فهرست مندرجاتبامیان، پایتخت فرهنگی سارک
امید و دلواپسی بامیانیها
- دروازه قفل بودا
- انبار یا موزه؟
- تاسف میشل
- طنز کمیتهها
- يادداشتها
- پینوشتها
- جُستارهای وابسته
- سرچشمهها
[قبل] [بعد]
اخیرا سازمان همکاری منطقهای جنوب آسیا، سارک، بامیان را بهعنوان «پایتخت فرهنگی» خود در سال ۲۰۱۵ اعلام کرد و حالا تلاشها برای استفاده از این مناسبت برای تقویت صنعت گردشگری در این شهر آغاز شده است.
بامیان به داشتن جاذبههای تاریخی و طبیعیِ گردشگری شهرت دارد و یکی از فقیرترین و در عین حال آرامترین ولایتهای مرکزی افغانستان است. گردشگری از منابع مهم درآمد اقتصادی بامیانیها شمرده میشود، ولی ناآرامی در راههای منتهی به بامیان، بازار این صنعت را سرد کرده است.
برای گزارش کردن از وضعیت محلات توریستی، گردشگری و آمادگیها برای اعلام رسمی عنوان پایتخت فرهنگی سارک، به بامیان میروم. چند محل تاریخی و طبیعی بامیان را که از جاذبههای گردشگری شمرده میشوند، از نزدیک میبینم: شهر ضحاک، شهر غلغله، پیکرههای منهدم شده بودا، مغارههای اطراف این پیکرهها، بند امیر و چند محل دیگر.
[↑] دروازه قفل بودا
در شهر غلغه کارگران و استادکاران به کمک مالی ایتالیا و زیر نظر متخصصان یونسکو سرگرم مرمتکاری بناهای تاریخی هستند. یکی از بَنّاها گِل را با دست میکشد و آجر روی آن میگذارد، کارگران گل و آجرهای دیگر جلویش میگذارد و کارگران دیگر از دامنه تپه سنگ و گل میآورند. جریان کار این تصور را القاء میکند که کار در اینجا به همان شیوه هزار و پانصد سال پیش است.
در نقش و نگارهای مغارهها سبکهای مختلف، از سبک هنر تخت جمشید تا هنر چینی بهکار رفته است.
پیشینه تاریخی شهر غلغله، بر فراز تپهای مقابل پیکرههای بودا، به سده ششم میلادی میرسد. این شهر پس از کشته شدن یکی از نوادگان چنگیز، خان بزرگ مغل، در سال ۱۲۲۱ میلادی ویران و «شهر ارواح» نامیده شد. پس از آن هیچکسی دست به بازسازی آن نزد. حالا دست کم چند بنای آن بههمان شکل اولیهاش ساخته میشود.
در جای خالی پیکره ۵۳ متری بودا خوازه (داربستی) نصب شده، اما کسی کاری نمیکند. در ابتدای راهروی که از فراز تپه بهعقب سر این پیکره منتهی میشود، دروازه نصب شده و قفل است. برای پاککاری و مرمتکاری مغارههای اطراف پیکرهها هیچ کاری انجام نشده و قرار هم نیست که کاری انجام شود.
در بقیه محلات تاریخی بامیان هم هیچ برنامه مشخصی برای آمادهسازی آنها برای پذیرایی از بازدیدکنندگان روی دست نیست. یک واحد بیست نفری پلیس برای حفاظت از هشت محل تاریخ و هشت نگهبان ویژه هم برای نگهبانی از شهر غلغله به کمک مالی یونسکو استخدام شدهاند. این هشت محل در سال ۲۰۰۳ در فهرست میراث جهانی در معرض خطر، در یونسکو ثبت شد.
[↑] انبار یا موزه؟
برخی از بناهای تاریخی و حتی مغارهها در حال تخریب هستند که نیاز به مراقبت جدی دارند. بهویژه نقاشیهای دیواری چند مغاره که در نوع خود بینظیرند، نیاز به حفاظت از دستبرد قاچاقچیان آثار عتیقه دارد. براساس تحقیقات دانشمندان، برای نخستین بار در جهان از رنگ روغنی در این نقاشیها استفاده شده است.
به گفته کبیر دادرس رئیس اداره اطلاعات و فرهنگ بامیان، شمار کل مغارهها در محلات مختلف این شهر به دوازه هزار میرسد. این مغارهها همزمان با ساخت پیکرههای بودا در سدههای ششم و هفتم میلادی ساخته شده و گفته میشود که هزاران راهب بودایی در آنها مشغول آموزش و نیایش بودهاند.
با رونق گرفتن صنعت گردشگری، کار دست اندرکاران صنایعی دستی رنگ میگیرد
آثار تاریخی بامیان هم به لحاظ تاریخی و هم از نگاه هنری قابل توضیح هستند. کسانی که از آنها بازدید میکنند نیاز دارند که این توضیحات را بدانند. اما تا حال هیچ راهنمایی در این محلات وجود ندارد که اطلاعات لازم را در اختیار بازدیدکنندگان قرار دهد. در این صورت کسانی که حال و حوصله و دسترسی دارند باید این اطلاعات را در کتابخانهها جستجو کنند.
بسیاری از کسانی که در بامیان با آنها صحبت می کردم، می گفتند که این امر، یکی از دلایل کاهش علاقهمندی به بازدید از محلات تاریخی بامیان دانسته میشود. رئیس اطلاعات و فرهنگ میگوید که تهیه بروشورهای حاوی اطلاعات لازم در دستور اداره تحت امر او است، اما درباره استخدام راهنما سخنی نمیگوید.
از کارهایی که بر آن بسیار تاکید شده، ساخت موزه بامیان است. آثاری که در پی کاوشهای باستانشناسی در بامیان کشف شدهاند، در انباری گذاشته شده و شرایط نگهداری از آنها چندان خوب نیست. آنگونه که از سخنان مسئولان برمیآید، به این زودیها نباید انتظار داشت که ساختمانی بهعنوان موزه بامیان گشایش یابد.
[↑] تاسف میشل
با اینهمه، مشکل اصلی که تردیدی دربارهی آن وجود ندارد، ناامنی راههای منتهی به بامیان است. هر دو راه میدان وردک و درهی غوربند که کابل را به بامیان وصل میکند، ناامن است و گروههای شورشی در مناطقی از آن نفوذ دارند. هر ساله در این راهها چندین نفر کشته و بعضی سربریده میشوند. تنها میماند راه هوایی که هم گران است (بلیط دوطرفه ۲۰۰ دلار) و هم استاندارد ایمنی پرواز خوبی ندارد.
راههای زمینی منتهی به بامیان پرخطرند و راه هوایی استانداردهای خوب ایمنی پرواز ندارد
در مورد امنیت داخل شهر و ولایت بامیان هم غلامعلی وحدت والی و هم خدایار قدسی فرمانده پلیس بامیان به من گفتند که برای گردشگران هیچ مشکل امنیتی وجود ندارد، اما رُوش میشل جهانگرد فرانسوی میگفت که به او مشورت داده شده که محتاط باشد. آقای میشل سر میز شامی ابراز تاسف میکرد که نمیتواند حتی به بند امیر برود.
در پنج سال اخیر شمار گردشگران خارجی در بامیان در حال کاهش بوده است. براساس آمار اداره اطلاعات و فرهنگ بامیان، شمار این گردشگران از ۸۹۸ نفر در سال ۱۳۸۹ به ۶۰۳ نفر در سال ۱۳۹۲ کاهش یافته است. این برای بامیانیها که میخواهند از نامگذاری شهرشان به پایتخت فرهنگی سارک بهعنوان یک فرصت اقتصادی استفاده کنند، خبر خوبی نیست.
[↑] طنز کمیتهها
بیش از نیمی از مردم بامیان زیر خط فقر به سر میبرند. در میزگردی که با مسئولان، کارشناسان و فعالان مدنی بامیان داشتم، همه میگفتند که فقر مشکل اصلی این ولایت است[۱]. مراجعه به تاریخ و طبیعت بامیان، یکی از راههای فرار از این فقر گسترده دانسته میشود. سارک در این زمینه فرصت خوبی فراهم کرده است.
دولت برای بزرگداشت عنوان جدید بامیان دو کمیته دست خالی تشکیل کرده
بامیانیها امیدوارند که به برکت رشد صنعت گردشگری، هتلداری و حمل و نقل، تجارت صنایع دستی و همچنین خدمات جانبی گردشگری، به چشمههایی برای درآوردن پول تبدیل شوند. هرچند تا حال که چندین هتل برای پذیرایی از مهمانان خارجی و داخلی در بامیان ساخته شده، اما این روزها که فصل گردشگری است، خالیاند.
دولت افغانستان دو کمیته برای بزرگداشت از عنوان جدید بامیان تشکیل کرده که یکی را در کابل به ریاست سید مخدوم رهین وزیر اطلاعات و فرهنگ و دیگری را در بامیان به ریاست غلامعلی وحدت والی بامیان.
در هر یک از این کمیتهها، دهها نهاد دولتی و غیردولتی عضویت دارند تا هر کدام کاری در زمینههای فرهنگی، اقتصادی و زیستمحیطی انجام دهد.
ولی طنزی که در تشکیل این کمیتهها نهفته، خالی بودن دست آنها است. دولت افغانستان و سازمان سارک هیچ بودجهای برای سال ۲۰۱۵ در نظر نگرفتهاند. اگر اعضای این کمیتهها برای حضور در نشستها از کابل به بامیان یا برعکس سفر کنند، حتی پول سفر خود را هم بابت این حضور ندارند.
پارسال شهر غزنی پایتخت فرهنگی جهان اسلام بود. چندین نهاد دولتی با میلیونها دلار در پنج سال نتوانستند این شهر را به مرکز فرهنگی و اقتصادی مناسبی تبدیل کنند. حالا بامیانیها پنج ماه فرصت دارند تا این کار را در مورد پایتخت فرهنگی سارک انجام دهند، اما سوال جدی این است که آیا این کار بدون پول و بدون تامین امنیت راههای بامیان امکانپذیر است؟[٢]
[↑] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط مهدیزاده کابلی ارسال شده است.
[↑] پینوشتها
[۱]- فقر از مشکلات اساسی ولایت مرکزی بامیان است. بازسازی در آرامترین ولایت افغانستان نتوانسته از فقر گسترده در میان مردم بکاهد. بامیان ٦٣٠ هزار نفر جمعیت دارد که بیش از ٧٠ درصد آنها در کشاورزی و بقیه در تجارت کوچک، ساختمانسازی و صنایع دستی مشغول اند. درآمد سرانهی بامیان کمتر از ٢۵٠ دلار است و بیش از ۵٠ درصد مردم زیر خط فقر زندگی میکنند. اقتصاد مردم بامیان متکی بر کشاورزی سنتی است. صنایع و تجارت در اینجا چندان رونقی ندارد. بزرگترین معدن آهن افغانستان، در گذرگاه خواجرک بامیان است. چندین معدن زغالسنگ و معادن زیادی از سنگهای قیمتی در این ولایت وجود دارد. اما از این معادن استفادهی چندانی نشده و مردم همچنان فقیرند. (رجوع شود به گزارشی از: بیکاری و فقر در بامیان، وبسایت فارسی بی بی سی (بخش افغانستان): یکشنبه ٢٠ ژوئيه ٢٠۱۴ - ٢۹ تیر ۱٣۹٣ )
[٢]- ایوب آروین، پایتخت فرهنگی سارک؛ امید و دلواپسی بامیانیها، وبسایت فارسی بی بی سی (بخش افغانستان): یکشنبه ٢٧ ژوئيه ٢٠۱۴ - ٠۵ مرداد ۱٣۹٣
[↑] جُستارهای وابسته
□
□
□
[↑] سرچشمهها
□ وبسایت فارسی بی بی سی برای افغانستان