[...] [...]
حجر أسود، (بهعربی: حَجَرالاَسود؛ بهانگلیسی: «Black Stone»، بهمعنای سنگ سیاه)، سنگی است سیاهرنگ که بر دیوار پایه کعبه از اماکن مفدس اسلامی در مکه نصب شده است. حَجَرالاَسود سنگ شکستهای است به قطر حدود ۵۰ سانتیمتر که امروزه تکههای آن با یک بَست نقرهای بههم نگهداشته شده است[۱].
مسلمانان (حاجیان) هنگام طواف کعبه آن سنگ را لمس کرده و میبوسند. در نظر آنان این کار شگون دارد (خوب است)[٢].
[↑] روایات تاریخی
برخی مسلمانان معتقدند که حجرالاسود (سنگ سیاه)، زمانیکه ابراهیم و پسرش اسماییل در حال جستجوی سنگ برای ساخت کعبه بودند، پیدا شد.
تاریخنگاران میگویند که حجرالاسود توسط اعراب پیش از اسلام پرستش میشد همانگونه که سنگ «سیاه لینگا» توسط یهودیان – رومیان و هندوان میپرستیدند. بهگفتۀ دکتر شجاعالدین شفا، بوسیدن حجرالسود نیز یک سنت سابقهدار ماقبل اسلامی بود که دستکم از پنج قرن پیش از اسلام رواج داشت، زیرا «maximus tyrius» مورخ لاتین در سده دوم میلادی در تاریخ خود در باره آن مینویسد: «عربها به خدای کرنش میکنند که نامش را نمیدانم، ولی میدانم که سنگ مکعبی بهرنگ سیاه است که برای آن ریشۀ ماوراءالطبیعه قائلند»[٣]. همو میافزاید:
- دربارۀ این سنگ که به احتمال بسیار یک شهاب آسمانی (météorite) از دورانهای باستانی است حدیثهای فراوانی در کتابهای اسلامی آمده است. که بهموجب آنها خانۀ کعبه دو هزار سال پیش از آفرینش جهان در بهشت ساخته شد و هنوز هم نمونه معماری آن در بهشت وجود دارد. آدم این خانه را در روی زمین ساخت، ولی طوفان نوح آن را از بین برد. سپس دوباره توسط ابراهیم و پسرش اسماعیل ساخته شد. این سنگ در آن موقع از بهشت بهوسیلۀ جبرئیل برای اسماعیل آورده شد و در آن وقت رنگی به سپیدی شیر داشت، ولی گناهان مردمان در طول زمان رنگ آن را سیاه کرد.[۴]
بدین ترتیب، در باور مسلمانان این سنگ از بهشت آمده است[۵] و ابراهیم و پسرش اسماعیل آن را یافتند و در ساختن کعبه از آن استفاده کردند[٦].
در خصوص این که سنگ سیاه، پیش از اسلام مورد پرستش عربها بود، نکتهای است که در آن اختلاف نظر وجود دارد. برخی عقیده دارند که پرستش شهابسنگها در دوران پیش از اسلام در عربستان رواج داشته و تاریخدانان غیرمسلمان این رسم را بازمانده از آن دوران میدانند[٧]. و پارهای دیگر گویند که این سنگ از دورهی پیش از اسلام از اهمیت زیادی برخوردار بوده اما هرگز پرستش نشده است. «اگرچه قبل از اسلام بیش از ۳٦۰ بت در کعبه نگهداری میشدند اما خود خانهی کعبه و یا سنگ سیاه مورد پرستش نبوده و فقط بتهای داخل آن مورد پرستش بودهاند»[٨].
کعبه بارها قبل و بعد از اسلام ویران شد و دوباره ساخته شد. باری در دوران جوانی محمد، پیامبر اسلام، سیل کعبه را وبران کرد و سران عرب آن را دوباره ساختند. در روایات اسلامی آمده است:
- حادثهاى بود که چند سال پیش از بعثت محمد (در سال ٦٠۵ میلادی) رخ داد و بر اثر سیل، دیوارهاى ساختمان کعبه آسیب دید. قبایل قریش تصمیم گرفتند آن را تعمیر و بازسازى کنند. کارها بهگونهاى تقسیم شد که همه در تجدید بناى بخشهایى از کعبه سهم داشته باشند. کار با موفقیت به پایان رسید. وقتی نوبت قرار دادن حجرالاسود در جاى مخصوصش رسیده بود. بر سر اینکه کدام قبیله این کار را انجام دهد، اختلاف شدیدى رخ داد. هیچ قبیلهاى حاضر نبود اجازه دهد قبیله دیگرى این افتخار را نصیب خود سازد. کشمکش بهجایى رسید که طایفه بنی عبدالدار تشتی پر از خون آوردند و با طایفه بنی عدى پیمان بستند که تا پاى جان ایستادگى کنند و نگذارند کس دیگرى جز بزرگ قبیلهشان صاحب این افتخار شود. قبایل طى چهار یا پنج روز براى جنگ در آمادهباش کامل بهسر مىبردند تا اینکه أبو امیه که در آن زمان پیرترین مرد قریش بود، پیشنهاد داد همه قبایل براى جلوگیرى از خونریزى، به داورى نخستین کسى که وارد مسجد شود، تن بدهند. از قضا، این نخستین کس، محمد بود. از این رو، همه خشنود شدند؛ چرا که پیامبر را بهصفت امانتدارى و سلامت نفس مىشناختند. سران قبایل پس از آنکه محمد را در جریان موضوع مورد اختلافشان قرار دادند، از او خواستند داورى این اختلاف را بپذیرد. پیامبر اسلام از آنان خواست پارچهاى بیاورند. سپس حجرالاسود را میان آن قرار داد. بعد از سران قبایل خواست هر یک گوشهاى از آن را بردارد. وقتى پارچه را برداشتند و بالا بردند، خود پیامبر حجرالاسود را برداشت و در جایش قرار داد. محمد با این تدبیر هوشمندانه، از بحرانى که نزدیک بود زمینهساز جنگى سهمگین و کینهتوزانه شود، جلوگیرى کرد[۹].
باری دیگر، در زمان خلافت عبدالملک بن مروان (٦٨-٦۵ هجری قمری)، در جنگ میان حجاج بن یوسف و عبداللّه بن زبیر، کعبه منهدم گشت. سپس آن را بازسازى کردند و آنگاه که خواستند حجرالاسود را نصب کنند. هر یک از علما و قضات و بزرگان برای نصب آن میرفتند، خانه خدا به لرزه میافتاد و نسب حجر میسر نگشت. در آن حال، امام سجاد وارد شد و سنگ را از دست آنان گرفت و بیآنکه در مکه تزلزلی بهوجود آید، آن را در جایش نصب کرد[۱٠].
با این حال، این سنگ همواره در میان مسلمانان محترم و معزّز بود. آن را مىبوسیدند و بدان تبرّک مىجستند و کسى را جرأت جسارت به آن نبود، تا اینکه در سال ٣۱٧ هجری، قرامطه به مکّه هجوم بردند و حاجیان را قتل عام کردند و جواهرات گرانبهایى را که در کعبه بود، غارت نمودند و حجرالاسود را از جایش کنده، به به سرزمین خود، احسأ بحرین، بردند و آن سنگ مدت ٢٢ سال در آنجا بود و هرچه راضىباللّه عباسى تلاش کرد نتوانست از آنها باز ستاند. حتی هزارها دینار به ازاى آن قول داد، ولی نپذیرفتند، تا در زمان مطیعاللّه عباسى (در سال ٣٣۹ هجری) که شریف ابوعلى عمر بن یحیى علوى میان خلیفه و آنها وساطت نمود، آن سنگ را که شکسته بود، به کوفه آوردند و به ستون هفتم مسجد کوفه آویختند و سپس مسلمانان آن را به جایگاه خود برده و نصب کردند[۱۱].
در دانشنامه جهان اسلام آمده است: هنگام بازسازى کعبه در عهد سلطان مراد عثمانى در ۱٠۴٠ هجری، حجرالاسود چهار تکه شد و پس از آزمایشهاى فراوان، از ترکیب موادى مخصوص، چسبى ساختند که پارههاى آن را بهخوبى بههم وصل کرد و اکنون بهشکل کنونی در آمده است.
[↑] منشأ علمی
جنس حجر الاسود یا سنگ سیاهی که در رکن جنوب شرقى دیوار کعبه در ارتفاع ۱/۵ مترى نصب شده است، منشا بحثهای فراوانی گردیده است. تا کنون جنس این سنگ از بازالت، آگاتا، شیشه طبیعی و یا قطعهای از یک شهاب آسمانی معرفی گردیده است.[۱٢] از مهمترین ویژگیهای این سنگ شناور ماندن آن بر روی آب است که احتمال شهابسنگ بودن آن را افزایش میدهد. در سال ۱۹٨٠ الیزابت تامسون از دانشگاه کپنهاگ نظریهای را مبنی بر اینکه سنگ از محلی بهنام وبر در عمان به مکه حمل شده است، مطرح نمود. این منطقه محل برخورد یک شهابسنگ به زمین در حدود ٦٠٠٠ سال پیش تشخیص داده شده است. اخیراً این نظریه بهوسیله پزوهشگران موزه تاریخ طبیعی بریتانیا مورد شک قرار گرفته است.[۱٣]
[↑] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط مهدیزاده کابلی برشتۀ تحرير درآمده است.
[↑] پيوستها
پيوست ۱:
پيوست ٢:
پيوست ۳:
پيوست ۴:
پيوست ۵:
پيوست ۶:
[↑] پینوشتها
[۱]-
[٢]-
[٣]- پس از ۱۴٠٠ سال، صص ٢٣٢-٢٣٣
[۴]- همانجا، ص ٢٣٣
[۵]- بنا به روایتی از امام باقر
[٦]-
[٧]- حجرالاسود، دانشنامه رشد؛ به نقل از: المعارف و المعاریف، ج ٢، ص 6۹3؛ وسائل الشیعه، ج ۹، ص ۴٠٢؛ تاریخ تحلیلی اسلام، شهیدی، ص ۴٠
[٨]-
[۹]- تاریخچه و مسائل پیرامون سنگ حجر الاسود، دائرةالمعارف طهور
[۱٠]-
[۱۱]-
[۱٢]- Burke, John G. (1991). Cosmic Debris: Meteorites in History. University of California Press. pp. 221–223. ISBN 9780520073968.
[۱٣]- Grady, Monica M.; Graham, A.L. (2000). Grady, Monica M.. ed. Catalogue of meteorites: with special reference to those represented in the collection of the Natural History Museum, London. 1. Cambridge University Press. p. 263. ISBN 9780521663038
[↑] جُستارهای وابسته
□
□
□
[↑] سرچشمهها
□
□
□
□
[↑] پيوند به بیرون
□ [1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20]