جستجو آ ا ب پ ت ث ج چ ح
خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ
ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

۱۳۸۸ دی ۱۴, دوشنبه

سرگذشت یهود

برگرفته از: سايت وزارت امور خارجه اسرائيل


فهرست مندرجات


در راه نوزايی ملی

در قرن نوزدهم، عقب ماندگی‌های قرون وسطی به تدریج جای خود را به اولین نشانه‌های پیشرفت و تجدد سپرد و سرزمین اسرائیل از نو مورد توجه قرار گرفت. ابرقدرت‌های غرب برای به‌دست آوردن نفوذ در این سرزمین، هیأت‌های مبلغین مسیحی فرستادند و پژوهشگرانی از انگلستان و فرانسه و آمریکا شروع به حفاری‌های باستان‌شناسی بر مبنای مکتوبات تورات نمودند. دولت‌های انگلستان و فرانسه و روسیه و اتریش و ایالات متحده آمریکا در اورشلیم کنسولگری باز کردند و کشتی‌ها از اروپا مرتب به رفت و آمد پرداختند و رابطه پستی و تلگرافی بین خاک اسرائیل و دیگر نقاط جهان برقرار گردید و نخستین جاده اسفالت بین اورشلیم و یافا ساخته شد و با باز شدن کانال سوئز این سرزمین به‌عنوان چهار راه داد و ستد بازرگانی بین سه قاره، تولدی دوباره رفت.

بنیامین زئب (تئودور)هرتسل - پایه‌گذار جنبش نوزايی ملی یهود

به‌دنبال همه این تحولات، وضع یهودیان اسرائیل کمی بهبودی یافت و تعداد ساکنان یهودی به‌طور قابل توجهی رو به افزایش رفت و در اواسط قرن ازدحام جمعیت در بخش محصور اورشلیم باعث شد که یهودیان در آن سوی حصار اورشلیم نیز در سال ١٨٦٠ محله تازه‌ای بنا کنند. در ظرف ٢۵ سال بعد، هفت محله یهودی‌نشین دیگر نیز در خارج از حصار اورشلیم بنا گردید و چهره تازه‌ای به این شهر باستانی بخشید. در سال ١٨٧٠ اکثر ساکنین اورشلیم را یهودیان تشکیل می‌دادند. یهودیان در سراسر این خاک برای انجام امور کشاورزی به خرید زمین پرداختند و نواحی مسکونی و مراکز کشاورزی جدیدی برپا کردند. زبان عبری که مدت دو هزار سال تنها برای نیایش و اجرای مراسم مذهبی به‌کار می‌رفت و یا در ادبیات و شعر کاربرد داشت، دوباره زنده شد و به‌زبان محاوره مبدل گردید و در این مرحله بود که پایه‌های برپايی جنبش صیونیست نهاده شد.


[] صیونیسم (جنبش نوزايی ملی)

صیونیسم، جنبش آزادی ملی یهود، نام خود را از کلمه صیون (صهیون) گرفته که مترادف با نام‌های اورشلیم و سرزمین اسرائیل است. اندیشه صیونیسم به‌معنی بازگشت به صیون، یعنی سرزمین کهن و میهن اجدادی یهودیان است و در علاقه پیگیر و وابستگی عمیق افراد یهودی به این سرزمین ریشه دارد که یکی از عوامل مهم و ذاتی ادامه موجودیت یهودیان و یهودیت علیرغم دو هزار سال غربت و سرگشتگی و آوارگی در سرزمین‌های بیگانه می‌باشد.

جنبش صیونیسم سیاسی در پاسخ به ادامه ستم و شکنجه علیه یهودیان در اروپای شرقی و همچنین سرخوردگی فزاینده یهودیان از لیبرالیسم و جنبش تساوی حقوق و اعطای آزادیهای فردی در اروپای غربی به وجود آمد. لیبرالیسم اروپا نه به تبعیض علیه یهودیان پایان بخشید و نه اینکه اجازه داد موانع اجتماعی و قانونی علیه اقلیت‌ها رفع شود و در نتیجه یهودیان نتوانستند به‌عنوان شهروندان متساوی‌الحقوق در جوامع اروپائی جذب و پذیرفته شوند. بدنبال این واقعیتها بود که برخی اندیشمندان یهودی به این نتیجه رسیدند که آزادی شهروندی و تساوی حقوق در مورد یهودیان، تنها هنگامی برقرار خواهد شد که آنها به سرزمین پدری بازگردند و استقلال ملی خود را بازیابند و بتوانند به‌عنوان ملتی آزاد و سربلند در کنار ملتهای دیگر جهان قرار گیرند.

در اولین کنگره جهانی صیونیسم در سال ١٨٧٩ که به رهبری تئودور هرتصل در شهر بازل (سوئیس) برگزار شد همه تبعیضات موجود علیه یهودیان در کشورهای اروپائی بیان گردید. برنامه جنبش صیونیسم شامل اصول ایدئولوژی و برنامه‌های عملی بود و هدف آن تشویق بازگشت یهودیان به سرزمین پدری و میهن باستانی، و همچنین تسهیل در رونق امور سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی زندگی ملی یهود و به‌دست آوردن میهن مطمئن مورد شناخت بین‌المللی برای این ملت در سرزمین تاریخی خود بود که یهودیان از ظلم و ستم رهائی یابند و بتوانند زندگی مستقل و هویت سیاسی و ملی خود را رشد دهند.

با الهام‌گیری از مرام صیونیسم، در اواخر قرن نوزدهم و اوائل قرن بیستم، دو گروه عمده یهودیان از اروپای شرقی به سرزمین تاریخی مهاجرت کردند و تصمیم گرفتند از طریق پرداختن به کار کشاورزی میهن اجدادی خود را دوباره آباد سازند. این پیشگامان زمین‌های لم یزرع را احیا کردند و آبادی‌های جدیدی ساختند و اساسی بنیان نهادند که کشاورزی به‌عنوان وسیله‌ای برای معاش رونق یابد.

این تازه واردین با شرائط دشواری روبرو بودند. آنها نه تنها با کمبود آب برای کشاورزی و مشکلات مالی و ناملایمات محیطی روبرو بودند، بلکه حکومت عثمانی نیز رفتاری خصمانه و سرکوبگرانه با آنها داشت. وسائل ارتباطاتی و امور حمل نقل در مراحل بسیار ابتدائی و جاده‌ها ناامن بود. مرداب‌ها باعث شیوع بیماری کشنده مالاریا می‌گردید و زمین‌ها هم در نتیجه قرن‌ها غفلت بایر افتاده و کشت در آن آسان نبود.

خرید زمین از مالکان عرب مشکل بود و افراد اجازه نداشتند بدون گرفتن مجوز ساختمانی، که آنهم می‌باید از دولت مرکزی عثمانی در استانبول گرفته شود، به احداث خانه و ساختمان دست بزنند. با آن که این مشکلات از پیشرفت کار جلوگیری می‌کرد ، موجب دلسردی یهودیانی که برای آبادسازی میهن باستانی به این سرزمین بازگشته بودند نشد - به‌طوری که در آغاز جنگ جهانی اول در سال ١٩١۴ ، جمعیت یهودی این سرزمین به ٨۵٠٠٠ نفر رسیده بود و این در حالی که در اوائل قرن شانزدهم تنها ۵٠٠٠ نفر یهودی در این سرزمین ساکن بودند.

در ماه دسامبر ١٩١٧ قوای بریتانیا تحت فرماندهی ژنرال آلنبی وارد اورشلیم شد و به ۴٠٠ سال حکومت عثمانی بر این سرزمین پایان داد. در آن هنگام یک لژیون یهودی در ارتش بریتانیا خدمت می‌کرد که شامل سه تیپ بود و از هزاران داوطلب یهودی تشکیل می‌شد.


[] حکومت بریتانیا (١٩١٨ تا ١٩۴٨ میلادی)

در ماه ژوئیه ١٩٢٢ جامعه ملل متفق دولت بریتانیا را به عنوان قیم سرزمین فلسطین (نامی که بسیاری از کشورهای جهان سرزمین اسرائیل را به آن می‌شناسند) تعیین کرد و با قبول ارتباط تاریخی ملت یهود با این سرزمین، در فرمان قیمومت از بریتانیای کبیر خواسته شد که تأسیس خانه ملی یهود را در آنجا تسهیل کند. دو ماه بعد، در ماه سپتامبر ١٩٢٢ مجمع عمومی جامعه ملل متفق و بریتانیای کبیر همزمان اعلام داشتند که توصیه برپائی خانه ملی یهود در سرزمین تاریخی اسرائیل (فلسطین)، نواحی واقع در کرانه شرقی رود اردن را (که در واقع سه چهارم نواحی تحت قیمومت را تشکیل می‌داد) شامل نمی‌گردد و در این بخش از آن سرزمین تاریخی بود که حکومت سلطنتی ‌هاشمی به‌نام کشور اردن برپا شد.


[] بازگشت به سرزمین اجدادی

در سالهای بعد، یهودیان که جنبش صیونیسم آنان را به شور و شوق درآورده و پویائی خستگی ناپذیری در آنان دمیده بود، و همچنین به دنبال اعلامیه‌ای که در سال ١٩١٧ از جانب لرد بالفور وزیر خارجه وقت بریتانیا صادر گردید که در آن حق یهودیان را برای برپائی خانه ملی در سرزمین تاریخی خود برسمیت شناخته و قول مساعدت داده بود، بازگشت یهودیان به سرزمین پدری شتاب بیشتری یافت و در سالهای ١٩١٩ تا ١٩٣٩ موج گسترده مهاجرت این سرزمین را در برگرفت و جامعه یهودیان سرزمین اسرائیل بسیار تقویت شد و آبادیها و شهرکهای متعددی برپا گردید. در سالهای بین ١٩١٩ تا ١٩٣٩ حدود ٣۵ هزار یهودی به اسرائیل مهاجرت کردند، که اکثر آنها از سرزمین روسیه بودند. مهاجرت این یهودیان که افرادی تحصیل کرده و دارای علاقه‌ای بسیار مستحکم به میهن اجدادی بودند و در سرزمین روسیه تعرض به یهودیان و قتل عام و غارت آنان را به‌چشم دیده بودند، زندگی یهودیان در این سرزمین را به‌کلی دگرگون ساخت.

این پیشگامان فداکار، اساس یک زیربنای اقتصادی و اجتماعی پیشرفته را بنیاد نهادند و کشاورزی را توسعه دادند و یک نوع آبادی‌های کشاورزی سوسیالیستی به‌صورت اشتراکی (به‌نام کیبوتص) و تعاونی (به‌نام موشاو) برقرار کردند و نیروی کار برای ساخت خانه و جاده‌ها فراهم آوردند.

موج دیگر مهاجرت بین سال‌های ١٩٢۴ تا ١٩٣٢ از لهستان بود که در این مدت حدود ٦٠ هزار نفر یهودی به سرزمین اسرائیل آمدند و برای رشد و توسعه زندگی شهری بسیار موثر واقع شدند. اکثر مهاجرین از لهستان در شهرهای تل آویو، حیفا و اورشلیم ساکن شدند و در آنجا موسسات بازرگانی و امور ساختمانی و صنایع سبک ایجاد کردند. آخرین موج مهاجرت قبل از جنگ جهانی دوم و در سال‌های دهه ١٩٣٠ (به دنبال به قدرت رسیدن هیتلر در آلمان) بود که ١٦۵ هزار نفر را در بر می‌گرفت. این مهاجران تازه وارد، که بیشتر آنها صاحبان حرفه و افراد دانشگاه دیده بودند، اولین موج مهاجرت از اروپای غربی و مرکزی محسوب می‌شدند. دانش و مهارت و تجربه آنان استانداردهای کسب و کار را ترقی داد و وسائل رفاه در شهر و روستا را بهبود بخشید و فعالیت فرهنگی جامعه را در سطحی بالاتر قرار داد.[۱]


[ ] يادداشت‌ها


يادداشت ۱: اين مقاله زير عنوان "سرگذشت یهود" برگرفته از سايت رسمی وزارت امور خارجه اسرائيل است.



[] پی‌نوشت‌ها

[۱]-



[] جُستارهای وابسته







[] سرچشمه‌ها

سايت رسمی وزارت امور خارجه اسرائيل


<برگشت به بالا><گفت و گو و نظر کاربران در بارهٔ مقاله>