جستجو آ ا ب پ ت ث ج چ ح
خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ
ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

۱۳۹۳ مرداد ۱۷, جمعه

زمین چطور زمین شد

از: علی رنجبران

زمین چطور زمین شد

ایران كجا بود؟

فهرست مندرجات

[قبل][بعد]


كشور ایران امروز بخشی از سرزمین بزرگ‌تری به اسم فلات ایران است. سرزمین مرتفعی كه بین رشته كوه‌های زاگرس در غرب و فلات تبت و پامیر در شرق شكل گرفته است. فلات ایران بخشی از قاره بزرگ اوراسیا محسوب می‌شود؛ اما فلات ایران كی به‌شكل و شمایل امروزی‌اش درآمده است؟ رشته كوه‌های بلند و زمین‌های مرتفع كی در آن درست شده‌اند؟ شاید برای خیلی‌ها مهم‌تر باشد كه بدانند ایران چطور به‌وجود آمده است. زمینی كه ما امروز روی آن راه می‌رویم چقدر قدمت دارد؟ اولین‌بار كی زمینی پدید آمد كه امروز بخشی از كشور ما را تشكیل می‌دهد؟ برای پاسخ دادن به این سوال‌ها باید به سراغ گذشته زمین‌شناسی ایران رفت. اما باید توجه كرد كه این گذشته رابطه تنگاتنگی با گذشته كره زمین دارد؛ یعنی برای پاسخ دادن به پرسش‌های‌مان درباره ایران ابتدا باید به پرسش‌های مهم‌تری درباره كره زمین جواب بدهیم. زمینی كه میلیاردها سال قبل از ابر و گاز میان ستاره‌ای شكل گرفت. اتفاقی كه شاید از نظر ما بسیار پیچیده باشد اما در مقیاس كیهانی كاملاً معمولی محسوب می‌شود چون در گوشه و كنار آن می‌شود بی‌شمار از این پدیده‌ها را سراغ گرفت. زمان گذشت و گذشتن آن ثابت كرد كه زمین با بیشتر سیاره‌ها (و شاید با همه آن‌ها) فرق دارد. حیات روی زمین شكل گرفت و سرانجام موجودات هوشمندی (انسان‌ها) را توسعه داد كه می‌توانند بیندیشند، به هستی نگاه و درباره آن سوال كنند. حالا ما می‌خواهیم برای جواب دادن به یكی از این سوال‌ها به ۴،٦ میلیارد سال قبل برگردیم جایی در آغاز دوران هادئن كه زمین بسیار بسیار جوان بود و از آن‌جا نگاهی بیندازیم به كره خاكی‌مان. با این سفر ما می‌توانیم مراحل مختلف رشد سیاره‌مان را خوب نگاه كنیم و ببینیم كه آب و هوا و خشكی چطور روی كره زمین به‌شكل امروزی‌شان درآمده‌اند. دریاها چطور درست شده‌اند و قاره‌های امروزی چطور از شر آب‌ها در امان مانده‌اند. آیا آن‌ها از ابتدا به‌همین شكل بوده‌اند و زمین به‌همین شكل و با همین پستی و بلندی‌ها شكل گرفته است؟ شاید این تصور رایجی باشد اما این‌طور نیست. زمین سرگذشت پُرماجرایی را پشت‌سر گذاشته تا به شكل و شمایل امروزی‌اش درآمده است. در خلال این بررسی ما می‌توانیم تصویر خوبی به‌دست بیاوریم؛ درباره سرگذشت كوه‌ها، دریاها و حتی پوشش گیاهی سرزمین‌مان و از اتفاقاتی كه برای فلات ایران در طی میلیاردها سال رخ داده است.



[] نيروهای زمين

تحقیقات زمین‌شناسی و علوم زمین نشان داده‌اند كه زمین از ابتدا به‌همین شكل و شمایل امروزی نبوده است. امروز این موضوع بدیهی به نظر می‌رسد و حتی می‌شود بااطمینان گفت زمین در آینده به‌همین شكل نخواهد ماند. زمین در حال تغییر است و این ماجرا از ابتدای پیدایش آن آغاز شده است. باد، باران، گرمای خورشید و همه نیروهای طبیعت هر روز مشغول تغییر دادن چهره سیاره ما هستند. این تغییرات بسیار كوچك هستند اما وقتی در مقیاس زمانی میلیون‌ها سال روی‌هم انباشته شوند، چهره زمین را بسیار تغییر می‌دهند. تكتونیك صفحه‌ای یكی از این عوامل تغییر است. نیرویی كه هر روز جای قاره‌ها و خشكی‌ها را عوض می‌کند پس ابتدا باید ببینیم كه این نیرو چطور عمل می‌کند و حاصل آن چه تغییری است.

زمین در ابتدای پیدایش به‌صورت کره‌ای از مواد بسیار داغ و مذاب بود. كره‌ای كه زیر بمباران شدید تكه‌پاره‌های به‌جا مانده از پیدایش منظومه شمسی بود. احتمالا مقدار زیادی بخار آب در مواد تشكیل‌دهنده زمین وجود داشته‌اند كه بر اثر كم بودن جاذبه زمین جوان از روی آن پراكنده شده‌اند. با گذشت زمان زمین شروع كرد به سرد شدن و به‌تدریج عناصر سنگین‌تر ته‌نشین شده و هسته فلزی زمین را به‌وجود آوردند. به‌همین ترتیب عناصر سبك‌تر به سطح آمده و ابتدا گوشته و بعد پوسته زمین را تشكیل دادند. همین پوسته‌ای كه ما امروز روی آن زندگی می‌كنیم و آن‌را به قاره‌های مختلف تقسیم كرده‌ایم. باقیمانده بخار آب به‌همراه گازهایی كه از مواد مذاب متصاعد می‌شد، دور زمین جمع شد. به این ترتیب جو كره زمین مخلوطی بود از گازهایی مثل هیدروژن، هلیوم، متان و آمونیاک و مقدار زیادی دی‌اكسیدكربن. زمین داشت سرد می‌شد و همین اتفاق باعث شد كه بخار آب موجود در جو به شكل ابر درآمده و یك دوره پر از باران به‌وجود بیاید. باران‌هایی كه در نهایت اقیانوس‌ها را شكل دادند. این بارش‌ها باعث شدند كه بیشتر گازهایی مثل Co2 و آمونیاك از جو زمین شسته شده؛ بارانی از اسید بر روی زمین بریزد. این حوادث به فاصله كمتر از یك میلیارد سال بعد از پیدایش زمین اتفاق افتاد یعنی زمین از یك كره داغ و سوزان كه مواد مذاب در سطح آن جریان داشتند تبدیل به كره‌ای كه اقیانوسی از اسید آن‌را پوشانده بود، شد. به این ترتیب دوران اول یا هادئن تمام شد و با پایان یافتن آن بمبارانهای فضایی هم به آخر خط رسید.


زمانی برای چروك‌خوردن

بارش باران و اقیانوس اسیدی باعث شدند كه روند سرد شدن زمین سریع‌تر شود. به این ترتیب پوسته در حال سرد شدن زمین درست مثل یك سیب در حال پلاسیدن چین خورده و در نتیجه ترك‌هایی در آن پدید آمد. اولین موجودات زنده همان‌زمان در اقیانوس‌ها پا به عرصه هستی گذاشتند. حالا زمین در آغاز دوران آركئن، پستی و بلندی‌هایی داشت كه در آن اقیانوس‌ها جای گرفتند؛ خشكی‌ها روی زمین پدیدار شدند اما پوسته زمین ترك خورده بود و به چند صفحه بزرگ تقسیم شد.این صفحات نازك (٦ تا ٦٠ كیلومتر) روی لایه‌ای از مواد مذاب و نیمه‌مذاب گوشته شناور بودند درست مثل حالا از همان‌زمان یعنی نزدیك به ٣،۵ میلیارد سال قبل، حركت خشكی‌ها، جابه‌جا شدن آن‌ها و تغییرات مداوم پوسته زمین آغاز شد. به این حركات، تكتونیك صفحه‌ای گفته می‌شود. براساس این حركت پوسته اقیانوس‌ها كه نازك‌تر از پوسته قاره‌ای است (پنج تا ده كیلومتر) به‌طور دائم به زیر پوسته قاره و داخل گوشته فرو می‌رود و ذوب می‌شود. یكی از نقاطی كه این اتفاق در آن می‌افتد، ناحیه مكران در ایران است. در این ناحیه پوسته اقیانوس هند به زیر صفحه‌ ایران برخورد كرده و در داخل گوشته فرو می‌رود. در عوض درست در مركز اقیانوس‌ها جایی‌كه پوسته اقیانوسی كش آمده و به كم‌ترین ضخامتش می‌رسد مواد مذاب گوشته از آن بیرون می‌ریزند و بر اثر برخورد با آب، تبدیل به پوسته اقیانوسی می‌شوند. اما چرا این اتفاق می‌افتد؟ زمین‌شناسان می‌گویند جریان‌های همرفت زیر پوسته و بالای گوشته زمین باعث می‌شوند كه صفحات پوسته روی آن بلغزند و این لغزش باعث حركت آن‌ها می‌شود. یعنی زایش مداوم پوسته در اقیانوس اطلس باعث می‌شود كه دو قاره آفریقا و آمریكای جنوبی از هم دور شوند. اگر به قسمت‌های غربی قاره آفریقا نگاه كنید می‌بینید كه قسمت‌های شرقی آمریكای جنوبی درست مثل یك پازل داخل آن‌جا می‌افتند. اما این تنها بخشی از یك حركت بزرگ و جهانی است.

حرکت قاره‌ها در آینده هم ادامه خواهد داشت. شبیه‌سازی‌های کامپیوتری آینده خشکی‌های جهان در ۱۵٠ و ٢۵٠ میلیون سال بعد را به این ترتیب پیش‌بینی می‌کنند.


[] پازل زمين

پازل آمریكای جنوبی - آفریقا سرانجام كار خودش را كرد و نظر «آلفرد واگنر» ژئوفیزیكدان و هواشناس آلمانی را به‌خودش جلب كرد. او با مطالعه روی این مساله سرانجام در سال ۱۹۱٢ با ارائه یك سخنرانی و انتشار كتاب «منشأ قاره‌ها و اقیانوس‌ها» نظریه اشتقاق قاره‌ای را برای اولین‌بار و به‌طور جدی مطرح كرد. او براساس شواهدی كه به‌دست آورده بود، می‌گفت در زمانی دور، همه قاره‌ها به‌صورت توده‌ای یكدست بوده‌اند كه بعدها شكسته، ترك‌ خورده و از هم دور شده‌اند. واگنر فكر می‌كرد قاره‌هایی كه امروز در نیم‌كره جنوبی قرار دارند، قبلاً در قطب جنوب آن‌زمان و قاره‌های شمالی نیز در استوا قرار داشته‌اند. واگنر این قاره بزرگ را پانگا نامید، یعنی تمام زمین. آن روزها مخالفت‌های زیادی با نظریه واگنر ابراز شد؛ اما بعدها شواهد زیادی نشان دادند كه حق با او بوده است. مثلاً فسیل‌های بسیار قدیمی در قاره‌هایی پیدا شدند كه هیچ ارتباطی با هم نداشتند. این موضوع نشان می‌داد كه این دو منطقه باید روزگاری به‌هم مرتبط بوده باشند.

از طرف دیگر تكنولوژی روز به كمك آمده و حركت اندك قاره‌ها نسبت به هم را اندازه‌گیری كرده است. برای مثال در ساحل غربی آمریكا برای اولین‌بار در كناره خلیج كالیفرنیا این حركت ثبت شد. جایی‌كه قسمتی از خاك آمریكا به‌وسیله گسل سن‌اندریاس جدا شده و با نرخ سالی یك سانتی‌متر از این قاره دور می‌شود. بنابر این امروزه ما می‌توانیم سرگذشت خشكی‌های زمین را از حدود ٦٠٠ میلیون سال قبل تا به حال پیگیری كنیم. به این ترتیب با به‌دست آمدن شواهد فسیل‌شناسی نقشه خشكی‌های زمین از ابتدای دوران كامبرین یعنی ٦٠٠ میلیون سال پیش رسم شده‌اند. در آن دوران بیشتر خشكی‌ها در قطب جنوب متمركز بوده‌اند، بعد به‌تدریج این خشكی‌ها شروع به بالا آمدن كرده و در نزدیكی خط استوا متمركز شده‌اند. در مورد پراكندگی خشكی‌ها قبل از آن حدس‌هایی زده می‌شود. به این ترتیب اگر درست از روبه‌روی نصف‌النهار مبدأ به زمین نگاه كنید در چند میلیون سال پایانی دوران اول، خشكی‌ها در دو سمت شرق و غرب زمین پراكنده بوده‌اند و بعد به‌سمت قطب جنوب متمركز شده‌اند. بعد در طول حدوداً ٣٠٠ میلیون ساله دوران پالئوزوئیك خشكی‌های زمین شكسته، ترك خورده و دوباره در نزدیك استوا متمركز شده‌اند. در پایان دوران دوم (پالئوزوئیك) و آغاز دوران سوم (مزوزئیك) یعنی در طول دوره تریاس (٢٠٠ تا ٢۵٠ میلیون سال قبل) این خشكی‌ها پانگا نامیده می‌شدند. كمی بعد قاره جدید دوباره شروع به ترك خوردن كرد. دوره ژوراس یك (٢٠٠ تا ۱۵٠ میلیون سال قبل) زمانی بود كه پانگا به دو قاره گندوانا و لوراسیا تقسیم شد. گندوانا شامل آفریقا، آمریكای جنوبی، قطب جنوب، هند، صفحه عربستان و استرالیا بود. لوراسیا هم آسیا، اروپا و آمریكای شمالی را در بر می‌گرفت. در این میان منطقه موسوم به خاورمیانه فعلی به‌تدریج در طی تحولات ٢٠٠ میلیون سال گذشته شكل گرفته است. به این ترتیب شاید بتوان گفت سرزمین مادری ما ایران زمانی بین ٢٠٠ تا ٢۵٠ میلیون سال قبل متولد شده است.



[] ایران كجا بود؟

فرض كنید قرار است به یك سفر دور و دراز در زمان برویم. قرار است به میلیون‌ها سال قبل و به گذشته ماقبل تاریخی ایران زمین سفر كنیم. با این فرض مهم‌ترین مساله این است كه اصلاً چقدر باید در زمان عقب برویم تا كشتی‌مان بتواند تكه زمینی برای پهلو گرفتن بر خاك ایران پیدا كند. بنابراین باید در نقشه‌های زمین‌شناسی به‌دنبال نشانی از ایران بگردیم اما مساله این‌جا است كه این موضوع چندان دقیق نیست. تا چند سال قبل تصور می‌شد كه فلات ایران اولین‌بار در دوره كرتاسه رنگ آفتاب را دیده است. دلیل این مساله تعداد زیاد فسیل‌های دریای منطقه كویر مركزی ایران بود كه تاریخ‌شان با همین دوره، یعنی ٧٠ تا ۱۴۵ میلیون سال قبل مطابقت داشت. اما یافته‌های جدید نشان می‌دهند كه فلات ایران باید قدیمی‌تر از این حرف‌ها باشد. به‌دلیل قرار گرفتن فلات ایران در یكی از پُرتنش‌ترین مناطق كره زمین پیگیری ردی از فلات ایران كار دشواری است. بنابراین جست‌وجو را آغاز می‌كنیم تا ببینیم چقدر می‌توانیم در زمان به عقب برویم تا نشانی از فلات ایران پیدا كنیم.

شاید بد نباشد جست‌وجو را از جایی‌كه امروز فلات ایران نامیده می‌شود؛ شروع كنیم. اگر مبنا را موقعیت جغرافیایی امروز فلات ایران در نظر بگیریم؛ خشكی‌هایی كه در این منطقه قرار داشته‌اند، در طی زمان به مناطق دیگر سفر كرده‌اند. ٣٠٠ میلیون سال قبل در طول و عرض جغرافیایی امروز ایران خشكی‌هایی وجود داشت كه امروزه بخشی از خاك‌های یخ‌زده سیبری و قطب شمال تشكیل می‌دهد. یعنی خشكی‌ها در طول این سال به این سفر دور و دراز رفته‌اند. پس باید رد بخش‌هایی از پوسته زمین كه امروزه فلات ایران است را در جای دیگری جست‌وجو كرد. مبنای این جست‌وجو نشانه‌هایی مثل فسیل‌هاست كه از زمان‌های دور و دراز به‌جا مانده‌اند. منابع معدنی هم می‌توانند در این مورد راهگشا باشند. مثلاً ذغال‌سنگ‌ها مورد مناسبی به‌شمار می‌آیند و در ایران هم به‌وفور پیدا می‌شوند.


رد ذغال

در تمام جهان منابع ذغال‌سنگ در سه دوره اصلی شكل گرفته‌اند. فاصله زمانی ٣٦٠ تا ٣٠٠ میلیون سال قبل مهم‌ترین دوره ذغال‌زایی در جهان بوده‌اند؛ یعنی دوره‌های پیاپی «كربونیفروس» و «كربونیفر» از دوران پالئوزوئیك. بیشتر ذغال‌های این دوره‌ها در آمریكای شمالی فعلی قرار دارند. ظاهراً از این منابع ذغال در ایران خبری نیست. همین‌طور هیچ فسیلی از جانوران خشكی كه قدمتش به ٣٠٠ میلیون سال قبل برگردد در ایران پیدا نشده است. یعنی تا اطلاع ثانوی می‌توان نتیجه گرفت در آن روزهای گرم كه گیاهان بر سرتاسر زمین حكمفرمایی می‌كردند، سرزمین مادری ما هنوز زیر آب بود. پایان دوره كربونیفر همراه با یخ‌بندان شدید بود و یكی از یخ‌بندان‌های دوره‌ای زمین از راه رسید. یخ‌ها تا میانه‌های دوره بعدی یعنی پرمین دوام آوردند. از میانه‌های این دوره یخ‌ها كنار رفتند و آب و هوای زمین گرمتر شد و بعد ناگهان در ٢۵٠ میلیون سال پیش فاجعه‌ای بزرگ رخ داد. تمام دی‌اكسید كربن ذخیره‌شده در آب اقیانوس‌ها ناگهان در جو زمین رها شد. نتیجه این اتفاق مرگ بیشتر از ۹۵ درصد جانداران خشكی‌زی بود. حیات جانوری روی تنها قاره جهان، پانگیا رو به زوال نهاد. از آن دوران و به‌علت مرگ دسته‌جمعی جانداران فسیل‌های زیادی در نقاط مختلف جهان پیدا شده است اما هیچ نشانی از این فسیل‌ها در ایران دیده نشده است. از طرف دیگر در پایان این دوره قسمت‌هایی از فلات مرتفع تبت كه همسایه ما است تازه از زیر آب خارج شده بود. به‌همین دلیل می‌توان باز هم نتیجه گرفت كه سرزمین‌های فلات ایران هنوز زیر آب‌ها در خواب بودند. پانگیا كم‌كم داشت ترك می‌خورد؛ یعنی گندوانا داشت از لوراسیا جدا می‌شد. رسوبات كف اقیانوس‌ها به‌تدریج بالا می‌آمدند، دوران دوم تمام می‌شد و جهان آماده ورود به دوران سوم زمین‌شناسی می‌شد.

تولد زاگرس

دوران دوم، عصر دایناسورهاست. معلوم نیست اگر آن‌ها ناگهان ٦۵ میلیون سال پیش و در پایان این دوران منقرض نمی‌شدند، می‌توانستند به چه موفقیت‌هایی دست پیدا كنند. به‌هر حال حضور آن‌ها و انقراض ناگهانی‌شان راهنمای خوبی برای پیگیری روند اشتقاق قاره‌هاست. همین‌طور زغال‌سنگ هنوز هم می‌تواند به‌عنوان یك راهنمای مناسب به‌كار گرفته شود. ٢۵۱ میلیون سال قبل دوران دوم یا مزوزوئیك با دوره تریاس آغاز شد. در سرزمین‌های قطبی آب‌وهوای مرطوب و معتدل حكمفرما بود كه مناسب احوال خزندگان به‌نظر می‌رسید؛ دایناسورها از همین منطقه رشد و نموشان را آغاز كردند اما در مناطق دیگر قاره بزرگ، هوای خشك و فصلی حاكم بود؛ زمستان‌هایی سرد و تابستان‌هایی گرم. در پایان این دوران صفحه عربستان در حال جدا شدن از آفریقا بود و به پوسته‌های كف اقیانوس فشار می‌آورد، جایی كه بعدها قسمت بزرگی از فلات ایران را تشكیل داد. این فشار در كنار پایین بودن سطح اقیانوس‌ها باعث شد كه رشته كوه‌های زاگرس، برای اولین‌بار در پایان تریاس به‌صورت كوه‌هایی از آب خارج شود. فسیل‌های یافت شده در منطقه زاگرس این مساله را تایید می‌كنند. فلات ایران در حال شكل گرفتن بود و در كنار آن، سرزمین‌های غربی مثل فلات آناتولی (تركیه امروزی) هم از آب خارج می‌شدند. برخورد صفحه فلات قاره ایران به صفحه لوراسیا كم‌كم باعث شد تا كوه‌زایی رشته كوه‌های البرز به‌صورتی ضعیف در این دوره آغاز شود. ٢٠٠ میلیون سال قبل این دوره به پایان راه نزدیك شد.


[] طلوع آفتاب كویر

آب‌وهوای دوره ژوراسیك در آغاز تفاوت چندانی با دوره تریاس نداشت. اما به‌تدریج آب‌وهوای ملایم و مرطوب بر بیشتر نقاط جهان حاكم شد. مخصوصاً خشكی‌های حاشیه دریای باستانی تتیس شرایط آب‌وهوایی مساعدی داشت. به‌همین دلیل از دوره ژوراسیك آثار گیاهی بی‌شماری به‌جا مانده است. پایان ژوراسیك یك دوره دیگر پیدایش ذغال‌سنگ را برای زمین رقم زد. بیشتر منابع ذغال در كویر مركزی ایران مربوط به این دوره است. یعنی در آغاز دوره ژوراسیك علاوه بر قسمت‌هایی از زاگرس، كویر امروزی لوت هم از آب خارج شد. شرایط تا میانه‌های این دوره به همین ترتیب بود و قسمت‌هایی از كویر مركزی به‌تدریج برای اولین‌بار رنگ آفتاب را به‌خود دیدند. یعنی جایی‌كه امروز كویر خشك و سوزان است و تابش آفتاب زندگی گیاهی آن‌جا را به‌شدت تهدید می‌كند، در آن‌زمان پوشیده از جنگل‌های انبوه، و علفزارهای وسیع بود كه دایناسورها در آن رژه می‌رفتند. رد پای دایناسور كشف شده در كرمان گواه خوبی برای این مطلب است. این رد پا مربوط به ۱٨٠ میلیون سال قبل است. ۱۴۵ میلیون سال قبل و در پایان ژوراسیك به‌تدریج قسمت‌هایی از یك صفحه قدیمی به اسم «كیمریا» از آب خارج شد جایی‌كه در برگیرنده مناطقی از ایران، قزاقستان و چین بود. در پایان این دوره آمریكای شمالی و جنوبی در حال جدا شدن از اروپا و آفریقا بودند و جهان كم‌كم به‌شكل و شمایل امروزی‌اش نزدیك می‌شد. آب‌وهوای جهان به‌تدریج سرد می‌شد.


دریا در كویر

شروع دوره كرتاسه با سرد شدن هوا همراه بود. شواهدی وجود دارد كه ثابت می‌كند كوه و ارتفاعات در آغاز این دوره شاهد بارش برف بوده‌اند. اما در همین دوره مناطق گرمسیری مرطوب‌تر از گذشته شدند. احتمالاً كوه‌های جوان زاگرس كه روز به روز بیشتر قد می‌كشیدند در این دوره برای اولین‌بار برف را تجربه كردند اما به‌زودی دوباره آب‌وهوای گرم بر جهان حاكم شد. فعالیت‌های پوسته‌زایی كف اقیانوس و گرم‌شدن باعث شدند كه سطح آب‌ها بالا بیایند. در نتیجه ۱٠٠ میلیون سال قبل قسمت‌های زیادی از پوسته اقیانوسی به‌وسیله آب‌های كم‌عمق پوشیده شدند. این مساله به گرم شدن هوای زمین كمك كرد. این گرما به‌قدری زیاد بود كه فسیل‌های به‌دست آمده ثابت می‌كند دایناسورها در قطب جنوب هم زندگی می‌كردند. بالا آمدن آب‌ها قسمت‌های زیادی از سرزمین‌های غیرمرتفع فلات ایران را دوباره زیر آب برد. فسیل‌های جانوران دریایی منقرض شده مثل امونیت‌ها و براكیوپودا در كویر مركزی ایران این موضوع را ثابت می‌كنند. این فسیل‌ها مربوط به اواخر دوره كرتاسه هستند. این جانداران دریایی ٦۵ میلیون سال قبل و در پایان دوره كرتاسه همزمان با دایناسورها منقرض شدند. در پایان این دوران دریای كم‌عمق تتیس بر قسمت‌های زیادی از قاره اروپا و آسیای غربی كشیده شده بود. دریای خزر تنها بازمانده قسمت‌های عمیق تتیس است. با تمام شدن كرتاسه دوران دوم به پایان راه رسید.

عصر جدید

در پایان دوران دوم و آغاز دوره سنوزوئیك قطب جنوب شروع به جدا شدن از آمریكای جنوبی كرد. ٣٣ میلیون سال قبل این اتفاق كامل شد و گذرگاه آبی بین این قاره گشوده شد. به‌همین علت آب‌های سرد قطبی امكان پیدا كردند تا به عرض‌های بالاتر سفر كنند. به‌همین دلیل هوای زمین سرد شد. یخ‌ها باعث شدند سطح آب‌های جهان پایین بروند. در همان زمان برای اولین‌بار قسمت‌هایی از صفحه عربستان از زیر آب خارج شد. عربستان در آستانه جدایی از آفریقا بود و به‌سمت شمال شرقی می‌چرخید. به‌علت چرخش عربستان، صفحه ایران به‌شدت به زیر صفحه اوراسیا برخورد كرد. نتیجه این برخورد، متولد شدن رشته كوه‌های البرز بود. قسمت‌های زیادی از دریای تتیس در آستانه خشك شدن بود. ٢٠ میلیون سال قبل ارتباط این دریا با آب‌های آزاد برای همیشه قطع شد. در ادامه این دوران آمریكای جنوبی به زیر آمریكای شمالی برخورد كرد. جریان آبی به راه افتاد و آخرین عصر یخ‌بندان حدود 2 میلیون سال قبل از راه رسید كه به آن دوره یخ‌بندان كواترنری هم می‌گویند. بارش‌ها در دوره یخ‌بندان كم شدند و دریاچه‌هایی كه به آب‌های آزاد راه نداشتند، رفته رفته كمتر شدند. دریای باستانی تتیس كه تا قبل از یخ‌بندان یكپارچه بود، به دو قسمت تقسیم شد. خزر و اورال باقیمانده قسمت شمالی‌تر آن و دریای سیاه و مدیترانه بقایای قسمت‌های جنوبی‌ترند. در ادامه به‌دلیل چرخش آفریقا در جهت خلاف عقربه‌های ساعت، مدیترانه دوباره به دریای آزاد راه پیدا كرد. در طی دو میلیون سال، سطح آب‌ها پایین رفت و قسمت‌های زیادی از دریاچه‌ها خشك شدند. یخ‌ها حدود ٢٠٠٠ سال پیش از مدارهای قطبی بالاتر رفتند و به بیانی عصر یخ پایان یافت. البته چون هنوز هم یخ‌های قطبی آب نشده‌اند، می‌شود گفت كه ما در عصر یخ به‌سر می‌بریم. در مناطق مركزی ایران هم رودها جاری شدند و جنگل‌ها در مناطق شمالی‌تر توسعه پیدا كردند. از آن زمان تا به امروز زمین رفته‌رفته گرم‌تر و خشك‌تر شده است. آن‌قدر زیاد كه رودهای جاری قسمت‌های مركزی ایران جای‌شان را به قنات‌ها داده‌اند. رودهایی در زیرزمین.[۱]


[] يادداشت‌ها

يادداشت ۱: اين مقاله برای دانش‌نامه‌ی آريانا توسط مهدیزاده کابلی ارسال شده است.



[] پی‌نوشت‌ها

[۱]- علی رنجبران، زمین چطور زمین شد، مجله‌ی دائرةالمعارفی «دانستنی‌ها»، شماره اول، نوروز ۱٣۹۱، صص ۵-۹.



[] جُستارهای وابسته







[] سرچشمه‌ها

مجله‌ی دائرةالمعارفی «دانستنی‌ها»، شماره اول، نوروز ۱٣۹۱