از: دانشنامهی آریانا |
آتش
فهرست مندرجات
- واژهشناسی
- خواص فیزیکی
- آتش در اسطوره
- آتش در تاریخ
- آتش مقدس
- يادداشتها
- پيوستها
- پینوشتها
- جُستارهای وابسته
- سرچشمهها
- پيوند به بيرون
[انرژی] [تاریخ بشر]
آتَش (به انگلیسی: Fire؛ به آلمانی: Feuer؛ به عربی: نار و به پشتو: اور) انرژی گرمایی و نور است که هنگام واکنش شیمیایی آزاد میشود و حاصل سوختن یا احتراق یک شی میباشد. آتش دارای زبانه و گرما و روشناییست و بسته به مادهای که مشتعل شده است، رنگ شعلهها و شدت یا اندازه زبانههای آن فرق میکند. آتش در حقیقت پلاسماست. کوچکترین شکل آتش شعله نام دارد.
بسیاری از دانشمندان در گذشته آتش را یکی از چهار آخشیج (عنصر) اصلی تشکیلدهنده جهان میدانستند.[۱]
واژهشناسی | ▲ |
آتش را در فارسی امروزین و در لهجههای گوناگون به ریختهای آتش، آتیش، آذیش، آذر، آگِر، آیِر و... میگویند. در پهلوی آتش را آتخش میگفتند. در زبان اوستایی این واژه برابر با آتَرش بودهاست.
همچنین آذر از آدور یا آتور پهلوی به ما رسیدهاست. آتیش که تلفظ عامیانهٔ کنونی آتش است نیز در زبان پهلوی آدیشت یا آتیشت و پستر در فارسی دری آذیش بودهاست.[٢]
خواص فیزیکی | ▲ |
آتش نتیجه یک واکنش شیمیایی است که معمولاً میان اکسیژن اتمسفر و یک نوع سوخت اتفاق میافتد؛ البته تنها احاطه یک ماده سوختنی بهوسیله اکسیژن، سبب آتش گرفتن آن نمیشود. بلکه برای این که واکنش احتراق اتفاق بیفتد باید ماده سوختنی بهحدی گرم شود که به دمای احتراق خود برسد.
برای این که یک چوب آتش بگیرد اتفاقاتی رخ میدهد که به ترتیب به آنها میتوان چنین اشاره کرد:
- - ابتدا باید چوب تا دمای بسیار بالا گرم شود. اصطکاک، نوری که بهوسیلهای متمرکز شود و یا چیزی که قبلاً سوخته باشد میتواند علتی برای گرم شدن چوب باشد.
- وقتی چوب به دمای ٢٦٠ درجه سانتیگراد رسید مواد سلولزی سازنده آن تجزیه میشوند.
- مواد تجزیهشده بهصورت گازهای فراری که بیشتر ترکیبی از هیدروژن، کربن و اکسیژن هستند، آزاد میشوند تا آب، دی اکسید کربن و ... بهوجود آید.
- گازهایی که به هوا متصاعد شدهاند، تولید زبانه آتش میکنند. اتمهای کربن در این زبانه با افزایش حرارت تولید نور میکنند.
- حرارت زبانه آتش سبب میشود که ماده سوختنی در دمای اشتغالش باقی بماند و تا وقتی ماده سوختنی و اکسیژن باقی باشد به سوختنش ادامه دهد.[٣]
آتش در اسطوره | ▲ |
در اساطیر باستان پرومتئوس آتش را از خدایان ربود و به انسانها داد و بههمین دلیل عقوبت سنگینی را بهجان خرید. آتش نزد ملتهای متمدن جهان باستان دارای ارج و احترام بسیار بوده است. در نزد هندوان پروردگار آتش آگنی نام داشت، یونانیان خدایگان آتش را «هستیا» (Hestia) الههی خانه و کاشانه میدانستند و رومیان، از آتش مقدس «وستا» (Vesta) به کمک باکرههای وستایی در آرامگاهش در فوروم نگهبانی میکردند و چینیان، خدای آتش را «تسئووانگ» (Tsao Wang) میخواندند. ایزد آتش یا آذر نیز در میان آریاییان و پارسیان ستوده بود.
در شاهنامه، پیدایش آتش به زمان پادشاهی هوشنگ فرزند کیومرث که نخستین پادشاه پیشدادی بود، نسبت داده شده است. بهروایت فردوسی، هوشنگ پیشدادی به تصادف در هنگام پرتاب سنگی بهسوی ماری آتش را کشف کرد[۴]. براساس این اسطوره برحی ایرانیان پنداشتهاند که «اولین مردمانی که آتش را در جهان کشف کردند، ایرانیان بودند!»[۵]
بـرآمـد بـه ســنـگ گـران ســنـگ خـرد | هم آن و هم این سنگ بشکست خرد | |
فـروغـی پـدیـد آمـد از هـر دو ســـنـگ | دل ســـنـگ گـشـــت از فــروغ آذرنـگ | |
نـشـــد مـار کـشــــتــه و لـیـکــن ز راز | پـدیــد آمــد آتــش از آن ســـنــگ بــاز | |
بــگـــفـــت فــروغـــیـــت ایــن ایـــزدی | پــرســـــتــیــد بــایــد اگـــر بــخـــردی |
آتش یکی از عناصر چهارگانهی مقدس در آیین مزدیسنی محسوب میشود که با آیین و مراسم خاصی در آتشکدهها از آن نگهداری میشده است. بنا بر روایاتی (شاهنامه و سایر منابع) هوشنگ از پادشاهان پیشدادی روزی در کوهستان ناگهان چشمش به ماری سیاه افتاد و پاره سنگی به سمت او پرتاب کرد. از برخورد آن با سنگی دیگر جرقه برجهید و آتش برافروخته شد. هوشنگ به همراهانش گفت که این جرقه فروغی ایزدی است و باید از آن پرستاری کرد. در فرهنگ باستانی آریایی آتش مردمان پاک را نمیسوزاند و داوری با آتش (ور) برای سنجش راست از دروغ از همین باور سرچشمه میگیرد. چنانکه در داستان سیاوش برای آزمون پاکی٬ او میبایست از آتش میگذشت.
هرودوت مینویسد که: پارسیان به آتش بهچشم یک ایزد مینگرند و هرگز آن را آلوده نمیکنند. حضور آتشدان در سنگنگارههای آرامگاه داریوش و در نگارههای تخت جمشید و بر روی سکهها نشاندهندهی نقش این عنصر در پارس است
یهودیان به آتش توجهی ویژه دارند، زیرا که در باور آنان ده فرمان با آتش فرو فرستاده شد و یهوه خدای آنها در کوه طور به مانند آتش به چشم موسی دیده شد. در تعبیر ایشان زبانه آتش زبان یهوه است.
در خروخ باب سوم آمده: «روزی هنگامی كه موسی مشغول چرانيدن گله پدر زن خود يَترون، كاهن مديان بود، گله را به آنسوی بيابان، بهطرف كوه حوريب، معروف به كوه خدا راند. ناگهان فرشته خداوند چون شعله آتش از ميان بوتهای بر او ظاهر شد. موسی ديد كه بوته شعلهور است، ولی نمیسوزد. با خود گفت: «عجيب است! چرا بوته نمیسوزد؟» پس نزديك رفت تا علتش را بفهمد. وقتی خداوند ديد كه موسی به بوته نزديك میشود، از ميان بوته ندا داد: «موسی! موسی!» موسي جواب داد: «بلی!» خدا فرمود: «بيش از اين نزديك نشو! كفشهايت را از پاي درآور، زيرا مكانی كه در آن ايستادهای، زمين مقدسی است. من خدای اجداد تو ابراهيم، اسحاق و يعقوب هستم.» موسی روی خود را پوشاند، چون ترسيد به خدا نگاه كند.»[٦]
زمانی که فرعون به قوم اسراییل اجازه داد تا از مصر بیرون روند..، خدا قوم اسراییل را از طریق صحرایی که در حاشیۀ دریای سرخ بود هدایت نمود...[٧] در این سفر، خدا آنان را در روز بوسیلۀ ستونی از ابر و در شب بوسیلۀ ستونی از آتش هدایت میکرد. از این جهت هم در روز میتوانستند سفر کنند و هم در شب، ستونهای ابر و آتش لحظهای از برابر آنها دور نمیشد.[٨]
بنیاسرائيل رفيديم را ترك گفتند و درست سه ماه پس از خروجشان از مصر به بيابان سينا رسيدند و در مقابل كوه سينا اردو زدند.[۹] ... خداوند به موسی فرمود: «من در ابر غليظی نزد تو میآيم تا هنگامی كه با تو گفتگو میكنم قوم به گوش خود صدای مرا بشنوند و از اين پس گفتار تو را باور كنند.»[۱٠] ... و خداوند به او فرمود: «حال پايين برو و امروز و فردا آنها را برای ملاقات با من آماده كن. به آنان بگو كه لباسهای خود را بشويند، چون من میخواهم پس فردا در برابر چشمان بنیاسرائيل بر كوه سينا نازل شوم. حدودی دور تا دور كوه تعيين كن كه قوم از آن جلوتر نيايند و به ايشان بگـو كه از كـوه بالا نروند و حتی به آن نزديك هم نشوند. هر كه از اين حدود پا فراتر گذارد كشته خواهد شد. او بايد سنگسار گردد و يا با تير كشته شود بـدون اينكه كسی به او دست بزند. اين قانون شامل حيوانات نيز میشود. پس به كوه نزديك نشويد تا اينكه صدای شيپور برخيزد، آنگاه میتوانيد به دامنه كوه برآييـد.»[۱۱] ... صبح روز سوم، هنگام طلوع آفتاب، صـدای هولناك رعد و برق شنيـده شـد و ابر غليظـی روی كوه پديد آمد. سپس صدای بسيار بلندی چون صـدای شيپـور برخاست. تمام قوم از ترس لرزيدند. آنگاه موسی آنها را برای ملاقات با خدا از اردوگاه بيرون برد. همه در پای كوه ايستادند. تمام كوه سينا از دود پوشيده شد، زيرا خداوند در آتش بر آن نزول كرد. از كوه دود برخاست و مانند دود كوره، در هوا بالا رفت و تمام كوه لرزيد. صدای شيپور هر لحظه بلندتر میشد. آنگاه موسی با خدا سخن گفت و خدا هم با صدايی نظير صدای رعد به او جواب داد. وقتی خداوند بر قله كوه نزول كرد، موسـی را فراخواند و موسـی نيـز به قله كوه بالا رفت.[۱٢]
در بسیاری از ادیان و فرهنگهایی که در آنها قربانی کردن از جمله آیینهای اصلی بوده٬ آتش نماد پاکی٬ پالایندگی یا ربوبیت است. البته در آیین مسیحیت آتش دوزخ از دیرباز در مقابل نور خدا و آسمانها قرار داشته است. در قرآن از آتش جهنم و عذاب آتش یاد شده است و شیطان و جن از آتش بدون دود آفریده شده است.
علیرغم این، قرآن نیز به نقل از تورات داستان نزول خداوند چون شعله آتش از ميان بوته را که بر موسی ظاهر شد، بیان میکند: «و چون موسى آن مدت را به پايان رسانيد، خانوادهاش را [همراه خود] برد (از مدين بهسوى مصر)، از جانب طور آتشی دید، به خانوادهاش گفت صبر کنید، من [از دور] آتشی میبینم، شاید از آنجا برای شما خبری یا پارۀ آتشی بیاورم، باشد که گرم شوید و چون به نزدیک آن [آتش] آمد، از کرانۀ وادی ایمن، در جایگاه متبرک، از درخت ندا داده شد که ای موسی من خداوندم، پروردگار جهانیان.»[۱٣]
آتش در تاریخ | ▲ |
«كالينرينفرو» استاد باستانشناسی در «دانشگاه كمبريج» لندن، كشف و استفاده از آتش را يكی از مهمترين وقايع سرنوشتساز در مراحل اوليهی تاريخ بشر میداند:
- «بيشتر جانوران از آتش میترسند و من نمیدانم اجداد ما چطور توانستند بر اين ترس غلبه كنند؟»
تصور شرايطی كه انسان توانست به كشف آتش بیانجامد، مشكل است. اما بدون ترديد انسان خود تحت شرايطی آتش را كشف كرد و اين واقعيت را يافتههای باستانشناسی بهخوبی نشان میدهد.
كارهای ديگری هم هست كه آگاهانه و با قصد انجام میگيرد، مثل ساختن خانه كه جانوران ديگری هم كه برای خودشان لانه میسازند بهطور ژنتيكی و غريزی استعداد اين كار را دارند اما مسلماً هيچ جانور ديگری نيست كه بهطور ژنتيكی و غريزی استعداد درست كردن آتش را داشته باشد و بديهی است كه درست كردن آتش در مورد انسان استعداد ژنتيكی و غريزی نيست.
بهرهگيری از آتشهايی كه بواسطه عوامل طبيعی بوجود میآيد در حد خود كاری بود كه مهارت زيادی میخواست و زمانی كه انسان اين كار را آغاز كرد دوران بسيار درازی میگذرد. اولين نشانهای كه در مورد بهرهگيری از آتش موجود است به بيش از يك ميليون سال پيش بر میگردد و محل آن افريقا است. اين مهارت را انسان خيلي پيش از آن در خود افريقا در نقاطی از علفزارها كه هوای خشك دارد، آموخته بود و شكی نيست كه در اين علفزارها بوجود آمدن آتش بواسطه عوامل طبيعی امری غير عادی نبود به اين ترتيب كاری كه انسانها ياد گرفتند اين بود كه از آتش بهره بگيرند. آن را حفظ كنند و نگذارند خاموش شود. به احتمال زياد اين آتشها بواسطهی آذرخش بوجود میآمد و انسانها میكوشيدند كه آنها را روشن نگه دارند. اين يكی از چيزهايی است كه به انسان اين امكان را داد كه در زندگی خود روش تازهای را در پيش بگيرد، و به زيستگاههای جديدی روی بياورد.
بهعقیده «دكتر نیكفورد» باستانشناسی كه در زمینه فنون یا تكنولوژیهای اولیهی بشر صاحب نظر است: استفاده از آتش فقط وسیلهای برای پختن نیست بلكه از لحاظ ایجاد خانه و خانواده نقش اساسی دارد و در واقع كانون خانواده بر آن استوار شده است. بیشتر باستانشناسان بر این عقیدهاند كه انسان وقتی شروع به معاشرت و همنشینی كرد كه در مسكن خود آتشدان یا اجاقی داشت. افراد دور آتش جمع میشدند و به این ترتیب همبستگی بیشتری پیدا میكردند. اهمیت آتش در زندگی اجتماعی انسان از زمانی آغاز میشود كه با روشنایی آن، بهطول روز میافزاید بهعبارتی دیگر آتش به افراد این امكان را میدهد، كه به كارهایی بپردازند كه از لحاظ اجتماعی سودمند است. در قبرهایی كه در ناحیهی «مونرویا» در جمهوری چك پیدا شده است و قدمت آنها به ٢٦ تا ٢٧ هزار سال پیش میرسد، نشانههایی از كاربرد آتش مشاهده میشود. از یافتههای چند قبر دیگر مربوط به همین دوره كه یكی از آنها در غاری در شمال ایتالیا پیدا شده چنین به نظر میآید كه از آتش در هنگام تدفین جسد استفاده میشده است.
خلاصه آنكه در روی زمین تنها انسان بوده است كه آتش شناخته، پدید آورده، مهار كرده و از آن بهرههای بیشماری گرفته است. شاید بتوان گفت كه آتش سمبل بینظیر بودن انسان است.
در واقع آتش تا به امروز به نقش موثر خود در پیشرفتهای انسان ادامه داده است.
آتش در تغییر صورت و كیفیت مواد وسیلهای ضروری و اساسی است. از جمله در تبدیل ساختههای گلی به سفالی و زمینه را برای فنهای جدیدی كه مستلزم استفاده از فلزات بود، آماده كرد. ابتدا به ذوب فلزاتی مانند مس و قلع پرداختند و سرانجام در همین چند هزار سال پیش استفاده از آهن كه مهمترین فلز است آغاز شد. و سر انجام از آتش در به كار انداختن دستگاهای ماشینی، تولید بخار، و در عمل موتورهای مبتنی بر بخار، كه انقلاب صنعتی را بوجود آورد، تاثیر بسیار و تعیین كنندهای داشته است. بهطوری كه اگر امروز گرما را از زندگی مردم حذف كنیم، زندگی تقریباً غیر ممكن میشود. بدون كشف آتش جهان ما هرگز نمیتوانست به پایه امروز برسد.[۱۴]
آتش مقدس | ▲ |
در بسیاری دینها، آتش تجلی یک خدا است. نیایش آتش اصل و ریشه هندواروپایی دارد. در هند خدای آتش «آگنی» نام دارد که شباهت آن با واژهی «ایگنیس» لاتینی بهمعنای آتش قابل توجه است. «ایندرا» خدای هندویی با ریشه آریایی ابتدا یک «آذرخش – خدا» بود. در یونان «هسیتا» ایزدبانوی آتش خانگی، «هفائیستوس» ایزد آتش و آتشفشانها و «هلیوس» ایزد خورشید بوده است. در روم باستان وستا خدای آتش و در چین «جورونگ» روح آتش بوده است. در لیتوانی خدای آتش «اگنیس سزونتا» (Ugnis Szventa) نام داشت. در آشور و بابل آتش دو ایزد بزرگ داشت «جیبیل» فرزند «آنو» آسمان و «نوسکو» پیامآور «بعل» ایزد آسمان. در مصر آتش تطهیرکننده بود. ایزد نگهبان آتش نزد آریاییان باستان «آذر» نام داشت که روز نهم هر ماه خورشیدی و ماه نهم هر سال خورشیدی بهنام او است. اولین نشانه نیایش آتش در دوران تاریخی ایران کنونی مربوط به نقش برجسته «کورانگون» فارس متعلق به دوره ایلامی است، در این نقش برجسته پایه اشتعال آتش حجاری شده است.
در اوستا ٧ گونه است: «اسپنیشته» (spenishta) آتش بهشتی، «خورنه» (xvarana) آتش فر و شکوه، «وازیشته» (vazishta) روشنایی ظاهری، «وهوفراینه» (vohofrayana) حرارت طبیعی نشاندهنده حیات، «اوروازیشته» (urvazishta) حرارت موجود در گیاهان، «برزی سونگهه» (berezisavangha) حرارت نهان در سنگ و آب، و «آتر» یا «آذر» (atra) آتش عادی.
در آیین زرتشتی آتشی که «مانا» بوده و از آن نگهداری میشد، سه گونه بوده است:
- ۱- آتش دادگاه؛ این آتش همان آتش آتشدان خانهها بوده است، مراسم تقدیس نداشته و در صورتی که فرزندان زندگی جدیدی آغاز میکردند، از این اجاق آتشی بر میداشتند.
٢- آتش آدران (آدریان، در مهر)؛ این آتش از چهار آتش ترکیب میشد، آتش اجاق فرماندار محل، آتش اجاق فرمانده نظامی محل، آتش اجاق قاضی محل، آتش اجاق کشاورز محل. ایجاد این آتش یک ماه طول میکشید و با مراسم تقدیس همراه بوده است.
۳- آتش بهرام (ورهرام)؛ این آتش ترکیبی است از ۱۵ آتش زمینی و یک آتش با منشأ آسمانی (برق آسمان). آمده است که این آتش باید ۱۱٢٨ بار تطهیر میشد و مراسم تقدیس آن یکسال بهطول میانجامید. ۱۵ آتش زمینی عبارت بودند از: آتش آتشدان پادشاه (استاندار یا فرماندار)، فرمانده ارتش، پیشوای دین، درویش (صاحبدل)، زرگر، کوزهگر، آجرساز، رنگرز، ضرابخانه، آهنگر، اسلحهساز، نانوا، تقطیر، چوپان، مردهسوز و برق آسمان. اهمیت بهسزایی داشته و خاموش شدن آن با خاموش شدن دین همراه شمرده میشد. شاهان ساسانی پیش از تاجگذاری پیاده به مکانی که آتش ورهرام در آن نگهداری میشد، میرفتند و در آنجا تاجگذاری میکردند.
هر یک از مردمان یونانی و روم را در خانواده پرستشگاهی بود و بر آن پرستشگاه پیوسته اندک آتشی میان خاکستر میدرخشید. صاحب خانه مکلف بود که آن آتش را شب و روز روشن نگهدارد. هر شب بر اخگرها خاکستر میافشاندند که تا بامدادان نخستین کار، تیز کردن آتش بود. آن آتش خاموش نمیشد مگر زمانی که تمام افراد خانواده هلاک شده باشند... این آتش در نظر آنان مقام خدایی داشت چنانکه آن را میپرستیدند و دعا میکردند که انسان را از نعمتهای سهگانۀ سلامتی و توانگری و نیکبختی که آرزوی دیرینۀ بشر است، برخوردار سازد.[۱۵]
مضمون یکی از ادعیۀ آنان این بود: «ای آتش جاودان زیبا که پیوسته روشنی، و روزی ما از خوان نعمت توست، سعادت و خوبی از ما دریغ مدار، هدایای ما را به نیکی بپذیر و در عوض با صحبت و نیکبختی ما را شیرین کامساز.» مادری، در دم بازپسین خطاب به آتش چنین میگوید: «معبود من... نظر لطف و مراقبت از کودکان بیمادر من دریغ مدار، پسرم را زنی مهربان ده و دخترم را شوهری نجیب عطا فرما، مگذار که چون مادر نامراد بمیرند و چنان کن که عمری دراز به سعادت و کامروایی بهسر برند.» هر مردی چون میخواست از خانه بیرون شود آتشگاه را میستود و چون به خانه باز میگشت قبل از دیدار زن و فرزند در برابر آن سر فرود میآورد... بیش از هر کار چوب بر آتش مینهادند و سپس شراب و بخور و روغن و چربی قربانیها را در آن میریختند و آتش تمام آن هدایا را به کام در میکشید و چون خرسند و تابان میگشت... آنگاه زمان استجابت دعا بود و پرستنده زبان به خواهش میگشود... پیش از صرف طعام زبان به ستایش آتش میگشودند و اولین لقمه را بدو میدادند و چون نوبت شراب میرسید جرعهای بر آتش میافشاندند. پرستش آتش مقدس منحصر به یونان و روم نبود بلکه آثار آن در مشرقزمین مخصوصاً در بین برهمنان نیز مشاهده میشود.[۱٦]
[↑] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط مهدیزاده کابلی برشتۀ تحرير درآمده است.
يادداشت ٢: شايد نيم ميليون سال پيش بود كه انسانهای اوليه آتش را كشف كردند. پيش از اين كشف آدمی، بوته و جنگلهايی را كه بر اثر صاعقه يا توفان به آتش كشيده شده بود، ديده و از برابر آنها گريخته بوده است.
اما كشف آتش بهعنوان يك منبع انرژی [زمانی] ميسر شد كه بشر درباره مزايای آن انديشيده و [توانست] بر ترس غريزی خود چيره شود. پس از كشف آتش او توانست با سوزاندن چوب و افروختن آتش، مأمن خود را روشن و گرم كند. با اين كه اختراع آتش و استفاده از چوب بهعنوان اولين انرژی و مهمترين اختراع تاريخ بشری محسوب میشد. ولی طی هزاران سال بشر از چوب تنها برای گرم كردن خود، ايجاد روشنايی در شب، و گداختن فلزها و ساختن ظروف سفالی و شيشهای استفاده كرده است.[۱٧]يادداشت ۳: با کشف آتش گروههاى انسانى در روى کره زمين گسترش بيشترى پيدا کردند، و از مناطق گرم مهاجرت کرده، و بهسوى سرزمينهاى معتدل و سرد کوچ کردند. آتش انسان را در فرار از سرما و رهائى از اسارت محيط طبيعى يارى داد. روشنائى آتش در شب سلطهٔ انسان را بر مناطق بيشترى سبب شد و حيوانات وحشى و خشن را از اطراف او فرارى داد. آتش سبب پختن و هضم بهتر غذا شد. مدتى بعد انسان توانست او را از جائى بهجاى ديگر منتقل کند و از تبعيت مطلق غرايز، يعنى عالم حيواني، خارج شود و به خودسازى و زايش فرهنگى بيشترى بپردازد.
اهميت آتش در زندگى انسان به اندازهاى است که حفظ و مهار آن جزء اصلى مقدسات و معتقدات انسان گرديد. حتى امروزه هم در بين بسيارى از مردم احترام به آتش رايج است و خاصيتهاى مختلفى از جمله پاککنندگى براى او قائل مىشوند.باستانشناسان و انسانشناسان موفق نشدهاند تاريخ و زمان مشخصى را براى کشف، ايجاد و مهار آتش بهدست آورند. مىگويند بدويان با به هم زدن سنگ چخماق به سنگ آهن يا پيريت (Pyrit)، و هماتيت (Haematite)، و از سائيدن دو تکه چوب، و يا بهوسيله حرارت ناشى از فشردگى هوا درنى خيزران آتش را مىساختند. اينکه چه وقت و کجا انسان موفق به توليد آتش شده، اگرچه زياد مورد توجه نباشد، ولى آنچه که بسيار اهميت دارد آن است که انسان براى نخستين بار در دوران زندگى خود مزهٔ خلاقيت و پديدآوردن را چشيده و در واقع چيزى را از نيستيى به هستى درآورده است. احساس آفرينندگى در انسان گامى بزرگ براى ساختن هرچه بيشتر و بهتر فرهنگ و زندگى او و سرآغاز يک يورش و قيام بزرگ برعليه عوامل طبيعى و قدرت نامتناهى آن است.بدينسان ابزارسازى و دستيابى به آتش و مهار کردن آن جهانبينى انسان را افزايش داد و او را به مشاهده و تجربه در محيط زندگى خود وادار کرد. انسان توانست منابع غذائى حيوانى و گياهى پيرامون خود را بشناسد، و بهطور کلى از چنگ حاکميت غرايز، که او را دنياى حيوانى نگهداشته بود، رها سازد.[۱٨]يادداشت ۴: در اسطوره آریایی هوشنگ پیشدادی کاشف آتش است. روزی هوشنگ از شهر بیرون رفت، ماری دید و به او سنگی پرت کرد، مار فرار کرد، اما از خوردن دو سنگ جرقهای و آتشی پدید آمد، هوشنگ آن فروغ را هدیه ایزدی دانست و جشنی گرفت و آن را سده نام گذاشت. در اسطورههای آریایی آتش هفتمین آفرینش مادی هرمز است.در اسطورههای یونانی آمده، پس از آنکه زئوس خدای خدایان از جنگ بزرگ فارغ شد و بر سریر خدایی نشست پرومتئوس (پرومته) را فراخواند و به او گفت که از گل رُس کالبد انسان را بهشکل جاودانان بسازد تا او در آن روح بدمد. پس از اجرای فرمان، زئوس، پرومتئوس را بر آن داشت که چیزهای لازم را به انسان بیاموزد مگر آتش که مخصوص جاودانان است. پرومته همه فنون و صنعتها را به انسان آموخت و نخواست که انسان بازیچه خدایان باشد، پس هنگامی که هلیوس خدای آفتاب میرفت تا ارابه خورشید را به مغرب کشد پرومتئوس کنار دروازه غرب پنهان شد و همین که هلیوس خواست از آنجا رد شود ساقهی رازیانهای را به زیر چرخ زرین ارابه او مالید تا ساقه آتش گرفت و آن را به انسان داد.انسان بدوی پس از دستیابی به آتش، آنرا در شمار پرستیدنیهای خود بهشمار آورد. آتش برای انسان اولیه کاربرد دفاعی داشت و بعد برای طبخ غذا مورد استفاده قرار گرفت[۱۹].يادداشت ۵: یک تحقیق جدید نشان میدهد که انسان حدود ٧۹٠ هزار سال قبل توانست آتش روشن کند.کشف این مهارت به انسان کمک کرد که از آفریقا به اروپا مهاجرت کند. پژوهشگران با مطالعه بر روی یک منطقه باستانشناسی در کرانه رودخانه اردن دریافتند که تمدنهای اولیه در این منطقه یاد گرفتند آتش روشن کنند. به این ترتیب آنها توانستند با کمک آتش ریسک کرده و به سرزمینهای ناشناخته بروند.این در حالی است که مطالعات اولیه در سال ٢٠٠۴ نشان داده بود که بشر ساکن این منطقه توانسته بود، با ابزار مختلف آتش روشن کند؛ برای مثال آن را بهوسیله شاخههای سوخته منتقل کرده و در اختیار خود درآورد. اما پژوهش اخیر حاکی است که انسان باستانی در واقع آتش درست کردن را شروع کرد و برای دستیابی به آن بهپدیدههایی چون رعد و برق وابسته نبوده است. این عدم وابستگی در تهیه آتش باعث شد بتواند به مناطق مختلف مهاجرت کند.این محققان تأکید کردند: بر اساس شواهد بهدست آمده در دوران باستان تقریباً ۱٢ تمدن میتوانستند آتش روشن کنند، اما روشهای آنها برای این کار هنوز معلوم نیست.[٢٠]
[↑] پيوستها
پيوست ۱: مهدیزاده کابلی، آتش در قرآن
پيوست ٢: انسان یک میلیون سال پیش آتش را کشف کرد، از بخش دانش و فن سایت فارسی بی بی سی
پيوست ۳:
پيوست ۴:
پيوست ۵:
پيوست ۶:
[↑] پینوشتها
[۱]- آتش، از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
[٢]- همانجا
[٣]- آتش چیست؟، وبگاه کاوشگر (اطلاعات علمی)
[۴]-
[۵]-
[٦]- کتاب مقدس (ترجمۀ تفسیری)، خروج: باب ٣، آیات ۱ تا ٦
[٧]- کتاب مقدس (ترجمۀ تفسیری)، خروج: باب ۱٣، آیات ۱٧ و ۱٨
[٨]- همانجا: پیشین، آیات ٢۱ و ٢٢
[۹]- همانجا: باب سوم، آیات ۱ و ٢
[۱٠]- همانجا: پیشین، آیۀ ۹
[۱۱]- همانجا: پیشین، آیات ۱۱ تا ۱٣
[۱٢]- همانجا: پیشین، آیات ۱٦ تا ٢٠
[۱٣]- قرآن: سورۀ قصص، آیات ٢۹-٣٠
[۱۴]- كشف آتش و تاثير آن در پيشرفت علوم، علم برای همه
[۱۵]- فوستل دو کولانژ، تمدن قدیم، ترجمۀ نصرالله فلسفی، ص ۱۴ به بعد.
[۱٦]- مرتضی راوندی، تاریخ اجتماعی ایران، ج ۱، صص ۱۱۱
[۱٧]- وبگاه تاریچه، فصل اول: تاريخچه انرژی
[۱٨]- عصر پارينه سنگى (۲)، سایت ویستا
[۱۹]- اقتباس از: پیدایش آتش، سایت ویستا
[٢٠]- انسان ٧۹٠ هزار سال پیش آتش روشن کرد، مجلۀ دانشمند، شمارۀ ۵۴۲، آذر ۱٣٨٧
[↑] جُستارهای وابسته
□
□
□
[↑] سرچشمهها
□
□
□
□
[↑] پيوند به بیرون
□ [۱ ٢ ٣ ۴ ۵ ٦ ٧ ٨ ٩ ۱٠ ۱۱ ۱٢ ۱٣ ۱۴ ۱۵ ۱٦ ۱٧ ۱٨ ۱۹ ٢٠]
ردهها: │ سوخت │ انتقال گرما