- عَربستان، تاریخِ پیش از اسلامِ خود را بهرسمیّت مىشناسد
- يادداشتها
- پینوشتها
- جُستارهای وابسته
- سرچشمهها
[اسلام] [عربستان سعودی]
برایِ نخستینبار است که رهبرانِ عربستانِ سعودی مىخواهند به جهانیان نشان دهند که کشورشان پیش از اسلام نهتنها گذشتهای داشته، بلکه گذشتهای شکوهمند و پُرافتخار داشته است. چه کسی مىتوانست پیشبینی کند که روزی رهبرانِ عربستان، تاریخِ پیش از اسلامِ کشورشان را، که از نظر اسلام سراپا به شِرک آلوده است، این چنین بستایند.
[↑] عَربستان، تاریخِ پیش از اسلامِ خود را بهرسمیّت مىشناسد
نخستینبار است که موزۀ لوورِ پاریس نمایشگاهی چنین باشکوه به گذشتۀ باستانیِ عربستانِ سعودی اختصاص مىدهد. در این نمایشگاه، که روزِ سهشنبه سیزدهم ژوئیه با حضورِ وزیرِ امورِ خارجۀ عربستانِ سعودی گُشایش یافت، آثاری از گذشتۀ پیش از اسلامِ این کشور بهنمایش گذاشتهاند که بسیاری از آنها را تاکنون از عربستان خارج نکرده بودند. "راههایِ عربستان / باستانشناسی و تاریخِ عربستانِ سعودی"، نامی است که به این نمایشگاه دادهاند. این نمایشگاه تا ۲۷ سپتامبر ۲۰۱۰ ادامه خواهد داشت.
در این نمایشگاه در حدودِ سیصد اثر بهنمایش گذاشتهاند که همه، بهگُفتۀ کارشناسان، دارایِ ارزشِ والایِ تاریخی و باستانشناختی اند و دورنمایِ بیسابقهای از فرهنگهایِ گوناگونی را به بینندگان عرضه مىکنند که از گذشتههایِ بسیار دور تا آستانۀ عصرِ مُدرن، یکی پس از دیگری در سرزمینِ عربستان پدید آمدهاند و بالیدهاند. این آثار، بهویژه، از گذشتۀ ناشناختۀ پیش از اسلامِ این کشور پرده بَرمی دارند که گویا گذشتهای بَس درخشان و شکوفا بوده است. این گذشته را کاوُشهایِ باستانشناختی رفته رفته از زیرِ خاک بیرون مىآورند و در برابر دیدگانِ مردمِ عَرب و جهانیان بهنمایش مىگذارند.
در این نمایشگاه تعداد زیادی لوحِ قَبربه نمایش گذاشتهاند که بعضی از آنها انسانچهر و یادگارِ چهار هزار سالِ پیش اند. بر رویِ برخی از این لوحها سخنانی شورانگیز کَندهکاری کردهاند. تَندیسهایِ عظیمِ سلاطینِ لیحان (از قرن ششم تا چهارمِ پیش از میلاد)، ظَرفهایِ نقرهای و جواهراتِ گرانبهایی که در گورهایِ کنده شده در سینۀ کوهها یافتهاند، همه نشان مىدهند که تمدّنِِ پیش از اسلامِ این کشور، تمدّنی زنده و زایا بوده است. بهرغمِ شرایطِ سختِ طبیعی، مردمانی که در گذشتههایِ دور در این کشور مىزیستهاند، گویا از جایگاهِ جغرافیاییِ سرزمینشان بهبهترین وجه سود جُسته بودند. این سرزمین، گذرگاهِ جادههایی بود که سواحلِ اقیانوسِ هند و کشورهایِ شاخِ افریقا را به مِصر و میانرودان (بینالنهرین) و دنیایِ مدیترانه مىپیوستند. در آغازِ نخستین هزارۀ پیش از میلاد، فزونی گرفتنِ داد و ستد با جهانِ بیرون، بهشکوفایی شهرهایِ کاروانرو انجامیده بود و بدینسان، فرهنگِ محلّی با ایدههایِ تازهای که از امپراتوریهایِ بزرگِ همجوار مىآمد، درآمیخته بود. آرامگاههایِ عظیم و شکوهمندِ مَدائِن صالح در شمالِ غربِ عربستانِ سعودی، گُواهِ انکارناپذیری است بر ذوقِ سرشار و دانشِ شگفتانگیزِ نَبَطیان.
نَبَطیان قومی عَرَب بودند و در جنوبِ شام مىزیستند. پایتختِ آنان شهرِ سِلع (بهمعنایِ شِکافِ کوه) بود که سپس پِترا نام گرفت. پِترا واژهای است یونانی به معنایِ "تختهسنگ"، زیرا این شهر را در سینۀ کوه در دِلِ صَخرههایی بهرنگِ صورتی تراشیده بودند. این شهر اکنون در کشور اُردُن قرار دارد و آن را البترا مىنامند که تلفظِ عربی پِترا است. نَبَطیان نیز مانند اعرابِ حِجازی بُتهای هُبَل، لات، عُزّی، منات و الهۀ ذوالشِری یا همان الهۀ خورشید را مىپرستیدند. بهعقیدۀ بعضی از باستانشناسان، شهر پِترا را قوم ثَمود از تبارِ اَعرابِ بائِده ساخته بودند.
باری، عربستانِ سعودی بهسببِ جایگاهِ جُغرافیاییاش در آسیایِ غربی و گستردگیِ خاکَش، زادگاهِ فرهنگهایِ کُهنِ گوناگونی بوده است که هر کدام نشانههایی از خود در این سرزمین بهجا گذاشتهاند. این فرهنگها در درازنایِ تاریخ در گوشه و کنارِ این سرزمین زاده شدهاند و بالیدهاند و سپس فرو نشستهاند. آنگاه جا و میراثِ خود را به فرهنگها و تمدّنهایِ تازه نَفَسِ دیگری واگذاشتهاند.
عربستان در سراسرِ تاریخِ خود از تمدّنهایِ همجَوارش مانند میانرودان (بینالنهرین)، ایران، مصر، مشرق (بخشی از خاورِ میانه، شاملِ لبنان و سوریه و اُردُن و فلسطین و اسرائیل) یا یَمن، و سپس از امپراتوریهایِ بزرگِ پایانِ روزگارِ باستان اثر پذیرفته بود. کاروانهایِ کالا که معمولاً مردانِ مسلّح و گاه کاتِبان آنها را همراهی مىکردند، همواره از شرق تا غرب و از شمال تا جنوبِ این سرزمین را در مینَوَردیدند و به فراخورِ چشماندازِ طبیعیِ آن، راههایِ کاروانروِ بسیاری در دلِ آن مىکشیدند و جایگاهِ برجستۀ این سرزمین را در مقامِ چهارراهِ بازرگانی و فرهنگی حفظ مىکردند. از این راهها کُندر و ادویه و مُرِِّ مَکّی و گَردِ طلا و کاسۀ لاک پُشت و فراوردههایِ گرانبهایِ دیگر حمل مىکردند. شهرِ حِجر (به یونانی هِگرا) در مَدائن صالح، ایستگاهی بود که کاروانها در آن فرود مىآمدند. این گونه شهرها در مسیرِ راههایِ کاروانرو شِکل مىگرفتند و پس از چندی به پایتختِ دولتی نیرومند یا اردوگاهِ قبیلهای تبدیل مىشدند. بعضیها معتقدند که شهرِ حِجر، پایتختِ قومِ ثَمود بوده است که مردمانی کشاورز و تاجرپیشه بودند و پیش از ظهورِ اسلام از میان رفتند. در قرآن بهقوم ثَمود و شهر حِجر اشاره شده است: "و به راستی که اهلِ حِجر پیامبران را دروغزن شمردند. و مُعجزات خود را به آنان بخشیدیم ولی از آنها رویگردان بودند. و از کوهها خانههایی [برایِ خود] مىتراشیدند و در امان بودند. آنگاه بامدادان بانگ مرگبار آنان را فروگرفت. و دستاوردشان [عذابِ الهی را] از آنان باز نداشت" (سورۀ الحِجر). نمایشگاهِ لوور را مىتوان پایانی بر این عذابِ الهی دانست که شهرِ حِجر را گریزی از آن نبود.
در تاریخِ اسلام، از روزگارِ عربِ پیش از پیامبر زیرِ عنوانِ جاهلیّت یاد کردهاند. برطبقِ تاریخی که تاکنون بهما آموختهاند، عَرب جاهلی از علم و تمدن بهرۀ ٔ چندانی نداشت و تنها به آنچه برای جامعهای بَدَوی ضروری بود، مىپرداخت. گویا مُهم ترین دانشِ عربِ جاهلی شعر بوده است. امّا نمایشگاهِ موزۀ لوور برایِ نخستین بار تصویرِ دیگری از عهدِ جاهلیّتِِ یعنی از روزگارِ عربِ پیش از اسلام بهنمایش مىگذارد.
پادشاهیِ عربستان تا مدّتها از بهرسمیّت شناختنِ تاریخِ باستانیِ این کشور سَر باز مىزد و آن را روزگارِ بیتاریخی مىشمرد. فراموش نکنیم که سلطنتِ خاندانِ سعودی، از نظر ایدئولوژیکی، بر پیوندِ میانِ محمّد ابن سعود (۱۷۱۰-۱۷۶۵ میلادی) و محمّد ابن عبدالوَهّاب (۱۷۰۳-۱۷۹۲ میلادی)، بنیانگذارِ وَهابیّت، استوار شده است که اصولِ اعتقادیاش در قرنِ هیجده میلادی، دیدگاهِ تازهای در مذهبِ سُنّیِِ حَنبَلی گشود. او از عُلمایِ پیروِ ابن تیمیه بود و بازگشت به پاکی و بیآلایشیِ آغازینِ اسلام را موعظه مىکرد. مخالفِ سرسختِ شیعه و تصوّف بود و اسلامِ راستین را جُز در حدیث و قرآن نمىجُست. بنیانگذاریِ پادشاهیِ عربستانِ سعودی در میانۀ قرنِ هیجدهم محصولِ پیوندِ میانِ آرمانهایِ این دو شخصیّتِِ تاریخی بود. بهگُفتۀ مورّخی فرانسوی، جنگاوری در پیِ اصولِ مقدّس بود و واعظی در پیِ شمشیر. پس چه اتّفاقی افتاده است که اکنون ملک عبدالله ابن عبدالعزیز آل سعود، پادشاهِ عربستان، به آثارِ اعرابِ مُشرِکِ خدایان پرستِ پیش از اسلام چنین دلبستگی نشان مىدهد، اعرابی که پیامبرِ اسلام بُتهاشان را شکسته بود و آنان را به پرستشِ الله، خُدایِ یگانه، فراخوانده بود.
حقیقت این است که ذهنیّتها در عربستانِ سعودی رفته رفته تغییر مىکنند.
برگُزاریِ این نمایشگاه بدونِ همکاریِ فعّالِِ رهبرانِ سعودی امکانپذیر نبود.
در سالِ ۲۰۰۵، دولتِ فرانسه با مَلِک عبدالله قراردادِ همکاریِ فرهنگی بست که در آن، برگزاریِ دو نمایشگاه، یکی در ریاض، پایتختِ عربستان، و دیگری در پاریس، پیش بینی شده بود. در سالِ ۲۰۰۶، برایِ نخستینبار نمایشگاهی در ریاض مجموعهای از هُنرهایِ اسلامی بهنمایش گذاشت که همه را موزۀ لوور در اختیارِ آن نمایشگاه گذاشته بود.
نمایشگاهِ موزۀ لوور دربارۀ تاریخِ پیش از اسلامِ عربستان در چارچوبِ قراردادِ همکاریِ فرهنگیِ دو کشور برگزار مىشود. برایِ نخستینبار است که رهبرانِ عربستانِ سعودی مىخواهند به جهانیان نشان دهند که کشورشان پیش از اسلام نهتنها گذشتهای داشته، بلکه گذشتهای شکوهمند و پُرافتخار داشته است.
این کشور زادگاهِ پادشاهیهایِ نیرومندی بوده که با امپراتوریهایِ بزرگِ روزگار - از میانرودان (بینالنهرین) تا جهانِ مدیترانه - داد و ستد مىکردند.
راههایِ زیارت که امروز به شهرهایِ مقّدسِِ اسلام مىانجامند، بازسازی شدۀ راههایِ کاروانروِ گذشتهاند. با عبورِ کالاهایِ بازرگانی از این راهها، ایدهها و شیوههایِ زندگیِ مردمانِ همجوار و گاه دوردست نیز به این سرزمین راه مىیافتند.
باری، سیصد اثری که در این نمایشگاه بهنمایش گذاشتهاند، عربستانی را به بینندگان مىشناسانند که تاکنون ناشناخته بود: عربستانی فرهنگساز و در عین حال، گشوده به فرهنگهایِ دیگرِ جهان. آیا مىتوان امیدوار بود که این کشور دوباره درهایِ خود را به رویِ فرهنگهایِ دیگر بگشاید؟ امیر سُلطان بن سَلمان، رئیسِ کمیسیونِ آثارِ باستانیِ عربستانِ سعودی، معتقد است که نمایشگاهی مانند نمایشگاهِ موزۀ لوور در بارۀ تاریخِ عربستان، مىتواند نگاهِ جهانیان را به کشورش عوض کند. مىگوید: حدناشناسانِ مذهبی که رَبطی به نظامِ اخلاقیِ ما ندارند، فرهنگ و دینِ ما را به گروگان گرفتهاند. و خطاب به غَربیان مىافزاید:
در ما بهچشمِ هَمدستانِ القاعده ننگرید. چنان نیست که ما بر رویِ چاههایِ نَفت نشسته باشیم و بس، ما بر رویِ چاههایِ تمدّن نیز نشستهایم. در ما بهچشمِ ثروتمندانِ بیفرهنگ ننگرید.
رهبرانِ عَربستان با ستایشِ تاریخِ پیش از اسلامِ کشورشان، در واقع، مرزهایِ تاریخیِ میان ِ کُفر و اسلام را فرو مىریزند. اسلامِ سیاسی تاکنون ویرانگریهایِ بسیاری بهبار آورده، امّا بهنتایجِ ناخواستهای نیز انجامیده است. چه کسی مىتوانست پیش بینی کند که روزی رهبرانِ عربستان، تاریخِ پیش از اسلامِ کشورشان را، که از نظر اسلام سراپا به شِرکآلوده است، این چنین بستایند.
در واقع، آنان در پیِ ساخت و پرداختِ هویّتی ملّی برایِ کشور و مردمِ خود هستند.
زیرا به تجربه دریافتهاند که در روزگارِ کنونی پایههایِ کشوری نیرومند را نمىتوان بر دین اُستوار کرد و بس. این آگاهی در میانِ رهبرانِ جمهوریِ اسلامی پس از حملۀ نیروهایِ عراق بهخاک ایران پدید آمد و دیدیم که چگونه "اُمَّتِ اسلامی" خیلی زود جای خود را به "ملّت بزرگِ ایران" سپرد. البتّه آخوندها زرّادخانۀ هویتّیِِ حاضر و آمادهای در اختیار داشتند که بهکوششِ روشنفکرانِ مشروطه و دورۀ پهلویها فراهم آمده بود. امروز احمدینژاد بیش از آنکه بر طبلِ اسلامیّت بکوبد، بر طبلِ ایرانیّت مىکوبد. در سخنرانیهایش در داخل و خارجِ ایران، شاهانِ هخامنشی و تاریخِ پُرافتخارِ نیاکانِ دورِ ایرانیان را مىستاید.
برنامههایِ جامِ جَم در بارۀ تاریخِ باستانِ ایران و نتایجِ کاوُشهایِ باستانشناختی در ایران چشمِ ناسیونالیستهایِ ایرانی را خیره مىکند. دور نیست که ناسیونالیسم ایرانی در همین جمهوری اسلامی عرصه را بر اسلام تنگ کند.
باری، نمىتوان گفت که کشورهایِ منطقه از اسلام روی بر مىگردانند. امّا این را مىتوان گفت که نیروهایی از درون و بیرون، رهبرانِ این کشورها را وامی دارند که بر هویّتِِ ملّی کشورشان بیش از هویّتِِ اسلامیِ آن پافشاری کنند. این کشورها آشکارا با دِرفشِ ملّی صفآرایی مىکنند، هرچند که بر رویِ درفشهاشان، "الله" یا "لا اله الا الله ..." نوشتهاند.[۱]
[↑] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله که توسط علیرضا منافزاده برشتۀ تحرير درآمده، برای دانشنامهی آريانا توسط مهدی خراسانی ارسال است.
[↑] پینوشتها
[۱]- منافزاده، عليرضا، عَربستان، تاریخِ پیش از اسلامِ خود را بهرسمیّت مىشناسد، وبسايت فارسی
[↑] جُستارهای وابسته
□
□
□
[↑] سرچشمهها
□ وبسايت فارسی rfi
[برگشت به بالا] [گفت و گو و نظر کاربران در بارهٔ مقاله]