افراد در هفت و یا یازده روز جنها را مغلوب میکنند و از سوی حکیم سنایی، شمسالعارفین و عارفان دیگری که در غزنی مدفون اند، پیام صحتمندیاش را در یافت میکنند و پس از آن از چلهخانه خارج میشوند.
غلام ربانی همچنین میگوید: "ما عدد ۴۰ را نیز به فال نیک میگیریم، چون پیامبر اسلام در چهل سالگی مبعوث به رسالت شد."
[↑] ديدگاه پيشينيان
اما چلهنشینان همواره مورد انتقاد ادیبان قرار داشتهاند. جلالالدین رومی که خود فردی عارف است در شعر مشهور خود در دیوان شمس به چلهنشینان توصیه میکند که چلهنشینی را ترک گفته و با مردم همگام شوند.
گـر ســر ننـهم آن گه گلـه کـن
سی پاره به کف در چله شدی
ســی پاره منـم تـرک چلـه کن
مجــهــول مـــرو بـا غـــول مــرو
زنـهــار ســــفـر بـا قافــلـه کـن
یا آنگونه که حکیم سنای غزنوی از عرفای معروف دوره سلطنت غزنویان چلهنشینی را مورد انتقاد قرار داده میگوید:
راه مـزن بـر یتیـم، دســت بـدار از چـلـه
میرویس راید، یکی از فرهنگیان در ولایت غزنی میگوید رسم چلهنشینی، که حالا در شهر غزنی رواج دارد نوعی "خرافهپرستی" است و هیچ مطابقت با تصوف و عرفانی که در حوزه ادبیات مطرح است، ندارد.
آقای راید همچنین میگوید چلهنشینی نوعی رهبانیت است - چیزی که به گفته او در اسلام نیز جایز نیست.[۱]
[↑] پینوشتها
[۱]- چلهنشینی در غزنی، ۴۰ روز در زیرزمین، سايت نوای افغانستان
[↑] جُستارهای وابسته
□
□
□
[↑] سرچشمهها
□ سايت اينترنتی نوای افغانستان
<برگشت به بالا><گفت و گو و نظر کاربران در بارهٔ مقاله>