|
باستانشناسی افغانستان
فهرست مندرجات
- پیشینهی تاریخی
- پایگاههای باستانشناسی
- آثار دورهی پیش از تاریخ
- آثار دورههای تاریخی
- نگارخانه
- يادداشتها
- پيوستها
- پینوشتها
- جُستارهای وابسته
- سرچشمهها
- پيوند به بيرون
افغانستان باستانشناسی
افغانستان، امروزه با داشتن بیش از ۱۵۰۰ پایگاه باستانشناسی، پس از مصر، دومین سرزمینی است که غنیترین و ارزشمندترین گنجینههای باستانشناسی جهان را در خود جای داده است. براساس آثار بهدست آمده از این پایگاهها، بهروشنی دیده میشود که افغانستان پیوندگاه فرهنگهای مهم آسیای مرکزی، خاورمیانه، آسیای جنوبی و یونان باستان بوده و اقوام مختلف از عصر پارینهسنگی، طی دورههای مختلف پیش از تاریخ و تاریخی در این سرزمین زندگی کردهاند.
▲ | پیشینهی تاریخی |
بیشینهی فعالیتهای باستانشناسی در افغانستان بهسال ۱۸۳۳ میلادی میرسد، زمانیکه افسران کمپانی هند شرقی بریتانیا، ارتش هند و مأموران سرحدی افغان و سیاحانی چون چارلز ماسون (Charles Masson) گنجینههای باستانی افغانستان را بهصورت مجموعههای کوچک و گرانبها گردآوری میآوردند. در این مورد هدف و انگیزه فقط ثروتاندوزی بوده است. در این باره احمدعلی کهزاد چنین مینویسد:
- «قبـل از اسـترداد اسـتقـلال افغـانسـتان در طـی تهـاجـم اول و دوم انگلـیس (۱٨٣٨-۱٨۴٠) و (۱٨٧۹) و مخصـوصاً در خـلال فاصـلههـای دو تهاجم مذکور عدهیی از دانشمندان مخصوصاً باستانشناسان انگلیسی موقع یافته و به تعقیب لشکریان متجاوز خود به خاک افغانستان وارد شده و در نقاط مختلف ولایت ننگرهار و کابل مانند خیبر، هده درونته، خورد کابل، چکری، شیوکی، اطراف بالاحصار، بگرام، استوپههای ماحول پهلوان کوه، فندقستان، و بامیان به یک سلسله کاوشها و تجسسات پرداختهاند که در نتیجه متأسفانه به بسیاری آبدات بودایی و مخصوصاً استوپهها خسارت زیادی رسیده است. چون انگلیسها مجال [و] فرصت کاوشهای علمی را نداشتند، و اصلاً برای این کار نیامده بودند، مفکورۀ حفریات و کاوشهای علمی هم هنوز این قدر انکشاف نکرده بود، بیشتر هدف آنها از کاوش استوپهها پیداکردن جعبهها متروکات و یادگارها بود که معمولاً در داخل هر استوپهیی به ودیعه گذاشته میشد. برای ارائه مثال از این خرابکاریها کافی است که به استوپه بزرگ چکری در ۱٢ کیلومتری جنوب شرق کابل اشاره کنیم. این استوپه را (چارل مسن) انگلیسی در حدود ۱۱۵ سال قبل شق نمود که تا حال موجود است. هکذا به شق کردن استوپهیی (اخواف) وردک جام فلزی را به بریتش موزیم بردند که در سطح خارجی آن نوشتهیی به رسمالخط خروشتی داشت و ...»
با این حال، نخستین گزارشهای دقیق دربارهی آثار باستانی افغانستان را سیاحان قرن نوزدهم میلادی (سدهی سیزدهم خورشیدی) عرضه کردهاند، از جمله در سال ۱٨٣٢ میلادی، «هونیک برگر» (M. Honigberger) مجارستانی، باروتساز و متخصص علاج به مثل (homeopath) در دربار سیکها، بهگمان اینکه در مخزن اشیای مقدس گنجی نهفته است، به معابد بودایی وارد شد. این اعمال را «ژاکه» (E. Jacquet) گزارش کرده است. سپس، «ژنرال کور» (A. Court)، نظامی ماجراجوی فرانسوی در دربار سیکها. در سال ۱٨٣۵، «برنز» (A. Burnes)؛ در سال ۱٨٣٨، «مورکرافت» (W. Moorcroft)، تاجر اسب؛ و پس از آن «جرارد» (J. G. Gerard) و «منشی موهان لعل» (Munshi Mohan Lal).
بین سالهای ۱٨٣۴-۱٨٣٧، کمپانی هند شرقی، ماسون را رسماً استخدام کرد تا به گردآوری آثار عتیقهی افغانستان بپردازد. اگرچه حفریات او غیر علمی بود، ولی نقشهها و توصیفاتش، بهویژه از نواحی جلالآباد و هَدّه و بگرام اولین اقدامات در این زمینه بهشمار میآیند.
گنجیابی و عتیقهخری و عتیقهفروشی در میان افغانها نیز همانند سایر ملل و کشورها متداول بوده و رواج داشته است. در برخی موارد مدارک کتبی هم در این باره در دست است که ابعاد دهشتناک ویرانگری آثار باستانی در افغانستان را بهوضوع نشان میدهد. در گذشته جمعآوری و نگاهداری اشیا و آثار باستانی معمولاً از حد یک سرگرمی و تفنن موقتی و هوس زودگذر تجاوز نمیکرد. این دوره از باستانشناسی افغانستان را میتوان با عنوان «دوران غفلتزدگی و بیخبری افغانها» و «فرصتطلبی سودجویان بیگانه» مورد مطالعه قرار داد.
در اواخر قرن نوزدهم میلادی، این تفنن و خرید و فروش آثار باستانی بیشتر در میان طبقه اعیان و اشراف و کارگزارن دولتی رواج داشته است و از همین طریق بود که میراث فرهنگی و باستانی افغانستان بهصور گوناگون وارد مجموعههای خصوصی، در افغانستان و سایر نقاط جهان، میشدهاند.
در این میان، مجموعهای - نسبتاً کمی - از آثار باستانی و نسخههای خطی، که شامل مواد آرشیوی، لباس شاهانه یا فاخر، مینیاتور و آثار هنری میشد و توسط خانواده سلطنتی جمعآوری شده بود، در عصر امیر حبیبالله خان (۱۹٠۱-۱۹۱۹ م) گردآوری شد. بدین ترتیب، مسئولین دولت به فکر تأسیس یک موزۀ ملی در افغانستان افتادند که در سال ۱۹۱۸ میلادی (۱۲۹۷ هجری خورشیدی) بهنام «موزیم کابل» نامیده و در باغ بالای کابل افتتاح شد.
پس از شهریور ۱٣٠۱ خورشیدی (سپتامبر ۱۹٢٢ میلادی) و متعاقب پیمان دیپلماتیکی که فوشه (Foucher) از جانب دولت فرانسه با افغانستان امضأ کرد، بررسی علمی آثار باستانی افغانستان آغاز شد. در این پیمان تأسیس نمایندگی باستانشناسی فرانسه در افغانستان پیشپینی شده بود.
بههر حال، باستانشناسی و مطالعات باستانشناسی در افغانستان، که در آغاز امر جنبه ارضای احساس کنجکاوی، گنجیابی و زراندوزی داشت. بهتدریج با تحولات و دگرگونیهایی روبهرو گردید تا این که سرانجام از حدود نیمه دوم قرن بیستم میلادی بهصورت یک شعبهی کاملاً مستقل علمی در موسسات آموزش عالی این کشور درآمد. در سایت رسمی-اینترنتی سفارت فرانسه در افغانستان گزارش شده است:
- «هیئت باستانشناسی فرانسه در افغانستان در سال ١٩٢٢ بنابر تقاضای دولت افغانستان بهمنظور راهاندازی تحقیقات باستانشناسی در افغانستان ایجاد گردید. در جریان سالهای جنگ دوم جهانی کار این هیئت متوقف گردید تا اینکه بعد از سالهای ١٩۴٦-۴٧ از سر گرفته شد ولی در سال ١٩٨٢ این هیئت توسط دولت افغانستان که طرفدار شوروی سابق بود بسته شد. در سال ٢٠٠٢، طی توافق با مقامات افغانی، وزارت امور خارجه فرانسه و اروپا تصمیم گرفت تا فعالیتهای هیئت باستانشناسی فرانسه در افغانستان دوباره آغاز گردند. این هیئت بهحیث ٢٧مین انستیتوت تحقیقاتی فرانسوی در خارج از فرانسه شناخته شد. موضوع از سرگیری فعالیتها از طریق عقد پروتوکول توافق بالای همکاری فرانسه با افغانستان در بخش آثار باستانی و مهندسی بهتاریخ ١٦ فبروری سال ٢٠٠۴ استحکام بخشیده شد. هیئت باستانشناسی فرانسه امروز دهها پروژه را در سرتاسر افغانستان رهبری مینماید : اکتشافات و سهمگیری در تهیه نقشه باستانشناسی افغانستان، حفریات باستانشناسی در بلخ و بامیان، حمایت از حفریات حفظ آثار در مس عینک، حفاظت از مسجد حاجی پیاده در ولایت بلخ، بازسازی انستیتوت باستانشناسی در کابل، آماده ساختن نشریات باستانشناسی، آموزش افراد مسلکی بخش آثار تاریخی افغانستان، همکاری با موزیم ملی کابل و دیپارتمنت باستانشناسی پوهنتون کابل وغیره. از طرف دیگر هیئت باستانشناسی فرانسه در افغانستان دارای یک کتابخانه استثنایی حاوی ١٠٠٠٠ اثر و ٣٠٠٠ نشریه راجع به باستانشناسی و تاریخ منطقه میباشد. این کتابخانه بهروی محققان و محصلین باز میباشد.»
▲ | پایگاههای باستانشناسی |
...
▲ | آثار دورهی پیش از تاریخ |
▲ | آثار دورههای تاریخی |
▲ | آثار عهد باستان |
▲ | آثار دورهی اسلامی |
▲ | نگارخانه |
[▲] يادداشتها
[▲] پيوستها
...
[▲] پینوشتها
Richard Covington, »Lost & Found«, Smithsonian.com(برگردان فارسی از: سینا هروی)
Hiebert, F., Cambon, P., 2008, AFGHANISTAN Hidden Treasures from the National Museum, Kabul, page 56, Washington, National Geographic, ISBN 978-1-4262-0295-7(برگردان فارسی از: سینا هروی)؛ اما به گفتهی خانم نانسی دوپری (Nancy Dupree) در افغانستان ۱۴۳ پایگاه برای کاوش باستانشناسی، نشانی شده بود، که از این میان، تنها هفده تا و آن هم نه بهصورت همهجانبه، کاوش گردیدهاند. رجوع شود به: پیشگفتار باستانشناسی در افغانستان (از کهنترین روزگار تا دورۀ تیموریان)، برگردان فارسی از: صدیق رهپو طرزی
دانشـــنامـه ایـرانیـکا، سـرواژهی»KABUL MUSEUM«، نوشـتهی کارلا گـریسـمـن (Carla Grissmann)، برگردان فارسی از: سینا هروی
احمدعلی کهزاد، گزارش چهل ساله باستانشناسی در افغانستان، سالنامهی افغانستان (۱٣٣٦-۱٣٣٧ هـ.ش)، ص ٣٧
[▲] جُستارهای وابسته
□ باستانشناسی
□ افغانستان
□ هیأت باستانشناسی فرانسه در افغانستان
[▲] سرچشمهها
□
□
□
□
[▲] پيوند به بیرون
□ [۱ ٢ ٣ ۴ ۵ ٦ ٧ ٨ ٩ ۱٠ ۱۱ ۱٢ ۱٣ ۱۴ ۱۵ ۱٦ ۱٧ ۱٨ ۱۹ ٢٠]
ردهها │ افغانستانشناسی │ باستانشناسی