جستجو آ ا ب پ ت ث ج چ ح
خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ
ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

۱۳۸۸ دی ۲۰, یکشنبه

يهوه

از: مهديزاده کابلی


فهرست مندرجات


یَهُوَه (به عبری: יְהֹוָה؛ به انگليسی: Jehovah يا Yhvh) (Yahweh تلفظ غیر دستوری کلمه Jehovah)، که تلفط دقيق آن مشخص نيست، در کتاب مقدس نام اختصاصی و ابدی خدای قادر مطلق (الله) است.

در کتاب مقدّس خدای قادر مطلق خود را یَهُوَه خوانده است. این نامی اختصاصی و ویژه است و مانند "الوهیم" یا "ادونای" فقط یک لقب (يا اسم عام) نمی‌باشد.[۱] كتاب مقدس می‌گوید كه فقط یك خدای‌ حقیقی‌ وجود دارد که همه چيز را آفريده اســت. اين خدا، هرچند از عنوان‌های‌ بســیاری‌ برخوردار اســت،‏ ولی‌ فقط یك نام دارد. آن نام،‏ یَهُوَه اســت. در کتاب مقدس، نام یَهُوَه در حدود ۷۰۰۰ بار به‌چشــم می‌خورد![٢]


[] واژه‌شناسی

واژۀ "یَهُوَه" در متن اصلی کتاب مقدس با حروف عبری "יְהֹוָה" (ی ه و ه) آمده و در زبان فارسی به صورت "یَهُوَه" نوشته شده است. اين واژه نزديک به ۷۰۰۰ مرتبه در متون اصلی نوشته‌های عبرانی به‌کار رفته است.

کتاب مقدس، در سفر خروج، واژه "يهوه" را به‌عنوان نام خاص خدا آشکار می‌کند و دربارۀ معنای آن توضيح می‌دهد. در آن‌جا چنين آمده است: زمانی که موسی هشتاد سال داشت، و چهل سال بود که در تبعيد و دور از قوم خود، يعنی بنی‌اسرائيل که در مصر بردگی می‌کردند، به‌سر می‌برد، روزی هنگام شبانی گله‌های پدرزنش (يترون، که کاهن مديان بود)، بوته‌ای را ديد که شعله‌ور است اما نمی‌سوزد. وقتی نزديک بوته رسيد، ناگهان از ميان شعله‌های آتش کسی با او شروع به صحبت کرد. بر اساس کتاب مقدس، در آن محل خدا با موسی سخن گفت و به او که به شدت مردد بود، مأموريت داد که زندگی آرام خويش را رها کند، به مصر باز گردد و اسرائيليان را از بردگی نجات بخشد.[٣] (خروج ٣: ۱-۱٢)

موسی پرسيد: "اگر پيش بنی‌اسرائيل بروم و به آنها بگويم که خدای اجدادشان مرا برای نجات ايشان فرستاده است، و آنها از من بپرسند که "نام او چيست"، به آنها چه پاسخ گويم؟"

خدا گفت: "هستم آن که هستم! به ايشان بگو "يهوه" خدای اجداد شما، خدای ابراهيم، اسحاق و يعقوب مرا پيش شما فرستاده است. اين نام جاودانۀ من است و تمام نسل‌ها مرا به اين نام خواهند شناخت."[۴] (خروج ٣: ۱۴-۱۵)

با اين توصيف، واژۀ "يهوه"، نامی که خدا برای خود برگزيده، دارای معنای عميق است. اين نام به اين مفهوم است که او قادر است هر تصميمی را عملی کند و به هر وعدۀ خود جامۀ عمل بپوشاند. چنان که گفته شد، وقتی موسی از خداوند نام او را جويا شد، خدا پاسخ داد: "هستم آن که هستم"[٦] (خروج ٣: ۱۴). برگردان اين آيه در ترجمۀ روترهام (به زبان انگليسی) چنين است: "هر آنچه بخواهم، خواهم شد". اين بدان معناست که يهوه در هر زمان برای به تحقق رساندن وعده‌هايش هر آنچه نياز باشد، می‌شود.[٧] بنابراين، مفهوم کلی واژۀ "يهوه" در زبان عبری اين است که او می‌تواند به همۀ وعده‌هايش عمل کند.[٨]

با اين حال، جالب است که اکثر مترجمان کتاب مقدس به‌جای کاربرد واژۀ "يهوه"، عناوين و صفات او را جانشين کرده‌اند. به‌طور نمونه، با وجود آن که در متن اصلی عبرانی و حتی در ترجمۀ قديم کتاب مقدس فارسی مزمور ٨٣: ۱٨، نوشته شده است: "بدانند تو که اسمت یَهُوَه می‌باشد، به‌تنها بر تمامی زمين متعال هستی"، در بسياری از ترجمه‌های به‌جای آوردن واژۀ "يهوه"، صفات او را ذکر نموده‌اند. مثل "تو که اسمت سرور می‌باشد" يا "تو که اسمت ابدی می‌باشد".

به‌نظر می‌رسد که مترجمان به دو دليل اصلی از ذکر نام خدا در ترجمۀ کتاب مقدس خودداری کرده‌اند. بسياری بر اين عقيده‌اند که چون تلفظ صحيح اين نام مشخص نيست، نبايد آن را به‌کار برد. از آنجايی که زبان عبری قديم، بدون حروف صدادار نوشته می‌شد، هيچ‌کس نمی‌تواند بگويد مردم در زمانی که کتاب مقدس نگاشته می‌شد، چگونه نام خدا را تلقظ می‌کردند.

دليل دوم حذف نام خدا از کتاب مقدس به سنتی بر می‌گردد که در قديم بين يهوديان رواج داشته است. اکثر يهوديان بر اين اعتقادند که نام خدا نبايد به زبان آورده شود. ظاهراً اين اعتقاد از تفسير غلط يکی از قوانين تورات ناشی شده است که می‌گويد: "نام يهوه، خدای خود را به باطل مبر، زيرا خداوند کسی را که اسم او را به باطل برد، بی‌گناه نخواهد شمرد."[۹] (خروج ٢٠: ٧)

جالب توجه است که برخی از زبان‌شناسان بر اين نظر هستند که اصطلاح عربی "ياهو" در فرهنگ اسلامی، بويژه در قاموس درويشان، شکل تغيير يافته‌ای واژۀ "يهوه" است.[۱٠]


[] منشأ و پيشينۀ پرستش يهوه

پرستش يهوه در آيين يهود، که بعدها نخستين دين توحيدی تاريخ بشر دانسته شد، از کجا منشأ گرفته است؟ از وحی الهی؟ از باور پيامبران يهود؟ و يا از درون فرهنگ اپيرها (قوم عبرانی) که يکی از اقوام سامی خاور نزديک بود؟ بررسی‌های گسترده‌ای زيگموند فرويد (پایه‌گذار رشته روان‌کاوی و روان‌پزشک اتریشی) در اين زمينه، به هر سه اين پرسش‌ها، پاسخ منفی می‌دهد. وی ريشۀ اين نوآوری را نه در جهان سامی، بلکه در فرهنگ باســتانی مصـر و در آيين يکتاپرســتی ويژه می‌دانـد که در قـرن چهاردهـم پيش از ميلاد توســط آمنحوتـپ چهـارم (Amenhotep IV)، فرعون مصری، پايه‌گذاری شد.

در اين نوآوری، نقش و جايگاهی که تا آنزمان در فرهنگ مصر به‌طور سنتی به خدايان متعدد تعلق می‌گرفت، به خدای يکتا به‌نام "آتون" سپرده شد. به‌همين سبب، فرعون، نام خود را نيز به "آخناتن" (Akhenaton = پرستندۀ خورشيد) تغيير داد و پايتخت کشور را هم از لوکسور (الاقصر) به شهر نوساخته در کنار رود نيل به‌نام "آخت آتن" (افق آتن) در محل تل‌العمارة کنونی منتقل کرد.

آخناتن رسم پرستش خدای بزرگ آمون و همۀ ديگر خدايان اساطيری مصر را منسوخ کرد و کاهنان را از ادامۀ مراسم مذهبی سنتی بازداشت. او گرايش يکتاپرستی شگفت‌آوری را رواج داد که در آن خدای آتن (خورشيد) به‌صورت مطلق بر همۀ جهان هستی فرمانروا بود. اين خدا که خدای يگانه بود، زندگی و روشنايی و زيبايی از جلوه‌های بنيادی او محسوب می‌شد که جلالش در ذره ذره‌ای اجزای آفرينش بازتاب می‌يافت.

اين نوآوری آخناتن و همسر زيبا و معروفش، نفرتی‌تی، واکنش گسترده‌ای را از جانب کاهنان قدرتمند مصری که موجوديت و قدرت همه جانبه آنها، از اين بابت به خطر افتاده بود، برانگيخت. آنها پس از مرگ زودرس فرعون، آيين تازۀ او را سرکوب کردند و آيين اساطيری پيشين را به جای آن باز گردانيدند، چنان که جانشين آخناتن به عوض توت عنخ آتون، توت عنخ آمون (Tutankhamen) ناميده شد.

فرويد بر اين باور بود، آنچه که دين توحيدی قوم يهود شناخته می‌شود، در واقع، از مکتب مصری آتون به خاورنزديک راه يافته و حتی ممکن است عامل مستقيم آن هم يک مصری از دستگاه حکومتی آخناتن يا يکی از پيروان نسل اول اين مکتب يکتاپرستی (آيين آتون) بوده باشد. انگيزه اصلی اين مرد، ظاهراً آن بوده که پس از سرکوبی همه جانبه‌ای که به‌دنبال مرگ آخناتن از جانب کاهنان مصری دامنگير پيروان آيين آتون در مصر شده بود، اين آيين نوخاسته را در سرزمين ديگری انتشار دهد.[۱۱] اين آيين يکتاپرستی بعدها رنگ آيين يهودی به‌خود گرفت و به اسم موسی رقم خورد. در اين ميان، آتون خدای خورشيد هم جای خود را به يهوه (خدای ناديده) داد که بيشتر به خدايان بی‌رحم و خون‌آشام بين‌النهرين، مانند: کلدانی، بابلی، فنيقی و آشوری شباهت داشت.[۱٢]

به هر حال، بر اساس کتاب مقدس، نام یهوه از زمان موسی رایج گردید و پیش از موسی پیامبران بنی‌اسرائیل از خدا يا خدايان، با نام‌های دیگری غیر از یهوه یاد می‌کردند. چنان که در سفر خروج فصل ۶ آیه ۳ چنین آمده‌ است "و خدا به موسی متکلم شده به او گفت که خداوند منم و به ابراهیم و اسحاق و یعقوب به اســم خدای قدیر (شــادای) نمودار گشتم؛ اما به اســم خود یهوه به ایشــان معروف نشــدم"[۱٣] بنابراين، یهوه اسم جدیدی بود که عبریان در زمان موسی به خدای ابراهیم، اسحاق و یعقوب دادند.[۱۴]

عليرغم تصريح تورات که يهوه برای نخستين بار خود را بدين نام در کوه سينا به موسی ظاهر کرد، در واقع، يهوه نام خدای محلی قوم مديان بود که در باريکه شمالی دريای سرخ و جنوب سينا می‌زيستند. يهوديان، اين خدا را از اين باديه‌نشينان گرفتند و به‌صورت خدای خاص قوم يهود درآوردند و بعدها نويسندگان تورات پيشينۀ ارتباط او را با قوم يهود تا دوران فرضی ابراهيم (حدود هراز سال پيش از دوران خروج يهوديان از مصر) عقب بردند. مقر اين خدا کوه حريب بود و اين همان کوهی است که در تورات به‌نام "کوه خداوند" ناميده شده است.[۱۵] فرويد در اين باره می‌نويسد: "قبايل يهودی، پس از ترک مصر، خدای محلی قوم مديان را که بر سر راه آنها بود، به خدايی خود برگزيدند و اين خدا يهوه نام داشت که آنها برای نخستين‌بار با او آشنا می‌شدند. تمام افسانه‌هايی که در کتاب مقدس در رابطه با اين خدا ساخته و پرداخته شده، از جمله نقش خاص او در مورد خروج قوم يهود از مصر به‌رهبری موسی و معجزات دهگانه‌ای که به او نسبت داده شده، بعدها شکل گرفته است و صرفاً جنبۀ خيالی دارند."[۱٦]


[] باستان‌شناسی

نام خدا، یَهُوَه، برای اولین بار، در آثار باستانی، در یکی از معابد مصر نمایان شده است. برخی از مورخان بر این عقیده‌اند که قدمت آن به قرن ۱۴ پیش از میلاد می‌رسد.

در حدود سال ۱٣٧٠ پیش از میلاد، مصریان، بسیاری از سرزمین‌ها را به تصرف خود در آوردند. حکمران آن زمان، فرعونی به‌نام آمن‌هوتپ سوم بود. او معبد باشکوهی در سولب در نوبیا (سودان کنونی) ساخت. هنگامی که باستان‌شناسان این معبد را کشف کردند، هیروگلیف یا خط تصویری مصری‌ای را یافتند که نام عبری خدا، ی‌ه‌وه یا یَهُوَه را نشان می‌داد. قدمت این خط تصویری حدود ۵٠٠ سال پیش از سنگ‌نوشتۀ معروف مُوآبی است. پیش از یافتن این خط تصویری، سنگ‌نوشتۀ مُوآبی قدیمی‌ترین اثر باستانی بود که نام خدا بر آن حک شده بود.

آمن‌هوتپ سوم، فرعون مصر، معبد سولب را برای تقدیم به خدای آمون رع ساخت. این معبد که به‌طول ۱٢٠ متر بود، در کنارۀ رود نیل قرار داشت. روی پایه‌های ستون‌های یکی از سرسراهای این معبد، خطوط تصویری حک شده بود. این خطوط، نام مناطقی را که آمن‌هوتپ تحت تسلط خود در آورده بود، می‌داد. هر خط تصویری، اسیری را نشان می‌داد که دست‌هایش از پشت بسته شده بود و سپری با نام سرزمینش در جلوی خود داشت. در بسیاری از هیروگلیف‌ها تصاویر سرزمین مردم شاسو دیده می‌شد.

اما مردم شاسو چه کسانی بودند؟ مصریان همۀ کوچ‌نشینان را شاسو می‌خواندند. این نام، شامل قوم‌هایی که فراسوی مرزهای شرقی مصر بود، نمی‌شد. سرزمین‌های شاسو، جنوب فلسطین، جنوب اردن و سینا را در می‌گرفت. برخی از محققان در این عقیده‌اند که این سرزمین‌ها تا شمال، تا لبنان و سوریه نیز گسترش یافته بود. نام سرزمین‌های تحت تصرف مصر، در سولب نمایان بود؛ در میان آن‌ها می‌توان سرزمینی را یافت که به‌صورت‌های گوناگون خوانده می‌شد: "یهوه در سرزمین شاسو"، "یاهو در سرزمین شاسو" یا "سرزمین یهو و شاسو". باستان‌شناسی به‌نام جین لکلانت معتقد است که نامی که روی سپر در سولب حکاکی شده بود، "همان نام خدای کتاب مقدس، ی‌ه‌وه است".

بسیاری از محققان معتقدند که نام یاهو یا یهوه در این مورد و مواردی مشابه، باید به مکان یا منطقه‌ای اشاره کند. محققی به‌نام شمول آهیتُو می‌گوید که نوشتۀ روی سپر نشانگر آن است که این منطقه "محل مهاجرت گروهی از پرستندگان یاهو، خدای اسرائیل" بوده است. اگر این نتیجه‌گیری درست باشد، این نام یعنی یاهو هم به محل و هم به خدای آن اشاره کرده است. این تنها نمونه‌ای نیست که در زبان‌های سامی باستان از یک کلمه برای دو چیز متفاوت استفاده می‌شده است. نمونۀ دیگر، کلمۀ آشور است که هم به سرزمین آشور و هم به الهۀ متعال آن اشاره می‌کند.

در مورد نوشتۀ معبد نوبیا، رولند دیوُ باستان‌شناس و محقق کتاب مقدس می‌گوید: "در منطقه‌ای که حدود ۱۵٠٠ سال پیش از میلاد، نیاکان قوم اسرائیل یا دیگر اقوام ارتباط بسیاری داشتند، باید حد اقل نام مکان یا شخصی مشابه یا نام خدای اسرائیل وجود داشته باشد، حتی اگر این نام دقیقاً همان نام خدای اسرائیلیان نباشد."

برخی از محققان، اعتبار این خط تصویری را که شاسوها "پیروان خدای یهوه بودند"، مورد تردید قرار می‌دهند. آنان معتقدند که اگر شباهتی بین این نام و نام خدای اسرائیلیان وجود داشته باشد، تنها در اثر اتفاق بوده است.

اما، سولب تنها مکانی در نوبیا نیست که در نوشته‌های تصویری مصری، نام یهوه در آن آمده است. به‌نظر می‌رسد که خطوط تصویری مشابهی در معابد رامسس دوم در آمارای غربی و در آکشا نیز دیده شده است. در آمارا خط تصویری‌ای به مفهوم "یهوه در سرزمین شوسا" پیدا شد. این خط تصویری، مشابه همان خط‌های بود که در سایر مناطق شوسا یعنی احتمالاً در سَعیر و لابان پیدا شده بود. کتاب مقدس این مناطق را با جنوب فلسطین، اَدوم و سینا مرتبط می‌داند[۱٧]. قبل و بعد از اقامت قوم اسرائیل در مصر، مناطقی وجود داشت که مردمی در آن رفت و آمد می‌کردند که یَهُوَه را می‌شناختند و او را پرستش می‌کردند[۱٨].


[] :



[] :



[] :



[] :



[] :



[] :



[] :



[] :



[۱۹]
[٢٠]

[٢۱]
[٢٢]
[٢٣]
[٢۴]
[٢۵]
[٢٦]
[٢٧]
[٢٨]
[٢۹]


[ ] يادداشت‌ها


يادداشت ۱: اين مقاله برای دانش‌نامه‌ی آريانا توسط مهديزاده کابلی برشتۀ تحرير درآمده است.



[] پيوست‌ها

پيوست ۱: سرواژۀ "يهوه" در لغت‌نامۀ دهخدا
پيوست ٢: خدا در زبان‌های عبری و یونانی
پيوست ۳:
پيوست ۴:
پيوست ۵:
پيوست ۶:



[] پی‌نوشت‌ها

[۱]-
[۲]-
[۳]-
[۴]-
[۵]-
[۶]-
[٧]-
[۸]-
[۹]-
[۱٠]-
[۱۱]-
[۱۲]-
[۱۳]- ویلیام گلن، هنری مرتن، کتاب مقدس عهد عتیق و عهد جدید، ترجمهٔ فاضل‌خان همدانی، تهران: اساطیر، چاپ اول - ۱۳۷۷ خ، ص ۱۱۱.
[۱۴]- جان بایر ناس، تاریخ جامع ادیان، ترجمهٔ علی‌اصغر حکمت، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ یازدهم، -۱۳۸۰ خ، صص ۴۹۲-۴۹۴.
[۱۵]-
[۱۶]-
[۱٧]- پیدایش ۸:٣٦؛ تثنیه ۱:۱
[۱۸]- پیدایش ۱٧:٣٦، ۱۸؛ اعداد ٢٦:۱٣
[۱۹]-
[٢٠]-
[٢۱]-
[٢۲]-
[٢۳]-
[٢۴]-
[٢۵]-
[٢۶]-
[٢٧]-
[٢۸]-
[٢۹]-



[] جُستارهای وابسته







[] سرچشمه‌ها








[] پيوند به بیرون

[1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20]




[برگشت به بالا] [گفت و گو و نظر کاربران در بارهٔ مقاله]