|
هزار شهر باختر
فهرست مندرجات
- باختر، سرزمین هزار شهر
- دورهی سنگ باختر
- دورهی برنز باختر
- فتوحات اسکندر و یونانیان در باختر
- کوشانیان در باختر
- بودیسم در باختر
- نمایشگاه هزار شهر باختر
- يادداشتها
- پینوشتها
- جُستارهای وابسته
- سرچشمهها
.
باختر، سرزمین هزار شهر
باختر (اوستایی: باخذی؛ پارسی باستان: باختریش؛ یونانی باستان: باکتریانه Βακτριανή؛ لاتین: باکتریانا Bactriana یا بهطور سادهتر باکتریا Bactria) یا در زمان متأخرتر تُخارستان یا طُخارستان نام سرزمین باستانی وسیعی که قسمتهای وسیعی از مناطق شمال شرقی سرزمینهای آریایی را دربر میگرفت. باختر از شمال با سرزمین سُغد و آمودریا و از مشرق با چین و از جنوب با هندوستان و رشتهکوه هندوکش محدود بوده است. پایتخت آن شهر باختر (به یونانی: Βάκτρα باکترا) یا زاریاسپا (Zariaspa) بوده که اکنون بلخ میگویند و امروزه شهری کوچکی است در استان (ولایت) بلخ (به مرکزیت مزار شریف) در شمال افغانستان امروزی.
در سال ۲٦۱ پیش از میلاد سرزمین باختر توسط دیودوت یکم از حکومت سلوکی اعلام استقلال میکند. وی نخستین شاه دولت یونانی باختر بود.
باختر سکونتگاه اصلی آریاییهای و به زیبایی مشهور بوده است. این سرزمین تاریخی در بین هندوکش و جیحون واقع بوده که در جناحهای جنوبی و شرقی آن دیوارههای عظیم جداسازندهی سلسله هندوکش از تبت و هند وجود داشته و در غرب آن دشتهای هموار و سرسبز آریا و مرگیانا (هرات و مرو کنونی) قرار دارد.
مورخین کلاسیک از آبادانی باختر ذکر نموده و از هزار شهر در آن صحبت مینمایند و نظر به موقیعت جغرافیای که دارد به حاصلخیزی و ثروت بیشمار در سراسر جهان معروف بوده است. آنها باختریان را دلاوران سرسختی توصیف کردهاند که همواره در جنگ به سر میبردند و با قدرت تمام مصروف دور نگهداشتن اسکیتها (تورانیان) ماروای جیحون به کشتزارهای باختر بودهاند.
باختر بهخصوص مرکز آن (بلخ) در طول تاریخ یک مرکز بزرگ فرهنگ و تمدن بوده و حتی پایتخت خاندانهای شاهی آریاییها چون پیشدایان، کیانی و اسپه، ساتراپرایینشینهای دولت هخامنشیهای و مرکز دولتهای بزرگ چون یونانی و باختر، کوشانی و یفتلی بود، همچنان در دروههای اسلامی و همواره مرکز بزرگ دادوستد بوده و در تبادل فرهنگی بین شرق و غرب نقش مهمی را بازی نموده است.
در دروهی هخامنشیان باختر پادشاهی نیمهمستقلی بوده که کمتر مداخله حکومت مرکزی را میپذیرفت و از نظر سوقالجیشی، پایگاه مهم بهحساب میرفت که طغیانهای مناطق اطراف و بهخصوص حملات هندیها و تورانیها را همیشه خنثی نموده و نقش مهمی را در بین قوای منظم این امپراطوری داشتند. در دورههای متعدد تاریخی ادیان مختلفی چون زردشتی، بودیزم و دین مقدس اسلام در این خطه مروج بوده است.
زردشت حدود ٦ قرن قبل از میلاد در باختر ظهور کرده و به تبلیغ دین خود در بلخ مرکز باختر در دربار گشتاسب پرداخت که بعداً آتشکدههای معروف در آن ساخته شد.
حفریات باختر در طول یکسده توسط باستانشناسان سبب کشف آثار دروههای مختلف تاریخی چون دروهای سنگ قدیم در ساحات قرهکمر، آقکپرک، درهی کور، درهی دادیل، دوره برنز در ساحات دشلی، تپهی فلول و هزار سُم،ساحات مربوط به دورههای اولیهی آریاییان و دورهی هخامنشیان در بالاحصار بلخ و چشمه شفا، دروههای یونان و باختری و ساکها در ساحات آیخانم، طلاتپه و دلبرجین تپهی دورههای کوشانی و بعدتر در ساحات سرخ کوتل، چم قلعه، چقلاق تپه، قلعه آهنگران و غیره ساحات متعدد دروهی اسلامی گردیده که مصداق گفتههای مورخین کلاسیک در مورد آبادانی حیرتانگیز این سرزمین (هزار شهر) میباشد.
▲ | دورهی سنگ باختر |
تحقیقات و حفریات دروهی سنگ در باختر زیادتر توسط تیم باستانشناسان خارجی بهخصوص امریکاییها صورت گرفته است. در نتیجهی این تحقیقات ساحات متعدد مورد کاوش قرار گرفته که سبب کشف بینظیر آثار دورهی سنگ بهخصوص آثار دورهی سنگ قدیم در بعضی این ساحات گردیده است.
ساحات حفاریشده دروهی سنگ در باختر عبارتند از قره کمر، آق کپرک، زیستگاه زادیان، چنار گنجشکان، دره کور و غیره میباشد که آثار بهدست آمده از آن مربوط به دروههای سنگ قدیم، میانه و جدید بوده و زیادتر از سنگهای کوارتز و چقماق میباشد. این آثار به اشکال و انواع مختلف بوده و زیادتر بهحیث ابزار و آلات حربی آز آن استفاده میشد.
ابزار سنگی دورهی سنگ در باختر - موزیم ملی افغانستان
دروهی سنگ از جانب دانشمندان به اساس استفاده ابزاری به سه دورهی مهم سنگ قدیم (پالیولیتیک)، سنگ میانه (میزیولیتیک) و سنگ جدید (نیولتیک) تقسیم گردیده است.
در دورهی سنگ قدیم زندهگی بهشکل بسیار ساده و ابتدایی بوده و انسانها در کنار منابع آب در مغارهها بهشکل دستهجمعی زندهگی را آغاز و با ابزاری که زیادتر شکل طبیعی داشت کار را شروع و با گردآوری غذا و شکار امرار حیات مینمودند.
در دورهی سنگ میانه شکار به شکل انفرادی شروع شد و انسانها به اهلی کردن و نگهداری حیوانات شروع کردند. زیستگاهها در این عصر تا هنوز درمغاره بود که میتوان بهطور نمونه از غار مرده گوسفند، غار مار، درهی کور، درهی دادیل، آق کپرک وغیره نام برد. انسانها در این عصر با تغییر در ابزار سنگی (تراشسنگ) به انکشافات قابل ملاحظه دست یافتند.
در دورهی سنگ جدید تغییرات دیگری در ساحه ابزارسازی بهوجود آمد که همانا صیقل سنگ و بریدن سنگ میباشد.
در این دوره انسانها در ساحه ابزارسازی در پهلوی دیگر ابزارها، تبرهای سنگی را هم ساختند و از آن جهت قطع نمودن جنگلات استفاده مینمودند. ظروف سفالی برای اولینبار در این عصر ساخته شد و به مرور زمان انکشاف نمود. ساحات عصر سنگ جدید افغانستان عبارتند از دورهی کور، درهی دادیل، آق کپرک، غا مار و غیره بوده که از این ساحات آثاری چون ابزار تراشیدنی سنگابزار کار مانند، نوکهای پیکان و غیره بهدست آمده است.
▲ | دورهی برنز باختر |
دورهی برنز در باختر مصادف به آغاز مدنیت و شهرنشینی است. در این دوره فلز مس برای بار اول کشف گردید و انسانها توانستند تا وسایل بسیار ابتدایی فلزی را بسازند بعدتر با ترکیب قلعی با مس انسانها فلز مرکب برنز را کشف نموده و با آن ابزارهای مورد استقاده خود را میساختند و چون این فلز مرکب نسبت به مس سختتر بود، لهذا کاربُرد و سیعی در جامعهی عصر برنز الی کشف آهن حدود ١۰۰۰ سال قبل از میلاد داشت.
اقوام بزرگ آریایی بعد از مستقر شدن در باختر دست به ایجاد سلطنتهای مقتدر در باختر بهخصوص در مرکز آن شهر بلخ زده و توانستند که با آغاز شهرنشینی سیستم منظم دولتداری را ایجاد نمایند، آنها توانستند تا شیوهای سادهی آبیاری را ایجاد نموده و زراعت را رونق بخشند.
آثار دورهی برنز در باختر - موزیم ملی افغانستان
برقراری ارتباطات تجاری با مراکز تمدنی جهان باستان از ویژهگیهای خاص باختر در این دورهی بوده و با داشتن معادن بزرگ لاجورد و دیگر منرالهای زیرزمینی در پهلوی حاصلخیز و وفور مواد، باختر یک سرزمینشناخته شده و مشهور به دیگر مراکز باستانی بود.
چناچه آثار بهدستآمده از تپهی فلول که شباهت با آثار هنری بینالنهرین و تمدن سند دارد نشاندهندهی روابط تمدنها آنزمان میباشد و موجودیت لاجورد در جواهرات فراعنه مصر باستان و در مقبرههای شاهی اور (عراق امروزی) در ٢٦٠٠ سال قبل از میلاد بیانگر این روابط تجاری آریانای باستان بینالنهرین، و مصر و صادرات لاجورد از بدخشان به آنجاها میباشد.
ساحات متعدد عصر برنز در باختر تا حال حفریات گردیدهاند که میتوان از ساحات دشلی، شور توغی، هزار سُم وغیره نام برد که آثار بینظیر و زیبا چون آثارسفالی، سنگی و فلزی مکشوفه از آن حاکی از موجودیت صنعتکاران متبحر و چیرهدست در باختر است.
▲ | فتوحات اسکندر و یونانیان در باختر |
اسکندر بعداز شکست داریوش سوم، و شاه هخامنیشی به تعقیب وی فتوحات جانب افغانستان ادامه داده و وارد خاکهای امروزی افغانستان از طریق آریا (هرات) شد و سپس با عبور از هندوکش وارد باختر گردید.
حکمران باختر در این زمان بسوس بود که در هنگام حملهی اسکندر به فارس در صفوف سپاه داریوش یکجا با جنگجویان باختری شجاعانه در مقابل اسکندر میجنگیدند ولی با شکست درایوش در ٣٣٠ قبل از میلاد در صدد استقلال باختر برآمده و آماده نبرد با اسکندر شد که متاسفانه به شکست مواجه شده و باختر توسط اسکندر فتح میشود. مدتی بعد طغیانهای آزادیخواهی دوباره در باختر شروع شده ولی توسط قوای اسکندر سرکوب میگردد.
اسکندر با درک این موضوع که همیشه مورد تاختوتاز بومیان قرار خواهد گرفت به ساخت قلعههای نظامی و ساختمانهای که به اسکندریه معروف است مبادرت ورزید و در آن سربازان خود را جای داد که یکی از آن بهنام اسکندریه دریای آمو در باختر موقعیت دارد وی همچنان در باختر بهخاطر تحکیم سلطهی و روابط با رخشانه دختر یکی از بزرگان ازدواج نمود.
بعد از مرگ اسکندر و تقسیم امپراطوری وی، باختر به دولت سلوکیه شامی که توسط سلوکوس بنیانگذاری گردیده بود تعلق گرفت، تا آنکه سلسلهی دیگر شاهان یونانی با اعلان استقلال دیودوتوس ساترایی باختر حدود ٢۵٠٠ قبل از میلاد عرض وجود نمود. این شاهان بعداً به بسط امپراطوری خود پرداخته و توانستند امپراطوری بزرگی را با مرکزیت باختر ایجاد نمایند. طبق شواهد مسکوکات حدود ۴١ شاه و ملکه از این سلسله یونان باختری در باختر و جنوب هندوکش حکمرانی نمودهاند.
مورخین یونانی از آبادانی مشهور باختر (هزار شهر) آبوهوای گوارا و حاصلخیز این خطه به کثرت یاد نمودهاند و به گفته استرابو در باختر هر چیز تولید میشد و بهغیر از روغن زیتون، آنها از شتر دوکوهانه باختر و دانههای بزرگ جواری در باختر یاد میکنند.
با حاکمیت یونانیان در باختر و دیگر ساحات افغانستان فرهنگ یونانی باری مدتها یکجا با فرهنگ بومی این سرزمین مورد استفاده قرار داشت که میتوان بهطور مثال از استفاده از الفبای یونانی در نوشتن و عناصر ساختمانی چون ستونهای به نوع کورنتی، ایونیک در ساختمانسازی ذکر نمود.
کشفیات شهر آیخانم در باختر بیانگر تاثیرات و نفوذ هنر یونانی در این مرز و بوم میباشد. این شهر که حدود ٣٠٠ سال قبل از میلاد ایجاد گردیده الی نفوذ ساکها در منطقه ١۴۵ سال قبل از میلاد و بعداً حدود ١٣٠ سال قبل از میلاد، توسط یوچیها مورد آتشسوزی یونانی بود ولی با آنهم نشانههایی از فرهنگ بومی در پلان دهلیزهای قصرها، معابد و خانهها دیده میشود از ساحهی باستانی آی خانم پارچههای از یک تخت عاجی بهدست آمده که مشابه با آثار تاریخی شهر نیسا در مرو بوده و از هند به این مناطق وارد گردیدهاند که بیانگر روابط تجاری با دیگر ساحات تمدنی دنیا میباشد.
در سالهای اخیر همچنان نشانههایی از ستونهای نوع کورنتی و اینونیک از ساحهی تپهی زرگران بهدست آمده که ممکن شهر دیگر باشد که در زمان سلطه یونانیان در باختر بهوجود آمده باشد.
▲ | کوشانیان در باختر |
حکمرانی یونانیان در باختر به اثر ساکها در ابتدا و بعداً یوچیها (کوشانیان) پایان یافت طبق منابع چینایی،کوشانیان که مردمان بادیهنشین متشکل از ۵ قبیله بودند بعداز ظهور در باختر و اتحاد بنیاد دولت مقتدری تحت ریاست کجولوکدفیزس گذاشتند. آنها بعد از اینکه قوت گرفته به فتوحات بهسمت هند ادامه داده و نتوانستند تا مناطق شمال هند را تحت سلطه خود در آورده و امپراطوری خود را وسعت بخشند.
در زمان حکومت این سلاله تجارت به شرق و غرب از طریق راه ابریشم انکشاف نموده و بلخ مرکز باختر منحیث یک شهر مهم تبادله کالاها و نقطه ارتباط کشورهای آسیای میانه و چین با هند وغرب بود.
از شاهان مشهور این خاندان کنشکا بود که توانست با درایت تمام حکمرانی نموده و آزادی کامل را برای مردمان خود فراهم نماید.
در عقب مسکوکات این شاه بیشتر از ٢٠ ربالنوع تمثیل گردیده که نشاندهنده آزادای مذاهب در این دوره میباشد.
طی تحقیقاتی که در باختر صورت گرفته ساحات متعدد دروهی کوشانی حفریات برملا گردیده که میتوان از ساحات باستانی سرخ کوتل، چم قلعه، چقلاق تپه، قلعه آهنگران وغیره نام برد که از جمله ساحهی سرخ کوتل بسیار مشهور میباشد. از این ساحه یک تعداد کتیبههای به رسمالخط یونانی و زبان باختری با مجسمههای شاهان کوشانی از جمله کنشکاه کبیر یافت گردیده که قابل توجه است.
باختر بعد از کوشانیان توسط ساسانیان، کوشانساسانیان، کیداریان، یفتلیان و شاهان ترکی اداره گردیده تا آنکه اعراب در منطقه نفوذ و باختر بهدست آنها افتید و دین مقدس اسلام در آن ترویج گردید.
تاثیرات هنر یونان و رسمالخط یونانی در این عصر هم مروج بود و رسمالخط یونانی در مسکوکات شاهان کوشانی تا حدود ١٢٧ میلادی ادامه داشته و زبان باختری با رسمالخط یونانی در مکاتیب استفاده میگردید.
▲ | بودیزم در باختر |
بعد از اینکه بودیزم در حدود قرن ٦ قبل از میلاد در هندوستان ظهور نمود، در قرن ٣ قبل از میلاد توسط مبلغین ارسالی شاه موریایی هند آشوکا بهجنوب هندو کش و بعداً در اویل قرن ٢ قبل از میلاد به شمال هندوکش باختر سرایت نمود. در این زمان ایوتدیموس شاه چون فکر تصرف هند را در سر میپرواند مانع از پیشرفت این دین در باختر نگردید. ولی در مجموع نه ایوتدموس بلکه هیچ شاه یونانی و باختر بهغییر از امرأ محلی آنها در پنجاب مانند میناندر به این دین نگراییده بودند. به این صورت دین بودیزم به مدت ٢٠٠ سال سلطهی یونانو باختر بهشکل غیررسمی و نظر به آزادی که مذاهب داشت در باختر موجودیت خود را محکم نمود و توانست که پیروانی از میان مردم پیدا نماید.
اوج ترقی دین بودیزم در شمال و نقاط مرکزی افغانستان به عصر کوشانیان بر میگردد. در این دوره، شاهان کوشانی بهخصوص کنشکاه کبیر از این دین حمایت نموده و در قسمت ترویج آن و آبادانی معابد کوشش فروان نمودند.
هیوانتسانگ، زایر معروف چینی که در قرن ٧ میلادی از افغانستان دیدن نموده از ساحه کندز در باختر یادآوری نموده و مینویسد که بیشتر از ١٠ معبد و چندین صد روحانیون در آنجا موجود بود. وی همچنان در این وقت، از ١٠٠ معبد و ٣٠٠٠ راهب در بلخ ذکر مینماید، که بدین اساس با وجود اواخر عصر بودیزم این دین از شهرت خاص در باختر برخوردار بوده است.
در حفریاتی که در ساحات چم قلعه، چقلاق تپه و قلعه آهنگران صورت گرفته معابد بودایی پیدا گردیده که مصداق گفتههای هیوانتسانگ میباشد. همچنان ستوپهی تخت رستم و ساحات اطراف آن به گمان اغلب معبد نوبهار دیگر معابد بودایی باشند که تا حال شناخته شدهاند.
نمایشگاه هزار شهر باختر
در نمایشگاه موجود، [در موزیم کابل]، یک تعداد آثار مکشوفه از چندین ساحات حفریات شده مربوط به دورههای مختلف تاریخی باختر به نمایش گذاشته شده است.[۱]
[▲] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط مهدیزاده کابلی ارسال شده است.
[▲] پینوشتها
[۱]- نمایشگاه هزار شهر باختر، وبسایت موزیم ملی افغانستان: يكشنبه ٢٩ جدی ١٣٩٢
[▲] جُستارهای وابسته
□
[▲] سرچشمهها
□ وبسایت موزیم ملی افغانستان