جستجو آ ا ب پ ت ث ج چ ح
خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ
ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

۱۳۹۳ مرداد ۸, چهارشنبه

آمار گمراه‌کننده

از: مریم اقدمی

خطاهای روزمره

(٣٣)

آمار گمراه‌کننده

فهرست مندرجات




[] آمار گمراه‌کننده

معمولاً باید به آمار و ارقامی که به‌طور غیرعادی دقت بسیار زیادی دارند، شک کرد. زیرا احتمال بسیاری وجود دارد که این اعداد ساختگی و جعلی باشند. یکی از پیامد‌های معمول ادعاهایی با دقت بیش از اندازه آن است که مردم آن را ادعایی علمی می‌پندارند و تحت تأثیر آن قرار می‌گیرند.

در واقع بسیاری از افراد با عدد و رقم و ریاضیات مرعوب می‌شوند و به‌همین دلیل تأثیر بر افراد با استفاده از اعداد بی‌معنی کار آسانی است. اما در واقع اعداد و ارقام زیاد از حد دقیق بیش از آن‌که نشانه علم باشند، ویژگی «شبه علم» هستند.

«دانشمندان می‌گویند که تا کنون تنها به ۱۰ درصد از خواص زیتون پی برده‌اند»

«من از چشم خودم هم بیشتر به او اعتماد دارم. حتی می‌توانم بگویم سه برابر اعتمادی که نسبت به برادرم دارم، به او دارم»

این اعداد و ارقام چه معنایی دارند؟ یعنی چه که دانشمندان تنها به ۱۰ درصد از خواص زیتون پی برده‌اند؟ مگر آن‌ها می‌دانند که کل خواص زیتون چه قدر است؟ معنای این‌که من سه برابر به کسی اعتماد دارم چیست؟ مگر می‌شود مفهومی مثل اعتماد را در قالبی کمی گنجاند؟

این جملات به‌طور ضمنی نشان می‌دهند که ما دچار «بیماری اعداد و ارقام» هستیم و می‌پنداریم استفاده از آمار و ارقام حرف‌های ما را موجه‌تر و دقیق‌تر می‌کند. اگر از این آمار درست و در جای مناسب استفاده شود، همین‌طور هم هست؛ یعنی سازمان‌ها و مؤسسه‌ها باید گزارش خود را به‌طور دقیق و منظم ارائه دهند؛ اما به چه کسی؟

به‌نظر می‌رسد که گزارش‌های همراه با آمار و ارقام تأثیر بیشتری بر مخاطب دارد و او گمان می‌کند این مؤسسه چه قدر کار کرده است. اگر یک مقام دولتی در گزارش خود بگوید «ما در سال گذشته خیلی گندم تولید کرده‌ایم» خیلی‌ها اعتراض می‌کنند که این «خیلی زیاد» یعنی چه قدر؛ و حق هم دارند.

بنابراین نکته مهم، درست به کار بردن اعداد و ارقام است که در بسیاری از موارد گمراه‌کننده می‌شوند؛ چرا که گاهی گوینده دانش کافی ندارد و تنها ذکر آمار کافی است که به حرف‌های گوینده ایمان بیاورد. گاهی هم گوینده می‌داند که اشتباه می‌کند؛ اما برای به اشتباه انداختن مخاطب از آمار گمراه‌کننده استفاده می‌کند.

این‌گونه خطاها را «مغالطات آماری» و «کمیت‌گرایی» می‌نامند. نوع دیگر این نوع اشتباه‌ها مغالطه «دقت تقلبی» است. مغالطه‌های آماری و کمیت‌گرایی به‌دلیل اعتبار دادن بیش از حد مردم به اعداد، دامنه اثر زیادی دارند.

هر روز در اخبار علمی و پزشکی گزاره‌هایی شبیه این می‌شنویم که مثلاً خوردن چای خطر ابتلا به سرطان را تا دو برابر می‌کند. در این مورد حتی اگر گفته شود که چای خطر ابتلا به سرطان را ۱۰ برابر می‌کند، تفاوت چندانی برای مخاطب ندارد.

اما وقتی بگوییم ۷۹،۵ درصد مردم این ناحیه تلفن ندارند، از این‌که بگوییم ۹۰ درصد تلفن ندارند، تأثیرگذارتر است؛ زیرا مخاطب مطمئن می‌شود که آمار گرفته‌ایم آن عدد را به‌دست آورده‌ایم.

گاهی هم گوینده برای این‌که به احتمالی بالای ۵۰ درصد اشاره کند، به طور مثال می‌گوید که ۶۵ درصد؛ درست مثل همان مثال احتمال ۶۵ درصدی برنده شدن جان کری در انتخابات آمریکا. حالا معلوم نیست که گوینده این احتمال مربوط به آینده را از کجا و چگونه محاسبه کرده است.

در هر حال باید مواظب باشیم که فریب اعداد و ارقام را نخوریم؛ چرا که گاهی خیلی حیاتی می‌شوند و ممکن است پیامدهای جبران‌ناپذیری داشته باشد.[۱]


[] يادداشت‌ها


يادداشت ۱: اين مقاله برای دانش‌نامه‌ی آريانا توسط مهدیزاده کابلی ارسال شده است.



[] پی‌نوشت‌ها

[۱]- مریم اقدمی، خطاهای روزمره (٣٣): آمار گمراه‌کننده، وب‌سایت رادیو زمانه



[] جُستارهای وابسته

منطق
فلسفه
مغالطه



[] سرچشمه‌ها

وب‌سایت رادیو زمانه