جستجو آ ا ب پ ت ث ج چ ح
خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ
ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

۱۳۹۰ آذر ۱۷, پنجشنبه

تاثیر آیین زردشت بر یونان قدیم

از: دکتر ژاله آموزگار (استادیار دانشكده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران)

تاثیر آیین زردشت بر یونان قدیم

فهرست مندرجات

[قبل][بعد]



[] تاثیر آیین زردشت بر یونان قدیم

دین زرتشت در حدود قرن ششم قبل از میلاد، در سرزمین ایران بزرگ [افغانستان و ایران کنونی]، و در شرایط خاص محلی به‌وجود آمد[۱]. تولد این آیین در ممالک اطراف همسایه آن دوران نمی‌توانست بی‌تأثیر باشد و به‌خصوص یونان، برای توجه به ایران و به مذهبی كه زردشت عرضه كرده بود انگیزه‌های فراوانی داشت.

یونانیان در آن دوره زبان فارسی و شاید هیچ زبان دیگری جز زبان خود را نمی‌دانستند و آنچه در آثار اولیه آنان از ایرانیان ترسیم شده است، با صورت واقعی و ذاتی آن‌ها چندان وفق نمی‌دهد.

اگر از جزوه كوچكی كه قبل از هرودوت از زردشت نام می‌برد سخنی به میان نیاوریم، در حقیقت هرودوت را می‌توانیم اولین مورخ بزرگی بدانیم كه هم‌وطنان خود را با جزییات بیشتری از تعالیم زردشت آشنا می‌كند. با این‌كه اطلاعات او بیشتر از پارسیانی است كه در بابل و آسیای صغیر طرف صحبت او بوده‌اند و آنچه عرضه می‌كند البته جامع نیست ولی قابل توجه و مقرون به‌حقیقت است.

هرودوت بر اختلاف میان عادات دو ملت انگشت می‌گذارد: پارسیان نه معبد و نه محراب دارند و نه خدایانی چون خدایان ما، آنان در جاهای بلند آسمان را در مجموع می‌ستایند. قربانیان خود را مصرف نمی‌كنند. اجساد با تشریفات خاصی به پرندگان عرضه می‌شود … از نظر تعالیم و اخلاق، اعتقاداتشان منطقی و مستدل است. یك گناه و اشتباه به تنهایی به‌حساب نمی‌آید، بلكه تعادل اعمال نیك و بد هر كس مورد توجه قرار می‌گیرد، تعلیم و تربیت آنان پیچیده نیست، ساده و اساسی است: اسب‌سواری كردن، تیراندازی نمودن و راست گفتن ...

هرودوت تنها چیزی كه از ثنویت ایرانی و ستیزه بر علیه بدی عرضه می‌كند مبارزه با گروهی حیوانات موذی است. در ضمن چند مورد از محرمات آنان را بر می‌شمارد: تف كردن، رودخانه را آلودن و ... البته از دریای عظیمی كه از نظر اخلاق و اعتقادات و فلسفه حیات و ... زردشت به دنیای آن روز عرضه كرده است، این چند مورد فقط قطره كوچكی به‌شمار می‌آید ولی به هرحال نمونه‌ای است برای آشنایی.

مورخان بعد هر كدام مطلب جدیدتری عرضه می‌كنند. «كتریاس» از طرز ازدواج پارسیان سخن می‌گوید. «گزنفون» اشاره‌ی تغییر شكل یافته‌ای از رستاخیز مردگان در این آیین پیش می‌كشد ولی «استرابن» خود شخصاً در آسیای صغیر مشاهدات جدیدتری را برای این موضوع دست‌چین می‌كند.

علاقه فلاسفه در آن دوران به تاریخ و مذهب ایران كمتر از مورخان نبود. افلاطون بدون شک با آیین و اعتقادات مذهب زردشت آشنایی داشته است و نوشته‌های افلاطون شاید اولین متن فلسفی یونانی باشد كه از زردشت و هرمزد نام می‌برد.

ارسطو نیز با ثنویت این آیین آشناست و در آن قدیمی‌ترین طلایه عقاید افلاطونی را مشاهده می‌كند.

البته منظور این نیست كه به عقاید یونانی اصل و سابقه‌ای ایرانی داده شود، بلكه شاید بتوان نوعی تسلسل و مشابهت در آن پیدا كرد.

پس از اسكندر و لشكركشی‌ها و تماس‌های مداومی كه میان ایرانیان و یونانیان پدید می‌آید، به عقاید تازه‌تری بر می‌خوریم، از آن جمله در بعضی از آثار می‌بینیم اظهار می‌شود كه فیثاغورث و همه فلاسفه نخستین تعلیم یافته مكتب عقلای شرق و ایران بوده‌اند.

نشر و بسط عقاید فلسفی و مذهبی ایرانیان شاید وسیله‌ای بود كه مقابله با غلبه هلنیسم و حفظ برتری به‌كار گرفته شد و یونانیان نیز برای پذیرش چنین نظراتی آمادگی داشتند زیرا كه از بعد از قرون اول قبل از میلاد، فلسفه یونان به‌سوی نوعی عرفان كشیده می‌شد و در نتیجه عقاید فیثاغورث چون نوعی مذهب عرضه می‌گردید و مشهور شد كه فیثاغورث شاگرد زردشت بوده است و افلاطون از فقهای پارسی و پیشوایان دینی زردشتی دیداری كرده است و یا خیال چنین اقدامی را در سر می‌پرورانده. این‌ها همه دلایل تازه‌ای برای نگریستن یونانیان و رومی‌ها به‌سوی ایران بود.

رفته رفته دلباختگی به شرق و به‌خصوص به ایران و آیین زردشت ریشه‌دارتر می‌شد و جالب این كه برای دادن ارزش به هر نوشته مربوط به كیمیاگری، ستاره‌شناسی و اخترشناسی، تبلیغی بهتر و قابل قبول‌تر از این نمی‌یافتند كه آن را منسوب به زردشت كنند.

نو افلاطونیان كه با دلایلی بیشتر به عقاید دینی زردشتی رایج در ایران توجه پیدا كردند و ضمن تفسیر عقاید افلاطونی موضوع ثنویت و سایر عقاید زردشتی را جامع‌تر عرضه نمودند، اصل آفرینش در دین زردشتی را به‌میان كشیدند كه اصل واحد یا زمان، بالاتر از اوهرمزد و اهریمن قرار دارد. و این اشاره به یكی از عقاید اساطیری دینی زردشتی درباره آفرینش است كه بعدها به زروانیت نیز تعبیر می‌گردد. افسانه‌ای جالب این عقیده را همراهی می‌كند و آن این كه زروان یا خدای زمان و قدرتی بالاتر از همه، قرن‌ها در انتظار داشتن نسلی صبر كرد و چون دوران این انتظار طولانی بود و صبر و تحمل طاقت‌فرسا، شكی در او پدید آمد كه هرگز نسلی از او به‌وجود نخواهد آمد.

اما از صبر و تحمل او اوهرمزد پدیدار گردید؛ نیک، با قدرتی عظیم در مسیر راستی، روشنایی، درخشندگی، خوشبویی و هر آنچه خوبست و دوست داشتنی. و از سایه شک زروان و اهریمن دوست شد، بد، خراب‌كننده یا قدرتی در مسیر بد كردن، تاریك و بدبو و نفرت‌انگیز ...

و هزاره‌های آفرینش جولانگاه ستیزه‌های این دو قدرت نیكی و بدی است كه سرانجام به پیروزی ابدی اوهرمزد منجر خواهد گردید.

این عقیده اساطیری، در آثار یونانی به‌طور خلاصه‌ای دیده میشود و در بعضی نوشته‌های ارمنی، گاهی به‌صورت تحریف یافته‌ای عرضه می‌گردد.

بعدها، پیدایش دین مسیح، مبلغان او را به یادگیری این آیین سوق می‌دهد و ما تعاریف تغییر شكل یافته‌ای از اعتقادات زردشتی را در آثار آنان كه به زبان‌های دیگر است می‌بینیم.[٢]


[] يادداشت‌ها


يادداشت ۱: اين مقاله برای دانش‌نامه‌ی آريانا توسط مهدیزاده کابلی ارسال شده است.



[] پی‌نوشت‌ها

[۱]- بر پایه‌ای پژوهش‌های نوین زمان زرتشت به ۱٠٠٠ -۱٢٠٠ پیش از میلاد می‌رسد. در این باره کتاب گراردو نیولی با نام «زمان و زادگاه زرتشت» بسیار روشنگر است.
[٢]- آموزگار، ژاله، تاثیر آیین زردشت بر یونان قدیم
، سایت تاریخ ما


[] جُستارهای وابسته







[] سرچشمه‌ها

سایت تاریخ ما