جستجو آ ا ب پ ت ث ج چ ح
خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ
ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

۱۳۸۹ آبان ۲۳, یکشنبه

عید قربان

از: مهدیزاده کابلی


فهرست مندرجات


عید قُربان[۱] (در عربی: عید الأضحی)، یکی از روزهای فرخنده در گاه‌شماری اسلامی است. این عید که مصادف با روز دهم ماه قمری ذی الحجه است، از گرامی‌ترین عیدهای مسلمانان است که به‌یاد ابراهیم و فرزندش اسماعیل، توسط بسیاری از مسلمانان جشن گرفته می‌شود.[٢] بسیاری از مسلمانان در سراسر جهان در این روز، گوسفند، گاو یا شتری را قربانی کرده و گوشت آن را بین همسایگان و مستمندان تقسیم می‌کنند.[٣]


[] واژه‌شناسی

از نظر معنای لغوی "قربانی" از لفظ "قربان" ماخوذ است، هر آن چیزی که وسیله تقرب و نزدیکی به‌سوی الله شود آن را "قربانی" می‌گویند، آن چیز خواه ذبح حیوان باشد یا دیگر صدقات.

برخی از دانشمندان اسلامی هر نیکی و عمل خیر را که باعث قرب و رحمت الهی باشد "قربانی" می‌نامند.

البته در عرف عام به آن حیوان مخصوص "قربانی" گفته می‌شود که به‌خاطر رضای الله در روزهای معین عید الاضحی - عید قربان - مسلمانان آن را ذبح می‌کنند و کلمه قربانی از لفظ قربان گرفته شده و چندین بار در قرآن مجید آمده است، در اکثر مواقع مراد از آن "حیوان مذبوحه" است.[۴]


[] تاریخچه

عید قربان ریشه در دوران پیش از تاریخ بشر دارد. انسان اولیه که از فهم اسرار طبیعت عاجز بود، برای به‌دست آوردن ترحم خدایان دست به‌قربانی کردن حیوانات یا انسان‌ها می‌زد. این سنت نزد همه ملل و ادیان به‌نام‌های مختلف موجود بوده و در اسلام نیز پذیرفته شده است.[۵]

یکی از کهن‌ترین آیین‌های اقوام آریایی، مِهرپرستی یا آیین مهر یا میترائیسم است که آیینی رازآمیز بود و بر پایه پرستش مهر (میترا) یا ایزد خورشید، عدالت، پیمان و جنگ، در دوران پیش از آیین زرتشت بنیان نهاده شد. در این آیین قربانی کردن گاو، یکی از مراسم دینی بود که به‌دست کرپن‌ها[٦] انجام می‌شد.

در اساطیر آریایی آمده است: میترا گاو مقدس را در حال چرا دستگیر می‌کند و پیروزمندانه سوار بر گاو می‌شود و آن را به غار خود می‌برد. پس از رسیدن به غار، میترا گاو را بر زمین می‌زند و بر پشت آن می‌نشیند و چاقوی خود را بر کتف گاو فرو می‌کند. در این هنگام سگ و مار برای لیسیدن خون گاو می‌آیند و عقرب برای این که بیضهٔ گاو را نیش بزند. سگ نشان پاسداری، مار نشان زندگی و عقرب نماینده اهریمن است که می‌خواهد منی گاو را آلوده کند. از محل زخم گاو سه خوشه گندم و نهال تاک در می‌آیند.این گاو، گاوی است که اورمزد خدای بزرگ آفریده تا بدینوسیله فر ایزدی خود را به فرزندانش منتقل کند. در روایات و متون کهن آریایی آمده ‌است که میترا پس از قربانی کردن گاو از آنجا که او ایزد لطف و رحمت است سهم خود از خون گاو (فر اورمزدی) را به روی زمین می‌پاشد و از آن نوروز و رستاخیز طبیعت پدید می‌آید.

میترا و وَرزا: این دیوارنگاره از مهرابه‌ای در مارینو ایتالیا است که صحنه قربانی کردن ورزا و دنباله فلکی ردای میترا را نشان می‌دهد

یگانه آیینی که این سنت حیوان‌آزاری و انسان‌آزاری را مردود شمرد و آن را ممنوع کرد، کیش زرتشت بود. در گاتا ۳۲ قطعه ۱۲ و ۱۴ پیروان زرتشت چنین از مراسم قربانی منع می‌شوند: "نفرین تو باد ای مزدا به کسانی که با فریاد شادمانی گاو قربانی می‌کنند."[رجوع شود به: گات‌ها (کهن‌ترین بخش اوستا)، دو گزارش از ابراهیم پور داوود، تهران: انتشارت اساطیر، چاپ ۱۳٧٧، ص ٧۱]

در روایات ادیان سامی که به ادیان الهی معروف هستند، ذبح قربانی جهت کفارۀ گناهان یا تقرب خدا از زمان نخستین انسان (حضرت آدم) آغاز شد.

تورات در سفر پیدایش باب چهارم دربارۀ قانن و هابیل می‌نویسد:

    حوا ار آدم حامله شده، پسری زایید. آنگاه حوا گفت: "به‌کمک يهوه مردی حاصل نمودم" پس او را قائن (یعنی "حاصل شده") گذاشت. حوا باردیگر حامله شده، پسری زایید و نام او را هابیل گذاشت.

    هابیل به گله‌داری پرداخت و قائن به کشاورزی مشغول شد. پس از مدتی، قائن هدیه‌ای از حاصل زمین خود را به‌حضور خداوند آورد. هابیل نیز چند رأس از نخست‌زادگان گلۀ خود را ذبح کرد و بهترین قسمت گوشت آنها را به خداوند تقدیم نمود. خداوند هابیل و هدیه‌اش را پذیرفت، اما قائن و هدیه‌اش را قبول نکرد. پس قائن برآشفت و از شدت خشم سرش را به زیر افکند.

    خداوند از قائن پرسید: "چرا خشمگین شده‌ای و سرت را به زیر افکنده‌ای؟ اگر درست عمل می‌کردی، آیا مقبول نمی‌شدی؟ اما چون چنین نکردی، گناه در کمین توست و می‌خواهد بر تو مسلط شود، ولی تو بر آن چیره شو!"

    روزی قائن از برادرش هابیل خواست که با او به صحرا برود. هنگامی که آنها در صحرا بودند، ناگهان قائن به برادرش حمله کرد و او را کشت.

    آنگاه خداوند از قائن پرسید: "برادرت هابیل کجاست؟" قائن جواب داد: "از کجا بدانم؟ مگر من نگهبان برادرم هستم؟" خداوند فرمود: "این چه کاری بود که کردی؟ خون برادرت از زمین نزد من فریاد بر می‌آورد. اکنون ملعون هستی و از زمینی که با خون برادرت آن را رنگین کرده‌ای، طرد خواهی شد..."[پیدایش، باب ۴: آیات ۱-۱۱]

در قرآن این واقعه اسطوره‌ی چنین آمده است: "وقتی که (هابیل و قابیل، پسران آدم) قربانی تقدیم کردند از یکی (یعنی هابیل) پذیرفته شد و از دیگری (قابیل) پذیرفته نشد."[سورۀ مائده، آیۀ ٢٧]

بازهم تورات در سفر پیدایش باب ٢٢ درباره "امتحان ابراهیم" می‌نویسد:

    مدتی‌ گذشت‌ و خدا خواست‌ ابراهيم‌ را امتحان‌ كند. پس‌ او را ندا داد: "ای‌ ابراهيم‌!" ابراهيم‌ جواب‌ داد: "بلی‌، خداوندا!"

    خدا فرمود: "يگانه‌ پسرت‌ يعنی‌ اسحاق‌ را كه‌ بسيار دوستش‌ می‌داری‌ برداشته‌، به‌ سرزمين‌ موريا برو و در آنجا وی‌ را بر يكی‌ از كوه‌هايی‌ كه‌ به‌ تو نشان‌ خواهم‌ داد به‌عنوان‌ هديه‌ سوختنی‌، قربانی‌ كن!"

    ابراهيم‌ صبح‌ زود برخاست‌ و مقداری‌ هيزم‌ جهت‌ آتش‌ قربانی‌ تهيه‌ نمود، الاغ‌ خود را پالان‌ كرد و پسرش‌ اسحاق‌ و دو نفر از نوكرانش‌ را برداشته‌، به‌سوی‌ مكانی‌ كه‌ خدا به‌ او فرموده‌ بود، روانه‌ شد. پس‌ از سه‌ روز راه‌، ابراهيم‌ آن‌ مكان‌ را از دور ديد. پس‌ به‌ نوكران‌ خود گفت‌: "شما در اينجا پيش‌ الاغ‌ بمانيد تا من‌ و پسرم‌ به‌ آن‌ مكان‌ رفته‌، عبادت‌ كنيم‌ و نزد شما برگرديم."

    ابراهيم‌ هيزمی‌ را كه‌ برای‌ قربانی‌ سوختنی‌ آورده‌ بود، بردوش‌ اسحاق‌ گذاشت‌ و خودش‌ كارد و وسيله‌ای‌ را كه‌ با آن‌ آتش‌ روشن‌ می‌كردند برداشت‌ و با هم‌ روانه‌ شدند.

    اسحاق‌ پرسيد: "پدر، ما هيزم‌ و آتش‌ با خود داريم‌، اما بره‌ قربانی‌ كجاست‌؟"

    ابراهيم‌ در جواب‌ گفت‌: "پسرم‌، خدا بره‌ قربانی‌ را مهيا خواهد ساخت‌." و هر دو به‌ راه‌ خود ادامه‌ دادند.

    وقتی‌ به‌ مكانی‌ كه‌ خدا به‌ ابراهيم‌ فرموده‌ بود رسيدند، ابراهيم‌ قربانگاهی‌ بنا كرده‌، هيزم‌ را بر آن‌ نهاد و اسحاق‌ را بسته‌ او را بر هيزم‌ گذاشت‌. سپس ‌او كارد را بالا برد تا اسحاق‌ را قربانی‌ كند. در همان‌ لحظه‌، فرشته‌ خداوند از آسمان‌ ابراهيم‌ را صدا زده‌ گفت‌: "ابراهيم‌! ابراهيم!" او جواب‌ داد: "بلی‌ خداوندا!"

    فرشته‌ گفت‌: "كارد را برزمين‌ بگذار و به‌ پسرت‌ آسيبی‌ نرسان‌. الان‌ دانستم‌ كه‌ مطيع‌ خدا هستی‌، زيرا يگانه‌ پسرت‌ را از او دريغ‌ نداشتی."

    آنگاه‌ ابراهيم‌ قوچی‌ را ديد كه‌ شاخ‌هايش‌ در بوته‌ای‌ گير كرده‌ است‌. پس‌ رفته‌ قوچ‌ را گرفت‌ و آن‌ را در عوض‌ پسر خود به‌عنوان‌ هديه‌ سوختنی‌ قربانی‌ كرد. ابراهيم‌ آن‌ مكان‌ را "يهوه‌ يری‌" (يعنی‌ "خداوند تدارك‌ می‌بيند") ناميد كـه‌ تا به‌ امروز به‌ همين‌ نام‌ معروف‌ است.

    بار ديگر فرشته‌ خداوند از آسمان‌ ابراهيم‌ را صدا زده‌، به‌ او گفت‌: "خداوند می‌گويد به‌ ذات‌ خود قسم‌ خورده‌ام‌ كه‌ چون‌ مرا اطاعت‌ كردی‌ و حتی‌ يگانه‌ پسرت‌ را از من‌ دريغ‌ نداشتی‌، تو را چنان‌ بركت‌ دهم‌ كه‌ نسل‌ تو مانند ستارگان‌ آسمان‌ و شن‌های‌ دريا بی‌شمار گردند. آنها بر دشمنان‌ خود پيروز شده‌، موجب‌ بركت‌ همه‌ قوم‌های‌ جهان‌ خواهند گشت‌، زيـرا تو مرا اطاعت‌ كرده‌ای‌." پس‌ ايشان‌ نزد نوكران‌ باز آمده‌، به‌سوی‌ منزل‌ خود در بئرشِبَع‌ حركت‌ كردند.

این داستان از تورات وارد قرآن نیز شده است؛ اما با این تفاوت که در قرآن ابراهیم به‌جای اسحاق، می‌خواست اسماعیل را قربانی کند. چنان که بر اساس داستان قرآن، فرمان الهی باری در خواب به ابراهیم نازل شد و بدون ذکر هیچ دلیلی به او دستور داده شد تا اسماعیل را قربانی کند. او پس از کشمکش‌های فراوان درونی، در نهایت با موافقت خالصانه فرزندش، به محل مورد نظر می‌روند و ابراهیم آماده سر بریدن فرزند محبوب خود می‌شود. اما به‌هنگام انجام قربانی اسماعیل، خداوند که او را سربلند در امتحان می‌یابد، گوسفندی را برای انجام ذبح به نزد ابراهیم می‌فرستد.

به‌هرحال داستان ذبح فرزند ابراهیم در قرآن تنها در یک مورد در طی نه آیه بیان شده است:

    [ابراهیم گفت:] "پروردگارا! به من از صالحان [= فرزندان صالح] ببخش. ما او را به نوجوانی بردبار و صبور بشارت دادیم. هنگامی که با او به مقام سعی و کوشش رسید گفت: پسرم! من در خواب دیدم که تو را ذبح می‌کنم، نظر تو چیست؟ گفت: پدرم هرچه دستور داری اجرا کن به خواست خدا مرا از صابران خواهی یافت. هنگامی که هر دو تسلیم شدند و ابراهیم جبین او را بر خاک نهاد. او را ندا دادیم که ای ابراهیم آن رؤیا را تحقق بخشیدی ما این‌گونه نیکوکاران را جزا می‌دهیم. این مسلما همان امتحان آشکار است. ما ذبح عظیمی را فدای او کردیم و نام نیک او را در امت‌های بعد باقی نهادیم. سلام بر ابراهیم. این‌گونه نیکوکاران را پاداش می‌دهیم. او از بندگان باایمان ماست. ما او را به اسحاق - پیامبری از شایستگان - بشارت دادیم"[صافات: ۱٠٠-۱۱٢].


[] فلسفه

در دین یهود، برای فرو نشاندن خشم خدا و دریافت بخشایش گناهان، ضروری است که یک قربانی زنده به خدا تقدیم شود. بنابراین، خونی باید ریخته شود. عبرانیان باب ۹، آیۀ ٢٢ می‌نویسد: "بدون ریختن خون آمرزش نیست."

مسیحیان واژه‌های "قربانی"، "فدیه" و "نجات" را تقریباً به‌جای یکدیگر به‌کار می‌برند. تفسیر کاربری عهد جدید دربارۀ فدیه می‌نویسد:

    "فدیه به‌معنی به‌دست آوردن مالکیت مجدد یک چیز به‌واسطه پرداخت بهای آن است. این امر می‌تواند با خرید مجدد چیزی که قبلاً فروخته شده باشد، تحقق یابد؛ یا در مورد یک برده، می‌تواند به‌معنی پرداخت بهای آزادی او باشد که آن را از دست داده است. اما در عهد جدید، فدیه به‌معنی پرداخت بهای رهایی ما از مجازات گناه است که توسط فدا کردن یا گذراندن قربانی میسر می‌شود. مسیح خود را برای ما فدا کرد و قربانی ساخت (به مرقس ۱٠: ۴۵ و تفسیر آن مراجعه کنید). بهایی که برای رهایی ما پرداخت شد، خون مسیح بود. پولس رسول می‌نویسد: "که در وی (مسیح) به‌سبب خون او فدیه ... یافته‌ایم" (افسسیان ۱: ٧)"[توماس هیل و استیفان تورسون، تفسیر کاربردی عهد جدید، ترجمۀ آرمان رشدی و فریبرز خندانی، ویرایش: ساروخاچیکی، چاپ اول - ٢٠٠۱ میلادی، ص ۱۹]




[] رسوم



[] :



[] :



[] :



[] :



[] :



[] :



[] :



[٧]
[٨]
[۹]
[۱٠]

[۱۱]
[۱٢]
[۱٣]
[۱۴]
[۱۵]
[۱٦]
[۱٧]
[۱٨]
[۱۹]
[٢٠]

[٢۱]
[٢٢]
[٢٣]
[٢۴]
[٢۵]
[٢٦]
[٢٧]
[٢٨]
[٢۹]
[٣٠]
[٣۱]
[٣٢]
[٣٣]
[٣۴]
[٣۵]
[٣٦]
[٣٧]
[٣٨]
[٣۹]
[۴٠]
[۴۱]
[۴٢]
[۴٣]
[۴۴]

[] يادداشت‌ها


يادداشت ۱: اين مقاله برای دانش‌نامه‌ی آريانا توسط برشتۀ تحرير درآمده است.



[] پيوست‌ها

پيوست ۱:
پيوست ٢:
پيوست ۳:
پيوست ۴:
پيوست ۵:
پيوست ۶:



[] پی‌نوشت‌ها

[۱]- لغتنامهٔ دهخدا عید قربان را "گوسپندکُشان" یاد کرده است.
[۲]-
[۳]-
[۴]- تاریخچه و فلسفه عید قربان، وبگاه یاس - عشق - خدا
[۵]- معروفی، علی، عید قربان روز ذبح حیوان نفس با تیغ تقوا، سایت آفتاب
[۶]- کرپن‌ها، همان روحانیان دین "مهر" بوده‌اند و به دلیل قربانی کردن "گاو" از سوی ایشان، واژهٔ "قربانی" نیز از همینان برگرفته شده است.
[٧]-
[۸]-
[۹]-
[۱٠]-
[۱۱]-
[۱۲]-
[۱۳]-
[۱۴]-
[۱۵]-
[۱۶]-
[۱٧]-
[۱۸]-
[۱۹]-
[٢٠]-
[٢۱]-
[٢۲]-
[٢۳]-
[٢۴]-
[٢۵]-
[٢۶]-
[٢٧]-
[٢۸]-
[٢۹]-
[۳٠]-
[۳۱]-
[۳۲]-
[۳۳]-
[۳۴]-
[۳۵]-
[۳۶]-
[۳٧]-
[۳۸]-
[۳۹]-
[۴٠]-
[۴۱]-
[۴۲]-
[۴۳]-
[۴۴]-
[۴۵]-
[۴۶]-
[۴٧]-
[۴۸]-
[۴۹]-



[] جُستارهای وابسته







[] سرچشمه‌ها








[] پيوند به بیرون

[1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20]




[برگشت به بالا] [گفت و گو و نظر کاربران در بارهٔ مقاله]