جستجو آ ا ب پ ت ث ج چ ح
خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ
ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

۱۳۸۹ دی ۱۰, جمعه

متن کامل سخنرانی مهدیزاده کابلی

از: دانشنامه آریانا


فهرست مندرجات



    تقدیم به‌تمام مردان و زنان آزادی‌خواهی که در راه ترویج و ارتقای دموکراسی و حقوق بشر پیکار می‌کنند و تحقق این آرمان را مقدمۀ ضروری رهایی و شکوفایی همه جانبه نوع بشر می‌دانند.

متن کامل سخنرانی جناب مهندس محمدرئوف مهدی، رئیس هیأت مدیره انجمن مهندسان افغانستان، در تاریخ ۹/۱٠/۱۳٧۹، به مناسبت اولین سالگرد تأسیس انجمن مهندسان افغانستان، در حسینیۀ هراتی‌ها.



[] متن کامل سخنرانی مهدیزاده کابلی

به‌نام خداوند جان و خرد

ضمن خبر مقدم به میهمانان ارجمند، عید سعید فطر و اولین سالگرد انجمن مهندسان افغانستان را به هموطنان گرامی و اعضای انجمن مبارک باد می‌گویم.

من به‌عنوان یک عضو انجمن و خدمتگزار مردم افغانستان، فرصت را غنیمت شمرده و یک‌بار دیگر از همه آن‌هایی که در طول یکسال گذشته با انجمن همکاری مادی و معنوی داشته‌اند، تشکرات عمیق خود و اعضای انجمن را ابراز می‌دارم.

علاقه‌مندی ما به‌سالی که اینک در آن قدم می‌گذاریم از جهتی است که آرزومندیم در این سال آرمان برقراری صلح، ثبات و امنیت در افغانستان که همه هموطنان گرامی ما در انتظار آن لحظه شماری می‌کنند، جامه عمل بپوشد.

بازسازی و سازندگی که نیاز مبرم آینده افغانستان است، فقط در پرتو صلح، ثبات و امنیت مجال تحقق می‌یابد. این انجمن امیدوار است که مساعی صلح خواهانه‌ای شخصیت‌های ملی و مجامع بین‌المللی که از عواطف خیلی بزرگ و ارزشمند انسانیت منشأ گرفته است، مثمر ثمر واقع شود تا این انجمن نیز در این مرحلۀ حساس تاریخ کشور، به ارائه خدمات مفیدتر موفق گردد.


هموطنان عزیز!

انجمن مهندسان افغانستان، یکسال قبل از امروز به‌منظور تأمین حقوق و حفظ شئون و حیثیت شغلی مهندسان افغان و بسیج آن‌ها در جهت بازسازی و سازندگی آینده افغانستان تأسیس گردید.

حال ممکن است این پرسش مطرح گردد که چه ضرورت تاریخی سبب شده است که این انجمن ایجاد شود؟

واضح است، هر صنفی برای حفظ حقوق و حیثیت شغلی خود و یافتن جایگاه مناسب در جامعه بیش از هر نهاد دیگری پاسدار ارزش‌های قلمرو خود است. تشکیل انجمن حرفه‌ای یا هرگونه اتحادیه صنفی، می‌تواند به تدوین اصول و ضوابط، روشن شدن تعاریف، تعیین حدود، تصویب تعرفه‌ها و نظایر این‌ها کمک کند. این نهادها، دست کم تا زمانی که پدیدۀ کار و شغل در افغانستان از هر حیث قانونمند نشده است، می‌تواند مرجع مهمی باشد که رابطۀ جامعه را با اصناف و تکلیف اصناف را با دولت نمایان و معلوم کند.

گذشته از این، مفهوم جامعۀ مدنی نشان‌دهندۀ این واقعیت است که برای حفظ و ارتقای دموکراسی، جامعه باید دارای تشکل‌های گوناگون باشد که بدون اتکا به دولت اداره شوند. تنها در این صورت است که قدرت دولت محدود می‌شود. افکار عمومی به‌جای اینکه از بالا سازمان یابد، از پایین به گوش دولتمردان می‌رسد و جامعه به‌اعتماد به نفسی که لازمۀ مقاومت در برابر خودکامگی است، دست می‌یابد.

این اصل که این‌گونه تشکل‌ها نه تنها باید مستقل باشند، بلکه لازم است که سازماندهی درونی آن‌ها نیز دموکراتیک باشد، مؤید این نکته است که اگر سایر بخش‌های جامعه بر اساس مشی دیکتاتورمآبانه اداره شوند، دموکراسی در سطح دولت نیز قوام نخواهد یافت. اگر مردم در خانواده، مدرسه و محل کار با سلطه‌گری و سلطه‌پذیری خو بگیرند، و اگر هیچ تجربه و سابقه‌ای در خودسازمانی یا همیاری در تصمیم‌گیری‌ها در جامعه و تشکل‌های خودجوش نداشته باشند، بعید است که شهروندانی فعال شوند و در قبال وضعیت جامعۀ خود احساس مسئولیت کنند.


میهمانان گرامی!

جمعی از مهندسان دلسوز و مجرب افغانستان، با درک این واقعیت‌ها و در راستای تحقق این شعار سازمان ملل متحد که «بیایید کوچک‌ترین بذر دموکراسی را در قلب جامعه بارور سازیم»، به اقدامات دسته‌جمعی دست زدند و آزمون تازه‌ای را آغاز کردند. یعنی، ایجاد انجمن مهندسان افغانستان به عنوان یک نهاد فنی و تخصصی کاملاً دمکراتیک.

بزرگترین دستاورد این انجمن در یکسال گذشته، برای رسیدن به هدف‌های ذکر شده در اساسنامۀ آن، این بوده است که در مورد پیگیری اهداف و تقسیم مسئولیت‌ها در بین اعضای انجمن، تصمیم‌گیری جمعی به‌جای تصمیم‌گیری فردی صورت گرفته است و کلیه اعضای انجمن، فارغ از هرگونه تمایزات جنسی، زبانی، قومی، مذهبی و سیاسی از حق برابر شرکت در تصمیم‌گیری‌ها برخوردار بوده‌اند و دمکراسی نیز به این نوع تصمیم‌گیری جمعی تعلق دارد.

افزون بر این، در شرایطی که هنوز در کشور ویران شدۀ افغانستان جنگ و برادرکشی در اثر دخالت‌های مستقیم و پیهم خارجی ادامه دارد و روز تا روز حقوق اساسی انسان، حیثیت و کرامت انسانی نقض می‌شود و حضور جنگ‌سالاران مزدور اجنبی راه رجوع به ارادۀ مردم افغانستان را بسته‌اند و موانع بزرگی بر سر راه صلح، دموکراسی و بازسازی در افغانستان وجود دارد، انجمن مهندسان افغانستان، برای یافتن راهکارهای مناسب جهت تأمین صلح و ثبات سیاسی در افغانستان، از شخصیت‌های مستقل ملی دعوت به‌عمل آورد تا «چرگه صلح و وحدت ملی افغانستان» را دایر نمایند.


خواهران و برادران هموطن!

اعضای انجمن مهندسان افغانستان با احترام به مبانی دین مقدس اسلام و ارزش‌های سنتی جامعه افغانستان و با آگاهی کامل متعهد به‌رعایت حقوق بشر و اصول دموکراسی هستند.

از آنجا که رعایت حقوق بشر و دموکراسی به‌عنوان عناصری که لازم و ملزوم و مستحکم کنندۀ یکدیگر هستند. چنان‌که در اعلامیۀ جهانی حقوق بشر تأکید شده است: «اساس و منشأ قدرت حکومت، ارادۀ مردم است». پس بهترین راه دستیابی به صلح پایدار، حقوق بشر، حکومت قانون و رهایی از نظام‌هایی سرکوبگر، فاسد و بی‌ثبات، پایبندی به اصول دموکراسی است.

نیک می‌دانید، اجرای واقعی و مؤثر حقوق بشر از هر چیز مستلزم آن است که یکایک افراد به‌حقوق خود و دیگران آگاهی یابند و بدین ترتیب بتوانند حفظ و رعایت آن‌ها را خواستار شوند. بنابراین، شناساندن گسترده‌ای حقوق بشر و راه‌های حمایت از آن‌ها، یکی از پیش شرط‌های ضروری برای جلوگیری از زیر پا گذاشته شدن این حقوق است.

با درک این حقیقت، مهندسان افغانستان، تأمین حقوق مادی و معنوی و حیثیت اجتماعی و امنیت شغلی و بهبود وضع کار خود را در گرو دفاع از حقوق بشر و به‌ویژه حقوق پناهندگان افغان در ایران می‌دانند.


هموطنان ارجمند!

از زمان اشغال افغانستان توسط ارتش سرخ شوروی سابق تاکنون که جنگ‌های ویرانگر داخلی ادامه دارد، ما شاهد مهاجرت گستردۀ اتباع افغانستان به کشورهای خارجی به ویژه جمهوری اسلامی ایران هستیم که تا هنوز هم آن‌ها هیچ تضمینی برای زندگی امن و رعایت حقوق اساسی خود جهت بازگشت به کشورشان را ندارند و به‌همین سبب به اجبار مهاجرت را پذیرفته‌اند. متأسفانه در اینجا نیز نمونه‌های بسیار زیادی از نقض حقوق ضروری بشر و آزادی‌های اساسی‌شان مشاهده می‌شود و به‌عبارت ساده‌تر، تا هنوز پدیدۀ مهاجرت و پناهندگی قانونمند نشده است. نادیده گرفتن حقوق مهاجران خارجی، با روح دموکراسی و جامعه مدنی مغایر است.

سلب حق کار، تحصیل، اقامت و آزادی رفت و آمد در درون ایران از مهاجرانی که به‌صورت قانونی در این کشور سکونت دارند، به‌هر دلیلی غیر قابل توجیه بوده و جنبه کاملاً نقض حقوق بشر به‌خود می‌گیرد.

مهاجران افغان در ایران، از اقشار بسیار آسیب‌پذیر هستند، زیرا از تمام حقوق شهروندان ایرانی برخوردار نمی‌باشند. برای بهبود وضعیت آنان، انجمن مهندسان افغانستان پیشنهاد می‌کند: هرچه زودتر اتحادیه پناهندگان افغان در ایران تشکیل گردد که برای تضمین رعایت حقوق، حیثیت و کرامت انسانی پناهنده‌ها اقدام جدی نماید.

در پایان سخن، لازم می‌دانم از میهمانان عزیزی که در این جلسه شرکت دارند و به‌ويژه مهندسان عزیز تشکر خود را عرض داشته و توفیق همه را از خداوند خواستار شوم. امیدوارم هرچه زودتر در افغانستان امنیت و صلح پایدار برقرار گردد تا شاهد افغانستان آباد، آزاد و مستقل باشیم.

والسلام.[۱]


[] يادداشت‌ها

يادداشت ۱: متن اين سخنرانی از آرشیو انجمن مهندسان افغانستان برای دانش‌نامه‌ی آريانا توسط مهدی خراسانی ارسال شده است.



[] پی‌نوشت‌ها

[۱]-



[] جُستارهای وابسته







[] سرچشمه‌ها




[برگشت به بالا]


اسناد انجمن مهندسان افغانستان

از: دانشنامۀ آریانا

انجمن مهندسان افغانستان

اسناد و مدارک


فهرست مندرجات




[] نامه‌ی استاندار خراسان به مهدیزاده کابلی

این نامه در پاسخ به‌پیام تبریکی انجمن مهندسان افغانستان به‌مناسبت انتصاب آقای سید حسن رسولی به‌عنوان استاندار خراسان در سال ۱٣٨٠ خورشیدی، از جانب نامبرده (استاندار جدید خراسان) به آقای مهندس محمدرئوف مهدی، رئیس هیأت مدیرۀ انجمن مهندسان افغانستان، ارسال شده است[۱].




[] نامه‌ی ریاست ساختمانی وزارت صحت عامه

این نامه از سوی مدیریت عمومی ریاست ساختمانی وزارت صحت عامه افغانستان در تاریخ ٧/۱۱/۱٣٨۱ با شمارۀ ٨۴٢/۱٣۵۴ به انجمن سراسری انجنیران افغانستان (انجمن مهندسین افغانستان) برای درخواست عضویت انجنیران آن وزارتخانه به این انجمن ارسال شده است.




[] نامه‌ی انجمن به وزارت بازسازی

نامه‌ی درخواست انجمن مهندسان افغانستان از وزارت بازسازی افغانستان، برای معرفی انجنیران علاقه‌مند به عضویت در این انجمن.




[] نامه‌ی وزارت بازسازی به انجمن

نامه‌ی پاسخ وزارت بازسازی افغانستان به درخواست انجمن مهندسان افغانستان.




[] يادداشت‌ها


يادداشت ۱: اين اسناد برای دانش‌نامه‌ی آريانا از آرشیف مدارک انجمن مهندسان افغانستان توسط مهدیزادده کابلی ارسال شده است.



[] پی‌نوشت‌ها

[۱]- این اسناد از آرشیف انجمن مهندسان افغانستان توسط آقای مهدیزاده کابلی به دانشنامۀ آریانا، جهت سرشناسی انجمن مهندسان افغانستان، ارسال شده است.



[] جُستارهای وابسته







[] سرچشمه‌ها

آرشیف مدارک انجمن مهندسان افغانستان



۱۳۸۹ دی ۹, پنجشنبه

جویا، غلام‌سرور

از: دانشنامۀ آریانا


فهرست مندرجات

[مشاهیر معاصر افغانستان][شاعران افغانستان]


غلام‌سرور جویا (زادۀ ۱٢٧٧ خ - درگذشتۀ ۱٣۴٠ خ)، شـاعر، نویسـنده و روزنامه‌نگار که از شمار مبارزان مشـهور ضد استبداد و استعمار در ميان روشنفكران افغانسـتان بـود[۱]. از وی به‌عنوان بنیان‌گذاران "انجمن ادبی هرات" در بیست و سوم ماه قوس سال ۱۳۰۹ خورشیدی نام برده شده است[٢]. همچنین سرور جويا دومين مدير مسئول روزنامۀ انيس نیز بود[٣].


[] زندگی‌نامه

غلام‌سرور جویا فرزند حاجى ميرزا غلام‌حسين‌خان سرشته‌دار (اعتمادالدّوله)، به‌سـال ۱٢٧٧ خورشـیدی، در یک خانوادۀ اهل تشيع، در شـهر كابل زاده شـد و پس از اتمام تحصيـل علوم متـداول زمان، بیـن سـال‌هاى ۱٢۹٦-۱٢۹٧ نزد پدر خود به‌عنوان كاتب كار مى‏كرد[۴]. در سال ۱٢۹٨، در جنگ استقلال افغانستان، در شمار سربازان سردار عبدالقدوس‌خان صدراعظم، به‌همراه پدر خود كه منشى نامبرده بود، شرکت جست. پس از حصول استقلال، تا سال ۱٣٠۱ در قندهار مسئولیت كتابت دارالانشأ صدراعظم را به‌عهده داشت. سپس به كابل آمد و در زمره منشيان حضور اعليحضرت شاه امان‌اللّه گماشته شد. در سال ۱٣٠٣ براى تحصيل فن طباعت و زنگوگرافى و حروف چينی به‌خارج سفر کرد و طی سالهاى ۱٣٠۴-۱٣٠٦ در ايران و اتحادشوروى به تحصيل در رشتۀ طباعت مشغول شد و در ضمن زبان روسى را نيز فراگرفت[۵].

زمانی که به افغانستان بازگشت، مطبعه دانش هرات را سر و سامان بخشید و اندکی بعد به‌عنوان نگارنده و سپس مدير جريده "اتفاق اسلام" برگزیده شد[٦] و از سال ۱٣٠٧ تا ۱٣٠۹ به این خدمت ادامه داد[٧]. در این دورۀ به تنوير افكار مردم پرداخت و بر ضد تبلیغات روزنامه‌هاى خارجى علیه افغانستان به‌مدافعه برخاست و افزون بر آن، از انتقاد دربارۀ آن دسته از مأمورين دولت كه داراى پیشینۀ سوء رفتار با مردم بودند، خوددارى نمى‏کرد و همین امر سبب شد که براى خود دشمنانی بتراشد كه براى از پا درآوردن‌اش از هيچ وسيله کوتاهی نمى‏كردند. سرانجام نیز در شب ۵ جدى ۱٣٠۹، از سوی نیروهای ارتجاعى مورد سوءقصد واقع شد و سينه او را که مملو از عشق مردم بود[٨]، با گلوله شكافتند. اما وی از این حادثه جان به‌سلامت برد و براى معالجه به هند رفت.

سرور جویا، در سال ۱٣۱٠ از هند به‌افغانستان بازگشت و به جمع اعضاى انجمن ادبی کابل پیوست[۹]. سپس، زمانی که غلام‌محيى‏الدين انيس به‌دلیل بيمارى از مدیریت جريده ملى انيس كناره گرفت، سرور جويا جانشین وی شد. او در اواسط سال ۱٣۱۱، برای بار ديگر، به انجمن ادبی كابل برگشت و در آن‌جا مشغول به‌کار شد[۱٠].

در سنبلۀ (شهریور) ۱۳۱٢ خورشیدی (۱٩۳۳ میلادی)، بسیاری از هواداران دوره نهضت امانی از جمله سرور جویا، به‌اتهام همکاری در تروری که در سفارت‏خانۀ دولت انگليس در کابل از سوی يک افغان به‏نام محمدعظيم انجام شد و در نتيجه، سه نفر از کارمندان آن سفارت‏خانه کشته شدند، به زندان افتادند[۱۱].

جویا به مدت سیزده سال در زندان دهمزنگ ماند و در سال ۱۳٢۵ از زندان آزاد شد و به‏عنوان مدير عمومى ديپوى (انبار) تعاونی به استخدام دولت درآمد. در سال ۱۳٢٧ از طرف اهالی كابل در جمله وكلاى بلديه (شهردارى) انتخاب شد و همزمان با آن که مدیریت عمومی ديپوی دولتی را به‏پیش می‏برد، به‏صورت افتخاری در بخش نشرات بلديه و كميته عامل آن خدمت مى‏کرد.


[] نمونه‌ی شعر

کـرد آشـــکار بــر هـمـــه عــزم متـیــن مــا
دیــوار و ســـنـگ و پـنــجـــرۀ آهـنـــیـن مــا
آمـد ز دهر بر ســر مـا ســختی هـر قـــدر
غـم جـا نیـافـت بـر دل و چـین بر جـبین ما
با این سـتم ز زنده‌دلان شـکوه برنخاســت
بنشــست غیر هرچـه ز کیـن در کمیـن مـا
هســـتـیـم مـا چـو عـاشــــق آزادی وطــن
ســربـازی اســت عـزت و آئیــن و دیـن مــا
غـم نیسـت گر ز خاطـر یاران شــدیم محـو
تـاریــخ دیــده خــاطـــرۀ بــس حــزیــن مــا
جویا شد هر که محبس و زنجیر و زنده‌گی
شـــد معــترف ز دل کـه هــزار آفـریــن مــا





[۱٢]
[۱٣]
[۱۴]
[۱۵]
[۱٦]
[۱٧]
[۱٨]
[۱۹]
[٢٠]

[٢۱]
[٢٢]
[٢٣]
[٢۴]
[٢۵]
[٢٦]
[٢٧]
[٢٨]
[٢۹]
[٣٠]
[٣۱]
[٣٢]
[٣٣]
[٣۴]
[٣۵]
[٣٦]
[٣٧]
[٣٨]
[٣۹]
[۴٠]
[۴۱]
[۴٢]
[۴٣]
[۴۴]
[۴۵]
[۴٦]
[۴٧]
[۴٨]
[۴۹]

[] يادداشت‌ها

يادداشت ۱: اين مقاله برای دانش‌نامه‌ی آريانا توسط مهدیزاده کابلی برشتۀ تحرير درآمده است.



[] پيوست‌ها

پيوست ۱:
پيوست ٢:
پيوست ۳:
پيوست ۴:
پيوست ۵:
پيوست ۶:



[] پی‌نوشت‌ها

[۱]- مهدیزاده کابلی، چهره‌های سیاسی و فرهنگی معاصر افغانستان (اثر چاپ نشده؛ تاریخ متن دست‌نوشته ۱۳٦۵ خ)
[۲]- انجمن ادبی هرات، از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد؛ این گزارش محرز نیست، زیرا به‌نوشتۀ پروفسور سید سعدالدین هاشمی، استاد پیشین تاریخ در دانشکدۀ ادبیات کابل، انجمن ادبی هرات در سال ۱۳۱۱ خورشیدی در شهر هرات تأسیس گردید (رجوع شود به: تاریخ مطبوعات افغانستان، ج ۱، ص ۳۲۲). از این روی، شادروان سرور جویا نمی‌تواست، در شمار اعضای مؤسس این انجمن بوده باشد. زیرا، وی در شب ۵ دىماه ۱٣٠۹ خورشیدی در شهر هرات ترور شد و پس از آن حکم انتقالی به کابل را دریافت کرد.
[۳]- نخستين نشريه سالانه انيس، ۱۳۴٦ خورشيدى، صص ۴٣-۴۵.
[۴]- مهدیزاده کابلی، پیشین
[۵]- همان‌جا
[۶]- در ۴ ثور (اردیبهشت) ۱۳۰۸ خورشیدی غلام‌سرور جویا مدیر مسئول اتفاق اسلام شد.
[٧]- مهدیزاده کابلی، پیشین
[۸]- همان‌جا؛ افزودۀ بعدی در دست‌نوشتۀهای مهدیزاده کابلی براساس مرورى كوتاه بر: زندگی‌نامه مبارز مقاوم سرور جويا، قم: انتشارات كميسيون فرهنگى حزب وحدت اسلامى افغانستان
[۹]- مهدیزاده کابلی، پیشین
[۱٠]- همان‌جا
[۱۱]- رجوع شود به: زندگی‌نامۀ محمدعظيم منش‌زاده، نوشتۀ مهدیزاده کابلی
[۱۲]-
[۱۳]-
[۱۴]-
[۱۵]-
[۱۶]-
[۱٧]-
[۱۸]-
[۱۹]-
[٢٠]-
[٢۱]-
[٢۲]-
[٢۳]-
[٢۴]-
[٢۵]-
[٢۶]-
[٢٧]-
[٢۸]-
[٢۹]-
[۳٠]-
[۳۱]-
[۳۲]-
[۳۳]-
[۳۴]-
[۳۵]-
[۳۶]-
[۳٧]-
[۳۸]-
[۳۹]-
[۴٠]-
[۴۱]-
[۴۲]-
[۴۳]-
[۴۴]-
[۴۵]-
[۴۶]-
[۴٧]-
[۴۸]-
[۴۹]-



[] جُستارهای وابسته







[] سرچشمه‌ها








[] پيوند به بیرون

[1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20]




[برگشت به بالا] [گفت و گو و نظر کاربران در بارهٔ مقاله]


نئاندرتال‌ها سبزیجات پخته مصرف می‌کرده‌اند

گزارش از: پالاب گش (خبرنگار علمی بی بی سی)


فهرست مندرجات

[انسان‌های اولیه][نئاندرتال]



[] نئاندرتال‌ها سبزیجات پخته مصرف می‌کرده‌اند

یک مطالعه تازه به روی بقایای نئاندرتال‌ها حاکیست که این موجودات گیاهان و سبزیجات را می‌پخته و مصرف می‌کردند.

محققان در آمریکا دانه‌های مواد گیاهی پخته را لای دندان‌های نئاندرتال‌ها یافته‌اند.

تصور عمومی از نئاندرتال‌ها، به‌عنوان موجوداتی شدیدا گوشتخوار حاصل شواهد جسته گریخته بوده است

این اولین بار است که تایید می‌شود رژیم غذایی نئاندرتال‌ها فقط به گوشت محدود نمی‌شده و کاملتر از آنچه تاکنون تصور می‌شد بوده است.

تصور عمومی از نئاندرتال‌ها، به عنوان موجوداتی شدیدا گوشتخوار حاصل شواهد جسته گریخته بوده است. تحلیل شیمیایی استخوان‌های آنها حاکی از آن است که میزان مصرف سبزیجات توسط آنها کم یا صفر بوده است.

این اتکای ظاهری بر گوشت از سوی برخی به عنوان علل انقراض انسان نئاندرتال مطرح شده است. براساس این نظریه با از میان رفتن ماموت‌ها با شروع عصر یخ، نئاندرتال از یک منبع مهم غذایی محروم شدند.

اما تحلیلی تازه از بقایای نئاندرتال‌ها از سراسر جهان، شواهد مستقیمی که ناقض این نظریه است یافته است. محققان دریافتند که دانه‌های فسیل شده مواد گیاهی لای دندان‌های آنها وجود دارد و بعضی از آنها پخته است.

هرچند گردهای گیاهی قبلا در محل‌های زندگی و اجاق‌های نئاندرتال‌ها پیدا شده بود، اما تاکنون شواهد روشنی از تغذیه این انسان‌ها از مواد گیاهی به دست نیامده بود.

پروفسور الیسون بروکس از دانشگاه جورج واشنگتن به بی بی سی گفت: "ما قبلا گردهای گیاهی را در محل زندگی نئاندرتال‌ها پیدا کرده بودیم، اما نمی‌شد گفت که آیا آنها گیاهان را می‌خورده‌اند یا روی آن می‌خوابیده‌اند یا چه استفاده دیگری از آن می‌کردند."

"اما اینجا در این مورد می‌بینیم که مقدار کمی گیاه در دهان آنها هست بنابراین می‌دانیم که نئاندرتال‌ها آن را به عنوان غذا می‌خورده‌اند."

سوالی که این مطالعه پیش می‌آورد این است که چرا مطالعات شیمیایی به روی نئاندرتال‌ها تا این حد به خطا رفته است. به گفته پروفسور بروکس، در این مطالعات میزان پروتئینی اندازه گیری می‌شد که به تصور محققان منبع آن گوشت بوده است.

او گفت: "ما مایل به این فرض بودیم که اگر ارزش زیادی برای پروتئین در رژیم غذایی قائل باشید، منبع این پروتئین باید گوشت باشد. اما ... این امکان هست که بخشی از پروتئین موجود در رژیم این موجودات از گیاهان می‌آمده است."

این مطالعه آخرین تحقیقی است که حکایت از آن دارد که نئاندرتال‌ها بیش از آنکه موجوداتی وحشی و بی رحم باشند، شبیه به ما بوده‌اند.[۱]


[] يادداشت‌ها


يادداشت ۱: اين مقاله برای دانش‌نامه‌ی آريانا توسط مهدیزاده کابلی ارسال شده است.



[] پی‌نوشت‌ها

[۱]- پالاب گش، نئاندرتال‌ها سبزیجات پخته مصرف می‌کرده‌اند، بخش فارسی بی بی سی (فن و دانش): دوشنبه ٢٧ دسامبر ٢٠۱٠ - ٠6 دی ۱٣٨۹



[] جُستارهای وابسته







[] سرچشمه‌ها

بخش فارسی بی بی سی


[برگشت به بالا]


ژن‌های نئاندرتال‌ها در ما زنده است

گزارش علمی از: بی بی سی


فهرست مندرجات

[انسان‌های اولیه][نئاندرتال]



[] ژن‌های نئاندرتال‌ها در ما زنده است

براساس یک مطالعه عمده علمی، بسیاری از انسان‌های امروزی حاوی درصد کمی از ژن‌های نئاندرتال‌ها هستند.

این یافته بسیاری از کارشناسان را شگفت زده کرده است زیرا شواهد ژنتیکی قبلی حاکی از آن بود که نفوذ ژنتیکی نئاندرتال‌ها بر وراثت در انسان ناچیز یا هیچ است.

دی ان اِی مورد نظر از جمله از این جمجمه استخراج شده

این نتایج ناشی از تحلیل نقشه ژنتیکی نئاندرتال‌هاست که ساختار جسم و اندام آنها را تشریح می‌کند.

اما این مطالعه مؤید آن است که جد انسان امروزی به جمعیت کوچکی از آفریقایی‌ها که بعدا در سراسر کره پراکنده شدند می‌رسد.

مقبول ترین نظریه در مورد سرمنشاء انسان امروزی - موسوم به خروج از آفریقا - حاکی از آن است که اجداد انسان مدرن (هومو سیپین‌ها) حدود ٢٠٠ هزار سال قبل در آفریقا زندگی می‌کردند.

سپس در حدود ۵٠ هزار تا ٦٠ هزار سال قبل یک گروه نسبتا کوچک از مردم این قاره را ترک کرده و در سایر نقاط زمین سکنی گزیدند.

هرچند براساس مطالعه تازه تاثیر ژنتیکی نئاندرتال بر انسان کم به نظر می‌رسد اما این رقم بالاتر از آن چیزی است که تحلیل‌های ژنتیکی قبلی نشان می‌داد.

اسوانته پابو از واحد مردم شناسی تکاملی در موسسه ماکس پلانک در لایپزیگ آلمان گفت: "نئاندرتال‌ها کاملا منقرض نیستند. بخش کوچکی از آنها در برخی از ما زنده است."

پروفسور کریس استرینگر مدیر تحقیقات سرمنشاء انسان در موزه تاریخ طبیعی بریتانیا که یکی از معماران نظریه خروج از آفریقاست می‌گوید که هرچند این یافته از جهاتی موید دانسته‌های قبلی دایر بر جدا بودن دودمان نئاندرتال‌ها از انسان است اما نکته بسیار جالب آن این است که نشان می‌دهد ظاهرا در مواردی میان انسان و نئاندرتال آمیزش صورت گرفته است.

جان‌هاکس استادیار مردم شناسی در دانشگاه ویسکانسین-مدیسون در آمریکا به بی بی سی گفت: "به نظر می‌رسید که چنین حالتی ممکن بوده باشد، اما من از میزان آن شگفت زده هستم. واقعا انتظار نداشتم (این تاثیر) چهار درصد باشد."

تهیه نقشه ژنتیکی نئاندرتال‌ها یک دستاورد مهم علمی و حاصل یک تلاش چهار ساله تحت هدایت موسسه ماکس پلانک با شرکت دانشگاه‌های متعددی در اطراف جهان است.

این نقشه که در حد یک پیش نویس است حاوی دی ان اِی استخراج شده از استخوان‌های سه نئاندرتال مختلف کشف شده در غار ویندیا در کرواسی است.[۱]


[] يادداشت‌ها


يادداشت ۱: اين مقاله برای دانش‌نامه‌ی آريانا توسط مهدیزاده کابلی ارسال شده است.



[] پی‌نوشت‌ها

[۱]- ژن‌های نئاندرتال‌ها در ما زنده است، بخش فارسی بی بی سی (فن و دانش): جمعه ٠٧ مه ٢٠۱٠ - ۱٧ اردیبهشت ۱٣٨۹



[] جُستارهای وابسته

انسان‌های اولیه
انسان نئاندرتال
نئاندرتال‌ها باهوش‌تر از آن هستند که تصور می‌شد
هنر و موسیقی انسان نئاندرتال
نئاندرتال‌ها سبزیجات پخته مصرف می‌کرده‌اند
انسان نئاندرتال ایرانی
۴۱ هزار سال سکونت انسان مدرن در اروپا
آلمان از نخستین ساکنان تا جنگ جهانی اول



[] سرچشمه‌ها

بخش فارسی بی بی سی



نئاندرتال‌ها باهوش‌تر از آن هستند که تصور می‌شد

گزارش علمی از: بی بی سی


فهرست مندرجات

[انسان‌های اولیه][نئاندرتال]


جمعی از پژوهشگران ادعا می‌کنند برای اولین بار به شواهدی دست یافته‌اند که نشان می‌دهد انسان‌های نخستین نئاندرتال برای اولین در ۵٠ هزار سال پیش بدن خود را نقاشی می‌کردند.

گزارش این تیم تحقیقاتی که در آکادمی علوم ملی (PNAS) منتشر شده، نشان می‌دهد صدف‌های به‌دست آمده که شامل بقایایی از رنگدانه‌هاست، احتمالا به عنوان جعبه‌های لوازم آرایش توسط نئاندرتال‌ها استفاده می‌شده است.

دانشمندان این صدف‌ها را در دو محل باستانی در استان مورسیا در جنوب اسپانیا کشف کرده‌اند.

تحقیقات نشان می‌دهد که نئاندرتال‌ها آرایش می‌کردند

این تیم تحقیقاتی می‌گوید یافته‌های به‌دست آمده نشان دهنده این دیدگاه است که نئاندرتال‌ها برخلاف تصور کاملا بی‌هوش نبودند و قادر به‌نوعی فکر کردن سمبولیک بوده‌اند.

پروفسور جوائو زیل‌هائو از باستان‌شناسان دانشگاه بریستول در بریتانیا، که سرپرستی این تیم تحقیقاتی را برعهده دارد گفته است او و تیم تحقیقاتی اش صدف‌هایی را که زمانی به عنوان جعبه‌هایی برای ترکیب و ذخیره کردن این رنگدانه‌ها استفاده می‌شده، مورد بررسی قرار داده‌اند.

تکه‌های سیاهی از رنگدانه‌های منگنز که احتمالا توسط نئاندرتال‌ها برای نقاشی کردن بدن مورد استفاده قرار می‌گرفته، پیش از این در افریقا کشف شد.

به‌گفته دکتر زیل‌هائو این اولین باری است که شواهدی مبنی بر استفاده نئاندرتال‌ها از مواد آرایشی به‌دست می‌آید.

در جریان این تحقیقات دانشمندان همچنین به رنگدانه‌های زردی دست یافتند که به گفته آن‌ها احتمالا به‌عنوان کرم پودر استفاده می‌شده است.

آنها همچنین به پودر قرمزی دست یافتند که با یک ماده معدنی براق سیاه ترکیب شده بود.

نئاندرتال‌ها احتمالا از بعضی از صدف‌های شفاف رنگی به‌عنوان زیورآلات استفاده می‌کردند.

تا کنون بسیاری از پژوهشگران براین باور بوده‌اند که این تنها انسان امروزی است که از مواد آرایشی برای زیبایی استفاده می‌کند.

زمانی در دوره پالئولتیک، نئاندرتال‌ها و بشر احتمالا با هم همزیستی داشته‌اند، اما پروفسور زیل‌هائو معتقد است که یافته‌های تیم تحقیقاتی او به ده هزار قبل از این همزیستی برمی گردد.

پروفسور کریس استرینگر، از دیرین‌شناسان موزه تاریخ ملی در لندن معتقد است این یافته‌ها، این دیدگاه را که نئاتدرتال‌ها ازبهره هوشی کمی برخوردار بودند، رد می‌کند.

آقای استرینگر همچنین می‌افزاید: "بسیار دشوار است تا تصویر وحشی‌گری را که از نئاندرتال‌ها در اذهان وجود دارد، محو کرد."


[] پسر دو رگه؟

در تحقیقی دیگر هم که توسط آکادمی علوم ملی منتشر شده به شواهدی درباره ارتباط بین بشر و نئاندرتال‌ها اشاره شده است.

یک تیم تحقیقاتی بین‌المللی تحقیقاتی را برروی دندان‌های جمجمه یک بچه انسان که در اواخر دهه ۱۹۹٠ در پرتغال کشف شد، انجام داد.

نتاندرتال‌ها از صدف‌های شفاف رنگی به‌عنوان زیورآلات استفاده می‌کردند

براساس این تحقیق، جمعی از پژوهشگران در آن زمان گفتند این اسکلت که مربوط به دوره پالئولتیک یعنی در حدود ۱٠ تا ۴٠ هزار سال پیش است، احتمالا محصول آمیزش انسان و نئاندرتال بوده است.

پژوهشگران دریافتند که دندان‌های این جمجمه بیشتر دارای اشکالی است که به نئاندرتال‌ها شبیه است تا انسان.

هرچند این تحقیق نتوانست به بحث دراین باره که آیا این جمجمه متعلق به موجودی دورگه است، خاتمه بدهد. اما به گفته پژوهشـگران این تحقیق نشـان داد که انسـان‌های متعلـق بـه دوره پالئـولتیـک صـرفا گونـه قدیمی‌تـر انسـان امـروزی نیسـتند.[۱]


[] يادداشت‌ها


يادداشت ۱: اين مقاله برای دانش‌نامه‌ی آريانا توسط مهدیزاده کابلی ارسال شده است.



[] پی‌نوشت‌ها

[۱]- نئاندرتال‌ها باهوش‌تر از آن هستند که تصور می‌شد، بخش فارسی بی بی سی (فن و دانش): شنبه ٠۹ ژانويه ٢٠۱٠ - ۱۹ دی ۱٣٨٨



[] جُستارهای وابسته

انسان‌های اولیه
انسان نئاندرتال
هنر و موسیقی انسان نئاندرتال
ژن‌های نئاندرتال‌ها در ما زنده است
نئاندرتال‌ها سبزیجات پخته مصرف می‌کرده‌اند
انسان نئاندرتال ایرانی
۴۱ هزار سال سکونت انسان مدرن در اروپا
آلمان از نخستین ساکنان تا جنگ جهانی اول



[] سرچشمه‌ها

بخش فارسی بی بی سی



تاریخ پیدایش جهان

از: بهزاد جواهری

تاریخ پیدایش جهان

(بخش نخست)


فهرست مندرجات



تئوری بیگ بنگ (مهبانگ) برجسته‌ترین تئوری علمی است که تاکنون در مورد پیدایش جهان ارائه شده است. به‌طور تخمینی انفجار بزرگ در حدود ۱۵ میلیارد سال گذشته رخ داد. با اینکه بشر سالیان سال است که در جستجوی درک پیداش جهان است اما تنها در طی ۵٠ سال گذشته توانسته است که به‌پاسخ برخی از سوالات در باره پیدایش جهان و عالم گیتی دست یابد.

در طول این سالیان تمدن‌های مختلف با به‌وجود آوردن گونه‌های مختلف کیهان‌شناسی سعی بر آن داشته‌اند که فلسفه هستی و پدیده‌های که در طبیعت و آسمان تاریک رخ می‌دهد را روشن سازند. به‌طور قابل ملاحظه بعضی از عقاید مطرح شده از بعضی جهات به‌واقعیات نزدیک بوده‌اند.

نظریه انفجار بزرگ در ابتدا توسط کشیش بلژیکی به‌نام Georgs Lemaitre در سال ۱۹٢٧ بیان شد. فرضیه او بعد از مشاهده‌ی تغییر red shift (خطوط طیف قرمز که برای اندازه‌گیری فاصله ستارگان از زمین به‌کار می‌رود) در سحابی‌های دور دست ( توده‌های عظیم گازی) توسط ستاره‌شناسان، به‌عنوان مدل مبنی بر فرضیه‌ی نسبیت برای جهان مطرح شد. اما فرضیه بیگ بنگ زمانی قاطعانه مورد تایید قرار گرفت که این تشعشعات در سال ۱۹٦۴ توسط Arno Penzias و Robert Wilson کشف شد. که بعدها این ٢ نفر به‌علت همین کشف خود برنده جایزه نوبل شدند.

به‌طور تخمینی ۱۵ بیلیون سال پیش تمامی مواد و همچنین فضا در یک حجم کوچک و بسیار داغ فشرده شدند و در کمتر از یک ثانیه شروع به‌انبساط کردند که این انبساط همچنان ادامه دارد.

اما قبل از انفجار بزرگ چه اتفاقی روی داده بود؟ تا به‌حال کسی جواب این سوال را نمی‌داند. اما نظریات گوناگونی در این باره وجود دارد. به‌عقیده برخی لکه اولیه به‌وسیله نوسانات کوانتوم در خلاء به‌وجود آمد برخی دیگر بر این باورند که لکه اولیه در اثر اتفاقاتی که در کیهانی دیگر روی داده به‌وجود آمده. عده‌ای دیگر بر این باورند که کیهان خودش را در طول تریلیون‌ها سال بازسازی می‌کند و هر بار که دو تا از ابعاد با هم برخورد می‌کنند انفجار بزرگ رخ می‌دهد و البته نظریات دیگری هم وجود دارد.

سعی ما در اینجا این است که تا جایی که علم امروزی قادر به‌آن است وقایعی را که منجر به‌ پیدایش حیات شد را مختصر و با زبانی ساده بیان کنم.


[] اولین ٣ دقیقه

در ثانیه صفر: در حال حاضر قبل از انفجار بزرگ کیهان خیلی داغ و غلیظ است. قوانین فیزیک هنوز قابل کاربرد نیستند. در این لحظه حداقل ۱٠ بعد برای شکل دادن به‌کیهان به‌وجود می‌آیند. از این ابعاد تنها ۴ بعد به‌وجود خود ادامه می‌دهند که ما آن‌ها را می‌شناسیم: ٣ بعد فضا و یک بعد زمان.

در نتیجه روی دادن انفجار بزرگ فضا منبسط شده و سپس خنک می‌گردد در این زمان نطفه حوادث مهمی بسته می‌شود که به‌اختصار آنها را مرور می‌کنیم...

ثانیه: (۱٠-۴٣) ٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠۱/٠

گرانش یا جاذبه که یکی از ۴ نیروی بنیادیست پدیدار می‌گردد.

ثانیه: (۱٠-٣۴) ٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠۱/٠

ماده تشکیل می‌شود قطعات ساختاری مانند ذرات کوارک لپتون فوتون و نوترون به‌کیهان سرازیر می‌شوند. قابل یادآوری ست که در این لحظه کیهان به‌اندازه یک هندوانه می‌باشد.

ثانیه: (۱٠) ٠٠٠٠٠٦/٠

کوارک‌ها به‌همدیگر می‌پیوندند در نتیجه پروتون و نوترون به‌وجود می‌آیند. پروتون و نوترون که هر کدام از ٣ کوارک تشکیل شده‌اند ذرات اصلی در هسته تمامی اتمها می‌باشند.


[] در دقیقه ٣:

در ابتدا به‌دلیلی که هنوز هم برای دانشمندان معلوم نیست یک الکترون به‌وجود آمد این الکترون با جذب انرژی با یک الکترون دیگر ترکیب شد و یک پروتون به‌وجود آورد این الکترون و پروتون با هم دیگر سایر اجزای اتم از قبیل پوزیترون، میون و ... را پدید آوردند و بدین ترتیب اولین عنصر (هیدروژن) تشکیل شد.

هیدروژن‌های تشکیل شده با پدیده‌های هم جوشی باعث به‌وجود آمدن عناصر سنگین تر از قبیل هلیم و لیتیم (که سبکترین عناصر می‌باشند) شدند. ترکیب شدن این عناصر جرمی را تشکیل داد که به‌تدریج با آزاد کردن انرژی به‌اجرام کوچک تر تجزیه میشد (این فرآیندها چند صد میلیارد سال طول کشیده است) اما یکی از این اجرام بسیار سنگین به‌علت فراوانی انرژری درونی حاصل از هم جوشی و شکافت هسته ای به‌یک باره منفجر شد و اجزای کوچک تری با ثبات اتمی بیشتر نسبت به‌جرم اولیه پدید آمدند.


[] بعد از ٣٠٠ هزار سال:

میانگین دما به ‌٣٠٠٠ درجه کاهش یافته است (برابر با ۵٠٠٠ درجه فارنهایت). الکترون‌ها قادر به ‌ماندن در مدار هسته هستند. اتم‌های هیدروژن و هلیوم سر انجام سوخت ستارگان را به‌وجود می‌آورند.


[] بعد از یک میلیون سال:

تا این زمان کیهان کدر و مات بوده است و غیر قابل رویت و این به‌دلیل فزونی الکترون‌های رها شده است. هنگامی که بیشتر الکترون‌ها در مدار هسته قرار می‌گیرند کیهان شفاف‌تر شده و دیدن آن‌سوی کیهان ممکن می‌شود. زمان زیادی طول خواهد کشید تا کسی برای دیدن در پیرامون باشد...


[] نزدیک شدن به‌یک میلیارد سال

در این زمان کیهان که هنوز در مراحل اولیه گسترش است از ابرهای غول‌پیکر هیدروژن و هلیوم که به‌طور نا برابری در فضا هستند تشکیل شده است. اما رخداد شگرفی در شرف وقوع است. پدیده‌ای بهت‌انگیز و با عظمت در پیچیدگی و سادگیش...


[] چند بیلیون سال بعد:

به‌وجود آمدن خوشه‌های کهکشانی: نوسانات کوانتوم بسیار کوچک و مادون اتمی در ٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠۱/٠ ثانیه به‌وجود آمده در انفجار بزرگ باعث به‌وجود آوردن امواجی ناهموار می‌شود که با انبساط کیهان بزرگتر می‌شود. این امواج ناهموار به‌طور تخمینی کوچکترین آن‌ها جرمی برابر با ۵٠٠ ترلیون خورشید را دارا بود. این امواج ناهموار منشأ خوشه‌های کهکشانی هستند که ما امروزه می‌بینیم.

به‌وجود آمدن کهکشان‌ها: جاذبه گرانشی به‌تدریج بی‌نظمی‌هایی را در تراکم (چگالی) مواد تشدید می‌کند. در نتیجه نواحی از فضا با تراکم بیشتر به‌وجود آمده امروزه ما این نواحی از فضا را کهکشان می‌نامیم.

پیدایش اولین ستارگان: اتم‌های هیدروژن و هلیم در مناطق موضعی با تراکم بیشتر متمرکز شده‌اند این جاذبه گرانشی است که سرانجام منجر به‌وجود آمدن مناطقی با تراکم شدید فشار زیاد و درجه حرارت بسیار زیاد می‌شود در نتیجه هسته اتم‌های هیدروژن با همدیگر ترکیب می‌شوند. این باعث می‌شود که هیدروژن به‌هلیوم تبدیل شده و بخشی از جرم اولیه به‌انرژی تبدیل گردد. منظور از انرژی در اینجا گرما و نور می‌باشد. بدین‌گونه اولین ستارگان به‌وجود آمدند.

پیدایش ارکانی از حیات: اولین ستارگان هزاران مرتبه از خورشید ما سنگین‌تر هستند. طول عمر آن‌ها نیز از خورشید کمتر می‌باشد زیرا هیدروژن خود را تنها در طی چندین میلیون سال مصرف می‌کنند. موقعی که ذخیره هیدروژن آن‌ها تمام شود این اولین ستارگان در فرایند فروپاشی قرار می‌گیرند در نتیجه این فروپاشی واکنش‌های هسته‌ای دیگری روی می‌دهد که باعث به‌وجود آمدن عناصر سنگین‌تر مانند کربن نیتروژن اکسیژن و ... می‌شود. لازم به‌یادآوری است که وجود این عناصر برای ادامه حیات لازم است و بدون آن‌ها حیات موجودات زنده ممکن نیست. وجود این عناصر باعث انفجار ستارگان شده و سوپرنوا یا ابر نواختر به‌وجود می‌آورد. انفجار ستارگان همچنین ذرات سنگینی را که نامبرده شد به‌فضای کهکشانی پراکنده می‌کند.

پیدایش دومین نسل از ستارگان: امواج شوکی از سوپرنوا منجر به‌فروپاشی ابرهای مجاور که از گاز تشکیل شده‌اند می‌شود. ستارگانی مانند خورشید که از دومین نسل به‌وجود آمده ستارگان می‌باشد بدین ترتیب به‌وجود آمده‌اند. ستارگان به‌وجود آمده در مقایسه با نسل اول جرم کمتر و عمر بیشتری دارند (عمر آن‌ها بیلیون‌ها سال است در مقایسه با نسل اول که میلیون‌ها سال عمر کردند) ستارگانی که امروز می‌بینیم همگی از این نسل هستند.

کهکشان ما راه شیری می‌باشد که احتمالاً از ۴٠٠ بیلیون ستاره تشکیل شده است که به‌طور تقریبی ۱٠٠ هزاز سال نوری قطر دارد (۱ سال نوری تقریباً برابر با ٦ تریلیون مایل است) عقیده برخی بر آن است که کهکشان راه شیری در حدود ٨ بیلیون سال پیش به‌وجود آمد در حالی که برخی دیگر تاریخ پیدایش ان را ۱۴ بیلیون سال پیش می‌دانند. این کهکشان از مجموعه‌ای از کهکشان‌های کوچک‌تر تشکیل شد.

خورشید: (یکی از ستارگان) ٢ میلیون بار بزرگ‌تر از زمین است و تقریباً در وسط کهکشان قرار دارد. خورشید هر ٢۵٠ میلیون سال یک‌بار بدور مرکز کهکشان دور می‌زند.

کهکشان‌ها شامل چند بیلیون تا چند تریلیون ستاره می‌باشد. ساختار مارپیچی که در کهکشان‌های زیادی یافت می‌شود به‌وسیله جاذبه گرانشی که مناطقی با تراکم زیاد را می‌سازند به‌وجود می‌آید. ستارگان به‌دور مرکز کهکشان می‌گردند اما این چرخش سریع‌تر از چرخش قسمت‌های مارپیچی می‌باشد در نتیجه به‌داخل یا بیرون این مناطق که غلظت و تراکم بیشتری دارند متناوب عبور می‌کنند.

چرا کهکشان‌ها همانند یک ورقه یا بشقاب هستند؟ شکل کهکشان‌ها که همانند دیسک یا بشقاب هستند به‌وسیله فعل و انفعال (کنش و واکنش) ٢ نیرو به‌وجود می‌آیند:

    ۱) جاذبه گرانشی مواد را در مرکز متمرکز می‌کند.
    ٢) انرژی چرخشی (نیروی حرکتی) باعث می‌شود که ماده از محور حرکت دور شود.

خوشه‌های کهکشانی شامل چندین دو هزار جین کهکشان می‌باشد. این سوال مطرح می‌شود که ایا در سیاره‌های دیگر حیات وجود دارد؟ تا کنون علم به‌شواهدی در این زمینه دست نیافته است. برای جستجوی حیات در ماورای زمین در دهه‌های آینده علم به‌وسیله اسپتروسکوپی به‌دنبال اثری از حیات که همانا موادی مانند اکسیژن می‌باشد در اتمسفر سیارگان دیگر خواهد بود. بعضی از محققین بر این باورند که وجود حیات در ستارگان نزدیک به‌مرکز پر ازدحام کهکشان به‌دلیل تشعشعات بسیار زیاد و برخورد‌های ستاره‌های دنباله‌دار غیر محتمل است. همچنین محققین بر این باورند که حیات در ستارگان بسیار دور به‌دلیل کمیابی مواد سنگین (کربن نیتروژن و اکسیژن) غیر ممکن است.


[] ۴/۵ بیلیون سال پیش:

پیدایش سیستم خورشیدی: محتمل این است که امواج شوکی از سوپر نواهای مجاور محرک آغاز فرایند فروپاشی گرانشی (بعضی از آن به‌عنوان چگالش یا تغلیظ نام می‌برند) باشند این فرایند باعث ایجاد سیستم خورشیدی از ابرهای گاز هیدروژن به‌نام نبولا (توده‌های عظیم گاز و گرما بین فواصل ستارگان) می‌شود. نبولا متشکل از عناصر سنگین که به‌جا مانده از انفجار سوپر نواها می‌باشد، است. با انقباض این نبولا‌ها، چرخشی به‌شکل دیسکی چرخشی به‌نظر می‌رسید (دلایل همانند دلایلی است که برای توضیح دیسک مانند بودن کهکشان‌ها آورده شدند). بیشترین تراکم جرم در مرکز بود که منجر به‌پیدایش خورشید گردید. خرده‌های باقی مانده هم به‌زمین و سایر سیاره‌ها تبدیل گشتند.

پیدایش ماه: زمانی که ریزه‌های باقی مانده به‌سیارگان تبدیل می‌شدند شیئی به‌اندازه مریخ به‌زمین برخورد کرد. این شیء خودش در زمین فرو رفت اما بخش‌هایی از لایه‌های بیرونی زمین بخار شد و به‌فضا پس زده شد. قسمتی از این مواد پس زده شده بعداً به‌زمین برگشت در حالی که باقی‌مانده مواد با همدیگر ترکیب شده و ماه را به‌وجود آوردند. سپس سطح زمین سرد گردید و ذرات زمین (مقدمتاً آهن و مگنزیوم) متمایل به‌فرو رفتن به‌لایه‌های عمیق بودند در حالی که ذرات سبکتر (مقدمتاً اکسیژن و سیلیکون) به‌سوی سطح شناور گشتند. در بهضی جاها آن‌ها یک‌پارچه و سفت شده و به‌پوسته زمین تبدیل شدند. این پوسته در مناطق اقیانوس به‌اندازه نصف دوجین و در مناطق قاره‌ای یک دو جین ضخامت دارد.

حرکت لایه‌های زیرین صخره‌های گداخته باعث راندگی مناطق شناور در بالا در طی چندین بیلیون سال آینده گردید. این لایه‌ها با همدیگر برخورد کرده و به‌طرف زیرین یکدیگر رانده می‌شوند.

پیدایش رشته کوه‌ها: رشته کوه‌ها از ٢ طریق به‌وجود می‌آیند:

    ۱)قسمت نازک پوسته زمین (بستر اقیانوس) که به‌زیر پایین قاره‌ها رانده می‌شود، ذوب شده و مانند حبابی بالا می‌آید و به‌سمت قسمت بالایی پوسته با فشـار رانده می‌شـود (پیدایش رشـته آتشـفشان‌های سـاحلی) و
    ٢) بخش‌های قاره‌ایی پوسته با همدیگر برخورد می‌کنند (پیدایش رشته کوه‌های هیمالیا)

تراکم سنگ‌های معدنی فلزی در رگ سنگ‌ها: مواد معدنی یا آلی داغ که به‌شکاف‌های سرد پوسته نفوذ می‌کنند باعث جدایی ذرات از همدیگر بر اساس درجه حرارتی که در آن کریستالیزه می‌شوند می‌گردد. این منجر به‌تغلیظ سنگ‌های معدنی در رگ سنگ‌ها می‌شود.[۱]


[] يادداشت‌ها


يادداشت ۱: اين مقاله علمی توسط آقای بهزاد جواهری، دانشمند ارجمند ايرانی، به رشتۀ تحرير درآمده است که به تقاضای مهدیزاده کابلی، ايشان نسخۀ کامل مقاله‌ی خود را زير عنوان "پيدايش جهان" به دانش‌نامه‌ی آريانا ارسال داشتند.



[] پی‌نوشت‌ها

[۱]- بهزاد جواهری، تاریخ پیدایش جهان (قسمت اول)، سایت بی‌خدایان



[] جُستارهای وابسته







[] سرچشمه‌ها

سایت بی‌خدایان


[برگشت به بالا]


تکامل به‌زبان ساده

از: ديوان اونس؛ برگردان فارسی از: ناصر امير اسکندری


فهرست مندرجات

[زیست‌شناسی][تکامل]


چارلز داروين، در سال ۱۸۵۹ با تئوری انقلابی تکامل بوسيله‌ی گزينش طبيعی، جهان را به‌شگفتی واداشت. هنوز پس از يکصدو پنجاه سال، اين تئوری، گرانبهاترين باورهای انسان را به چالش می‌طلبد.

کتاب تکامل به زبان ساده، کتابی ست که در آن پله به پله با ايده‌ی خطرناک داروين آشنا می‌شويد. اين کتاب با ديدی موشکافانه، و با استفاده از تازه‌ترین يافته‌های علمی، پرده از سوءتعبيرها و ناشناخته‌های علم تکامل در مورد گزينش طبيعی بر می‌دارد. تکامل به‌زبان ساده، با بهره‌گيری از نظريات انديشمندان بزرگی همچون: ريچارد داکينز، استيون پينکر دانيال دِِنت، همراه با بهترين و روشن‌ترین نمونه‌ها و مثال‌ها، خواننده را با تازه‌ترین کشفيات در زمينه‌های علمی مانند بوم‌شناسی (عادت و طرز زندگی موجودات و رابطۀ آن‌ها با محيط زيست)، ژن‌شناسی و اقليم‌شناسی آشنا می‌کند.

آيا حيات برای اولين‌بار، در ساير سيارات تکامل يافته است؟ مزايای سمس (توليد مثل) چيست؟ چرا والدين از فرزندان خود نگهداری می‌کنند؟ نصف بال، به چه درد يک پرنده می‌خورد؟ اين‌ها پرسش‌های‌ست که نويسنده‌ی کتاب ديلن اونس، با بهره‌گيری از بافته‌های نوين در زمينه‌های گوناگون علمی، از زوال دايناسورها تا گسترش ارگانيسم‌های ديجيتالی در عصر حاظر، به آن‌ها پاسخ می‌دهد. اين کتاب ساده‌ترین و مناسب‌ترین راهنما در مورد مهم‌ترين اتفاقی است که در تاريخ علم افتاده است.


[] اسيد کيهانی

تئوری تکاملی، تمامی اين باورها را تهديد می‌کند. اين تئوری، هسته‌ی مرکزی تمامی ادعاهای مذهبی را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد. به‌نظر می‌رسد که در اين تئوری برای خدا و روح و حياتِ پس از مرگ، هيچگونه جايگاهی وجود ندارد و می‌گويد ما هم يک نوع حيوان از حيوانات ديگر هستيم.

دانيال دنت فيلسوف آمريکايی (متولد ۱۹۴۲) تئوری تکاملی را به‌مثابه "اسيد کيهانی" شرح داده است.

- تا به‌حال اسيد کيهانی را شنيده‌اید؟ زمانی من و همکلاسی‌هايم مجذوب اين رويا بوديم ...

- اسيد کيهانی، چنان مايع خورنده‌ای است که هر چيزی را در خود حل می‌کند. تئوری تکاملی نيز، درست مثل اسيد کيهانی، هر باور مذهبی رايج را در خود می‌خورد. به‌همين خاطر است که دِنيت آن را "ايده‌ی خطرناک داروين" می‌خواند.


[] يک ايده در دو بخش

ايده‌ی خطرناک داروين در دو بخش است: تئوری تکاملی و تئوری گزينشِ طبيعی. ما به‌نوبت به‌هر يک از اين دو تئوری خواهيم پرداخت و پس از آن به‌هم ديگرشان مربوط خواهيم کرد. خطر فقط زمانی احساس می‌شود که اين دو تئوری به‌هم متصل می‌شوند. ما با تئوری تکاملی شروع خواهيم کرد.


[] تکامل چيست؟

تئوری تکاملی می‌گويد که گونه‌ها تغيير پذيرند. يک نوع (موجود) می‌تواند به‌نوع ديگری تبديل شود. بنا بر نظريه‌ی تکاملی، نياکان ما انسان‌ها، به‌صورت انسان‌های امروزی نبوده‌اند. نهايتاً می‌توان گفت که هر موجودی در کره‌ی زمين از يک ريشه‌ی مشترک می‌باشد. درست بسان شاخه‌های يک درخت که از يک تنه‌ی مشترک منشعب می‌شوند. شايد شايد اين چيز عجيبی نباشد، ولی مردم مغرب زمين، هزاران سال بر اين باور بودند که موجودات، از پيش ساخته و پرداخته شده و غير قابل تغيير می‌باشند. به‌همين خاطر بود که اين خبر جيد و تکان‌دهنده، ضربه‌ی بزرگی بر پيکر باور‌های مذهبی فرود می‌آورد و اذعان می‌داشت که اساس اين باورها بر پايه چيزی جز دروغ نيست.


[] پيش ‌ساختگی موجودات

نظريه‌ی [پیش] ساختگی و غير قابل تغيير بودن گونه‌ها، مربوط به‌زمان دانشمند و فيلسوف بزرگ يونانی ارسطو (۳۸۴-۳۲۲ پيش از ميلاد) می‌باشد. باورها و اعتقادات او مبتنی بر مشاهدات عينی وی بود. او می‌گفت: شما هرگز نمی‌توانيد شاهد اين باشيد که ميمونی انسان بزايد. آيا می‌توانيد؟ ميمون، ميمون می‌زايد و انسان انسان. بنابراين، ارسطو به‌طور غير منطقی نتيجه گرفت که يک گونه نمی‌تواند به گونه‌ی ديگری تبديل شود. ميمون هميشه ميمون است و انسان‌ها هميشه انسان بوده‌اند.


[] آقرينش مسقل

قرن‌ها بود که طلاب مسيحی، نظريه‌ی پيش ساختگی ارسطو را پذيرفته بودند. آن‌ها بر اين باور بودند که خداوند در روز آفرينش، هر موجودی را به‌طور جداگانه و مستقل آفريده است و تمامی گونه‌ها از روز ازل تا به کنون به‌همان شکل باقی مانده‌اند. آن‌ها باور داشتند که داستان سفرِ پيدايش در انجيل، حقيقت محض است.

"و اکنون تمام موجودات، از چرنده‌ی در زمين گرفته تا پرنده‌ی در هوا، از گلِ زمين سرشته شده، به امر خداوند نزد آدم آمدند تا که آدم ايشان را چه نام بگذارد. نامی که امروز بر جانوران است، همانی‌ست که آدم بر ايشان بنهاده است." (سفرِ آفريش ۱۹-۲)


[] زمان کافی

بالاخره در قرن هجدهم، گروهی مسئله‌ی پيش ساخته نبودن گونه‌ها را مطرح کردند. آن‌ها متوجه شدند که شايد تغيير در گونه‌ها تدريجی باشد. يک ميمون نمی‌تواند يک انسان بزايد. ولی می‌تواند فرزندی بزايد که کمی شبيه به انسان باشد، و آن فرزند نيز می‌تواند از خود فرزندی توليد کند که کمی بيشتر از خود شبيه يه انسان باشد. اين سلسله مراتبِ کوتاه، در مدت زمان کافی می‌تواند از يک نيای ميمونی يک انسان بسازد. زمان کافی. اين نکته‌ی بسيار حساسی بود. و همين نکته بود که کليسا با آن به مخالفت بر می‌خاست. حتی اگر به‌طور نظری امکان‌پذير باشد يک گونه، طی مراحل و سلسله مراتب ِ کوچک بتواند به گونه‌ی ديگری تبديل شود، مستلزم مدت زمانی بسيار طولانی است که ميمون‌ها تبديل به انسان شوند. حال بماند مسئله‌ی اينکه تمامی حيات در روی زمين از يک ريشه‌ی مشترک هستند. بنابر ادعای کليسا سنِ دنيا برای اين تحول قد نمی‌دهد.


[] سن زمين

وقتی که کشيش آشر (۱۶۵۶-۱۵۸۱) سن تمامی شخصيت‌های مندرج در انجيل[۱] (مانند آدم و نوح و ...) را جمع زد به اين نتيجه رسيد که دنيا بايستی ۴۰۰۴ سال قبل از ميلاد مسيح خلق شده باشد. اگر حرف کليسا عملا درست باشد، سن زمين نمی‌تواند بيشتر از ۶۰۰۰ سال باشد. ولی اين زمانِ کوتاه برای امر تکامل کافی نيست. ولی در قرن نوردهم، زمين‌شناسان دريافته بودند که سن زمين خيلی بيشتر از اين‌هاست. شيارهايی که رودخانه‌ها بر اثر فرسايش در دل کوه‌ها به‌وجود آورده بودند، به‌خوبی نمايان بود و هزاران سال طول می‌کشيد که رودخانه‌ای بتواند چنين رخنه‌ای در دل سنگ بکند.

امروزه انبوهی از مدارک علمی، حقانيت گفته‌های اين پيش‌کسوتان زمين‌شناسی را تاييد می‌کند. سن دنيا به مراتب يک میليون‌بار بيشتر از آنست که آشر فکر می‌کرد. بر حسب تخمينات امروزی، سن زمين ۵/۴ ميليارد سال است و امر تکامل به آسانی در اين زمانِ کافی تحقق‌پذير است.


[] استخوان‌های قديمی

پس تکامل صورت گرفته است. برای اينکه تمام گونه‌ها امروزه توانسته باشند تحت سلسله مراتب و مراحل تدريجی از يک ريشه‌ی مشترک به‌وجود آمده باشند، زمانِ کافی موجود بوده است. با اين وجود، دانستن اينکه تکامل می‌تواند وجود داشته باشد کافی نيست. ما می‌خواهيم بدانيم که آيا تکامل واقعا صورت پذيرفته است يا خير. اينجاست که سنگواره‌ها (فسبل‌ها) وارد داستان می‌شوند. در سال ۸۱۱، مری اَنينگ، اسکلت يک سوسمار دريای را در خرسنگ‌های نزديک صخره‌های آهکی دُرسِت پيدا کرد که ما بين ۵ تا ۱۲۰ ميليون سال پيش می‌زيسته است. هزاران سال است که مردم اتخواه‌های قديمی را در سنگ‌ها پيدا می‌کنند. بعضی از اين استخوان‌ها متعلق به حيواناتی است که دور و بر خودمان می‌بينيم. ولی بعضی ديگر متعلق به حيواناتی هستند که هيچگونه شباهتی به‌حيوانات امروزی ندارند.


[] دندان اژدها

برای نمونه، سنگواره‌هايی از دندان‌های بسيار بزرگ پيدا شد که نمی‌توانستند متعلق به حيواناتی باشند که امروزه وجود دارند. پس اين‌ها از کجا آمده‌اند؟ شايد اصلا اين دندان‌های عظيم سنگواره‌ای متعلق به يک اژدها باشند. شايد اصلا زمانی زمين پر از حيوانات عجيب و غريبی بوده که امروزه ديگر نيستند.


[] سنگواره‌ها (فسيل‌ها) به ما چه می‌آموزند؟

وجود يک سنگ‌واره عجيب و غريب نمی‌تواند به تنهائی مدرکی باشد که بتوان با آن بر عليه نظريه‌ی پيش ساخته‌گی گونه‌ها برخاست. با تکيه بر اين نکته که گونه‌ها تغيير پذير نيستند نيز می‌توان پذيرفت که اصلا نسل بعضی از گونه‌ها به‌کلی منقرض شده باشد. ولی وقتی که سنگواره‌های مختلفی را مورد مقايسه قرار می‌دهيم خيلی زود و آشکارا مشاهده می‌کنينم که طرحی در آن‌ها وجود دارد. بسياری از سنگواره‌ها را می‌توان به‌طور زنجيره‌ای سامان داد که باسنگواره‌های قبل و بعد از خودشان هم‌شکل و هم‌طرح باشند. به‌اين ترتيب وقتی اولين سنگواره‌ی زنجير را با آخرين سنگواره زنجير مقايسه کنيم تفاوت زيادی می‌بينيم. تنها توجيه منطقی اين طرح اين می‌تواند باشد: تمام اين گونه‌های سنگواره‌ای به‌هم مربوط اند.[٢]


[] يادداشت‌ها


يادداشت ۱: اين مقاله برای دانش‌نامه‌ی آريانا توسط مهدی خراسانی ارسال شده است.



[] پی‌نوشت‌ها

[۱]- انجیل نام تنها بخش عهد جدید کتاب مقدس است. بنابراین، درست آن است که در این عبارت، کتاب مقدس یا نوشته‌های مقدس گفته شود.
[۲]- ديوان اونس، تکامل به‌زبان ساده، ترجمۀ ناصر امير اسکندری؛ سایت اينترنتی انجمن بی‌خدایان



[] جُستارهای وابسته







[] سرچشمه‌ها

سایت اينترنتی انجمن بی‌خدایان


[برگشت به بالا]