ابومحمد مُصلِح بن عَبدُالله مشهور به سعدی شیرازی (زادۀ ٦۰٦ ه.ق – درگذشتۀ ٦۹۱ ه.ق) شاعر و نویسندهٔ پارسیگوی ایرانی است.[۱] مقامش نزد اهل ادب تا بدانجاست که به وی لقب استاد سخن دادهاند. آثار معروفش کتاب گلستان در نثر و بوستان در بحر متقارب و نیز غزلیات وی است.[٢]
[↑] زندگینامه
سعدی در شیراز زاده شد. دربارۀ تاريخ تولدش بين دانشمندان اختلاف نظر است. بر اساس نوشتهها و سرودههای خود سعدی در گلستان و بوستان، در اين مورد دو حدس زده شده است. نظر اکثریت مبتنی بر بخشی از دیباچهٔ گلستان است (با شروع "یک شب تأمل ایام گذشته میکردم") که بر اساس بیت "ای که پنجاه رفت و در خوابی" و سایر شواهد این حکایت، سعدی را در ۶۵۶ قمری حدوداً پنجاه ساله میدانند و در نتیجه تولد وی را در حدود ۶۰۶ قمری میگیرند. از طرف دیگر، عدهای، از جمله محیط طباطبایی در مقالهٔ "نکاتی در سرگذشت سعدی"، بر اساس حکایت مسجد جامع کاشغر از باب پنجم گلستان (با شروع "سالی محمد خوارزمشاه، رحمت الله علیه، با ختا برای مصلحتی صلح اختیار کرد") که به صلح محمد خوارزمشاه که در حدود سال ۶۱۰ بوده است اشاره میکند و سعدی را در آن تاریخ مشهور مینامد، و بیت "بیا ای که عمرت به هفتاد رفت" از اوائل باب نهم بوستان، نتیجه میگیرد که سعدی حدود سال ۵۸۵ قمری، یعنی هفتاد سال پیش از نوشتن بوستان در ۶۵۵ قمری، متولد شدهاست. بیشتر پژوهندگان (از جمله بدیعالزمان فروزانفر در مقالهٔ "سعدی و سهروردی" و عباس اقبال در مقدمه کلیات سعدی) این فرض را که خطاب سعدی در آن بیت بوستان خودش بودهاست، نپذیرفتهاند. اشکال بزرگ پذیرش چنین نظری آن است که سن سعدی را در هنگام مرگ به ۱۲۰ سال میرساند. حکایت جامع کاشغر نیز توسط فروزانفر و مجتبی مینوی داستانپردازی دانسته شدهاست، اما محمد قزوینی نظر مشخصی در این باره صادر نمیکند و مینویسد "حکایت جامع کاشغر فیالواقع لاینحل است". محققین جدیدتر، از جمله ضیاء موحد (موحد ۱۳۷۴، صص ۳۶ تا ۴۲)، کلاً این گونه استدلال در مورد تاریخ تولد سعدی را رد میکنند و اعتقاد دارند که شاعران کلاسیک ایران اهل "حدیث نفس" نبودهاند بنابراین نمیتوان درستی هیچیک از این دو تاریخ را تأیید کرد.[*]
سعدی در شيراز در ميان خاندانی که از عالمان دين بودند ولادت يافت. دولتشاه مینويسد که: "گويند پدر شيخ ملازم اتابک بوده" يعنی اتابک سعد بن زنگی، و البته قبول چنين قولی با اشتغال پدر سعدی به علوم شرعيه منافات ندارد. سعدی از دوران کودکی تحت تربيت پدر قرار گرفت و از هدايت و نصيحت او برخوردار گشت؛ ولی در کودکی يتيم شد و ظاهراً در حضن تربيت نيای مادری خود که بنابر بعضی اقوال مسعود بن مصلح الفارسی پدر قطبالدين شيرازی بوده، قرار گرفت و مقدمات علوم ادبی و شرعی را در شيراز آموخت و تحصيلات خود را در آن شهر به پايان رساند.[] هنوز نوجوان بود، که به توصیه اتابک برای ادامه تحصیل عازم بغداد شد و در مدرسه مشهور نظامیه و دیگر حوزههای علمی آن شهر به دانشآموزی پرداخت. تا ۶۲۳ هجری قمری (۱۲۲۶ میلادی) سعدی بهعنوان طالب علم در بغداد ماند و از محضر استادانی چون شیخ ابوالفرج جوزی و شیخ شهابالدین سهروردی بهره برد. پس از دانشآموختگی تصمیم به ترک بغداد گرفت ولی چون ایالت فارس ناامن و محل تاخت و تاز مغولان بود، به شیراز بازنگشت و برای حج گزاردن و جهانگردی یک رشته سفرهای طولانی را در پیش گرفت.
در این که سعدی از چه سرزمینهایی دیدن کرده میان پژوهندگان اختلاف نظر است و به حکایات خود سعدی هم نمیتوان چندان اعتماد کرد، زیرا بسیاری از آنها پایه نمادین و اخلاقی دارند نه واقعی. مسلم است که شاعر به عراق، شام و حجاز سفر کرده است و شاید از هندوستان، ترکستان، آسیای صغیر، غزنه، آذربایجان، فلسطین، یمن و افریقای شمالی هم دیدار کرده باشد. او در این سفرهای سخت ماجراهای بسیار از سر گذراند که اسارتش بهدست فرانکها و بردگی در کار ساختمان برج و باروی شهر طرابلس از آن جمله است.
پس از حدود سی سال جهانگردی، وقتی سعدی به زادگاه خود بازگشت، مردی کهنسال بود (۱۲۵۵ میلادی) و ابوبکر بن سعد بن زنگی بر فارس حکومت میکرد. سالهای باقیمانده عمر سعدی به موعظه و نگارش گذشت. با استفاده از تجربهها و آموختههایش کتاب بوستان را در سال ۶۵۵ هجری قمری (۱۲۵۷ میلادی) به نظم، و گلستان را در سال ۶۵۶ هجری قمری (۱۲۵۸ میلادی) به نظم و نثر نگاشت.[]
[↑] آرامگاه
در شمال شرقی شيراز، در دامنه کوه قهندژ، انتهای خيابان بوستان، در کنار باغ دلگشا، خانقاهی بود كه شيخ اجل سعدی شيرازی پس از عمری جهانگردی، اواخر عمرش را در آنجا میگذراند و سپس در همانجا به خاک سپرده شد. شايد نخستين جهانگردی كه از سعدی نام برده، ابنبطوطه مراكشی باشد كه در سفرنامهاش به وصف آرامگاه میپردازد. طبق گزارش او، بقعه شيخ باغ زيبايی بود كه در نزديكیاش نهر بزرگی جريان داشت و شيخ با دست خود حوض كوچكی از سنگ مرمر برای شست و شو ساخته بود؛ حوضی كه به قنات راه دارد و امروزه در آن ماهيهای قرمز زيادی هست و به اعتقاد مردم شيراز نبايد آزارشان داد.
در سال ۹۹٨ هجری قمری به دستور حکمران فارس، خانقاه شيخ ويران گرديد و اثری از آن باقی نماند تا اينکه در سال ۱۱٨٧ هجری قمری به دستور کريمخان زند عمارتی دو اشكوبه از گچ و آجر بر فراز مزار شيخ بنا شد. در دو طرف راهرو دو اتاق کرسی دار نيز ساخته شد كه يكی تربت شيخ را دربر میگرفت و ديگری كه در غرب راهرو قرار داشت، بعدها خوابگاه ابدی شوريده(فصيح الملک)، شاعر نابينای شيرازی شد كه میگويند روزگاری متولی بقعه و بارگاه سعدی بود. كتيبه روی سنگ قبر به خط نستعليق مربوط به زمان همين خان زند است كه خود را وكيلالرعايا میناميد. طبقه بالای ساختمان نيز مانند طبقه زيرين بود، با اين تفاوت که بر روی اتاق شرقی که قبر سعدی در آن بود، به احترام شيخ اتاقی ساخته نشد و سقفش به اندازه دو طبقه ارتفاع داشت.
بنای فعلی آرامگاه سعدی از طرف انجمن آثار ملی در سال ۱٣٣۱ خورشيدی با تلفيقی از معماری قديم و جديد ايرانی در ميان عمارتی هشت ضلعی با سقفی بلند و کاشيکاری ساخته شد. رو به روی اين هشتی، ايوان زيبايی است که دری به آرامگاه دارد.[آرامگاه سعدی، روزنامۀ اطلاعات، چهارشنبه یکم اردبیهشت ۱٣٨۹، شماره ٢۴٧٣٠]
[↑] …
[↑] :
[↑] :
[↑] :
[↑] :
[↑] :
[↑] :
[↑] :
[↑] :
[٣]
[۴]
[۵]
[٦]
[٧]
[٨]
[۹]
[۱٠]
[۱۱]
[۱٢]
[۱٣]
[۱۴]
[۱۵]
[۱٦]
[۱٧]
[۱٨]
[۱۹]
[٢٠]
[٢۱]
[٢٢]
[٢٣]
[٢۴]
[٢۵]
[٢٦]
[٢٧]
[٢٨]
[٢۹]
[٣٠]
[٣۱]
[٣٢]
[٣٣]
[٣۴]
[٣۵]
[٣٦]
[٣٧]
[٣٨]
[٣۹]
[۴٠]
[۴۱]
[۴٢]
[۴٣]
[۴۴]
[↑] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط … برشتۀ تحرير درآمده است.
[↑] پيوستها
پيوست ۱:
پيوست ٢:
پيوست ۳:
پيوست ۴:
پيوست ۵:
پيوست ۶:
[↑] پینوشتها
[۱]-
[۲]-
[۳]-
[۴]-
[۵]-
[۶]-
[٧]-
[۸]-
[۹]-
[۱٠]-
[۱۱]-
[۱۲]-
[۱۳]-
[۱۴]-
[۱۵]-
[۱۶]-
[۱٧]-
[۱۸]-
[۱۹]-
[٢٠]-
[٢۱]-
[٢۲]-
[٢۳]-
[٢۴]-
[٢۵]-
[٢۶]-
[٢٧]-
[٢۸]-
[٢۹]-
[۳٠]-
[۳۱]-
[۳۲]-
[۳۳]-
[۳۴]-
[۳۵]-
[۳۶]-
[۳٧]-
[۳۸]-
[۳۹]-
[۴٠]-
[۴۱]-
[۴۲]-
[۴۳]-
[۴۴]-
[۴۵]-
[۴۶]-
[۴٧]-
[۴۸]-
[۴۹]-
[↑] جُستارهای وابسته
□
□
□
[↑] سرچشمهها
□ موحد، ضیاء، سعدی، تهران: طرح نو، چاپ دوم، ۱۳۷۴ خ.
□
□
□
[↑] پيوند به بیرون
□ [1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20]
□
□
[برگشت به بالا] [گفت و گو و نظر کاربران در بارهٔ مقاله]