جستجو آ ا ب پ ت ث ج چ ح
خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ
ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

۱۳۹۳ مرداد ۱۶, پنجشنبه

گفتار در روش

از: دکتر محمدرضا نیکفر

اندیشه انتقادی

(برنامه‌ی ۴)‬‎


گفتار در روش‬‎

رنه دِکارْت (René Descartes) (زاده‌ی ۳۱ مارس ۱۵۹۶ در دکارت (اندر الوآر) فرانسه — درگذشته‌ی ۱۱ فوریه ۱۶۵۰ در استکهلم سوئد) ریاضی‌دان و فیلسوف فرانسوی معروف عصر روشنگری است.

گفتار در روش (به فرانسوی: Discours de la méthode) یک شرح حال و متن فلسفی است که توسط رنه دکارت در سال ۱۶۳۷ منتشر شده است. عنوان کامل کتاب گفتار در روش درست به کار بردن عقل و جستجوی حقیقت در علوم (Discours de la méthode pour bien conduire sa raison, et chercher la vérité dans les sciences) است، که به زبان فرانسوی نوشته است. ظاهراً، دکتر محمدرضا نیکفر این عنوان را از نام کتاب دکارت به عاریت گرفته است.

محتوای کتاب دکارت، شامل: ملاحظاتی در باب علوم، قواعد اصلی روشی که نویسنده پی گرفته است - برخی از قواعد اخلاقی که نویسنده با این روش یافته است - استدلال‌هایی که نویسنده با آن‌ها وجود خدا و نفس انسان را اثبات می‌کند، که بر آن اساس، متافیزیک خود را پی‌ریزی می‌کند - ترتیب سؤال‌هایی که نویسنده در علوم طبیعی تحقیق کرده است، به‌خصوص درباره‌ی حرکت قلب و برخی مشکلات دیگر در حوزه‌ی پزشکی، و هم‌چنین در باب تفاوت بین نفس انسان و جانوران نازل‌تر - و چیزهایی که به اعتقاد نویسنده، برای کندوکاو بیش‌تر در طبیعت، نسبت به تحقیقات وی، نیاز هستند.

وضوح و دقت و انتظام منطقی از ارزش‌های پایه‌ای تفکر انتقادی است. انسان فکور منتقد می‌پرسد که آیا متنی که می‌خواند یا حرفی که می‌شنود از مفهوم‌ها و گزاره‌ها و استدلال‌های روشنی بهره می‌گیرد، آیا آن‌ها دقیق اند، آیا تعریف‌ها و دسته‌بندی‌ها و استدلال‌ها انتظام منطقی درستی دارند.


تفکر انتقادی تفکر تحليلی است

این شیوه‌ی رویکرد به موضوعات را با صفت تحلیلی هم توصیف می‌کنند. تفکر انتقادی تفکر تحلیلی است، یعنی موضوع را می‌شکافد، اجزای آن را دانه‌دانه می‌سنجد و در ادامه شیوه‌ی ترکیب آن‌ها را وارسی می‌کند. در دوران باستان ارسطو استاد این کار بوده است. شگرد تفکر ارسطو را نادیده گرفته‌اند. آنچه از ارسطو در قرون وسطی به مانع تفکر بدل می‌گردد، برخی آموزه‌های او بوده است. محتوای کار او مانع شناخت درست صورت و شیوه‌ی کار او شده است.

در آستانه‌ی عصر جدید فیلسوفی به‌نام رنه دکارت سر برمی‌آورد که به اندیشه‌ی تحلیلی جان تازه‌ای می‌دهد. اندیشه‌‌ی انتقادی تحلیلی او بنای فکر قرون وسطایی را ویران می‌کند. این اندیشه چیز پیچیده‌ای نیست. با مبانی آن می‌توان آشنا شد در کتاب کم‌حجمی از دکارت به‌نام «گفتار در روش راه بردن عقل» که عنوان اختصاری آن «گفتار در روش» است. این کتاب به قلم توانای محمدعلی فروغی ترجمه شده و به‌صورتِ ضمیمه‌ی جلد اول کتاب پرآوازه‌ی وی با عنوان «سیر حکمت در اروپا» منتشر شده است.

کتاب فروغی اولین کتابی است که به قصد آشنا کردن ایرانیان با تاریخ فلسفه‌ی اروپایی نوشته شده است. هنوز هم یکی از مهم‌ترین و خواندنی‌ترین کتاب‌ها در این زمینه است، به‌ویژه به‌خاطر فارسی خوب آن و نقش بنیانگذارانه و راهگشایانه‌ی آن.


اهميت دکارت در تحول فکر غربی

فروغی با انتخاب «گفتار در روش» برای ترجمه با نیت آشنا کردن ایرانیان با اساس تحول فکر اروپایی در عصر جدید انتخاب بسیار درستی کرده است. هنوز هم هر آن‌کسی که می‌خواهد معنای فکر جدید را دریابد و بفهمد چه شد که به قول معروف «غرب پیش رفت و ما عقب ماندیم» باید «گفتار در روش» دکارت را بخواند. خواندن این کتاب را ما به همه‌ی علاقه‌مندان فلسفه توصیه می‌کنیم.

اکنون گروهی از جوانان در ایران علاقه‌ی چشمگیری به فلسفه از خود نشان می‌دهند. برخی از آنان به سراغ کتاب‌هایی می‌روند که هم به‌خاطر مضمون‌شان و همه ترجمه‌ی بدشان ناروشن و رازآلودند و تفکر را به خواننده نمی‌آموزند. به این جوانان باید پیشنهاد کرد «گفتار در روش» و کتاب‌های مشابه‌ی آن را بخوانند، تا به آن دانسته‌هایی مجهز شوند که بتوانند با کمک آن‌ها آثار دیگر را تجزیه و تحلیل کنند و از این طریق نقادانه بخوانند.


نقد روش کاربرد عقل است

شرط انتقاد، تجزیه و تحلیل است. بدون تجزیه و تحلیل نمی‌توان اجزا و ساختمان فکری را بازشناخت و کلیت آن را سنجید. «گفتار در روش» ما را با شروع اندیشه بر این شیوه در آستانه‌ی عصر جدید آشنا می‌کند. اهمیت این اندیشه تأکید بر شیوه است. توجه می‌کنیم به طرح این موضوع در آغاز کتاب دکارت.

دکارت می‌نویسد: «قوه‌ی درست حکم کردن و تمیز خطا از صواب، یعنی خرد یا عقل طبعاً در همه یکسان است، و اختلاف آرا از این نیست که بعضی بیش از بعض دیگر عقل دارند، بلکه از آن است که فکر خود را به روشهای مختلف به کار می‌برند.» او پس از این تأکید بر برابری استعداد همه‌ی انسان‌ها در خردورزی و وارد کردن مفهوم روش در بحث می‌گوید: «ذهن نیکو داشتن کافی نیست، بلکه اصل آن است که ذهن را درست به‌کار برند.»


در فضيلت آهستگی

او ذهن‌های تیزهوش و پراطلاع را نیز از خطا مصون نمی‌داند و حتّا معتقد است خطای آن‌ها ممکن است بسیار پردامنه باشد زیرا «نفوس هر چه بزرگوارتر باشند، همچنان که به فضایل بزرگ راه می‌توانند یافت، به خطاهای فاحش نیز گرفتار می‌توانند شد، و کسانی که آهسته می‌روند، اگر همواره در راه راست قدم زنند، از آنان که می‌شتابند و از راه راست دور می‌شوند، بسی بیش‌تر می‌روند.»


عادات خود را مسلمات نپنداريم

دکارت در ادامه کمی از زندگی خویش، دانش‌جویی‌اش و تلاشش برای دستیابی به یقین حکایت می‌کند و آن‌گاه به نکته‌ای دست می‌گذارد که از اصول تفکر انتقادی است و آن درافتادن با عادت‌های فکری است و هر آن‌چه که انسان از محیط خویش بی‌هیچ اندیشه‌ای برگرفته است:

در جهان و در میان مردمان مختلف که می‌گشتم «بسیار چیزها می‌دیدم که پیش ما سخیف و رکیک است، ولی اقوام بزرگ دیگر آن‌ها را می‌پذیرند و معمول می‌دارند. و از این رو عبرت می‌گرفتم، که عقاید و ملکاتی را که فقط از راه انس و عادت پیدا کرده‌ام، چندان مسلم نپندارم، و از این راه کم‌کم بسیاری از اشتباهات را از خود دور می‌کردم که روشنی طبیعی ذهن را مایه‌ی تیرگی است و مانع از آن است که شخص به‌درستی تعقل نماید.»[۱]


[] يادداشت‌ها

يادداشت ۱: اين مقاله برای دانش‌نامه‌ی آريانا توسط مهدیزاده کابلی ارسال شده است.


[] پی‌نوشت‌ها

[۱]- نیکفر، محمدرضا، اندیشه انتقادی (برنامه‌ی ۴): گفتار در روش، وب‌سایت رادیو زمانه، ۲ شهریور ۱۳۸۵


[] جُستارهای وابسته

فلسفه
منطق
نقد


[] سرچشمه‌ها

وب‌سایت رادیو زمانه