[پیامبران سامی]
آبرام یا ابراهیم (به عبری: אַבְרָהָם) (زادۀ ٢٠۱٨ ق.م - درگذشتۀ ۱٨۴٣ ق.م)، در واقع جد یهودیان[۱] و اعراب[٢] است که دوست خدا[٣]، پدر ایمانداران[۴]، قهرمان توحید[۵] و پیامبر بتشکن[٦] نامیده شده و همواره مورد احترام یهودیان، مسیحیان و مسلمانان بوده است[٧].
از شرح حال ابراهیم، در بابهای ۱۱ تا ٢۵ کتاب پیدایش بهتفصیل سخن رفته[٨] و نیز نام او ٦۹ بار و در ٢۵ سورۀ قرآن آمده و از وی با مدح و ستایش فراوان یادآوری شده است[۹]. همچنین چهاردهمین سورۀ قرآن بهنام اوست و قرآن به پیوند معنوی و عمیق محمد و دین اسلام، با ابراهیم تصریح کرده است[۱٠].
[↑] زندگینامه
«ابراهیم» که در ابتدا «ابرام» نامیده میشد[۱۱]، در سال ٢٠۱٨ پیش از میلاد مسیح در شهری بهنام اور که اکنون در جنوب شرقی عراق موقعیت دارد، چشم بهجهان گشود[۱٢] و در همان شهر بزرگ شد (پیدایش ۱۱: ٢٧-٣۱). اور، شهری بزرگ و پررونق بود که بتپرستی در آن رواج داشت. نام پدرش براساس تورات، «تارح» و بر طبق قرآن «آزر» بود[۱٣]. در کتاب پیدایش آمده: «تارح پس از هفتاد سالگی صاحب سه پسر شد بهنامهای ابرام، ناحور و هاران.»[۱۴]
ابرام با خواهر ناتنی خود سارای، ازدواج کرد و سارای نازا بود و فرزندی نداشت[۱۵]. تارح پسرش ابرام، نوهاش لوط و عروسش سارای را با خود برداشت و اورکلدانیان را به قصد کنعان ترک گفت. اما وقتی آنها به شهر حران[۱٦] رسیدند در آنجا ماندند. تارح در سن ٢٠۵ سالگی در حران درگذشت[۱٧].
چنین بهنظر میآید که ابراهیم زمانی که بهدنیا آمد که پدرش ۱٣٠ سال داشت و بر خلاف آنچه از باب ۱۱، آیۀ ٢٦ کتاب پیدایش بر میآید، نخستزاده نبود.[۱٨] زیرا در باب ۱٢ همین کتاب آمده:
- خداوند به ابرام فرمود: «ولایت، خانۀ پدری و خویشاوندان خود را رها کن و به سرزمینی که من تو را بدانجا هدایت خواهم نمود برو. من تو را پدر امت بزرگی میگردانم. تو را برکت میدهم و نامت را بزرگ میسازم و تو مایۀ برکت خواهی بود. آنانی را که به تو خوبی کنند برکت میدهم، و آنانی را که به تو بدی نمایند لعنت میکنم همۀ مردم دنیا از تو برکت خواهند یافت.»
پس ابرام طبق دستور خداوند، روانه شد و لوط نیز همراه او رفت. ابرام هفتاد و پنج ساله بود که حران را ترک گفت. او همسرش سارای و برادرزادهاش لوط، غلامان و تمامی دارایی خود را که در حران بهدست آورده بود، برداشت و به کنعان کوچ کرد[۱۹].
و اعمال رسولان از قول استیفان، نخستین شهید مسیحیت، روایت میکند:
- استیفان به تفصیل جواب داده، گفت: «ای برادران و پدران گوش دهید. خدای پرشکوه و جلال در بینالنهرین به جد ما ابراهیم ظاهر شد، پیش از آنکه او به حران کوچ کند. خدا به او فرمود: از وطن خود بیرون بیا و با اقوام و بستگانت وداع کن و عازم سرزمینی شو که به تو نشان خواهم داد.
پس ابراهیم از سرزمین کلدانیان بیرون آمد و به حران رفت و تا مرگ پدرش در آنجا ماند. سپس خدا او را به اینجا آورد که امروز سرزمین اسراییل است...»[٢٠]
پدر و هموطنان ابراهیم از جمله کسانی بودند که بتهای سنگی را میپرستیدند. در باب ٢۴ کتاب یوشع در این مورد چنین آمده: «در گذشته جد شما تارح، پدر ابراهیم و ناحور، در سمت شرقی رود فرات میزیست و بتپرست بود.»[٢۱] اما ابراهیم تصمیم گرفت که فقط خدای یکتا را پرستش کند، نه بتهای بیجان را. افسانههایی در مورد آزار دیدن ابراهیم در کودکی بهخاطر سرپیچی از پرستش بتها وجود دارد[٢٢].
طبق روایات اسلامی، حاکم زمان ابراهیم نمرود نامیده میشود. ابراهیم، در روزی که مردم از شهر خارج شده بودند، بتها را شکست و تبر را بر نزدیک بت بزرگ نهاد. با جویا شدن علت از او، او بت بزرگ را متهم به شکستن بتها کرد و خواست که از او پرسش کنند. چون به او گفتند که او قدرت این کار را نداشته و نیز نمیتواند سخن بگوید، او پرسید که پس چگونه مردم بتهایی را میپرستند که قدرتی از خویش ندارند. این عمل او سبب خشم حاکم و نیز کاهنان گردید. آنان دستور به سوزاندن او دادند. بههمین منظور آتشی بزرگ فراهم آوردند و ابراهیم را در آن انداختند. بر اساس آیات قرآن، بهدستور خدا آتش برای ابراهیم سرد و تبدیل به گلستان شد.
ابراهیم از ایمانی بسیار استوار برخوردار بود.[٢٣] در تورات آمده است که خدا به او فرمود تا زادگاه خود را ترک گفته، به سرزمین دیگری کوچ کند[٢۴]، سرزمینی که گویا خدا وعده داد تا به نسل او ببخشد[٢۵]. این سرزمین بعدها اسراییل نامیده شد[٢٦].
تورات در ادامه میافزاید: خدا به ابراهیم فرمود که نسلاش را به ملتی بزرگ[٢٧] تبدیل خواهد ساخت که از آن همه ملتهای جهان برکت و سعادت دریافت خواهند کرد[٢٨]. خدا به ابراهیم این وعده را زمانی داد که هنوز ابراهیم و سارا صاحب فرزندی نشده بودند. بعدها خدا این وعدۀ خود را تکرار کرد. او به ابراهیم یادآور شد که نسل او همانند ستارگان آسمان بیشمار خواهد شد[٢۹]. توماس هیل و استیفان تورسون در این باره مینویسند:
- «این ملت همانا قوم یهود بود. برکت و سعادتی که از این ملت نصیب جهان گردید، عیسی مسیح، نجاتدهنده بشریت بود؛ به این ترتیب، عیسی مسیح از نسل ابراهیم بهدنیا آمد.»[٣٠]
یهودیان از اینکه جسماً از نسل ابراهیم بودند، بسیار مباهات میکردند[٣۱]. در تفسیر کاربردی عهد جدید آمده: «در دوران پیش از مسیح، یهودیان تنها قومی بودند که خدای واحد حقیقی را میپرستیدند.»[٣٢]
گرچه از دیدگاه کتاب مقدس ابراهیم مظهر موجودیت قوم یهود تلقی میشود، اما از نظر قرآن او پدر مشترک هر دو قوم یهود و عرب و نخستین مسلمان تاریخ بهشمار میآید. داستان ابراهیم، در سورههای متعددی از قرآن بهصورت پراکنده نقل شده است. با آنکه این داستان از جهاتی با زندگینامه ابراهیم در کتاب مقدس متفاوت است، ولی اغلب ریشه در کتابهای قدیمی تفاسیر یهودیان - مانند کتاب میدارش - دارد[٣٣].
ابراهیم و هاجر. اثر پیتر لاستمن، بهسال ۱۶۱۲. واقع در هامبورگ
مسلمانان که محمد، پیامبر اسلام، را از نسل اسماعیل فرزند ابراهیم میدانند، بر این باور هستند که گزارشهای کتاب مقدس موجود دربارۀ ابراهیم بسیار نارسا میباشند. آنان مدعیاند:
- «تورات موجود از ابراهیم به بزرگی و عظمت یاد میکند و دربارهاش مطالب زیادی نقل کرده است، اما آن ویژگیهایی که قرآن برای او مطرح کرده است، در تورات موجود، حتی شبیه و مانند آن هم یافت نمیشود. در تورات، نهتنها چیزی دربارۀ پیامبری و مبارزه سرسختانه او با بتپرستی بهچشم نمیخورد، بلکه احیاناً در تورات کنونی مطالبی راجع به او مطرح شده که هرگز لایق شأن و منزلت والای وی نبوده و نیست.»[٣۴]
همچنین آنان با ناباوری میافزایند:
- «از مجموع قصه ابراهیم در تورات چنین بر میآید که او مرد ثروتمند - و شاید ثروتمندترین فرد زمان خود - اهل دنیا بود و تمام هم و غم وی این بود که بتواند از خدا به نفع خود و نسلاش عهد و امتیاز بگیرد و در عوض مذبحی بسازد و برای خدا قربانی سوختنی تقدیم نماید!»[٣۵]
از این روی، مسلمانان داستان تورات را در مورد وی تحریف شده میخوانند. دکتر شجاعالدین شفا در این باره چنین ابراز نظر میکند:
- «احتمالاً کسانی بهمنظور دفاع از تقدس ابراهیم در مقام پیغبر اولوالعزم و نیای قوم عرب و بنیانگزار خانۀ کعبه، این عذر سنتی را مطرح خواهند کرد که چنانکه در قرآن آمده برخی از مطالب تورات توسط یهودیان مورد دستکاری قرار گرفته است (بقره: ٧۵، ٧۹، ۱٦۹؛ آلعمران: ٧٨؛ نسأ: ۴٦؛ مائده: ۳، ۱۵، ۴۱؛ انعام: ۹۱؛ انفال: ۱٦٢). ولی چنین دستکاری - اگر هم واقعاً صورت گرفته باشد - تنها میباید با این هدف انجام گرفته باشد که متن اصلی به نفع مصالح قوم یهود و به زیان اسلام یا زیان مذاهب دیگر تغییر یافته باشد، نه اینکه چنین تغییری توسط خود کاهنان یهود با این هدف انجام گرفته باشد که تجلیل فراوانی را که در قرآن از ابراهیم بهعمل آمده است، نفی کنند و در جای او، آن ابراهیم دروغگوی دیگری را بگذارند که صدها میلیون یهودی و مسیحی در طول قرون از خلال صفحات تورات شناختهاند و امروز نیز میشناسند.»[٣٦]
[↑] ...
[↑] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط مهدیزاده کابلی برشتۀ تحرير درآمده است.
[↑] پيوستها
پيوست ۱: سفر پيدايش: داستان ابراهیم
پيوست ٢: رحمتاللّه ضيايی أُرزگانی، ابراهیم، دانشنامه کلام اسلامی
پيوست ۳: صادق سجادی، ابراهیم خلیل، دانشنامۀ بزرگ اسلامی
پيوست ۴:
پيوست ۵:
پيوست ۶:
[↑] پینوشتها
[۱]- تفسیر کاربردی عهد جدید، ص ٢٨
[٢]- راهنمای مطالعه کتاب مقدس، ص ٧۵؛ همچنین: سیمای ابراهیم بتشکن در آینه مثنوی، ص ۱٨٠
[٣]- از نظر قرآن، ابراهیم ملقب به خلیلالله، خلیلالرحمن و ابوالانبیأ (پدر پیامبران)، دومین پیامبر اولوالعزم (بزرگ و نستوه) بعد از نوح است. او جد بزرگ عربها، از طریق پسرش اسماعیل، و نیز جد بنیاسرائیل از طریق پسر دیگرش اسحاق است. (سیمای ابراهیم بتشکن در آینه مثنوی، ص ۱٨٠)؛ همچنین: راهنمای مطالعه کتاب مقدس، ص ٧۵
[۴]- راهنمای مطالعه کتاب مقدس، ص ٧۵
[۵]- مقایسه قصه ابراهیم در قرآن و تورات، ص ۵
[٦]-
[٧]-
[٨]-
[۹]- مقایسه قصه ابراهیم در قرآن و تورات، ص ٣
[۱٠]- رجوع شود به: سورۀ آل عمران، آیۀ ٦٨؛ سورۀ حج، آیۀ ٧٨. نا گفته نماند که در قرآن، ابراهيم بهعنوان كسی كه بر آيين اسلام و حنيف بوده معرفی شده است. رجوع شود به: سورۀ آل عمران، آیۀ ٦٧؛ سورۀ نسأ، آیۀ ۱٢۵
[۱۱]- «ابرام» یعنی «پدر سرافراز» و «ابراهیم» یعنی «پدر قومها»
[۱٢]- مولد او (ابراهیم) به کلده در مشرق بابل به قریۀ اور تقریباً دو هزار سال پیش از میلاد و معاصر نمرود بن کوش است. (سیمای ابراهیم بتشکن در آینه مثنوی، ص ۱٨٠)
[۱٣]- در قرآن «آزر» بهعنوان «اب» (پدر) ابراهیم معرفی شده است (سورۀ انعام: آیه ٧۴)، که بدون تردید، اشتباه است؛ زیرا سلسله نسب ابراهیم در تورات بهتفصل بیان شده است: «ابرام فرزند تارح فرزند ناحور فرزند سروج فرزند رعو فرزند فالج فرزند عابر فرزند شالح فرزند ارفکشاد فرزند سام پسر نوح.» (رجوع شود به: پیدایش: باب ۹، آیۀ ۱٨؛ و باب ۱۱، آیات ۱٠-٢٧)برای رفع این اشکال، مفسران قرآن مطالبی را مطرح کردهاند، که اصولاً قابل قبول نیست؛ از جمله «فخر رازی» و «بیضاوی» و مفسران شیعه این مطلب را که «آزر» پدر ابراهیم باشد، را انکار کردهاند. (رجوع شود به: تفسیر کبیر، ج ۱٣، ص ٣٧؛ و تفسیر بیضاوی، ج ٢، ص ۱۹۴)؛ زیرا بر اساس برخی از آیات قرآن، بهطور صریح، آزر بتپرست است. در حالی که دستهای از مسلمانان بویژه شیعیان بر اساس اصل کلامی، بر این باور هستند که پدران پیامبران خدا نباید به شرک آلوده باشند؛ و حتی اتصاف آنان به صفاتی که موجب پستی و دنائت است، هم جایز نیست. (رجوع شود به: باب حادی عشر، ص ٣۹).افزون بر دلایل عقلی که در علم کلام ذکر شده، دلایل نقلی هم موجود است که مشرک بودن پدر انبیأ را نفی میکند؛ از جمله از زبان پیامبر اسلام روایت شده است: «خداوند مرا از اصلاب مردان پاک به رحم زنهای پاک منتقل کرده و هرگز به آلودگیهای جاهلیت، مانند شرک و بتپرستی، آلودهام نساخت.»اما این دلایل کلامی و نقلی بهدو دلیل پذیرفته نیست: نخست آن که در کتاب یوشع: باب ٢۴، آیۀ ٢، بهصراحت آمده است که پدر ابراهیم بتپرست بود. دو دیگر آنکه تمام اقوام محمد، پیش از ظهور اسلام مشرک بودند.[۱۴]- پیدایش: باب ۱۱، آیۀ ٢٦
[۱۵]-
[۱٦]- حران در حدود ٦٠٠ مایلی شمال غربی اور، ۴٠٠ مایل شمال شرقی کنعان و نخستین محلی بود که ابراهیم در آن توقف کرد. (راهنمای مطالعه کتاب مقدس، ص ٦۹)
[۱٧]-
[۱٨]-
[۱۹]-
[٢٠]-
[٢۱]- یوشع: باب ٢۴، آیۀ ٢
[٢٢]- راهنمای مطالعه کتاب مقدس، ص ٦٨
[٢٣]-
[٢۴]-
[٢۵]-
[٢٦]-
[٢٧]-
[٢٨]-
[٢۹]- پیدایش ۱۵: ۵-٦
[٣٠]-
[٣۱]-
[٣٢]-
[٣٣]-
[٣۴]-
[٣۵]-
[٣٦]-
[↑] جُستارهای وابسته
□
□
□
[↑] سرچشمهها
□ توماس هیل و استیفان تورسون، تفسیر کاربردی عهد جدید، ترجمۀ آرمان رشدی و فریبرز خندانی، ویرایش ساروخاچیکی، چاپ اول - ٢٠٠۱ میلادی
□ هنری هلی، راهنمای مطالعه کتاب مقدس، ترجمۀ جستکا باباخانیان، سابرنیا بدلیان و ادوارد عیسی بیک، زیر نظر کشیش ساروخاچیکی، هلند: Ark Publictions، چاپ اول - ٢٠٠٠ میلادی
□ سیف، عبدالرضا، سیمای ابراهیم بتشکن در آینه مثنوی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، زمستان ۱٣٨٠ خورشیدی، شماره ۱٦٠
□ کتاب مقدس (ترجمۀ تفسیری)، انجمن بینالمللی کتاب مقدس، چاپ سوم - ٢٠٠٢ میلادی
□ فیروز مهر، محمدمهدی، مقایسه قصه ابراهیم در قرآن و تورات، کتابخانۀ فارسی تبیان
[↑] پيوند به بیرون
□ [1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20]