- زندگینامه
- مبارزات سیاسی
- پس از انقلاب تا رهبری
- رهبری جمهوری اسلامی
- دیدگاهها
- از نگاه منتقدان
- اتهامات
- آثار
- يادداشتها
- پيوستها
- پینوشتها
- جُستارهای وابسته
- سرچشمهها
- پيوند به بيرون
[رئیسجمهورهای ایران] [ولایت فقیه]
سید علی حسینی خامنه (زادۀ ۲۴ تیر ۱۳۱۸ در مشهد)[۱] معروف به سید علی خامنهای[٢]، از سال ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۸ برای دو دور پیاپی رئیسجمهور ایران بود که پس از درگذشت سید روحالله خمینی و از طرف مجلس خبرگان رهبری به مقام رهبر نظام جمهوری اسلامی ایران برگزیده شد.[٣] او که رهبر کنونی نظام جمهوری اسلامی ایران است، همچنین، یکی از مراجع تقلید شیعیان است.[۴]
[↑] زندگینامه
علی خامنهای فرزند حجتالاسلام و المسلمين حاج سید جواد حسینی خامنهای در روز ۲۴ تیر ماه سال ۱۳۱۸ (برابر با ۲۸ صفر ۱۳۵۸ و ۱۶ ژوئیه ۱۹۳۹) در شهر مشهد در ایران بهدنیا آمد.[۵] پدرش از روحانیون سرشناس مشهد بهشمار میرفت و جدش سید حسین خامنهای از روحانیون آذربایجانی مقیم نجف بود.[٦]
سید علی از دوران کودکى در خانوادهاى فقير امّا روحانى پرورش يافت. او در ضمن بيان نخستين خاطرههاى زندگى خود از وضع و حال زندگى خانوادهاش چنين مىگويند:
- "پدرم روحانى معروفى بود، امّا خيلى پارسا و گوشهگير... زندگى ما بهسختی مىگذشت. من يادم هست شبهايی اتفاق مىافتاد که در منزل ما شام نبود! مادرم با زحمت براى ما شام تهيّه مىکرد و... آن شام هم نان و کشمش بود."[٧]
همو، خانهاى را که خانواده سيّد جواد در آن زندگى مىکردند، چنين توصيف مىکنند:
- "منزل پدرى من که در آن متولد شدهام، تا چهار - پنج سالگى من، يک خانه ٦٠-٧٠ مترى در محّله فقيرنشين مشهد بود که فقط يک اتاق داشت و يک زيرزمين تاريک و خفهاى! هنگامى که براى پدرم ميهمان مىآمد (و معمولاً پدر بنا بر اين که روحانى و محل مراجعه مردم بود، ميهمان داشت) همه ما بايد به زيرزمين مىرفتيم تا مهمان برود. بعد عدّهاى که به پدرم ارادتى داشتند، زمين کوچکى را کنار اين منزل خريده به آن اضافه کردند و ما داراى سه اتاق شديم."[٨]
از چهار سالگى بههمراه برادر بزرگش سيد محمد[۹] به مکتب سپرده شد تا الفبا و قرآن را ياد بگيرند. سپس، دو برادر را در مدرسه تازه تأسيس اسلامى "دارالتعّليم ديانتی" ثبت نام کردند و دوران تحصيل ابتدايی را در آن مدرسه گذراندند.[۱٠]
در دوره دبیرستان، خواندن جامعالمقدمات و صرف و نحو را آغاز کرد. سپس از مدرسه جدید وارد حوزه علمیه مشهد شد و نزد پدر و دیگر اساتید وقت ادبیات و مقدمات را خواند. او خود درباره انگيزه ورودش بهحوزه علميه و انتخاب راه روحانيت مىگويند:
- "عامل و موجب اصلى در انتخاب اين راه نورانى روحانيت پدرم بودند و مادرم نيز علاقهمند و مشوّق بودند".[۱۱]
وی کتب ادبی از قبیل جامعالمقدمات، سیوطی، مغنی را نزد مدرّسان مدرسه سلیمان خان و نوّاب خواند و پدرش نیز بر درس فرزندانش نظارت میکرد. کتاب معالم را نیز در همان دوره خواند. سپس شرایع الاسلام و شرح لمعه را مشترکا نزد پدرش و آقا میرزا مدرس یزدی، رسايل و مکاسب را در حضور شیخ هاشم قزوینی، و بقیه دروس سطح فقه و اصول را نزد پدرش خواند و دوره مقدمات و سطح را در پنچ سال و نیم بهاتمام رساند. وی در زمینه منطق و فلسفه، کتاب منظومه سبزواری را ابتدا از جواد آقا تهرانی و بعدها نزد شیخ رضا ایسی خواند.[۱٢]
خامنهاى که از هيجده سالگى در مشهد درس خارج فقه و اصول را نزد مرجع بزرگ آيتالله العظمى ميلانى شروع کرده بود[۱٣]، در سال ۱۳۳۶ به قصد زیارت عازم نجف شد. در مدت اقامت کوتاه خود از دروس سید محسن حکیم، ابوالقاسم خویی و محمد شاهرودی بهره برد و با مشاهدهٔ وضعیت تحقیق و تدریس در نجف تصمیم به تحصیل در آن شهر گرفت. اما بهدلیل مخالفت پدر پس از هفت ماه به ایران بازگشت.[۱۴]
پس از آن از سال ۱۳۳۷ تا ۱۳۴۳ در حوزه علمیه قم به تحصیلات عالی در فقه و اصول و فلسفه، مشغول شد و در درس سید حسین بروجردی، مرتضی حائری یزدی و محمدحسین طباطبایی حاضر شد و در درس فقه و اصول سید روحالله خمینی شرکت جست. در سال ۱۳۴۳ یک چشم پدر وی بر اثر بیماری آب مروارید نابینا شد.[۱۵] پس از آن علیرغم علاقهاش به تحصیل در قم، برای مراقبت از پدر به مشهد بازگشت و در همانجا ماندگار شد. وی بهطور رسمى تحصيلات فقهى و اصول خود را تا سال ۱۳۴۷ در محضر اساتيد بزرگ حوزه مشهد بويژه آيتالله ميلانى ادامه داد و همزمان بهتدريس کتب فقه و اصول و معارف دينی به طلاب جوان و دانشجويان دینی نيز مىپرداخت.[۱٦]
[↑] مبارزات سیاسی
سیدعلی خامنهای خود را "از شاگردان فقهی، اصولی، سیاسی و انقلابی سید روحالله خمینی" میداند اما به گفتهٔ خودش نخستین جرقّههای سیاسی و مبارزاتی و دشمنی با نظام پهلوی را سید مجتبی نوّاب صفوی در ذهن او بهوجود آورده است[۱٧]:
- "همان وقت جرقههای انگیزش انقلاب اسلامی بهوسیله نوّاب صـفوی در مـن بهوجـود آمـد و هیـچ شــکی نـدارم که اولیـن آتـش را مرحـوم نـوّاب در دل ما روشــن کـرد."[۱٨]
در سال ۱۳۳۱ هنگامی که نوّاب صفوی با عدّهای از فدايیان اسلام به مشهد رفته بود و در مدرسه سلیمان خان، سخنرانی پر هیجانی را در موضوع احیای اسلام و حاکمیت احکام الهی، و مخالفت با شاه و انگلیس و ادعای دروغگو بودن آنان نسبت به ملت ایران، ایراد کرد. سید علی خامنهای یکی از طلاب جوان همان مدرسه بوده است.[۱۹]
سید علی خامنهای، در سال ۱۳۴۱ خورشیدی در قم بود و زمانی که حرکت اعتراضآميز امام خمينى عليه سياستهاى محمدرضا شاه پهلوى آغاز شد، وارد ميدان مبارزات سياسى گردید. نخستينبار در محرّم سال ۱۳٨۳ هجری قمری از سوى امام خمينی مأموريت يافت که پيام او را به آيتالله ميلانى و علماى خراسان در خصوص چگونگى برنامههاى تبليغاتى روحانيون در ماه محرّم و افشاگرى عليه سياستهاى شاه و اوضاع ايران و حوادث قم، برسانند. وی اين مأموريت را به انجام رسانید و خود نيز براى تبليغ، عازم شهر بيرجند شد و در راستاى پيام امام خمينی، به تبليغ عليه رژيم پهلوى و آمريکا پرداخت. از این روی، در ۱۲ خرداد ۱۳۴۲ (۹ محرم) دستگیر و یک شب بازداشت شد و فردای آن روز به شرط اینکه منبر نرود و تحت نظر باشد آزاد شد. با پیش آمدن حادثه خونین ۱۵ خرداد، باز هم او را از بیرجند به مشهد آورده، تحویل بازداشتگاه نظامی دادند و ۱۰ روز در آنجا - با سختترين شرايط و شکنجه و آزار - زندانی شد.[٢٠]
در بهمن ۱۳۴۲ (رمضان ۱۳۸۳) خامنهای با عدهای از دوستانش به مقصد کرمان حرکت کرد. پس از دو سه روز توقف در کرمان و سخنرانی و منبر و دیدار با علما و طلاب آن شهر، عازم زاهدان شد. به دلیل سخنرانیهای به ویژه درایام ششم بهمن، سالگرد انتخابات و رفراندوم شاه، در روز ۱۵ رمضان که مصادف با تولد حسن بن علی بود، ساواک شبانه او را دستگیر و با هواپیما روانه تهران کرد. وی حدود ۲ ماه به صورت انفرادی در زندان قزلقلعه زندانی شد.[٢۱]
در سال ۱۳۴۵، بهدلیل تشکیل کلاسهای تفسیر و حدیث و اندیشه اسلامی وی در مشهد و تهران مورد تعقیب ساواک قرار گرفت. بدین خاطر در تهران مخفیانه زندگی میکرد، و یک سال بعد در ۱۳۴۶ دستگیر و محبوس شد و بار دیگر توسط ساواک در سال ۱۳۴۹ نیز دستگیر و زندانی گشت.[٢٢] وی درباره پنجمین بازداشت خویش توسط ساواک مینویسد:
- "از سال ۴۸ زمینه حرکت مسلحانه در ایران محسوس بود. حساسیت و شدت عمل دستگاههای جاری رژیم پیشین نیز نسبت به من، که به قرائن دریافته بودند چنین جریانی نمیتواند با افرادی از قبیل من در ارتباط نباشد، افزایش یافت. سال ۵۰ مجدداً و برای پنجمین بار به زندان افتادم. برخوردهای خشونت آمیز ساواک در زندان آشکارا نشان میداد که دستگاه از پیوستن جریانهای مبارزه مسلحانه به کانونهای تفکر اسلامی به شدت بیمناک است و نمیتواند بپذیرد که فعالیتهای فکری و تبلیغاتی من در مشهد و تهران از آن جریانها بیگانه و به کنار است. پس از آزادی، دایره درسهای عمومی تفسیر و کلاسهای مخفی ایدئولوژی و... گسترش بیشتری پیدا کرد."[٢٣]
در بین سالهای ۱۳۵۰-۱۳۵۳ درسهای تفسیر و ایدئولوژی سید علی خامنهای در سه مسجد کرامت، امام حسن(ع) و میرزا جعفر در مشهد تشکیل میشد. این فعالیتها موجب شد که در دی ماه ۱۳۵۳ ساواک به خانهاش در مشهد هجوم برده، او را دستگیر و بسیاری از یادداشتها و نوشتههایش را ضبط کند. این ششمین و سختترین بازداشت بود و تا پاییز ۱۳۵۴ در زندان کمیته مشترک ضدخرابکاری بود. در این مدت او در سلول انفرادی نگه داشته شد.[٢۴] وی در این مورد گفت: "سختیهایی که در این بازداشت تحمل میکرد، فقط برای آنان که آن شرایط را دیدهاند، قابل فهم است." پس از آزادی از زندان، به مشهد برگشت و باز هم همان برنامه ادامه داشت. البته دیگر امکان تشکیل کلاسهای سابق را به او ندادند.[٢۵]
در اواخر سال ۱۳۵۶، نیروهای امنیتی دولت پهلوی وی را دستگیر و برای مدت ۳ سال به ایرانشهر تبعید کرد. در اواسط سال ۱۳۵۷ با اوجگیری مبارزات انقلاب ایران، از تبعیدگاه آزاد شده به مشهد بازگشت.[٢٦]
[↑] پس از انقلاب تا رهبری
در آستانهٔ پیروزی انقلاب اسلامی، پیش از بازگشت سید روحالله خمینی از پاریس به تهران، و از سوی وی به عضویت در "شورای انقلاب" با شرکت افرادی همچون مطهری، بهشتی، هاشمی رفسنجانی منصوب شد. پیام خمینی توسط مطهری به وی ابلاغ گردید و با دریافت این پیام، از مشهد به تهران آمد.[٢٧]
علی خامنهای پس از پیروزی انقلاب تا ریاست جمهوری دورهٔ اول خود، بهفعالیتهای زیر اشتغال ورزید: در اسفند ۱۳۵۷ به عضویت حزب جمهوری اسلامی درآمد. در سال ۱۳۵۸، بهمعاونت وزارت دفاع برگزیده شد و سپس سرپرستی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را بهعهده گرفت و همچنان نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی و امام جمعه تهران بود. در سال ۱۳۵۹، بهعنوان نماینده سید روحالله خمینی در شورای عالی دفاع گماشته شد.[٢٨]
در ششم تیرماه ۱۳۶۰، خامنهای در مسجد ابوذر تهران توسط جواد قدیری[٢۹] مورد ترور نافرجام قرار گرفـت که ایـن حادثـه موجـب از کار افتـادن دســت راســت وی شــد.[٣٠] در کتاب تازه منتشر شده از جانب وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران، با فر نام "سازمان مجاهدین خلق؛ پیدایی تا فرجام" آمده است که جواد قدیری در جلسه سخنرانی سید علی خامنهای در مسجد ابوذر شخصاً ضبط صوتی را در برابر او قرار داد که دقایقی بعد منفجر شد و موجب مصدومیت شدید وی گردید. بر روی ضبط صوت با ماژیک قرمز رنگ نوشته شده بود: "عیدی گروه فرقان به جمهوری اسلامی"[٣۱].
به دنبال ترور محمدعلی رجایی دومّین رئیس جمهور ایران، وی در مهرماه ۱۳۶۰ با کسب بيش از شانزده ميليون رأى مردمى و حکم تنفيذ امام خمينى به مقام ریاست جمهوری اسلامی ایران انتخاب شد و همزمان ریاست شورای عالی انقلاب فرهنگی را نیز بر عهده داشت.[٣٢]
از ۱۳۶۴ تا ۱۳۶۸ مجدداً بهعنوان رئیس جمهور انتخاب شد. همچنین در سال ۱۳۶۶ رياست مجمع تشخيص مصلحت نظام و در سال ۱۳۶۸، رياست شوراى بازنگرى قانون اساسى را هم عهدهدار بود.
[↑] رهبری جمهوری اسلامی
پس از درگذشت سید روحالله موسوی خمینی، مجلس خبرگان رهبری در تاریخ ۱۴ خرداد ۱۳۶۸، سید علی خامنهای را که در آن زمان ریاست جمهوری ایران را بهعهده داشت، بهسمت "رهبر جمهوری اسلامی ایران" منصوب کرد.[٣٣]
در ابتدا شورای رهبری سه نفره مرکب از علی مشکینی، موسوی اردبیلی و خامنهای برای جانشینی خمینی پیشنهاد شد که نتوانست آرای کافی را بهدست بیاورد. پس از آن خامنهای و گلپایگانی بهعنوان کاندید رهبری در مجلس خبرگان به اجماع گذاشته شدند که خامنهای با بهدست آوردن دو سوم آرا بهعنوان رهبر جمهوری اسلامی برگزیده شد. در این جلسه همچنین هاشمی رفسنجانی پیش از رایگیری سخنرانی کرد و به تمجید از علی خامنهای پرداخت.[٣۴]
[↑] دیدگاهها
علی خامنهای، رهبر کنونی نظام جمهوری اسلامی ایران، معتقد است: "اختیارات ولی فقیه در صورت تعارض با اراده و اختیار مردم، بر اختیارات و تصمیمات مردم، مقدم و حاکم است".[٣۵]
او اگر چه موسیقی را در شرع اسلام حرام نمیداند ولی معتقد است ترویج و آموزش موسیقی با "تقدس نظام اسلامی ایران" به شدت در تضاد است. بنابراین آموزش و تمرین آن هم نباید صورت گیرد.[٣٦]
هوشنگ اسدی یکی از همسلولیهای خامنهای در زندان پهلوی میگوید، علی خامنهای از همان ابتدا هم از موسیقی تنفر داشته است. هنگامی که اسدی در زندان آهنگی را از بنان، زمزمه میکرده است، خامنهای به وی پیشنهاد داده که به جای زمزمه آهنگ بنان به زمزمه دعا و مناجات بپردازد.[٣٧]
[↑] از نگاه منتقدان
عبدالکریم سروش (روشنفکر دینی) معتقد است خامنهای مخالف آزادی است. وی میگوید:
- "خامنهای معتقدست آزادی یعنی بیبند و باری، یعنی ولنگاری جنسی، یعنی اباحیگری، یعنی غربزدگی و... بنابراین خودش را محق میداند که با این نحوه از آزادی مخالفت و کسانی را هم که مخالف او هستند سرکوب کند. بههمین سادگی."[٣٨]
در دوران حیات وی در رهبری سیاسی کشور ایران اتهاماتی به وی وارد شدهاست.
ترور میکونوس: در ۲۱ فروردین ۱۳۷۶ دادگاهی در آلمان که به پرونده ترور میکونوس رسیدگی میکرد در طی حکمی کمیته امور ویژه جمهوری اسلامی را که علی خامنهای یکی از اعضای آن بود، به دادن دستور این ترور متهم کرد.[٣۹] مرتضی سرمدی معاون ارتباطات وزیر امور خارجه ایران در آن زمان اتهامات دستگاه قضايی آلمان را به شدت رد کرد و گفت: "ایران معتقد است مقامات قضایی آلمان و دستگاه قضایی این کشور تحت نفوذ صهیونیستها به مبارزه سیاسی کثیفی علیه جمهوری اسلامی ایران دست یازیدهاند."[۴٠]
پس از این حکم آلمان و ایران سفرای خود در دوکشور را فرا خواندند و آلمان چهار دیپلمات ایرانی را از این کشور اخراج کرد، تمامی کشورهای عضو اتحادیه اروپا نیز سفرای خود را از ایران فراخواندند و روابط طرف دچار بحرانی شد که تا سه ماه بعد و پیروزی محمد خاتمی در انتخابات ریاست جمهوری ادامه داشت.[۴۱] این واقعه موجی از اعتراضات را در میان مردم ایران علیه آلمان برانگیخت.[۴٢] صدها تن از ایرانیان مخالف حکومت پس از اعلام حکم به شادمانی و رقص در خیابانهای آلمان پرداختند و آلمان به شهروندانش درمورد سفر به ایران هشدار داد.[۴٣]
بمبگذاری آمیا: عبدالقاسم مصباحی یکی از افراد بلندپایه وزارت اطلاعات ایران که درسال ۱۹۹۶ به آلمان گریخت در مصاحبهای با بازپرس دادگاه آمیا، که برای رسیدگی به پرونده بمب گذاری آمیا برگزار شده بود، خامنهای را متهم کرد که عامل اصلی این ترور بوده و ۲۰۰ میلیون دلار ازحساب مشترک خود با احمد خمینی در بانک سوئیس را صرف این کار کردهاست. در نهایت دادگاه آرژانتین هیچ حکمی درباره خامنهای صادر نکرد[۴۴] و نیز مقامات ایرانی مدعی هستند که تاکنون هیچ مدرکی علیه دخالت جمهوری اسلامی ایران در این خصوص ارائه نشده و سیستم قضایی آرژانتین را فاسد و موضوع را توطئهای سیاسی تلقی میکنند.[۴۵]
[↑] آثار
تأليف و تحقيق:
- طرح کلى انديشه اسلامى در قرآن.
- از ژرفاى نماز
- گفتارى در باب صبر
- چهار کتاب اصلى علم رجال
- ولايت
- گزارش از سابقه تاريخى و اوضاع کنونى حوزه علميه مشهد.
- زندگینامه ائمه تشيع (چاپ نشده)
- پيشواى صادق
- وحدت و تحزّب
- هنر از ديدگاه آيتالله خامنهای
- درست فهميدن دين
- عنصر مبارزه در زندگى ائمه(عليهم السلام)
- روح توحيد، نفى عبوديت غير خدا
- ضرورت بازگشت به قرآن
- سيره امام سجاد(عليه السلام)
- امام رضا(عليه السلام) و ولايتعهدى
- تهاجم فرهنگى (تدوين شده از سخنان و پيامهاى معظم له)
- حديث ولايت (مجموعه پيامها و سخنان ايشان که تا کنون ۹ جلد آن چاپ شده است.)
و...
ترجمه:
- صلح امام حسن(ع)، تأليف راضى آل ياسين.
- آينده در قلمرو اسلام، تأليف سيد قطب.
- مسلمانان در نهضت آزادى هندوستان، تأليف عبدالمنعم نمرى نصرى.
- ادعانامه عليه تمدّن غرب، تأليف سيد قطب.
و...[۴٦]
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط مهدیزاده کابلی برشتۀ تحرير درآمده است.
[↑] پيوستها
پيوست ۱:
پيوست ٢:
پيوست ۳:
پيوست ۴:
پيوست ۵:
پيوست ۶:
[↑] پینوشتها
[۱]- آيتالله العظمى حاج سيد على حسينى خامنهاى (دام ظله)، مرکز جهانی اطلاعرسانی آلالبیت
[۲]- زندگینامه حضرت آيتاللهالعظمی سيدعلی خامنهای، پايگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيتاللهالعظمی سيدعلی خامنهای (مدظلهالعالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی (KHAMENEI.IR)
[۳]- سید علی خامنهای، از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
[۴]- زندگینامه رهبر معظم انقلاب اسلامی، پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری
[۵]- همانجا
[۶]- نسب و والدین آیتالله خامنهای، وبگاه آفتاب.
[٧]- آيتالله العظمى حاج سيد على حسينى خامنهاى (دام ظله)، مرکز جهانی اطلاعرسانی آلالبیت
[۸]- همانجا
[۹]- سید علی خامنهاى دومین پسر خانواده است.
[۱٠]- آيتالله العظمى حاج سيد على حسينى خامنهاى (دام ظله)، مرکز جهانی اطلاعرسانی آلالبیت
[۱۱]- همانجا
[۱۲]- همانجا
[۱۳]- همانجا
[۱۴]- زندگینامه رهبر معظم انقلاب اسلامی، پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری
[۱۵]- آيتالله العظمى حاج سيد على حسينى خامنهاى (دام ظله)، مرکز جهانی اطلاعرسانی آلالبیت
[۱۶]- همانجا
[۱٧]- خلاصه زندگینامه رهبر فرزانه انقلاب حضرت آيتالله العظمى خامنهای(دام ظله)، مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی - دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيتالله العظمی سيدعلی خامنهای(مدظله العالی)
[۱۸]- همانجا
[۱۹]- همانجا
[٢٠]- همانجا
[٢۱]- زندگینامه رهبر معظم انقلاب اسلامی، پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری
[٢۲]- خلاصه زندگینامه رهبر فرزانه انقلاب حضرت آيتالله العظمى خامنهای(دام ظله)، مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی - دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيتالله العظمی سيدعلی خامنهای(مدظله العالی)
[٢۳]- همانجا
[٢۴]- همانجا
[٢۵]- همانجا
[٢۶]- همانجا
[٢٧]- همانجا
[٢۸]- همانجا
[٢۹]- نام جواد قدیری در کتاب تازه منتشر شده "سازمان مجاهدین خلق پیدایی تا فرجام" که توسط وزارت اطلاعات چاپ شده بهعنوان طراح عملیات ترور سید علی خامنهای در ۶ تیر ۱۳۶۰ در مسجد ابوذر تهران نام برده شده است. همچنین رجوع شود به: جواد قدیری کیست؟، سایت خبری تحلیلی خدمت
[۳٠]- مجاهدین خلق از عراق به کجا خواهند رفت؟، سایت فارسی بی بی سی: جمعه ۱٠ آوريل ٢٠٠۹ - ٢۱ فروردین ۱۳۸۸
[۳۱]- جواد قدیری، از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
[۳۲]- خلاصه زندگینامه رهبر فرزانه انقلاب حضرت آيتالله العظمى خامنهای(دام ظله)، مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی - دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيتالله العظمی سيدعلی خامنهای(مدظله العالی)
[۳۳]- همانجا
[۳۴]- سید علی خامنهای، از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
[۳۵]- بزرگمهر، شرفالدین، ولی فقیه، مشروعیت خود را از مردم میگیرد یا خدا؟، سایت فارسی بی بی سی: ۱۹ ژوئيه ٢٠٠۹ - ٢۸ تیر ۱۳۸۸
[۳۶]- سید علی خامنهای، از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
[۳٧]- سید علی خامنهای، از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد؛ به نقل از: روزنامۀ انگلیسی گاردین
[۳۸]- دموکراسی از اسلام قابل استخراج نیست (عبدالکریم سروش در مصاحبه با روز): یکشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۸۸
[۳۹]- سید علی خامنهای، از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
[۴٠]- همانجا
[۴۱]- همانجا
[۴۲]- همانجا
[۴۳]- همانجا
[۴۴]- همانجا
[۴۵]- همانجا
[۴۶]- خلاصه زندگینامه رهبر فرزانه انقلاب حضرت آيتالله العظمى خامنهای(دام ظله)، مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی - دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيتالله العظمی سيدعلی خامنهای(مدظله العالی)
[↑] جُستارهای وابسته
□
□
□
[↑] سرچشمهها
□
□
□
□
[↑] پيوند به بیرون
□ [1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20]
□
□
[برگشت به بالا] [گفت و گو و نظر کاربران در بارهٔ مقاله]