جستجو آ ا ب پ ت ث ج چ ح
خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ
ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

۱۳۹۲ آذر ۵, سه‌شنبه

خشونت علیه زنان در افغانستان

از: دانشنامه‌ی آریانا

حقوق زن

خشونت علیه زنان در افغانستان

فهرست مندرجات

[قبل][بعد]


خشونت علیه زنان اصطلاحی تخصصی است که برای توصیف کلی کارهای خشونت‌آمیز علیه زنان به‌کار می‌رود و عام‌ترین نوع نقض حقوق بشر است. در افغانستان موارد قتل، خودسوزی و خودکشی ناشی از خشونت، ضرب و شتم و ازدواج اجباری از موارد عمده‌ی خشونت با زنان خوانده می‌شود[۱]. کمیسیون حقوق بشر افغانستان اعلام کرده است که خشونت علیه زنان افغان ۲۵ درصد در شش ماه نخست سال ۱٣۹٢ نسبت به زمان مشابه در سال گذشته افزایش یافته است[٢].

این نهاد، به مناسبت روز جهانی مبارزه با خشونت با زنان، می‌گوید که در این مدت بیش از ۴٠٠٠ مورد خشونت علیه زنان افغان ثبت شده است[٣].

با این حال، اتحادیه اروپا می‌گوید که هنوز از هر سه زن یکی در افغانستان با خشونت روبه‌رو است[۴]. همچنین، وزارت امور زنان افغانستان نیز می‌گوید تنها در این وزارت در کمتر از یک سال گذشته ۴٠٠٠ مورد از خشونت با زنان ثبت شده است[۵].


[] دلایل بدرفتاری با زنان افغان

در سال‌های گذشته، دولت افغانستان همواره مورد انتقاد نهادهای مدافع حقوق زنان بوده است. به باور فعالان، هنوز فرهنگ «معافیت از مجازات» در برابر خشونت علیه زنان افغان وجود دارد[٦]. گفته می‌شود، نهادهای عدلی و قضایی علاقه‌ای زیادی به مجازات عاملان خشونت علیه زنان ندارند[٧].

یکی از دلایل خشونت در خانواده‌های افغان، فرهنگ مردسالارانه و پدرسالارانه است. در این موارد، خشونت در جامعه افغانستان یک ابزار تربیتی پنداشته می‌شود. به‌طور مثال، کتک‌زدن بچه و زن در خانواده، یک ابزار تربیتی شناخته شده است و در چنین مواقعی هیچکس به‌خود اجازه نمی‌دهد تا دخالت کند. بنابراین، از بعد فرهنگی، آن قدر باید کار شود تا این عمل، صورت قبیح و زشتی بگیرد و برای هیچ کسی قابل قبول نباشد.

از سوی دیگر، زبان تبعیض و خشونت در جامعه، مانند به‌کار بردن کلمۀ «ضعیفه» یا «سیاه‌سر» برای زنان، باعث می‌شود که زن احساس ناتوانی و ضعف کند و قدرتی را که لازم دارد تا ذهنیت خود را از وابستگی و گروگان بودن پاک کند، نداشته باشد.

مشارکت سیاسی زنان و حضور آنان در جامعه مهم است. چرا که شهامت و جرات زنان را تقویت می‌کند. عامل مردسالاری در طول تاریخ به‌همراه عامل مذهب که قوانین تبعیض‌آمیز علیه زنان را با ابزار دین و شریعت توجیه می‌کند، از عوامل مهم بازدارنده‌ی زنان در مشارکت سیاسی است.



هزاران قربانی خشونت در افغانستان وجود دارد که صدای آن‌ها به‌جای نمی‌رسد، در خاموشی قصه‌های‌شان ناگفته می‌ماند و به فراموشی سپرده می‌شود. دوازده سال پس از تکان‌های سیاسی، و تعهد برای عدالت و حقوق زن، هنوز این روند به کندی پیش می‌رود. مسئله‌ی که در افغانستان، نهادهای حقوق بشری را نگران کرده است. سیما سمر می‌گوید: «وقوع خشونت در مجموع ۴۱۵۴ مورد است، اما مراجعه کننده‌های ما ۱۱٧۹ نفر است. آمار در حدود ٢۴،٧ درصد، افزایش خشونت نسبت به‌سال ۱٣۹۱ را نشان می‌دهد.»

زهرا موسوی: «ما دمکراسی آماری نمی‌خواهیم. حالا، برخی از زنان علیه همان پایگاه‌ها و جایگاه‌های سنتی مقاومت می‌کنند و [آن‌را] نمی‌پذیرند. در کنار آن، می‌خواهند حضور فعال‌تری داشته باشند؛ درس بخوانند و کار بکنند. خود این مقاومت در برابر نقش از پیش تعیین شده‌ی جامعه سنتی مردسالار، از سوی دیگر، نیز مقاومت جنس دیگر، جنس جامعه مردسالار را در برابر خود خواهد داشت. به‌نظر من، افزایش خشونت‌ها نشان‌گر مقاومت بیشتر زنان در برابر پذیرفتن نقش‌های از پیش تعیین‌شده‌ای جامعه سنتی است.»

بیشتر خشونت‌ها علیه زنان، هنوز در مناطق دوردست افتاده اتفاق می‌افتد. جایی‌که دسترسی زنان و مردم به نهادهای مدنی و حقوقی در آن محدود است.

اتحادیه اروپا از دولت افغانستان و نامزدهای ریاست جمهوری خواسته است، رسیدگی به حقوق زنان و فراهم ساختن زمینه‌های رشد آنان، در دولت آینده‌ی افغانستان، از برنامه‌های اصلی‌شان باشد؛ حق رأی زنان ضایع نشود و مورد سوءاستفاده قرار نگیرد. چیزی که می‌تواند، خشونتی دیگر علیه زنان باشد.[بهار جویا، بی بی سی - کابل]


[] پیشگیری از خشونت علیه زنان





[٨]
[۹]
[۱٠]
[۱۱]
[۱٢]
[۱٣]
[۱۴]
[۱۵]
[۱٦]
[۱٧]
[۱٨]
[۱۹]
[٢٠]


[] يادداشت‌ها


يادداشت ۱: اين مقاله برای دانش‌نامه‌ی آريانا توسط برشتۀ تحرير درآمده است.



[] پی‌نوشت‌ها

[۱]-
[٢]-
[٣]-
[۴]-
[۵]-
[٦]-
[٧]-
[٨]-
[۹]-
[۱٠]-
[۱۱]-
[۱٢]-
[۱٣]-
[۱۴]-
[۱۵]-
[۱٦]-
[۱٧]-
[۱٨]-
[۱۹]-
[٢٠]-



[] جُستارهای وابسته







[] سرچشمه‌ها

1 2 3 4 5 6