جستجو آ ا ب پ ت ث ج چ ح
خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ
ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

۱۳۹۳ مرداد ۸, چهارشنبه

علت‌ تقلبی

از: مریم اقدمی

خطاهای روزمره

(۲۳)

علت‌ تقلبی

فهرست مندرجات




[] علت‌ تقلبی

یافتن علت و عامل اصلی اتفاقات و رویدادهایی که پیش می‌آیند همواره موضوع حرف‌های روزمره مردم و همین‌طور افراد متخصص ‌است.

این‌که چه چیزی باعث کم شدن نمره‌های یک دانش‌آموز شده است، یا چه انگیزه‌ای باعث جنایت می‌شود، عامل طلاق چیست، علت فلان بیماری که جدیداً شیوع پیدا کرده چه عاملی است، همیشه برای مردم و حکومت‌ها مهم است. اما در این موضوع نکته‌ای وجود دارد که به راحتی باعث اشتباه می‌شود و آن پیچیدگی پدیده‌های انسانی و اجتماعی است.

پدیده‌ها و رویداد‌های اجتماعی (‌و حتی پدیده‌های مربوط به علوم تجربی) آن‌قدر گسترده هستند که نمی‌توانند تنها یک دلیل داشته باشند و عوامل زیادی در روی دادن آن‌ها دخیل هستند.

مثال زیر نمونه‌ای است از تلاش برای یافتن علت یک پدیده اجتماعی:

«من در سال ۱۳۳۵ به مدت چند روز در افغانستان بودم. در طى اين چند روز، من حداقل سه بار مورد آزار مردان افغانى قرار گرفتم، اما مسأله جالب اين است كه نحوه آزار دادن آن‌ها بسيار شبيه مردان ايرانى بود. بنابراين نتيجه مى‌گيرم كه محافلى مردان و پسران را وا مى‌دارند تا براى زنان و دختران مزاحمت ايجاد كنند.

من به كشور مسلمان مغرب هم سفر كرده‌ام و هرگز نديده‌ام كه مردان همانند ايران و افغانستان مزاحمت ايجاد كنند. در هند نيمه‌مسلمان نيز مورد مزاحمت قرار نگرفتم. پس شك نيست كه ما با يك فيلم‌نامه كه از بالا دستور داده مى‌شود، روبرو هستيم.»

مغالطه‌ای که در مثال‌هایی شبیه این مورد شکل می‌گیرد آن است که از بین تمامی عوامل، تنها یک علت را عامل اصلی معرفی می‌کنند. گاهی صرفاً برای این‌که تقصیرها را به گردن آن عامل بیندازند و گاهی به دلیل ناآگاهی از وجود عوامل دیگر، چنین اشتباهی رخ می‌دهد. این مغالطه «علت کاذب» نامیده می‌شود.

در مثال بالا تمام عوامل اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و شباهت‌های دو کشور نادیده گرفته شده و تنها یک عامل یعنی «دستور از بالا» به عنوان دلیل اصلی مزاحمت برای زنان معرفی شده است.

این مغالطه، انواع مختلفی دارد و می‌توان انواع آن را در استدلال‌های روزمره تشخیص داد. رایج‌ترین شکل آن، شبیه نمونه‌ای که مثال زده شد، نسبت دادن یکی از عوامل به عنوان علت اصلی یک پدیده است.

در شکلی دیگر از این استدلال که در این مثال هم می‌توان آن را دید، حتی آن علت معرفی شده هم از عوامل پدید‌آورنده نیست و در واقع علتی نامربوط به شمار می‌رود. در این موارد‌ یک ادعای نادرست را همراه با دلیل نامربوطی موجه جلوه می‌دهند.

نوع دیگری از اشتباه‌ها در مورد علت‌ها این است که پدیده واحدی را بتوان بعد از عوامل متفاوتی مشاهده کرد. برای مثال فرض کنید شما درد شدیدی را در نقطه خاصی از شکمتان احساس می‌کنید و این موضوع را به دوستانتان می‌گویید.

یکی از آن‌ها طبق تجربیاتی که از قبل داشته ممکن است بگوید شما به بیماری زخم معده مبتلا هستید، زیرا او همین درد را داشته و تشخیص پزشکان زخم معده بوده است. سپس قرص‌های خودش را به شما هم پیشنهاد می‌کند. اما او از عوامل و بیماری‌های دیگری که باعث چنین دردی می شود بی‌اطلاع است، شما به او اعتماد نمی‌کنید و پیش دکتر می‌روید. اتفاقاً مشکل شما چیز دیگری بوده است.

همین مساله می‌تواند مورد سوء‌ استفاده فالگیرها و افرادی از این دست قرارگیرد. کسانی که ادعا دارند با عوالم دیگر در ارتباطند یا توانایی های خاصی مثل شفای بیماران، انرژی درمانی و نیروهای ماوراء طبیعی دارند.

فرض کنید آرزو، خواسته یا مشکلی دارید و به پیشنهاد دوستی به یکی از این افراد مراجعه می کنید. او به شما می‌گوید که شاخ بزکوهی را بسوزانید و با کف دریا مخلوط کنید، نصف آن را در باغچه جلوی خانه‌تان زیر خاک کنید و نصف دیگر را در کیسه‌ای بریزید و به زیر لباستان بدوزید تا همیشه با شما باشد! این کار را می‌کنید و مشکل‌تان حل می‌شود. آیا واقعاً فکر کرده‌اید این کارها علت حل مشکل شما بوده است؟ خوب اگر این‌طور است دیگر این مطالب را نخوانید که زیاد به دردتان نمی‌خورد![۱]


[] يادداشت‌ها


يادداشت ۱: اين مقاله برای دانش‌نامه‌ی آريانا توسط مهدیزاده کابلی ارسال شده است.



[] پی‌نوشت‌ها

[۱]- مریم اقدمی، خطاهای روزمره (۲۳): علت‌ تقلبی، وب‌سایت رادیو زمانه



[] جُستارهای وابسته

منطق
فلسفه
مغالطه



[] سرچشمه‌ها

وب‌سایت رادیو زمانه