- واژهشناسی
- ایمان به غیب در قرآن
- يادداشتها
- پيوستها
- پینوشتها
- جُستارهای وابسته
- سرچشمهها
- پيوند به بيرون
[واژههای قرآنی]
غیب (به انگلیسی: Disappear)، واژه عربی است بهمعنای ناپیدایی یا ناپدیدی یعنی هرچه ناپدید باشد، هر چیز پنهانی که آشکار نباشد، هر چیز ناپدید و مخفی یا آنچه از دیدگان نهان باشد. در اصلاح قرآن و جهانبینی اسلامی، کنایه از خدا و فرشتگان و کتابهای آسمانی و پیامبران و قیامت و بهشت و دوزخ و ثواب و عقاب و نشور (زنده کردن، یا زندهشدن مردگان در روز قیامت) است[۱].
[↑] واژهشناسی
غیب از لحاظ لغت بهمعنای «چیزی است که دیده نمیشود». چنانکه در قاموس قرآن، آمده است: «نهان، نهفته، هر آنچه از دیده یا از علم نهان است.»[قاموس قرآن، ج ۵-٧، ص ۱٣٣]
هر چند، این واژه، در اصطلاح معانی مختلف دارد، اما در همه معانی آن، این معنی لغوی نهفته است؛ از جمله: «رویدادهایی که در دور دست روی میدهند» غیب گفته شده (چون دیده نمیشوند)، به «گذشته و مسایل گذشته» غیب گفته شده (چون دیده نمیشوند)، به «آینده و مسایل آینده» غیب گفته شده (چون دیده نمیشوند)، به «خیال» غیب گفته شده (چون دیده نمیشود)، به «مردگان» غیب گفته شده (چون دیده نمیشوند)، و به «جایی که کسی نیست» غیب گفته شده (چون کسی در آنجا دیده نمیشود).
و نیز در قرآن بهمعانی مختلف بهکار رفته است. مثلاً در آیه ١٠٢ سوره یوسف بهمعنای «گذشته» بهکار گرفته شده است: «ذَلِكَ مِنْ أَنْبَاءِ الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ... = این از اخبار گذشته است که به تو وحی میکنیم».
گفته میشود، در آیه ٣ سوره بقره بهمعنای «جایی که کسی نیست» بهکار گرفته شده: «الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ ...: کسانی که در «جایی که کسی نیست» به خدا ایمان دارند ...». (یعنی وقتی در جایی کسی نباشد از نظر آنها «خدا» در آنجا هست و خلاف نمیکنند). اما این معنا، با تفسیر بسیاری از مفسران قرآن سازگار نیست. از ظاهر این آیه بر میآید، «غیب» بهمعنای چیزهای باشد که از حوزۀ علم انسان خارج است. چنانکه آیتالله ناصر مکارم شیرازی در ترجمۀ این آیه، «غیب» را چنین معنا میکند: «آنچه از حس پوشيده و پنهان است».
از کاربردهای دیگر غیب در قرآن تقسیم جهان هستی به «عالم غیب» و «شهادت» است: «عَـالِـمُ الْـغـَيـْبِ وَ الـشَّـهـَادَةِ...؛ دانای جهان ناپیدا و پیدا»، (تغابن: ١٨). برخی میگویند: «این تقسیمبندی تقریباً معادل تقسیمبندی جهان به ماده و انرژی در جهان دانش است»؛ اما این یک قیاس معالفارق است.
[↑] ایمان به غیب در قرآن
قرآن در توصیف متقیان (پرهیزگاران) میگوید که آنان ایمان به غیب دارند: سورۀ بقره آیه سوم: «الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ» (آنانی که به غیب ایمان میآورند).
شیخ الهند (محمود حسن) دیوبندی، در تفسیر کابلی، دربارۀ «غیب» مینویسد: «آن چیزهایی که از عقل و حواس انسان نهان است. مانند دوزخ، بهشت، فرشتگان و غیره»[تفسیر کابلی، ج ۱، ص ۵]. در ضمن، این تفسیر آیه را چنین معنا کرده است: «آنانی که به چیزهای نادیده ایمان دارند.»[همانجا] علامه سید محمدحسین طباطبایی در تفسیر المیزان مینویسد: «شخصی که سلامت فطرت داشته باشد خواه ناخواه ایمان به موجودی غایب از حس خودش دارد: موجودی که هستی خودش و هستی همه عالم، مستند به آن موجود است.»[تفسیر المیزان، ج ۱، ص ٦۴]
در قاموس قرآن اشاره شده است: «علم غیب مخصوص به خدا است و جز خدا کسی دانای غیب نیست.»[قاموس قرآن، ج ۵-٧، ص ۱٣۵]
[۱]
[٢]
[٣]
[۴]
[۵]
[٦]
[٧]
[٨]
[۹]
[۱٠]
[۱۱]
[۱٢]
[۱٣]
[۱۴]
[۱۵]
[۱٦]
[۱٧]
[۱٨]
[۱۹]
[٢٠]
[↑] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط … برشتۀ تحرير درآمده است.
[↑] پيوستها
پيوست ۱:
پيوست ٢:
پيوست ۳:
پيوست ۴:
پيوست ۵:
پيوست ۶:
[↑] پینوشتها
[۱]- سرواژۀ غیب، لغتنامه دهخدا؛ در تفسیر علی بن ابراهیم ابابصیر از امام جعفر صادق، روایت کرده که گفته است: «... منظور از یومنون بالغیب کسانی هستند که که برانگیختن مردگان و حساب و وعده قهر و عذاب را راست می پندارند.»در کتاب «کمالالدین و تمام النعمة» از امام صادق روایت شده که گفت: «منظور از آیه مذکور کسی است که اقرار کند که قیام حضرت مهدی همانا حق است.» (تفسیر نورالثقلین، ج ۱، ص ٣۱)عیاشی در تفسیر خود از امام صادق روایت کرده است که گفت: «... منظور از «الغیب» در آیه «الَّذینَ یُومِنُونَ بِالغَیبِ» هر آنچیزی است که از حواس انسان دور بوده باشد، مانند: توحید و یکتاپرستی خدا، نبوت انبیأ، قیام قائم، رجعت و دیگر اموری که ایمان به آنان مستلزم مشاهده یا حواس نیست بلکه با دلایل و علاماتی شناخته میگردند که خداوند متعال نصب فرموده است.» (ترجمه تفسیر شریف صافی، ج ۱، صص ۱٠۹ و ۱۱٠)بنابراین، از دیدگاه شیعیان که مورد قبول اکثریت جهان اسلام نیست؛ از امام جعفر صادق روایات گوناگون در این باره نقل شده است: «از امام صادق سوال شد درباره آیه مذکور، ایشان فرمودند: متقین شیعیان امیرمومنان هستند و الغیب نیز منظور امام زمان است که از دیدگان غایب هستند.» (تفسیر برهان، ج ۱، ص ۵٣)[٢]-
[٣]-
[۴]-
[۵]-
[٦]-
[٧]-
[٨]-
[۹]-
[۱٠]-
[۱۱]-
[۱٢]-
[۱٣]-
[۱۴]-
[۱۵]-
[۱٦]-
[۱٧]-
[۱٨]-
[۱۹]-
[٢٠]-
[↑] جُستارهای وابسته
□
□
□
[↑] سرچشمهها
□
□
□
□
[↑] پيوند به بیرون
□ [۱ ٢ ٣ ۴ ۵ ٦ ٧ ٨ ٩ ۱٠ ۱۱ ۱٢ ۱٣ ۱۴ ۱۵ ۱٦ ۱٧ ۱٨ ۱۹ ٢٠]