در حوزه كتاب و كتابداری، "تذكره" به كتابی اطلاق میشود كه در شرح حال و آثار فرد يا گروهی خاص مانند شاعران، نويسندگان، نقاشان، خطاطان، و جز آن نوشته شده باشد[۱]. برخی صاحبنظران به كتابهايی كه فقط در سرگذشت و معرفی آثار شاعران و عارفان باشد، تذكره گفتهاند[٢]. در حوزه ادبيات نيز در معنای اخص، تذكره به كتابیهايی گفته میشود كه سرگذشت و زندگی شاعران و نمونه آثار و اشعار آنها را دربر گيرد. گاه نظرهای انتقادی مؤلف يا ديگران درباره سرودههای شاعران نيز در كتابهای تذكره ديده میشود[٣].
[↑] تاريخچه
درباره سير تحول مفهوم كلمه تذكره از حوزه لغوی به حوزه اصطلاحی میتوان گفت اولين كتاب فارسی كه نام آن با كلمه تذكره همراه است، تذكرهالاولياء فريدالدين عطار (۵۴٠-٦١٨ ق.) است. شرح حال ٩٦ تن از اوليای مشايخ صوفيه با ذكر مناقب، مواعظ، و سخنان حكمتآميز آنها در اين كتاب آمده است[۴]. مؤلف در مقدمه يادآور شده است كه "چون ديدم روزگاری پديد آمده است كه ... اشرارالناس اخيارالناس را فراموش كردهاند، تذكرهای ساختم اوليا را. اين كتاب را تذكرهالاولياء نام نهادم."[۵]. دومين كتابی كه كلمه تذكره را در عنوان خود دارد رسالهای با نام "تذكره" از خواجه نصيرالدين طوسی در آغاز و انجام است. در اين مورد نيز كلمه تذكره در معانی يادآوری و پنددادن بهكار رفته است[٦].
تذكرهالشعرای دولتشاه سمرقندی (-٩٠٠ ق.) كه در سال ٨٩٢ ق. تأليف شده، سومين كتاب فارسی با عنوان تذكره است كه در مقدمه آن لفظ تذكره بهمعنای يادگار و كتابی در احوال شعرا بهكار رفته است[٧] (٣: ١٢). به اين ترتيب، تا پيش از قرن ٩ ق. و دوره صفويه، كلمه تذكره در مفهوم لغوی آن بهكار میرفته و از آن پس اين كلمه مفهوم اصطلاحی يافته و بهتدريج عموميت بيشتری پيدا كرده است. از آن پس كلمه تذكره بيشترين كاربرد را در مفهوم "تذكرهالشعرا" يافت[٨] (١٢: ۵-٦)؛ اما، امروزه گستره مفهومی اين اصطلاح وسيعتر شده است.
در زبان عربی به كتابهايی كه در ترجمه احوال باشد تذكره گفته نمیشود و اصطلاحاتی چون تراجم، طبقات، انساب، معجم، و جز آن بهكار میرود[۹] (١٢: ١-٢). تذكره را میتوان گونهای از سرگذشتنامه با سابقهای جديدتر و اندك تفاوتی در ساختار دانست. بيشتر تذكرههای ادبی از سه قسمت مقدمه، متن، و خاتمه تشكيل شده است. بهطور معمول، مقدمه شامل حمد و منقبت پيامبر و ائمه و مدح پادشاهان وقت است كه، بهدنبال آن، سبب و سال تأليف و گاه ماده تاريخ تأليف میآيد. در مقدمه بسياری از تذكرهها درباره آغاز شعر فارسی، تحول آن، اقسام نظم و نثر، عروض و قافيه، صنايع ادبی، و جز آن مباحثی ديده میشود، مانند تذكره سرو آزاد و بهارستان سخن[۱٠] (١٢: ٣٨)؛ متن و اصل تذكره هر شاعر، اسم، كنيه، تخلص، القاب و نسب شاعر، مشاغل وی، آثار او با بحث مختصری درباره آنها، اسامی فرزندان و شاگردان وی، و در نهايت نظر نويسنده تذكره يا ديگران درباره مقام ادبی و پايه علمی شاعر را دربر میگيرد[۱۱] (٢٣: ١٢)؛ در خاتمه برخی تذكرهها به بعضی از شاعران همعصر نويسنده كه در متن نيامده اشاره میشود، ماننذ تذكره خلاصهالافكار؛ شرح حال مؤلف تذكره و خاندان او بههمراه نمونه اشعار و تاريخ اتمام كتاب با ماده تاريخ نيز در خاتمه میآيد، كه تذكره ميخانه و مرآت الخيال از آن جملهاند[۱٢] (١٢: ٣٩).
تذكرهنويسی به زبان فارسی زمانی در ايران آغاز شد كه چهار قرن از تأليف تذكرههای عربی میگذشت. نخستين كتاب شرح حال شاعران عرب را محمدبن عبدالسلام جمحی (-٢٣١ ق.) نوشته است. بيشتر تذكرهنويسان پس از او ايرانی تبار بودند. ابن قتيبه دينوری (٢١٣-٢٧٦ ق.)، در كتاب الشعر و الشعرا، شرح حال و نمونه اشعار ٢٠٦ تن از شاعران پارسیگوی را آورده است. ابوعبدالله هارونبن علی بغدادی معروف به ابن ابی منصور (-٣۵٢ ق.) تذكرهای به نام البارغ فی اخبارالشعراءالمولدين تأليف كرد كه چندين ذيل بر آن نوشته شد. ابو منصور عبدالملك ثعالبی (-۴٢٩ ق.) ذيل معروف يتيمه الدهر فی محاسن اهل العصر را بر اين كتاب نوشت كه تمام شاعران پارسیگوی تا روزگار مؤلف را در برمیگرفت، و تتمهاليتيمه ذيلی بر اين كتاب است. ابوالحسن علی باخرزی (-۴٦٧ ق.) ذيل دميهالقصر را بر كتاب ثعالبی نوشت و شرح حال شاعران پارسیگوی را تا دوره سلجوقی رسانيد[۱٣] (٣: ٢٩). اين كتاب ترجمه شاعران حجاز، شام، ديار بكر، آذربايجان، عراق عجم، ری، اصفهان، فارس، كرمان، و جز آن را دربر میگرفت[۱۴] (١٣: ج ١، ص "ت"). ذيلهای ديگری نيز بر اين كتاب نوشته شده است.
بهرهگيری از تذكرههای عربی، ايرانيان را به فكر تأليف تذكرههای فارسی انداخت. رسميت يافتن زبان فارسی بهعنوان زبان ديوانی و درباری، اين فكر را قوت بخشيد. سديدالدين محمد عوفی تذكره لبابالالباب را در تقليد از يتيمهالدهر ثعالبی در سالهای ٦١٧-٦١٨ ق. در ٢ جلد به نگارش در آورد. جلد اول اين تذكره مشتمل بر شرح حال و آثار ١٣٠ تن از پادشاهان، وزيران، و ديوانيانی است كه به زبان فارسی شعر گفتهاند و جلد دوم ١٦٩ شاعر پارسی گوی را دربر میگيرد[۱۵] (٣: ٣٠). تذكرهالشعرای دولتشاه سمرقندی كه در سال ٨٩٢ ق. به نام اميرعليشير نوايی تأليف شد، دومين تذكره، شعرای پارسیگوی محسوب میشود. اين تذكره كه در يك مقدمه، هفت طبقه، و يك خاتمه نوشته شده است، ١۵١ شاعر را دربر میگيرد[۱٦] (٣٠:٣). اندكی پس از آن، اميرعليشير نوايی تذكره مجالسالنفايس را به زبان تركی جغتايی نوشت. ترجمه شاعران معاصر مؤلف در اين تذكره آمده است. اين تذكره چندين بار در قرن ١٠ ق. به زبان فارسی ترجمه شده است. لطايفنامه يكی از اين ترجمههاست كه در سال ٩٢٨ق. توسط فخری هراتی انجام شده است. تحفه سامی، كه نوشته سام ميرزا در سال ٩٧۵ ق. است، ٧٠٠ شاعر ايرانی را معرفی میكند. خلاصهالاشعار و زبدهالافكار كه از مفصلترين تذكرههای عمومی فارسی است اندكی پس از آن توسط تقیالدين كاشی به رشته تحرير در آمد و در سالهای ٩٩٣ ق. و ١٠١٦ ق. مورد تجديد نظر مؤلف قرار گرفت. عرفاتالعاشقين تأليف تقیالدين بن معينالدين اوحدی بليانی شامل شرح حال ٣٣٠٠ شاعر پارسیگوی است كه در سالهای ١٠٢٢-١٠٢۴ ق. در آگره هند تأليف شده است[۱٧] (٣٠:٣).
[↑] تذكرهنويسی در هند و پاكستان
با فتح هندوستان توسط شاهان غزنوی، زبان فارسی بهعنوان زبان رسمی و ادبی وارد اين كشور شد. تذكرهنويسی نيز، چون دستور زبان و فرهنگنويسی، در اين شبه قاره سهم بزرگی در زبان و ادب فارسی دارد. لبابالالباب بهعنوان نخستين تذكره فارسی در اين شبه قاره تأليف شد. هرچند كه نثر كتاب، مصنوع و اشعار انتخابی آن متكلف هستند، بهعنوان تنها منبع بازمانده از شاعران متقدم پارسیگوی اهميت بسياری دارد. تا سه قرن بعد، تذكرهای در هندوستان تأليف نشد، ولی از قرن ١٠ ق. تذكرهنويسی سير صعودی خود را در اين منطقه آغاز كرد. در نخستين دوره حكومت تيموريان تنها دو تذكرهنگار، هندیالاصل بودند و بقيه از ساير نقاط به اين كشور مهاجرت كرده بودند؛ ولی در دومين دوره، تقريباً همه تذكرهنگاران هندیالاصل بودند[۱٨] (١٢: ٩٠، ٢٠٠). تذكرههايی كه در هند تأليف شده نشاندهنده تحول شعر فارسی در اين منطقه هستند و برای مطالعه سير تحول شعر فارسی و سرگذشت شاعران فارسیگوی هند اهميت دارند. تذكرهنويسی در شبه قاره هند بيش از ايران رواج داشته و از مهمترين تذكرههای تأليف شده در اين كشور در قرن دهم میتوان به روضهالسلاطين و نفايسالمآثر؛ در قرن يازدهم به خلاصهالاشعار و زبدهالافكار، ميخانه، و عرفاتالعاشقين و عرصاتالعارفين؛ در قرن دوازدهم به مرآهالخيال، سرو آزاد، و مجمعالنفايس؛ در قرن سيزدهم به مخزنالغرايب، نتايجالافكار، و شمع انجمن؛ و در قرن چهاردهم به رياضالعارفين، سخنوران چشم ديده، و حديث حيات اشاره كرد[۱۹] (١٨:١١). از نيمه دوم قرن چهاردهم تذكرهنويسی در اين كشور سير نزولی يافت و چند تذكرهای هم كه نگاشته شده جزو تحقيقات دانشگاهی و پاياننامههای دكتری بوده است[٢٠] (٦٦٠:١٢).
[↑] تذكرههای برجای مانده
تذكرهنويسی، از آغاز، سير صعودی را پيموده است. از قرن هفتم هجری تنها لبابالالباب عوفی باقی است. از قرن هشتم ٢ مورد، از قرن نهم ٧ مورد، از قرن دهم ٣٣ مورد، از قرن يازدهم ۵٨ مورد، از قرن دوازدهم ٧٢ مورد، از قرن سيزدهم ١۵١ مورد، و از قرن چهاردهم ٢٠٠ مورد تذكره برجای مانده است[٢۱] (٣٢٩: ١). در قرنهای ١٣ و ١۴ ق. همگام با دگرگونی در نوع و كيفيت تذكرهها، نوع ديگری از كتابهای ادبی ظهور كرد. كتابهای تاريخ ادبيات و تاريخنويسی ادبی - كه از قرن سيزدهم آغاز شده بود - جايگزين تذكرهها و تذكرهنويسی شد. البته تذكرهنويسی همچنان به مسير خود ادامه داده است. تذكرههايی كه از قرن چهاردهم باقیمانده اكثراً محلی است، ولی به تذكرههای عظيمی چون سخنوران نامی معاصر ايران از سيد محمدباقر برقعی در ده جلد، كه تا زمان تحرير مقاله شش جلد آن بهچاپ رسيده است، نيز میتوان اشاره كرد[٢٢] (٨:٩).
از ميان مهمترين تذكرههای برجای مانده از دوره صفوی به بعد، موارد زير شايان توجه است: رياضالشعراء نوشته واله داغستانی در سال ١١٦١ ق.؛ خزانه عامره تأليف ميرغلامعلی آزاد بلگرامی (-١٢٠٠ ق.)؛ آتشكده نوشته لطفعلی بيگآذر (-١١٩۵ ق.)؛ سفينه خوشگو نوشته محمدافضل سرخوش؛ انجمن خاقان نوشته راوی بايندری تأليف ١٢٣۴ ق.؛ مجمعالفصحا نوشته رضاقلی خان هدايت در سال ١٢٨٨ ق. كه جامعترين تذكره فارسی است؛ و حديقهالشعرا نوشته احمد ديوان بيگی (-١٣١٠ ق.)[٢٣] (٣٠:٣؛ ١٣: ج ١، ص "ح ـ ض").
[↑] تقسيمبندی تذكرهها
تذكرهها را از نظر دامنه به عام و خاص تقسيم كردهاند. تذكره عام به تذكرههايی گفته میشود كه بدون در نظر گرفتن زمان، مكان، نوع، مضمون، قالب اشعار، موقعيت شاعر، و جز آن به معرفی شاعران بپردازد و آثار آنها را ذكر كند؛ به عبارت ديگر، تمام شاعران پارسیگوی را دربرگيرد. نخستين تذكره عام فارسی لبابالالباب عوفی است[٢۴] (١: ج ٢، ص ٣٢٩). تذكره خاص به معرفی گروه خاصی از شاعران میپردازد و خود انواع گوناگون دارد: ١) تذكرههای محلی كه شعرای منطقه خاصی را معرفی میكنند، و ممكن است يك شهر، يك منطقه، يا يك ولايت در محدوده اين تذكرهها قرار گيرد[٢۵] (٩٢:٧-٩٣)، مانند سخنوران يزد تأليف اردشير خاضع يزدی يا سخنوران آذربايجان؛ ٢) تذكرههای عصری كه دوره زمانی محدودی را دربر میگيرند، كه بعضی از آنها فقط به معرفی شاعران همعصر مؤلف میپردازند. تذكره انجمنآرا و تذكره نصرآبادی تأليف ميرزا محمدطاهر نصرآبادی[٢٦] (۴: ذيل "واژه")، كه شاعران عصر صفويه را معرفی میكند، در زمره اينگونه تذكرهها قرار میگيرد؛ ٣) تذكرههای موضوعی كه بر موضوع و مضمون خاصی از اشعار از قبيل مرثيهگويی، حماسهسرايی، منقبتسرايی، و جز آن توجه دارند[٢٧] (٣٢٩: ١). بهطور مثال، تذكره ميكده شاعرانی را در برمیگيرد كه ساقینامه سرودهاند؛ ۴) تذكرههای قالب شعری، كه در آن، قالب خاصی از شعر مورد نظر تذكرهنويس است؛ مانند غزل، رباعی، مثنوی، و جز آن. تذكره هفت آسمان كه در ترجمه احوال شاعران مثنویسراست، بستانالعشاق تأليف عليرضا ميرزا قاجار متخلص به شهره در ترجمه احوال غزلسرايان، و بستانالفضايل تأليف همو در شرح حال قصيده سرايان، نمونههايی از اين گروه هستند[٢٨] (٨: ج ١، ص ١٠١، ١٠٧)؛ و ۵) تذكرههای طبقاتی كه منحصر به طبقه معيّنی از شاعران، از قبيل شاهان، وزيران، عارفان، و جز آن است. تذكره رياضالعارفين نوشته رضا قلیخان هدايت در ١٢٦٠ ق.، شرح حال ٣۵۴ شاعرِ عارف و عارف شاعرِ را دربر میگيرد. برخی تذكرهها در چند گروه قرار میگيرند. تذكره سروآزاد هم دوره مشخص و هم مكان خاصی را درنظر دارد و شاعرانی كه در فاصله سالهای ١٠٠٠ تا ١١٦٦ ق. در هندوستان متولد شده يا به هندوستان آمدهاند، در اين كتاب معرفی شدهاند[٢۹] (۴۴:١٢). تذكرهها را با توجه به ساده يا مصنوع بودن نثرشان نيز تقسيم كردهاند[٣٠] (١٢: ۴٦-۴٧). اصالت مطالب تذكرهها نيز در تقسيمبندی آنها مؤثر بوده است. برخی محققان تذكرههای اصيل را تذكرههايی میدانند كه همه مطالب آن از خود تذكرهنويس باشد و از تذكرههای ديگر نقل و اقتباس نكرده باشد[٣۱] (۴۵:١٢).
ذكر اسامی شاعران در تذكرهها ممكن است دارای ترتيبهای زير باشد: ١) الفبايی، كه اسامی شاعران را به ترتيب الفبای حرف اول اسم يا تخلص شاعر آوردهاند، مانند نفايسالمآثر و عرفاتالعاشقين؛ ٢) تاريخی، كه در آن اسامی شاعران با توجه به سال درگذشت آنها مرتب شده است، مانند خلاصهالاشعار و ميخانه؛ ٣) جغرافيايی كه شاعران با توجه به موطنشان تقسيمبندی میشوند، و در ذيل نام هر منطقه، شهر، يا كشور شاعران آن ناحيه معرفی میگردند، هفت اقليم و لطايفالخيال به اينگونه مرتب شدهاند؛ ۴) مذهبی، كه بر مبنای مذهب تقسيم شدهاند. بهطور مثال، گل رعنا و انيسالاحبا در ابتدا شاعران مسلمان و سپس شاعران هندو را معرفی میكنند. البته در ذيل هر مذهب نظم الفبايی رعايت شده است؛ ۵) ارزش شعری، كه در آن پايه ادبی شاعر سبب تقدم يا تأخر نام وی شده است، مانند مجمعالشعرای جهانگيري؛ ٦) موقعيت اجتماعی و شغلی، كه در آن تقسيمبندی فصول و ابواب فرعی با توجه به شغل شاعر انجام گرفته است. بهطور مثال، در تذكره محك شعرا ابتدا پادشاه، سپس شاهزادگان، آنگاه امرای دربار، و در انتها نام ساير شاعران آمده است؛ و ٧) بدون قاعده، كه در آن از نظم و قاعده خاصی برای ترتيب اسامی شاعران استفاده نشده است، مانند تذكرهالمعاصرين حزين، رياضالفردوس، و خزينهالشعرا[٣٢] (١٢: ۴١-۴٢).
[↑] تذكرههای غير ادبی
ممكن است سرگذشت افراد ديگری چون هنرمندان، دانشمندان، و جز آن نيز تحت نام تذكره بيايد. از اينگونه تذكرهها از كتاب تذكرهالخطّاطين، نوشته ميرزا سنگلاخ بجنوردی خراسانی (-١٢٩۴ ق.) میتوان ياد كرد. اين كتاب در آداب خوشنويسی و شرح زندگی خوشنويسان به زبان فارسی است[٣٣] (٦: ج ۴، ص ١٩٣)؛ تذكرهالائمه تأليف محمدباقر بن محمدتقی لاهيجی در سال ١٠٨۵ ق. در شرح حال، كرامات، معجزات، و فضايل ائمه اطهار (س) نوشته شده است. در اين اثر، به ٢٠٠ كتاب از تأليفات دانشمندان اهل تسنّن درباره فضايل امام علی (ع) اشاره شده است[٣۴] (۵: ج ۴، ص ١٩٣). برخی تذكرهها نيز سرگذشت و آثار فرد واحدی را دربر میگيرند؛ بهطور مثال، تذكرهالعظيميه، نوشته محمد ابراهيم كرباسی (-١٣٦٢ ق.) درباره زندگی و سرگذشت عبدالعظيم حسنی است. اين كتاب در يك مقدمه، دوازده تذكره، و يك خاتمه تدوين شده است[٣۵] (٢: ج ۴، ص ١٩٣-١٩۴).[٣٦]
[↑] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دايرةالمعارف كتابداری و اطلاعرسانی توسط مژده كمالیفرد برشتۀ تحرير درآمده است.
يادداشت ۲: در اين مقاله کاربرد واژۀ "ايران" قابل تأمل است. برای ابهامزدايی نياز به توضيح دارد.
[↑] پینوشتها
[۱]- ذوالقدری، ميمنت (ميرصادقی)، واژهنامه هنر شاعری، ذيل "تذكره" (ذيل "واژه")
[۲]- ستوده، غلامرضا، مرجعشناسی و روش تحقيق در ادبيات فارسی، تهران: سازمان مطالعه و تدوين كتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت)، ١٣٧۴، صص ٩٠-٩١
[۳]- نعمانی، رئيس احمد، "مروری بر تذكرهنويسی فارسی"، كيهان فرهنگی، ش ١۴٣ (تير ١٣٧٧)، ص ١٦
[۴]- معين، محمد، فرهنگ فارسی، ج ۵، ذيل "تذكرهالاولياء"
[۵]- نقوی، عليرضا، تذكرهنويسی فارسی در هند و پاكستان، تهران: علمی، ١٣۴٣، صص ٢-٣
[۶]- همانجا، ص ٣
[٧]-
[۸]-
[۹]-
[۱٠]-
[۱۱]-
[۱۲]-
[۱۳]-
[۱۴]-
[۱۵]-
[۱۶]-
[۱٧]-
[۱۸]-
[۱۹]-
[٢٠]-
[٢۱]-
[٢۲]-
[٢۳]-
[٢۴]-
[٢۵]-
[٢۶]-
[٢٧]-
[٢۸]-
[٢۹]-
[۳٠]-
[۳۱]-
[۳۲]-
[۳۳]-
[۳۴]-
[۳۵]-
[۳۶]- كمالیفرد، مژده، تذکره، دايرةالمعارف كتابداری و اطلاعرسانی (نسخه آزمایشی)
[↑] جُستارهای وابسته
□
□
□
[↑] سرچشمهها
□ ١) اصيل، حجتالله. "تذكره". دانشنامه ادب فارسی (٢): فرهنگنامه ادبی فارسی، ص ٣٢٩-٣٣٠؛ ٢) انوشه، حسن. "تذكره العظيميه". دايرهالمعارف تشيع. ج ۴، ص ١٩٣-١٩۴؛ ٣) انوشه، حسن. فرهنگ زندگينامهها. تهران: مركز نشر فرهنگی رجاء، ١٣٦٩؛ ۴) ذوالقدری، ميمنت (ميرصادقی). واژهنامه هنر شاعری. ذيل "تذكره"؛ ۵) روحانی، محمدحسين. "تذكرهالائمه". دايرهالمعارف تشيع. ج ۴، ص ١٩٣؛ ٦) همو. "تذكرهالخطّاطين". دايرهالمعارف تشيع. ج ۴، ص ١٩٣؛ ٧) ستوده، غلامرضا. مرجعشناسی و روش تحقيق در ادبيات فارسی. تهران: سازمان مطالعه و تدوين كتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت)، ١٣٧۴؛ ٨) گلچين معانی، احمد. تاريخ تذكره فارسی. سلسله انتشارات دانشگاه تهران، ١/١٢٣٦؛ گنجينه فهرست و كتابشناسی، شماره .١٦ تهران: دانشگاه تهران، ١٣۴٨؛ ٩) "مصاحبه با سيد محمدباقر برقعی: مؤلف بزرگترين تذكره ١٠ جلدی سخنوران نامی معاصر ايران". ابرار، ٢١ شهريور ١٣٧۵؛ ١٠) معين، محمد. فرهنگ فارسی. ج ۵، ذيل "تذكرهالاولياء"؛ ١١) نعمانی، رئيس احمد. "مروری بر تذكرهنويسی فارسی". كيهان فرهنگی، ١۴٣ (تير ١٣٧٧): ١٦-٢١؛ ١٢) نقوی، عليرضا. تذكرهنويسی فارسی در هند و پاكستان. تهران: علمی، ١٣۴٣؛ ١٣) هدايت، رضاقلی بن محمد هادی. مجمعالفصحاء. به كوشش مظاهر مصفا. تهران: اميركبير، ١٣٣٦.
□ دايرةالمعارف كتابداری و اطلاعرسانی (نسخه آزمایشی)
[برگشت به بالا] [گفت و گو و نظر کاربران در بارهٔ مقاله]