جستجو آ ا ب پ ت ث ج چ ح
خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ
ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

۱۳۹۰ دی ۲۱, چهارشنبه

زن

از: دانش‌نامه‌ی آريانا


فهرست مندرجات

[جنسیت][زن در افغانستان]


زن (به انگلیسی: Woman؛ به آلمانی: Frau)، به انسان مادّه یا مادّینه و یا جنس مؤنث گفته می‌شود. واژهٔ زن معمولاً برای افراد بالغ به‌کار می‌رود که به‌طور معمول، توانایی بارداری و زادن دارد. در مقابل آن، واژهٔ دختر برای افراد جوان یا نابالغ استفاده می‌شود. زن جوان ازدواج نکرده را دوشیزه و زن ازدواج کرده را زن متأهل یا بانو خطاب می‌کنند. به زنی که دارای فرزند شده‌است، مادر گفته می‌شود[۱]. البته گاهی واژهٔ زن یک عبارت عمومی برای اشاره به انسان مؤنث است مانند «حقوق زنان»[٢].


[] واژه‌شناسی

واژۀ «زن» ریشه در زبان‌های کهن آریایی دارد. این واژه در زبان اوستایی به‌صورت «جنی»، در زبان هندی باستان «جنی» و «جنی»، در زبان پهلوی «ژن»، در زبان افغانی «جینه‌ای»، در زبان منجی «ژینگا»، در زبان کردی «ژین» و ... همه با «ژینای» یونانی از یک اصل است[٣].

در فرهنگ فارسی معین زن به‌معنای مادینهٔ انسان، بشر ماده، [جنس] مقابل مرد و همسر آمده و ناظم الاطبأ آن را به‌معنای انسان و ماده‌ای از نوع بشر و مرأة و نسأ و خاتون و بانو آورده و در فرهنگ آنندراج «مطلق فردی از افراد اناث خواه منکوحه باشد و خواه غیرمنکوحه» معنی شده است[۴].


[] زن در پیش از تاریخ




[] زن در اسطوره‌ها




[] زن در تاریخ




[] زن در ادیان




[] زن در ادبیات فارسی دری




[] تفاوت نقش زن در جوامع سنتی و مدرن




[۵]
[٦]
[٧]
[٨]
[۹]
[۱٠]
[۱۱]
[۱٢]
[۱٣]
[۱۴]
[۱۵]
[۱٦]
[۱٧]
[۱٨]
[۱۹]
[٢٠]


[] يادداشت‌ها


يادداشت ۱: اين مقاله برای دانش‌نامه‌ی آريانا توسط مهدیزاده کابلی برشتۀ تحرير درآمده است.



[] پيوست‌ها

پيوست ۱:
پيوست ٢:
پيوست ۳:
پيوست ۴:
پيوست ۵:
پيوست ۶:



[] پی‌نوشت‌ها

[۱]-
[٢]-
[٣]- رجوع شود به: حاشیهٔ برهان چاپ معین
[۴]- دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامۀ دهخدا (آنلاین)، سرواژۀ «زن».
[۵]-
[٦]-
[٧]-
[٨]-
[۹]-
[۱٠]-
[۱۱]-
[۱٢]-
[۱٣]-
[۱۴]-
[۱۵]-
[۱٦]-
[۱٧]-
[۱٨]-
[۱۹]-
[٢٠]-



[] جُستارهای وابسته







[] سرچشمه‌ها








[] پيوند به بیرون

[1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20]
[1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20]