جستجو آ ا ب پ ت ث ج چ ح
خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ
ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

۱۳۹۲ تیر ۲۷, پنجشنبه

نظری بر تاریخ

از: مهدیزاده کابلی

نظری بر تاریخ

(فراز و نشیب‌های تاریخ افغانستان)

فهرست مندرجات

[قبل][بعد]



[] دید کلی

افغانستان امروز بخشی از گستره‌ای است از سرزمینی به مراتب پهناورتر که در طول تاریخ تحولا‌ت سیاسی و نظامی به‌نام سرزمین‌های آریایی[۱] به‌جا مانده است. این گستره را امروز می‌توان در هر چهار جهت اصلی سرزمین افغانستان جست؛ از آسیای مرکزی گرفته تا دریای عمان و خلیج فارس، و مناطقی از کشور امروزین پاکستان تا عراق.

این سرزمین‌ها، در درازنای تاریخ بارها و بارها ازهم گسسته و باز به‌هم پیوسته شده‌اند؛ تا آن‌که آخرین بار حدود سه صد سال اخیر، بیشتر آن‌ها از هم جدا شده‌اند. با وجود این، هنوز هم در خود میراث آریایی را دارند و از آن به‌عنوان مرزهای مشترک فرهنگی یاد می‌کنند[٢].

به‌هر حال، در این گستره تاریخی است که هویت آریایی شکل گرفت و علی‌رغم بارها تهاجم و اشغال به‌واسطه بنیه قوی فرهنگی و اجتماعی توانست مهاجمان را نه تنها در فرهنگ غنی خود جذب کند، بلکه توفیق آن را داشت تا داشته‌های آن‌ها را هم به‌عنوان خرده‌فرهنگ در درون خود نگه داشته و از آن‌ها استفاده کند.

گذشته از این، اقوام مختلف با تهاجم یا مهاجرت به سرزمین‌های آریایی و سکنی گزیدن در آن، با گذشت زمان، جزئی از هویت آریایی به‌شمار رفته و خود از مالکان این سرزمین‌ها شده‌اند.

در این میان، افغانستان امروز، که در قلب این سرزمین‌ها واقع شده است[٣] و حکم سرزمین مادری آریایی‌ها را دارد[۴]، و در گذشته به‌نام‌های آریانا و سپس خراسان یاد می‌شده است، بر اساس الگوهای تعریف‌شده یکی از چهار بخش به‌جا مانده از سرزمین‌های آریایی است[۵] که به‌دلیل در گذر زمان بسیاری از داشته‌های فرهنگی و اجتماعی خود ‌را نگه دارد و از این رو برای بسیاری از پژوهشگران عرصه تاریخ و فرهنگ و اجتماع جذابیت‌های فراوانی برای پژوهش دارد.


[] رد پای آریایی‌ها

کهن‌ترین نشانه‌یی که از رد پای آریایی‌ها در سرزمین‌های آریایی برای تاریخ به‌جا مانده است، به گفته دکتر عبدالحسین زرین‌کوب دورنمای یک «بهشت گمشدۀ آریایی» در دنیای اساطیر است[٦] که آریایی‌ها به هنگام ترک سرزمین مشترک خویش آن را در پشت‌سر نهادند.


[] مادها و پارس‌ها




[] اسکندر گُجسته و جانشینان او




[] دولت یونانی باختر




[] پارت‌ها




[] کوشانیان




[] هفتلیان




[] ساسانیان




[] هندوشاهان




[] یورش تازیان




[] خراسانیان و مبارزه در راه استقلال




[] استیلای ترکان




[] حملۀ مغولان

سرزمین‌های آریایی طی تاریخ چند هزار سالۀ خود، چهار حادثۀ خطیر و مصیبت‌بار را پشت‌سر گذاشته، که یکی از آن‌ها حملۀ مغول و سپس دوران حکومت این قوم بر سرزمین‌های آریایی است که بر سراسر زندگی مادی و معنوی آن‌ها از جهات مختلف سایه افکنده و فصلی جدید در تاریخ این سرزمین‌ها گشوده، که آثار آن تا قرن‌ها متمادی، همچنان مشهود و نمودار است.


[] فروپاشی خراسان




[] افغانستان

افغانستان به دلیل موقعیت خاص جغرافیایی خود همواره محل گذر اقوام مختلف بوده و این اقوام با تهاجم یا مهاجرت به افغانستان و سکنی گزیدن در آن جزئی از ساکنان این سرزمین به شمار رفته و چند نسل بعد خود از نگهبانان این مرز و بوم شده‌اند. کشش‌های تاریخی و سرزمینی افغانستان همواره این جایگاه را داشته است تا زودتر از آنچه مردمان دیگر سرزمین‌ها داشته‌اند، روابط قوی و همه جانبه‌ای را با مهاجمان و مهاجران برقرار کند.

از سوی دیگر، می‌توان احتمال داد که ساکنان باستانی افغانستان، هنگامی که پارس‌ها نخستین امپراتوری آریایی را در سطح جهان برپا کردند، به گرمی از آن استقبال نمودند و دوشادوش آن‌ها در راه سربلندی و گسترش این امپراتوری مبارزه کردند و زمانی که مورد تجاوز و حمله قرار گرفت به پاسداران سرسخت آن تبدیل شدند. اما محرز نیست[٧].

سرزمین‌های آریایی هر چند تا زمان یورش اعراب نیز ترکیب جمعیتی یکسانی نداشت، اما ورود اسلا‌م به این سرزمین‌ها و ندای یکپارچگی که این دین با خود آورد، باعث شد تا مرزهای آن بیشتر به روی دیگر اقوام گشوده شود و جامعه اسلا‌می پذیرای خیل انبوه مهاجمان و مهاجران گردد. مهاجرت گسترده‌ای که تا زمان هجوم مغولا‌ن غیرمسلمان به سرزمین‌های آریایی صورت گرفت، باعث تشکیل حکومت‌هایی در این سرزمین‌ها شد که در دوره سلجوقیان گستره آن از کاشغر در چین امروزین تا سواحل مدیترانه بود.


[٨]
[۹]
[۱٠]
[۱۱]
[۱٢]
[۱٣]
[۱۴]
[۱۵]
[۱٦]
[۱٧]
[۱٨]
[۱۹]
[٢٠]


[] يادداشت‌ها


يادداشت ۱: اين مقاله برای دانش‌نامه‌ی آريانا توسط برشتۀ تحرير درآمده است.



[] پی‌نوشت‌ها

[۱]-
[٢]-
[٣]-
[۴]-
[۵]-
[٦]- دکتر رضا مرادی غیاث آبادی: سلطه طولانی‌مدت کورش و بازماندگان او بر سرزمینی که امپراطوری هخامنشی نامیده می‌شود، به اندازه‌ای ویرانگر و نابودکننده سازوکارهای اجتماعی و فرهنگی ملل بوده که امروزه هم کشورهای این محدوده از مصر و سوریه و عراق تا ایران و افغانستان و پاکستان با تحریک قدرت‌های استعماری جدید با انواعی از مصائب و بلایا دست به گریبان هستند: مرکز تولید و توزیع رادیکالیسم دینی و حماقت مذهبی، مرکز تولید و توزیع مواد مخدر، مرکز تولید و توزیع جهل و خرافه‌پرستی، مرکز تولید و توزیع خشونت و تروریسم، مرکز تولید و توزیع و تربیت اشخاص احساساتی با آمادگی شدید برای هیجان‌های غیر قابل کنترل، ریختن در خیابان‌ها، تظاهرات خشونت‌طلبانه، به آتش کشیدن‌ها، لگدمال کردن‌ها و چنگ و دندان نشان دادن‌ها؛ و از همه جالب‌تر: مرکز تجمع و محل زندگی اشخاص از خودراضی و متکبر و حرّافی که با وجود همه این بینوایی‌ها، نژاد و مذهب و زبان و تاریخ و همه چیز خود را برترین نژادها و مذاهب و زبان‌ها و تواریخ و فرهنگ‌ها در کل جهان می‌پندارند و برای همه مشکلات جهان راه‌حل و تحلیل و تفسیر دارند.
[٧]-
[٨]-
[۹]-
[۱٠]-
[۱۱]-
[۱٢]-
[۱٣]-
[۱۴]-
[۱۵]-
[۱٦]-
[۱٧]-
[۱٨]-
[۱۹]-
[٢٠]-



[] جُستارهای وابسته







[] سرچشمه‌ها




[1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20]