فهرست مندرجاتاسلامشناسی
(امّت پیامبر)
- تعریف «امت»
- رابطه اُمّت و ملّت
- ویژگیهای امّت اسلامی
- وحدت امّت اسلام
- پدران امّت
- امّت اسلامی، در کلام رسول خدا
- يادداشتها
- پینوشتها
- جُستارهای وابسته
- سرچشمهها
[قبل] [بعد]
همزمان با بعثت پیامبر اعظم و ظهور دین اسلام، تغییر و تحوّلات بسیاری در حوزههای مختلف زندگی بشر، بهوجود آمد. اسلام، علاوه بر دگرگون کردن نوع نگرش انسان بههستی و جهان پیرامون، طرحهای نوی را در ساختهای گوناگون حیات انسانی درانداخت. گستره این دگرگونیها را میتوان در تحوّلات فرهنگی و ارزشهای اجتماعی و همچنین در الگوهای زندگی سیاسی و اقتصادی جوامع اسلامی جستجو کرد. تشکیل «امت اسلامی» را میتوان یکی از نوآوریهای اسلام در بعد اندیشه سیاسی دانست. در این نوشتار، در پی آنیم که چیستی و اهمّیت امّت بودن جامعه اسلامی را بررسی کرده، به سیره پیامبر(ص) در اهمّیت دادن به امّت بودن مسلمانان، اشاره گذرایی داشته باشیم.
[↑] تعریف «امت»
در فرهنگهای بشری، واژههای مختلفی برای بیان مفهوم جامعه یا اجتماع، بهکار بسته میشود. مفاهیمی چون ملّت، مردم، گروه، ایل، طایفه، قبیله، عشیره و ... از این نوع اند. اسلام نیز بهعنوان یک مکتب آسمانی - که تمام همّ و غم آن، سعادت دنیوی و آخرتی انسان است -، برای بیان این مفهوم، از واژه جهتدار «امّت» - که بار معنایی ویژهای دارد - استفاده نمود.
امّت، اصطلاحی قرآنی و دینی است که همزمان با ظهور دین اسلام، رواج یافته است. از این واژه، در هیچ یک از زبانهای شرقی و غربی، سراغی نمیتوان گرفت. این تعبیر، از نوآوریهای اسلام در اندیشه سیاسی بشر است. لویی گارده (اسلامشناس مشهور فرانسوی)، معتقد است که: «امّت، از ریشه خاص عربی است که در زبانهای اروپایی نمیتوان مترادفی برای آن یافت».[۱]
مفهوم امّت، از ماده «أمّ» یا «أوم» بهمعنای «قصد کردن» گرفته شده است. اطلاق «اُم» بر «مادر» نیز بدین جهت است که کودک در زمینه نیازمندیهای خود، یا بهجهت احساس آرامش، مادر را قصد و طلب میکند. بر این اساس، امّت، بهمجموعهای از انسانها اطلاق میشود که هدف و مقصد واحدی، آنان را گرد هم جمع نموده است.[٢] بهعبارت روشن تر، امّت، بهجماعتی که جنبه وحدتی در میان آنها وجود داشته باشد، اطلاق میشود. از این رو، امّت، مفهومی کاملاً عقیدتی است؛ عقیدهای که مرز میان امّتهای گوناگون را مشخص میکند.
امّت بدین معنا ۵٨ بار در قرآن تکرار شده است. در چنین کاربردی، امّت، بهمعنای گروهی از مردم است که یکی از رسالتهای الهی (یهودیت، مسیحیت و اسلام) بر آنها نازل شده است. در این میان، قرآن کریم، امّت اسلام را بهترین امّت از آغاز تا پایان تاریخ بنی آدم شمرده است.[٣]
[↑] رابطه اُمّت و ملّت
ملّت (Nation) را میتوان یک واحد بزرگ انسانی تعریف نمود که عامل پیوند آن، یک فرهنگ و آگاهی مشترک است. از جمله ویژگیهای هر ملّت، اشغال یک قلمرو جغرافیایی مشترک است. بهعبارت دیگر، ملّت، بهگروهی از انسانها اطلاق میشود که در یک کشور زندگی میکنند و دارای فرهنگ مشترک هستند. شایان ذکر است که این تعریف از ملّت نیز تعریفی تازه است که پس از دگرگونیهای قرنهای اخیر، بهظهور رسیده است.
یکی از تفاوتهای اساسی نظام سیاسی اسلام با مکاتب سیاسی دیگر، در مرزبندی موجود میان ملّت و امّت است. اسلام، از آن جهت که خود را دینی جهانی و همه جامعه بشری را مخاطب آموزههای خویش میداند، بدون توجّه بهمرزهای سرزمینی و تفاوتهای نژادی، زبانی، ملّی و فرهنگی، از میان همه انسانها عضوگیری میکند و نام امّت واحده را بر پیروان خویش مینهد. از نگاه اسلام، مرز بین انسانها عقیدتی است و نه جغرافیایی، از این رو، تمام مسلمانان را بهدور از هر گونه تفاوت در رنگ و زبان و ملّیت، عضوی از اعضای امّت یگانه اسلام میداند.
علّامه طباطبایی در این خصوص میفرماید: «اسلام، اصل انشعابات قومی و ملّی را بدین صورت که مؤثّر در تکوین پیدایش اجتماع باشد، ملغی ساخته است... انشعابات و ملّیتهایی که بر اساس وطن تشکیل میگردند، امّت و مجموعه خود را بهسوی وحدت و یگانگی حرکت میدهند و در نتیجه، این ملّت، از ملّتهای دیگر - که در وطنهای دیگر قرار دارند -، روحاً و جسماً جدا میگردند... در این صورت، بر خورد یک جامعه با جامعه جدید، یا جوامع دیگر، بهگونهای نظیر برخورد انسان با دیگر اشیا و موجودات طبیعت است که آنان را استخدام و استثمار میکند و تجربه قرنهای طولانی از آغاز خلقت تا کنون، بهاین حقیقت گواهی میدهد. بههمین دلیل است که اسلام، این قبیل انشعابات و تمایزات را ملغی ساخته، اجتماع انسانی را بر اساس عقیده (و نه نژاد و وطن و نظایر آن)، پایه ریزی نموده است. در اسلام، حتی ملاک در بهره برداریهای جنسی (ازدواج) و ارث، اشتراک در عقیده و توحید است، نه در منزل و وطن».[۴]
[↑] ویژگیهای امّت اسلامی
امّت اسلامی، دارای ویژگیهایی است که آن را از امّتهای دیگر، متمایز میکند. در ادامه، بهبرخی از آنها اشاره میکنیم:
۱- امّت اسلامی، امّتی میانه است
تعادل و میانه روی و دوری از افراط و تفریط در کارها، از اصول مهم اسلام است که در قرآن کریم و سیره پیشوایان دین، بر آن تأکید شده است. حضرت علی(ع) در مورد پیامبر اسلام میفرماید: «روش پیامبر در کارهایش میانه روی بود».[۵]
جهتگیری تربیتی اسلام، بدین گونه است که انسانی متعادل در همه ابعاد، تربیت کند. از این رو خداوند در قرآن، امّت اسلامی را «امّت میانه» خطاب میکند: «و این چنین شما را امّت میانه قرار دادیم تا گواه بر مردم باشید و رسول خدا بر شما گواه باشد».[٦] امت اسلام، امّتی میانه معرفی میشود تا بهعنوان جامعهای نمونه شناخته شود و برای چنین جامعه ای، سیره پیامبر را بهعنوان الگو برای امّت اسلام معرفی میکند.
علّامه طباطبایی در تفسیر ایه یاد شده میفرماید: «خدا، امّت اسلام را امّتی وسط قرار داد؛ یعنی برای آنان دینی قرار داد که متدینین بهخود را بهسوی راه وسط و میانه هدایت میکند، راهی که نه افراط آن طرف (مشرکان) را دارد و نه تفریط این طرف (مسیحیت) را، بلکه راهی است که هر دو طرف را تقویت میکند، هم جانب جسم را و هم جانب روح را».[٧]
میانه بودن و اعتدال، اصلی است که بر تمام آموزههای اسلام حکومت میکند. اعتدال در عقیده (نه غلو و نه شرک)، اعتدال در برنامههای اجتماعی، اعتدال در شیوههای اخلاقی و ... بر این اساس، یک مسلمان واقعی نمیتواند انسانی یک بُعدی باشد؛ بلکه انسانی است همه جانبه که بههمه ابعاد مختلف زندگی توجّه دارد.
٢- امّت اسلامی، امّت ممتاز
گفتیم که امّت، بر گروهی از مردم اطلاق میشود که وحدت عقیدتی داشته باشند. از این رو، بر همه گروههای انسانیای که پیرو یک پیامبر هستند، امّت اطلاق میشود، مانند امّت موسی(ع) و امّت عیسی(ع) و امّت محمّد(ص).
در فرهنگ قرآنی، همه امّتها بهیک نگاهْ نگریسته نمیشوند، بلکه در میان امّتها، برخی بهواسطه یک ویژگی خاص، از برخی دیگر برترند. در نگاه قرآن، امّت اسلام، امّتی برجسته و ممتاز است بهاین دلیل که شهروندان این امّت، بر اعضای جامعه خود، نظارت دارند و یکدیگر را بهنیکیها توصیه میکنند و از بدیها باز میدارند: «شما (مسلمانان) نیکوترین امّتید، که مردم را بهنیکوکاری سفارش میکنید و از بدکاری برحذر میدارید و بهخدا ایمان دارید».[٨]
در این ایه، خداوند، امّت اسلامی را میستاید و آن را امّت ممتاز برمی شمرد و دلیل آن را بهکار بستن کنترل اجتماعی در جامعه آنان میداند. از این ایه، روشن میشود که مسلمانان، تا زمانی یک امّت ممتاز محسوب میگردند که دعوت بهسوی نیکی و مبارزه با فساد را فراموش نکنند.[۹]
٣- امّت اسلامی، امّت برادری
یکی دیگر از ویژگیهای امّت اسلام، برادری و اخوّت است. موضوع برادری و برابری اعضای جامعه بشری، برای اوّلینبار، در جریان توسعه اسلام و پس از پیریزی امّت اسلامی مطرح شد. از نظر تاریخی، این مفهوم در سال دهم بعثت شکل گرفت. قرآن کریم، شالوه و پایه جامعه مطلوب خود، یعنی امّت اسلامی را بر اساس برادری و اخوّت اسلامی بنا مینهد: «همانا فقط مؤمنان با هم برادرند».[۱٠]
اجتماع زنده، در سایه همفکری و هماهنگی و صمیمیت بهوجود میآید، و در همین اجتماع است که همه میتوانند سعادت و پیشرفت خود را دریابند. اسلام برای بهوجود آوردن چنین اجتماعی، کمترین توجّهی بهنژاد، زبان، رنگ و منطقه جغرافیایی نکرده است؛ بلکه همه را مسلمان و هماهنگ و همبسته میداند و تنها نظرش به«ایمان بهخدا»ست که ریشه همه همبستگیها و هماهنگیهاست.
اخوّت اسلامی، بهترین واژهای است که این وحدت و هماهنگی را نشان میدهد. پیامبر اسلام(ص) پس از ورود بهمدینه و ساختن مسجد، دست بهیک ابتکار جالب زد و آن، پیریزی اخوّت اسلامی بود تا وحدت و صمیمیت، بیش از گذشته در اجتماع مسلمانان بهوجود آید. از این رو، بین امّت خود، عقد اخوّت خواند و هر دو نفر را با هم برادر قرار داد و نیز علی(ع) را بهعنوان برادر خود انتخاب کرد.
[↑] وحدت امّت اسلام
همبستگی، یکپارچگی و دوری از تفرقه، بیتفاوتی و بیخبری، از دستورهای مهم خداوند و پیشوایان دین، بهامّت اسلام است. قرآن کریم، بهامّت اسلام توصیه میکند که: «به ریسمان محکم الهی، چنگ زنید و از تفرقه و پراکندگی بپرهیزید».[۱۱]
یکی بودن معبود و کتاب آسمانی و اشتراک در پیامبر و قبله گاه، برای برقراری وحدت حقیقی بین مسلمانان، کفایت میکند.
پیامبر گرامی اسلام از زمان بعثت تا رحلت، همواره در آموزشهای خود و در عمل، در جهت نفی تفرقه و تحکیم پایههای همبستگی و همدلی میان امّت اسلام و حتی تفاهم با غیر مسلمانان، گام برداشتند، از ساختن مسجد گرفته تا بستن عقد برادری بین امّت و تلطیف فضای اجتماعی خشن حاکم بر جوامع عرب، در آن زمان.
حضرت علی(ع)، بزرگترین دستاورد رسول خدا را ایجاد اُلفت و اتّحاد در میان مردمی متفرّق و پراکنده میداند؛ مردمی که بهواسطه تعصّبات جاهلی، بهجان یکدیگر افتاده، در حال سقوط بودند. پیامبر(ص) با تعالیم اسلام، همه را بهخدای یگانه، متوجّه نمود و امتیازات موهوم از قبیل مال و ثروت و نژاد و رنگ را از میان بُرد. ایشان میفرماید: «... در روزگاری که مردم روی زمین، دارای مذاهب پراکنده، خواستههای گوناگون و روشهای متفاوت بودند، عدّهای خدا را بهپدیدهها تشبیه میکردند، گروهی صفات ارزشمند خدا را انکار میکردند و بهبتها نسبت میدادند و برخی بهغیر خدا اشاره میکردند. خدای سبحان، مردم را بهوسیله محمّد(ص)، از گمراهی نجات داد و هدایت کرد».[۱٢]
[↑] پدران امّت
جایگاه پدر در خانواده، جایگاهی مهم و سرنوشتساز است. وجود پدر در خانواده، مایه آرامش روحی و احساس دارا بودن پشتوانه است. حضور او، نقش تربیتی ویژهای دارد و سببساز جهتگیری خاص اعضای خانواده میگردد. شفقّت و دلسوزی پدر، او را وا میدارد که راه صحیح و درست را بهآنان نشان دهد و از ورود آنان بهپرتگاههای زندگی جلوگیری کند.
امّتها نیز همانند خانوادهها نیازمند بهپدر هستند؛ نیازمند بهمهربانی و شفقّتی عام و فراگیر که آنان را از سقوط در درّههای شقاوت و بدبختی باز دارد. در روایات ما، پیامبر اسلام(ص) و حضرت علی(ع) پدران این امّتْ معرفی شدهاند.
از امام حسن مجتبی(ع) نقل شده است که پیامبر(ص) فرمود: «من و علی، پدران این امّت هستیم».[۱٣] یکی از ویژگیهای پدر، مهربانی و دلسوزی برای فرزندان است. چون پیامبر(ص) پدر این امّت است، در قرآن، بهاین ویژگیهای پدرانه او اشاره شده است: «همانا رسولی از جنس شما برای هدایت خلق آمد که از فرط محبّت، فقر و جهل شما بر او سخت میاید و بر آسایش و نجات شما بسیار حریص و نسبت بهمؤمنان، دلسوز و مهربان است».[۱۴]
[↑] امّت اسلامی، در کلام رسول خدا
پیامبر(ص)، بارها در گفتههای خویش و بهگونههای مختلف، از امّت خود، یاد کردهاند و ملاکهایی را برای شناخت برترین و بدترین افراد امتشان بیان کردهاند و نیز بهدغدغههای خویش از امّت، اشاره نمودهاند که در ادامه، بهنمونههایی از آنها اشاره میکنیم.
ایشان درباره برتری امّت اسلام میفرماید: «یقینی که بهامّت من داده شده، بهامّتی داده نشده است».[۱۵]
در مورد برترینهای امّتشان میفرماید: «بهترین افراد امّت من، کسانی هستند که جوانی شان را در اطاعت از خداوند صرف کرده باشند و جان خود را از لذّتهای دنیا بریده، بهآخرت سپرده باشند. همانا پاداش آنان در نزد خدا بالاترین درجات بهشت است».[۱٦]
ایشان درباره دغدغههای خویش میفرماید: «از دو چیز درباره شما هراس دارم: پیروی هوای نفس و آرزوهای دراز؛ زیرا پیروی هوای نفس، راه را بر حق میبندد و آرزوی دراز، آخرت را فراموشتان میکند».[۱٧]
[↑] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط مهدیزاده کابلی ارسال شده است.
[↑] پینوشتها
[۱]- علی محمّد بابایی زارچ، امت و ملتْ در اندیشه امام خمینی، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱٣٨٣، ص ٧۵.
[٢]- «امّت و ملّت، نگاهی دوباره»، مجله حکومت اسلامی، ش ۱٦، ص ۱٦۱.
[٣]- ر.ک: سوره آل عمران، آیه ۱۱٠.
[۴]- محمّدحسین طباطبایی، تفسیر المیزان، ترجمه: محمّدباقر موسوی همدانی، قم: دفتر انتشارات اسلامی (وابسته بهجامعه مدرّسین حوزه علمیه قم)، ۱٣٦٣، ج ۴، ص ۱٢۵.
[۵]- نهج البلاغه، ترجمه: محمّد دشتی، قم: مؤسسه تحقیقاتی امیرالمومنین(ع)، ۱٣٨٣، خطبه ۹۴، ص ۱٢۴.
[٦]- سوره بقره، آیه ۱۴٣.
[٧]- تفسیر المیزان، ج ۱، ص ۴٨۱.
[٨]- سوره آل عمران، آیه ۱۱٠.
[۹]- ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، تهران: دارالکتاب الإسلامیه، ۱٣۵٣ - ۱٣٦٦، ج ٣، ص ۴٧.
[۱٠]- سوره حجرات، آیه ۱٠.
[۱۱]- سوره آل عمران، آیه ۱٠٣.
[۱٢]- نهج البلاغه، خطبه ۱، ص ٢۵.
[۱٣]- عیون الأخبار الرضا، ج ٢، ص ٨۴.
[۱۴]- سوره توبه، آیه ۱٢٨.
[۱۵]- میزان الحکمه، ج ۱، ص ۱۴٨.
[۱٦]- همان، ص ۱۴۹.
[۱٧]- همان، ص ۱۵۵.
[↑] جُستارهای وابسته
□
□
□
[↑] سرچشمهها
□ اسماعیل چراغی، امّت پیامبر، مجلۀ حدیث زندگی، آذر و دی ۱٣٨۵، شماره ٣٢، صفحه ۱۱٢