از: بخش فرهنگ و هنر بی بی سی |
شعر افغانستان
۲۰ سال پس از قهار عاصی
فهرست مندرجات
- قهار عاصی
- افغانستان معاصر، جامعه باز و شعرهایش
- فردیت در ترانههای قهار عاصی
- مشق سپیده در شب؛ مروری فشرده شعر سپید افغانستان
- عاصی؛ نيلوفرى وحشى در تالاب تنك ترانه
- عاصی بهمفهوم بومی کلمه
- قهار عاصی؛ عصیانش، شعرش و آوازهاش
- عاصی؛ خیالها و یقینهایش
- سیمای غزل امروز افغانستان
- يادداشتها
- پینوشتها
- جُستارهای وابسته
- سرچشمهها
در خزان سال ۱۳۷۳ خورشیدی و در اوج جنگ داخلی افغانستان، عبدالقهار عاصی از شاعران پرآوازه این کشور در کابل پایتخت کشته شد. عاصی ساکن کابل بود اما قهرمانان رویایی شعرهای او در آن سالها بیشتر «رستمها و آرشهایی» بودند که علیه دولت کابل میجنگیدند.
جلد کتاب شهر بیقهرمان، گذیده شعر عاصی گردآورده احمدمعروف کبیری
پس از پیروزی مجاهدین و با آغاز جنگهای داخلی اما، زبان انتقاد عاصی بهسمت محبوبان قبلی او چرخید. همین رفتارهای عاصی و نیز زبان متفاوت او در شعر، سبب شد که از ماندگاران شعر افغانستان شود.
مطالبی که در این صفحه گرد آورده شده نگاهیست گذرا بر کار و زندگی شعر عاصی و اینکه شاعران امروز در نگاه، زبان و بیان چه مشترکات و چه تفاوتهایی با نسل قبل از خود از جمله عاصی دارند.
▲ | قهار عاصی |
▲ | افغانستان معاصر، جامعه باز و شعرهایش |
وقتی شاعران ما در همین دهههای اخیر از واژگانی چون «شب»، «توفان»، «رستاخیز»، «دیو»، «صبح»، «بیداری» و واژگانی از این دست در شعر خود با بسامد بالا استفاده میکردند، تلاش داشتند، عنصر ابهام در شعر را افزایش دهند و پیامی را به مخاطب برسانند که در پس این واژگان و تعبیرهای برساخته از آنها نهفته بوده است.
چنین شعری، شعر جامعه بسته است. شعری که دموکراسی را باور ندارد و گفتوگو را از دایرهی گفتمان فرهنگی و سیاسی خود طرد کرده است.
ادامه مطلب »»
▲ | فردیت در ترانههای قهار عاصی |
در دهه شصت خورشیدی شاعرانی با ادعای نوگرایی اما با ذهنیت و ابزار کهنه وارد میدان ادبیات افغانستان شده بودند.
محتوای شعر بیشتر شاعران آن دوره جمعگرایانه، آمیخته با ابهام چند لایه و زبانی فاخر بود. بههمین دلیل، تنها نوگرایی که در شعر آن دوره انجام شد، تجربههایی در سطح شکلهای ادبی بود.
عاصی در همین دوره، در نخستین گامها، با دوبیتیها و رباعیهای فردگرایانه و گاهی عامیانه، راهش را از شاعران همنسلش جدا کرد. هیچ شاعری در زمان عاصی به پیمانه او اینگونه شفاف و صادقانه از فردیتش سخن نگفته است.
ادامه مطلب »»
▲ | مشق سپیده در شب؛ مروری فشرده شعر سپید افغانستان |
در شعر سپید این دهه حضور آزادی بیان را بسیار روشن میتوان حس کرد. شاعران خوب نسل سوم بهخصوص در این عرصه خوش درخشیدند.
نبود سانسور در دوره مورد بحث باعث دست و دلبازی شاعران در طرح موضوعات شعر شده است و شاعران زمینههای مختلفی شعر گفتهاند.
نقدهای تند بر سیاستمداران و سران قدرت - هرچند که اندک بوده است - عاشقانهسرایی بدون واهمه، تلخنویسیهای فردی و پرترهنویسی در شعر سپید تا حدودی قابل مشاهده است.
ادامه مطلب »»
▲ | عاصی؛ نيلوفرى وحشى در تالاب تنك ترانه |
عاصى تا آنزمان در کار تصنیفسازى براى آهنگ و آشنایی با اوزان ویژهاى موسیقى، پیشینهاى نداشت و آنهمه را در آغاز، نیمى با کنجکاوى و نیمى هم با اکراه تجربه مىکرد. بخش کلانی از شاعران و نویسندگان افغان در آن روزگار، تصنیفسرایی را بها و ارزش نمىدادند.
آن سالها هنوز بخشى از تصانیف و ترانههاى آهنگهایم براى خود و دیگران را، خودم مىنوشتم. عاصی تصنیفهاى مرا دوست نمىداشت و من زبان او را براى آهنگ و تصنیف، مناسب نمىیافتم ... تا که آرام آرام وقتى به رباعىسازى و دوبیتی سرایی آغاز کرد، توجه من نیز به صمیمیتاش در شعر جلب شد.
ادامه مطلب »»
▲ | عاصی بهمفهوم بومی کلمه |
عاصی از نظر ذهنی بهمفهوم بومی کلمه «عاصی» بود: برآشفته و شورانگیز، سیمابی و تیزابی. پیش از «عاصی» اسم خانوادگی او «امان» بود: قهار امان.
قصه کرد که روزی در راه لوگر گشت نظامی ماشین آنها را ایست میدهد و مسافران را پیاده میکند تا بازرسی بدنی کند. عاصی عصبی میشود و با آنها درگیر میشود. یک سرباز برایش میگوید: چرا این قدر عاصی هستی؟ و عاصی حس میکند این سرباز دقیقترین تعریف روح و روحیهی او را بر زبان آورده است.
ادامه مطلب »»
▲ | قهار عاصی؛ عصیانش، شعرش و آوازهاش |
در همان ماههای نخست پیروزی جهادیها، باورهای سیاسی شاعر درز برداشت. چندانکه اندک اندک به مایۀ شرمساریاش تبدیل شد.
عاصی باز هم این جسارت اخلاقی را داشت که «از جزیرۀ خون» و «آغاز یک پایان» را بنویسد.
او در آغاز یک پایان، یگانه اثر منثور خود، آشکارا شرمساریاش را بیان کرد و جل و پوستک ممدوحان قدیمش را از آب بیرون کشید ولی انگار تقدیر و تصادف بهگونهای رفته بود که مداح پشیمانِ دیروزی، شاعر عاشقانههای ماندگار، عاصیِ پریشاناحوال و سرخورده، نامۀ کار خود را تا پایان نتواند بنویسد.
ادامه مطلب »»
▲ | عاصی؛ خیالها و یقینهایش |
عاصی متولد روستای ملیمه در دره افسانهای پنجشیر در قلب کوهساران افغانستان بود. همه روزگار کودکیاش در این دره طی شدند.
درهای که در عین دورافتادگی، بزرگترین معدن زمرد افغانستان و شاید شرق را در خود پنهان دارد همچنان که معدن بزرگترین شاعران در طی سالها بوده است.
دستگیر پنچشیری، استاد حیدری وجودی، عبدالله نایبی هر کدام در دستهها و رستههای خاصی در افغانستان، افسانهاند.
ادامه مطلب »»
▲ | سیمای غزل امروز افغانستان |
دهه شصت را غزل افغانستان بیشتر در تأمل و سکوت گذراند. جنگ و تحولات اجتماعی بزرگتر از آن بود که شاعران بتوانند از کنار آن نادیده بگذرند و همچنان به سکونتشان در جزیره منفصل سبک هندی ادامه دهند.
زلزله اجتماعی ناشی از جنگ این جزیره را هم تکان داد و زیر آب برد. بعد یک دهه طول کشید تا این تحولات در آن ذهن راکد دیر ساله راه پیدا کند و به زبان بیاید.
دهه هفتاد را میشود آغاز این جاریشدن دانست.[۱]
ادامه مطلب »»
[↑] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط مهدیزاده کابلی ارسال شده است.
[↑] پینوشتها
[۱]- شعر افغانستان ۲۰ سال پس از قهار عاصی، وبسایت فارسی بی بی سی (بخش فرهنگ و هنر): یکشنبه، ۱۴ سپتامبر ٢٠۱۴ - ٢٣ شهریور ۱٣۹٣
[↑] جُستارهای وابسته
□
□
□
[↑] سرچشمهها
□ وبسایت فارسی بی بی سی (بخش فرهنگ و هنر)